شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : در گفت‌وگو با يك پژوهشگر صنعت عنوان شد: ارتباط مسئوليت اجتماعي مديران و اخلاق كسب‌وكار
دوشنبه، 7 شهریور 1401 - 10:47 کد خبر:50371
در عرصه مديريت و سازمان، از مسئوليت اجتماعي به‌عنوان اخلاقيات فراسازماني ياد مي‌شود. بسياري از اقدامات و رفتارهاي مديران و كاركنان، متاثر از ارزش‌هاي اخلاقي است و كم‌توجهي به اخلاق كار در مديريت بنگاه‌ها و سازمان‌ها، مي‌تواند معضلات جبران‌ناپذيري براي سازمان‌ها به‌وجود آورد.

شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| در چند سال گذشته با افزايش انتظارات اجتماعي از بنگاه‌هاي اقتصادي و سازمان‌ها، جوامع نسبت به بسياري از مسائل اجتماعي و فرهنگي حساس‌تر شده‌اند. بي‌توجهي سازمان‌ها به اين حقوق و رعايت نكردن اصول اخلاقي در برخورد با ذي‌نفعان خارج سازمان، احتمال بروز مشكلات سازماني را افزايش داده، در نتيجه ميزان سود و موفقيت سازمان را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.

 

در عصر كنوني كه عصر مديريت نام گرفته، فضاي سازمان‌ها به سرعت در حال تغيير بوده و به‌منظور ارائه تصويري مثبت از سازمان در جوامع، مديران اجرايي بايد برنامه‌هاي مدوني براي توسعه مسئوليت‌هاي اجتماعي و اخلاقي سازمان‌شان داشته باشند. توجه به مسئوليت اجتماعي و رعايت اخلاق كسب‌وكار، سودآوري و مزيت رقابتي موفقيت سازمان را افزايش مي‌دهد.

در عرصه مديريت و سازمان، از مسئوليت اجتماعي به‌عنوان اخلاقيات فراسازماني ياد مي‌شود. بسياري از اقدامات و رفتارهاي مديران و كاركنان، متاثر از ارزش‌هاي اخلاقي است و كم‌توجهي به اخلاق كار در مديريت بنگاه‌ها و سازمان‌ها، مي‌تواند معضلات جبران‌ناپذيري براي سازمان‌ها به‌وجود آورد.

به اين بهانه و براي آشنايي بيشتر مخاطبان با مسئوليت‌هاي مديران در عرصه‌هاي اجتماعي صمت با شهرام شيركوند، پژوهشگر صنعتي گفت‌وگويي داشته كه در ادامه مي‌خوانيد.

با توسعه و پيشرفت صنايع و فناوري و تغييرات اجتماعي، تاثيرات شركت‌ها و سازمان‌ها به‌ويژه مديران و مراجع تصميم‌گيري در اين حوزه‌ها بر جوامع اجتناب‌ناپذير است. مسئوليت اجتماعي مديران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

از آنجا كه شركت‌ها و سازمان‌ها از سوي مديران مجموعه اداره مي‌شوند و نظرات آنها در نحوه اداره سيستم‌ها تاثيرگذار است، توجه به اخلاق مديران و مسئوليت‌شان در قبال جامعه با عنوان «مسئوليت اجتماعي مديران» از اهميت زيادي برخوردار است. مديران تصميماتي را اتخاذ مي‌كنند كه علاوه بر داشتن مباني واقعيت، مستلزم قضاوت ارزشي و اخلاقي نيز هست. به اين ترتيب، تصميمات مديران مي‌تواند در روندي سلسله‌وار سرنوشت نهادهاي جامعه را تا حدود زيادي دستخوش تغيير كند.

 

اگر مديران شركت‌ها براي اهداف اجتماعي خود ارزش قائل نباشند، آلودگي محيط، بيماري، تبعيض و نابساماني محيط‌شان را فراخواهد گرفت. اگر در گذشته به مديران توصيه مي‌شد كه سازمان‌شان را بهره‌ور نگاه دارند و به ارضاي نيازهاي روحي و رواني كاركنان تشويق مي‌شدند، در عصر حاضر مديران را متوجه محيط‌هاي خارج ازسازمان‌هايشان كرده‌اند، چراكه منشورسنتي سازمان‌ها كه دغدغه مديران را تنها در بهره‌وري، توسعه و سودآوري سازمان مي‌ديد با منشوري جايگزين شده كه مسائل محيطي را در دستور كار مديران قرار مي‌دهد؛ بنابراين مدير امروز براي كسب توفيقات بايد نگاه به محيط بيروني سازمان را توسعه داده و افزون بر مشتريان دائمي‌ خود، همه شهروندان را مشتري خود دانسته و اين فرهنگ را در سازمان تحت امر خود تسري دهد؛ بنابراين مديران چنين سازمان‌هايي فقط به رضايت مشتريان مستقيم بسنده نمي‌كنند، بلكه بايد همه افراد جامعه بر فعاليت‌هاي آنها صحه بگذارند.

اخلاق مديريت و مسئوليت اجتماعي درباره رعايت ارزش‌ها و اصول اخلاقي جامعه و تامين اهداف سازمان از سوي مديران مطرح مي‌شوند. آيا مسئوليت اجتماعي و اخلاق مديريت با يكديگر تفاوت دارند؟

همان‌طور كه اشاره كرديد، اخلاق مديريت و مسئوليت اجتماعي دستيابي به اهداف سازماني را تسهيل مي‌كنند، با اين تفاوت كه مسئوليت اجتماعي در ارتباط با مسائل كلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردي مديران و كاركنان است. مسئوليت اجتماعي يعني نوعي احساس تعهد مديران سازمان‌هاي تجاري و بخش خصوصي تا به‌گونه‌اي تصميم‌گيري كنند كه در كنار كسب سود براي سازمان، سطح رفاه جوامع نيز بهبود يابد.

مسئوليت اجتماعي در واقع تعهد و تكليف مديريت به انجام اموري است كه ضمن توسعه رفاه جامعه با علايق بنگاه يا سازمان سازگار باشد. البته مسئوليت اجتماعي را بيشتر مي‌توان از نظريه‌هاي اخلاق استنباط و استخراج كرد. يكي از نتايج بهبود اخلاق كار در سازمان، تنظيم بهتر روابط در سازمان است كه به نوبه خود باعث افزايش جو تفاهم در سازمان و كاهش تعارضات بين افراد و گروه‌ها شده و عملكرد تيمي را بهبود مي‌بخشد. شايد بيشترين تاثيرات اصول اخلاقي مربوط به رفتار نيروي انساني

باشد. براساس تحقيقات انجام‌شده تصميم‌گيري‌هاي اخلاقي، به‌طور عمده تحت‌تاثير گزينش و جذب افراد اخلاقي است و پاداش و تنبيه متداول تاثير زيادي در رعايت اصول اخلاقي ندارد.

مسئوليت اخلاقي و اجتماعي، تعهد مداوم مديران، صاحبان صنايع، تاجران و دولت است كه آنها را به رعايت اصول اخلاقي و توسعه اقتصادي توأم با ارتقاي سطح زندگي نيروي كار و خانواده آنها در جامعه ملزم مي‌كند.

درباره نقش مديران در اجراي مسئوليت‌هاي اجتماعي و سودآوري شركت‌ها و سازمان‌ها، مهم‌ترين راهكارها كدامند؟

مديريت مسئوليت اجتماعي شركت يا سازمان مانند اداره كردن ديگر بخش‌هاست كه مي‌توان آن را خوب يا بد انجام داد. مديريت درست مسئوليت‌هاي اجتماعي مي‌تواند ضمن پشتيباني از اهداف اقتصادي بنگاه، روابط خوبي با سرمايه‌گذاران بنا كرده و با كاهش هزينه‌ها، سودآوري را افزايش دهد. فعالان حوزه كسب‌وكار و مديران به اين امر واقفند كه اعمال مسئولانه و منصفانه و هر نوع اقدامي كه سبب بهبود كيفيت زندگي افراد ذي‌نفع مجموعه مي‌شود، منجر به توسعه اقتصادي و سودآوري براي طرفين خواهد شد. مسئوليت اجتماعي شركت‌ها، تعهد صاحبان صنعت و تجارت در مقابل جامعه و افراد ذي‌نفع است كه بايد ضمن احترام به فرهنگ‌هاي گوناگون، موقعيت‌هاي شغلي براي توليد، مهارت نيروي كار، اجتماع و دولت ايجاد كند.

 

مسئوليت اجتماعي به‌نوعي سودآوري مديران را ساماندهي خواهد كرد. اگرچه مهم‌ترين هدف سازمان‌ها، افزايش كارآيي و سود است، اما براي حصول موفقيت، بايد به انتظارات اجتماعي و احكام اخلاقي، واكنش مناسب نشان دهند و به بهترين شكل، اين‌گونه انتظارات را با اهداف اقتصادي سازمان تلفيق و دستيابي به اهداف والاتري را امكان‌پذير كنند؛ بنابراين پايبندي مديران سازمان‌ها به اصول اخلاقي، توجه به ميزان مشروعيت اقدامات سازمان از نظر كاركنان، توجه و تاكيد بر اصول اخلاقي جهان‌شمول، تدوين منشور اخلاقي سازمان، اقدامات متناسب و سازگار با خواست و حساسيت‌هاي جامعه و برنامه‌هاي آموزش اخلاقيات براي مديران و كاركنان از جمله اقداماتي است كه مديران مي‌توانند در زمينه مسئوليت‌هاي اجتماعي خود انجام دهند. همچنين با بهره‌گيري از راهكارهاي لازم در زمينه مسئوليت اجتماعي، شركت‌ها و سازمان‌ها با افزايش روابط كاري و احترام به حقوق كاركنان، مانند ايجاد موقعيت‌هاي يكسان براي آنها، نبود تبعيض و مدرنيزه كردن كارها، مي‌كوشند كيفيت زندگي نيروي كار، خانواده و موقعيت زندگي آنها را بهبود بخشند.

به‌نظر شما، همه مديران در اجراي مسئوليت‌هاي اجتماعي موردانتظار جامعه موفق مي‌شوند؟ دليل موفق شدن يا نشدن آنها چيست؟

نخستين و مهم‌ترين مسئوليت اجتماعي هر سازمان و شركتي، پيگيري و اجراي ماموريت‌هاي واگذار شده به آن است. اگر بنگاهي نتواند كار اصلي خود را به‌خوبي انجام دهد، توان انجام هيچ كار ديگري را ندارد؛ بنابراين نخستين قيد مسئوليت اجتماعي هر سازمان و شركتي، بالابودن حجم و ميزان مسئوليت آن در انجام موفقيت‌آميز رسالت خود و دومي، قيد مسئوليت قيدشايستگي و اهليت است. پذيرفتن مسئوليت‌هايي كه شايستگي انجام آن را نداريم در حقيقت مسئوليت ناشناسي است. البته مهم‌ترين قيد مسئوليت اجتماعي، قيد مشروعيت و اقتدار است. مدير يك سازمان زماني مي‌تواند به مسئوليت اجتماعي خود عمل كند كه سازمانش در اهداف اقتصادي و مسئوليت‌هاي قانوني سازماني خود موفق باشد.

در غير اين صورت نمي‌تواند به مسئوليت اجتماعي خود عمل كند. امروزه مديران در زمينه تحقق مسئوليت اجتماعي سازمان‌ها، با مسيري ناهموار مواجه‌ هستند و معضلات و مشكلاتي را پيش‌رو دارند كه يكي از اين مشكلات عمده، توجه نكردن به محيط رقابتي در جهان امروز است.

نظرتان درباره نقش مديريت كيفيت اخلاق در توسعه پايدار و ارتباط اين دو مقوله با مسئوليت اجتماعي چيست؟

در حال‌حاضر رعايت اخلاقيات و پايبندي به ارزش‌هاي اخلاقي به‌عنوان يكي از اركان مهم در سازمان‌ها موردتوجه قرار مي‌گيرد. اصول اخلاقي به بخشي از سياست‌هاي رسمي و فرهنگ غيررسمي سازمان‌ها در آمده است. مديريت كيفيت اخلاق در بنگاه‌هاي اقتصادي، بر مبناي يك نظريه درست در خط‌مشي شركت بوده و شامل ديدگاهي اجتماعي است كه براساس آن، بنگاه يا سازمان عضوي از همان جامعه‌اي به‌شمار مي‌رود كه كالا و خدمات را به اعضاي آن جامعه مي‌فروشد. به اين ترتيب براي اينكه مديران شركت‌ها و سازمان‌ها در زمينه‌هاي گوناگون موفق شوند، بايد فناوري آنها از سوي جامعه موردپذيرش قرار گيرد، محصولات يا خدمات آنها به فروش برسد و در اجتماع از وجهه مثبتي برخوردار باشند، اما چنانچه به هر علت، يكي از محصولات ارائه‌شده به مشتريان يا يكي از فعاليت‌هاي سازمان‌ها، مقبوليت خود را در جامعه از دست بدهد، مديريت مجموعه در زمينه مسئوليت اجتماعي‌اش موفق عمل ‌نكرده و سازمان دچار مشكل خواهد شد.

امروزه تمايل روزافزوني به‌سوي مسئوليت‌پذيري اجتماعي- اخلاقي شركت‌ها، در حال شكل‌گيري است. اين امر مي‌تواند به‌عنوان يك فاكتور مهم در راستاي پيشبرد اهداف سازماني همگام با ساير فاكتورهاي مديريتي، توفيقات بيشتر شركت‌ها را در جامعه‌اي كه در آن فعاليت مي‌كنند، به دنبال داشته باشد.

تحركات بنگاه‌هاي اقتصادي در راستاي دستيابي به اهداف خود براي كسب سود و افزايش سرمايه است و اخلاق و مسئوليت اجتماعي تضمين‌كننده توسعه پايدار و رسيدن به اين اهداف در ساليان متمادي است؛ به‌شرط آنكه مديران نيز به اخلاق و مسئوليت‌هاي اجتماعي خود در جامعه واقف و انجام آنها پايبند باشند.

مديريت كيفيت اخلاق در كارخانه‌ها و شركت‌ها، روشي است كه مسئوليت اجتماعي، توسعه و كاربرد محصولات و سيستم‌ها را بر عهده دارد و بر مبناي يك نظريه درست در خط‌مشي شركت شامل ديدگاه اجتماعي‌ است كه شركت را عضوي از جامعه‌اي مي‌داند كه محصولاتش را به آن مي‌فروشد.