شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : مشقت و شفقت اندر احوالات خبرنگار!
چهارشنبه، 12 مرداد 1401 - 21:44 کد خبر:50133
جدال با نشدن ها، كمبودها و جنگ بر سر شدن ها با چاشني عشق و علاقه تنها گوشه اي از كارهاي روزانه يك خبرنگار است كسي كه بي خوابي، كسالت ، رنج و سختي هايش را در لباس عافيت مي پوشانند تا درد مردم را منعكس و منتشر كند هرگز نمي توانيد روح پرسشگر يك خبرنگار را از اون بستانيد، زيرا رسالت اش، ذاتش و مأموريت اش همين است پس قدرداني از اين قشر هميشه در صحنه قدرداني از يك جامعه بزرگ و وفادار است كه نبايد دريغ شود يا اهمال.

شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| سونيا فرهادي كارشناس ارشد روزنامه نگاري: قلمي كه در تقدس آن شكي نيست و خبرنگاري كه در صبوري اش مانندي نيست مي توانند هم نجات دهنده يك جامعه باشند هم انتقاد كننده اعظم به اموري كه برخلاف جريان آب حركت مي كند اما هر دوي اين نقش بسيار خطير است و سنگين.


هر سال از مشكلات، نبايد ها، كمبودها، نااميدي هاي گريبانگير خبرنگاران سخن ها بسيار گفتند انعكاس اين حجم از مشكلاتي كه لايق خبرنگاران نيست بر همگان آشكار شد و اقداماتي هر چند اندك در مسير به اصطلاح رفاه آنان نيز انجام پذيرفت اما آيا اين يك تجليل است؟؟؟؟


براي قدم هاي كوچك برداشته شده نيازمند گام هاي سترگ هستيم تا روزنه اميد بر جهان بي‌وقفه خبرنگاران گسترانيده شود تا با آرامش خاطر اين دنياي مملو از خبر، در سكوت و بايكوت خبري غرق نشود بنابراين تجليل و تقدير بايد آنچنان شايسته اين قشر تاثير گذار جامعه باشد تا از وقوع برخي اتفاقات پيش بيني نشده پيشگيري شود!!


تدبير ها، تصميمات، عملكرد هاي مديران و اطلاع رساني به موقع، صحه بر كار خبرنگاران مي‌گذارد و اين موضوع زماني جذابيت خود را دوچندان مي كند كه چشم هاي آگاه اين مديران واژه قدرشناسي را شفاف تر ابراز كند لذا دور از انصاف است كه براي چنين قشري با چنين ويژگي هاي شاخص، از نشدن ها سخن گفت كساني كه هر چند عشق و علاقه را سرلوحه كار خود قرار داده اند اما دغدغه هايشان بوي فراموشي گرفته در شرايطي كه نشاط و انگيزه در جامعه بايد بارور شود اين اميد مي تواند مسير پر و پيچ و خم خبرنگاران را هموارتر نمايد. اميد براي قدرشناسي، تقدير، تجليل.


جدال با نشدن ها، كمبودها و جنگ بر سر شدن ها با چاشني عشق و علاقه تنها گوشه اي از كارهاي روزانه يك خبرنگار است كسي كه بي خوابي، كسالت ، رنج و سختي هايش را در لباس عافيت مي پوشانند تا درد مردم را منعكس و منتشر كند هرگز نمي توانيد روح پرسشگر يك خبرنگار را از اون بستانيد، زيرا رسالت اش، ذاتش و مأموريت اش همين است پس قدرداني از اين قشر هميشه در صحنه قدرداني از يك جامعه بزرگ و وفادار است كه نبايد دريغ شود يا اهمال.


مي نويسم از خبر و نگار تا بشود خبرنگار
رنج ها و دردها كشيدم تا خبرنگار شود خبرنگار

قلمم سلاح من است سر راهش هزاران خار است
چه سخت چه زيانبار ، كار من با عشق در ارتباط است