شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : ضرورت موقعيتيابي و جهتيابي جامعه ارتباطي كشور
یکشنبه، 29 آبان 1401 - 19:02 کد خبر:50840
متاسفانه هيچ روند و ادبيات نوظهوري در مورد مسئوليت و رهبري فكري جامعه ارتباطي كشور، دانش و مديريت اعتبار آن به عنوان يك فرآيند مردممدارانه و دلباختهي پيشرفت و رفاه مردم وجود ندارد؛ روشي كه ميتواند بر روند "عادلانه" و "انسانيشدن" بيش از پيش ساختارها و فرايندهاي اجرايي جامعه تاثير بسزايي بگذارد...
شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| كنش و نقش تاثيرگذار جامعه ارتباطي يك كشور در تحولات مختلف آن جامعه نه تنها اجتنابناپذير و غيرقابلانكار است بلكه تأثير زيادي بر سياستها و تصميمهاي اجتماعي و سياسي دارد. وظيفه يك تحصيلكردهي روشنفكر فقط ارايه آموزشهاي آكادميك نيست او در برابر مردم جامعهاش بهطور قطع مسئوليت سنگيني دارد و نميتواند در برابر اتفاقهاي ريز و درشت اطراف و اكناف جامعهاش بيتفاوت باشد و عافيتطلبي پيشه كند.
بله متوجه هستم نزديك شدن به مباحث اجتماعي و سياسي به دلايل مختلف از جمله فقدان امنيت شغلي و نگراني از برخوردهاي امنيتي، محروم شدن از حقوق شهروندي، بهرسميت نشناختن اعتراضهاي بحق مردم، نشنيدن و ناديده انگاشتن اندرزهاي سازنده و مدبرانه و لجبازيهاي ايدئولوژيك حتي از نگاه ارتباطي و تخصصي و ميانداري براي كاستن بحران ميتواند احساس ترسناكي داشته باشد، اما بهطور قطع بخش مهمي از زندگي يك انسانِ ارتباطيِ متعهد به آرمانهايِ انساني است. در غير اينصورت علم و كنش ما هيچ كمكي به بهتر شدن زندگي مردم نميكند و آموزشهاي ارايهشده در دانشگاهها و كلاسها چه بسا دردي از جامعه دوا نكند و حتي انتقال خطمشي اينچنيني به دانشپذيران مضر هم باشد و به تربيت و آموزش افرادي بينجامد كه هيچ ارتباطي با جامعه ندارند و صرفا در پي منافع خويش هستند.
عملكرد سرآمدان جامعه ارتباطي كشور بر اساس معيارهايي اندازهگيري ميشود كه انتظار ميرود هم در عرصه سياسي و هم در عرصه اجتماعي خردمندانه، مردممدارانه و حرفهايگرايانه باشد. اين موضوع، تقاضاها و درخواستهاي جديدي را براي مديريت سپهر ارتباطي جامعه ملتهب امروز ما ايجاد كرده است؛ جايي كه اين وظيفه بهطور فزايندهاي در حيطه وظايف افراد نخبه اين حوزه كه با بودجه و امكانات همين مردم تحصيل كردهاند قرار ميگيرد اما ترجيح دادند سكوت كنند و متاسفانه همچنان به سكوت خود ادامه ميدهند و حتي، و حتي از تحليل حرفهاي و تخصصي رخدادهاي امروز گريزان و ناتوانند و غيرمسئولانه رفتار ميكنند.
متاسفانه هيچ نشان، روند و ادبيات نوظهوري در مورد مسئوليت و رهبري فكري جامعه ارتباطي كشور، دانش و مديريت اعتبار آن به عنوان يك فرآيند مردممدارانه و دلباختهي پيشرفت و رفاه مردم وجود ندارد؛ روشي كه ميتواند بر روند "عادلانه" و "انسانيشدن" بيش از پيش ساختارها و فرايندهاي اجرايي جامعه تاثير بسزايي بگذارد و اين روند جهاني بويژه بعد از قتل "جورج پري فلويد جونيور" توسط پليس آمريكا (كه سزاي جنايتش را هم ديد) و رويداد سلامتمحور كوويد-19، ابعاد جهاني وسيعي پيدا كرده و همه حوزهها بويژه حوزه "ارتباطات انساني" را به سرعت درنورديده و اكنون تبديل به يك حوزهي تثبيتشده براي تحقيق شده است.
مطالبه امروز جامعه ارتباطي كشور در عملكرد سرآمدان و اعضاي آن نهفته است - نحوه عملكرد آنها و نحوه كردار و رفتار آنها در تار و پود تحولات اجتماعي و سياسي كشور بويژه موقعيت سرنوشتساز و ويژهاي كه ميهن عزيز ما در آن قرار گرفته است. با اين حال، نقطه عزيمت و برداشت فعلي ما اين است كه عملكرد امروز اين جامعه، بهغايت غيراخلاقي، غيرحرفهاي، غيرتخصصي، غيرانساني و سزاوار ملامت و سرزنش است.
با تكيه بر عملكرد اين افراد، ما استدلال ميكنيم كه تداوم و گسترش چنين رفتارهايي ميتواند رهبري فكري و سوابق آموزشي و اخلاقي شايسته ايشان را نيز با يك پرسش و علامت سوال بزرگ مواجه كند و آن اينكه علم و دانش ايشان قرار است اساسا چه دردي از دردهاي جامعه ما را دوا كند. بنابراين منطق زيربنايي آموزشهاي دانشگاهي ميتواند نمادين، منفعتطلبانه و جاهطلبانه باشد و وظايف آنها ميتواند كم وبيش بر حوزه ارتباطات به عنوان يك "شغل خاص" متمركز شود اگر در اين زمينه هم موفق بوده باشند.
28 آبان 1401
#زمستان_روابطعمومي