شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| شايد تيتر اين يادداشت قدري عجيب و غريب باشد ؛ اما واقعيتي است كه متاسفانه اصلا توجه جدي به آن نشده و از آنجا كه جنس كار روابطعمومي ها و مخاطبان آن اساسا مواجهه و تعامل با انسانها ميباشد ؛ پس؛ خلق و خو و افكار؛ اعمال؛ ويژگيهاي شخصيتي و روحي رواني اهالي و دست اندركاران روابطعمومي ها ميتواند آثار مثبت يا منفي را بر عملكرد آنها و برخورد با ارباب رجوع؛ مشتري؛ مخاطبان؛ سهامداران؛ مصرفكنندگان و ذينفعان داشته باشد كه اين امر در نهايت منجر به موفقيت و يا شكست سازمان ميگردد.
به نظر ميرسد كاركنان روابطعموميها به سبب هر آنچه كه در بالا گفته شد ميبايست افرادي پالايش شده ؛ آزمايش شده و ممتاز از هر حيث؛ خصوصا ابعاد روحي رواني باشند كه متاسفانه ميبينيم اغلب كاملا برعكس است و روابطعمومي تبديل به تبعيدگاه و پاركينگ كاركنان بدرد نخور سازمان شده و قسمت فاجعه آميز داستان آنجاست است كه اين امر در هيچ جايي مورد نقادي و بحث و بررسي و معالجه قرار نميگيرد. در اين يادداشت قصد دارم بسيار گذرا توجهي بدهم به نقش غدد؛ ويتامينها و هورمونها در زندگي روزمره و خلق و خوي ما كه اهالي شريف روابطعمومي نيز مشمول آن ميشوند.
من هميشه در مشاوره هاي خود وقتي كه ميخواهم نسبت به مشكل و مسئله يك مراجعه كننده ؛ داده ها و اطلاعاتي را جمع آوري و مورد بررسي و كنكاش قرار دهم؛ حتما بحث غده تيروئيد؛ چربي خون؛ فشار خون و وضعيت عملكرد غدد ؛ ويتامين ها و هورمونهاي فرد را مورد بحث و بررسي اوليه قرار ميدهم. اجازه دهيد مثالي كاربردي بزنم. وقتي يك كارشناس روابطعمومي در بخش ارتباطات مردمي يا امور مشتريان يا تلفنخانه سازمان رفتار پرخاشگرانه و غير محترمانه اي با مخاطبان و تماس گيرندگان دارد و مردم و ارباب رجوع از او ناراضي و شاكي هستند؛ شما براي حل مشكل چه ميكنيد؟!؟ ساده ترين راه دم دستي آن است كه آن فرد را جابجا كرده و به واحد ديگري ميفرستند بدون آنكه مشكل؛ كالبد شكافي شده و مورد آسيب شناسي قرار گيرد. يكي از ضعفهاي اساسي سازمانهاي ما آن است كه ما واحد مددكاري در سازمانمان نداريم.
امروز اگر كارشناس روابطعمومي در قسمت ارتباطات مردمي با ارباب رجوع بد رفتاري كند او را توبيخ ميكنيم بدون آنكه او را به واحد مددكاري بفرستيم تا بررسي روانشناختي از موضوع شود و علت ناراحتي جسمي و رواني همكار بررسي گردد.؟!؟ اينجاست كه عرض ميكنم تمام كاركنان روابطعموميها ميبايست داراي پرونده بهداشت جسمي و خصوصا رواني باشند.
اگر در پرونده بهداشت رواني همكار ذكر شده كه برخي هورمونهاي او كم يا زياد و يا دچار اختلال است و يا برخي مشكلات در غدد فرد نظير كم كاري يا پركاري تيروئيد در او وجود دارد؛ قطعا اين كارشناس روابطعمومي را نبايد در قسمتي بكار بگيريم كه شديدا نيازمند آرامش و صبوري و مديريت هوش هيجاني و... است. در ارتباط با هورمونها چند نمونه را ذيلا يادآور ميشويم :
1 - هورمون سروتونين ( تنظيم خلق و خو و ضد افسردگي).
2 - هورمون دوپامين ( هوشياري. كمبود آن موجب عدم تمركز؛ عدم توجه؛ بدخوابي و تنبلي ميشود).
3 - هورمون ملاتونين ( ساعت بدن).
4 - هورمون اندورفين ( احساس شادي ؛ ضد درد و اضطراب).
5 - هورمون اوكسي توسين ( هورمون عشق و همدلي و تعامل صميمانه).
6 - هورمون استروژن و پروژسترون و تستوسترون ( تنظيم خواب و ضد استرس و اضطراب ؛ ميل جنسي و... ).
اين مطلب ادامه دارد...