شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| شماره ١٤١ ماهنامه مديريت ارتباطات با پرونده ويژه هويت ايراني و كسبوكارهاي نوپا و همچنين يادداشتها و مقالاتي درباره بازتاب خشونت در رسانهها، نسبت فضاي مجازي و ... منتشر شد.
ماهنامه مديريت ارتباطات با پرونده ويژه هويت ايراني و كسبوكارهاي نوپا و همچنين يادداشتها و مقالاتي درباره بازتاب خشونت در رسانهها، نسبت فضاي مجازي و پوپوليسم و رابطه والدين و فرزند و فرزندآوري و… منتشر شد.
پرونده ويژۀ اين شماره از ماهنامه به اين ميپردازد كه چرا كسبوكارهاي ايراني و عمدتاً نوپا، از هويت ايراني گريزان هستند. چاي «صددرصد خارجي» از برجستهترين تبليغاتي است كه همۀ ما ديدهايم. تبليغي كه انگار ميخواهد دامن خود را حتي از يك درصد داخلي بودن پاك كند. داستان صددرصد خارجي در بازار سنتي و تجارت كلاسيك نماند. به اكوسيستم كسبوكارهاي نوپاي ايران سرك بكشيد، از هر شش كلمه كه بر زبان ميآورند، پنج تا انگليسي است. در نامونشان هم بيربط به ادبياتشان نيستند و عمدۀ كسبوكارهاي نوپاي ايراني در انگارهاي كه از خود نشان ميدهند و در شمايلي كه براي خود متصور هستند و ميخواهند آن را براي مخاطبان بازنمايي كنند، بر همان ايدۀ «صددرصد خارجي» اند.
نام غيرايراني و هويت بصري منفك از هويت ايراني انتخاب ميكنند و سعي ميكنند روح حاكم بر فضاي كسبوكارشان كاملاً به هويتهاي مسلط جهان امروزي نزديك باشد. اين دوري از هويت خود در نام، شمايل و كليت برند در حالي كه با مخاطبي ايراني با هويت مشخص سروكار دارد چه تبعاتي براي كسبوكارها، مخاطبان و جامعۀ ايراني دارد؟
در پروندهاي كه به اين سوال ميپردازد، گفتوگوهايي با مقصود فراستخواه، بهرام كلهرنيا و تورج صابريوند شده است. اميرعباس تقيپور، مديرمسئول ماهنامه مديريت ارتباطات هم سرمقاله اين شماره را به همين موضوع اختصاص داده است. محمدرضا كلاهي، عباس نعيمي جورشري، مازيار زند، بيژن آريانا، ميلاد اسلاميزاد و ميترا فردوسي هم در اين باره يادداشتهايي نوشتهاند و اين موضوع را از زاويههاي مختلف بررسي كردهاند.
علي وراميني، سردبير ماهنامه، در يادداشتي به بازتاب خشونت در رسانههاي وقت دنيايِ سنتي پرداخته و نشان داده چه كاركردي داشته است و چرا اين كاركرد در دنياي جديد نه فقط بياعتبار شده كه براي زندگي اجتماعي هم بسيار مضر است. نيوشا طبيبي كه اين روزها مستند «ترنج» به پژوهش و روايت او از شبكه مستند در حال پخش است، در سلسله يادداشتهاي صفحه زيباييشناسي غذا، حاصل پژوهشهايش در فرهنگ غذا را كه در ترنج بهكار برده است، با ما به اشتراك ميگذارد. اين بار او به سراغ نان، آب و گندم رفته است.
مسعود سپهر، جامعهشناس سياسي، از نسبت فضاي مجازي و پوپوليسم نوشته و اشكان قشقايي هم در صفحه «جعبۀ سفيد» از چگونگي مواجهه عميق با اثر معماري گفته است.
از اين شماره صفحۀ جديدي در ماهنامه با نام «بر درگاه آينده» آورده شده كه شكوفه موسوي، فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان دربارۀ رابطه والدين و فرزند مينويسد. او در شمارۀ اول اين يادداشتها به فرزندآوري پرداخته است.
در بخش سينما اما دو مطلب آمده است؛ مريم بهريان طبق روال هر شماره به سينما و ارتباطات پرداخته است. او فيلم «كشته شدن شيرها براي برهها» ساخته رابرت ردفور را بررسي كرده كه دربارۀ تأثير رسانهها بر جنگ است. فرهاد محرابي هم با عنايت به فيلم «بالا را نگاه نكن» به كنشگري حوزه محيطزيست پرداخته است. در مطلبي ديگر جليل نوربخش، ديزاين استراتژيست، به بحث جديد نوروديزاين اشاره كرده و گفته بحثهاي مربوط به عصبشناسي در حوزه ديزاين چه كاربردي دارد.
بابك زماني نورولوژيست و نويسنده هم در يادداشت مختصري دربارۀ رابطه مغر و فضاي مجازي نوشته است. همچنين چندي پيش نهمين كنفرانس حرفهايگرايي در روابطعمومي با محور «سواد روابطعمومي و مديريت شايعات سازماني» برگزار شد كه بزرگترين گردهمايي اساتيد ارتباطات و فعالان روابطعمومي از آغاز دوران كرونا بود. يگانه قاسمي خبرنگار و مسئول روابطعمومي اين رويداد در گزارشي آنچه در اين گردهمايي رخ داد را شرح داده است.
حامد شجاعي (ديزاينر و طراح جلد ماهنامه مديريت ارتباطات) در يادداشتي با توجه به پرونده ويژه اين شماره، درباره طراحي جلد اين شماره معتقد است: «بايد به يك تصوير شاخص «ايراني» ميرسيديم. در نظر ما چهره معروف «فردوسي» به بهترين شكل اين روايت ايراني بودن را در خود دارد. شما يا به ميدان فردوسي تهران سر زدهايد يا تصويراش را در كتابهاي درسي، روزنامهها و مجلات، تلوزيون يا شبكههاي اجتماعي ديدهايد. اين آشنايي به همينجا ختم نميشود قديميترها بسياري شعرهاي فردوسي را از بَر بودند. خيلي قديمتر در قهوهخانهها مردم پاي نقاليهاي داستانهاي شاهنامه مينشستند و با قصههايش زندگي ميكردند. اين دليل عمده انتخاب اين چهره بود. دلايل فني ديگر هم در ميان است.
براي مثال با وجود امكانات فروان امروز براي خلق و بازسازي چهره ما نتوانستيم چهره بزرگان و افراد شاخص تاريخي خود را بازسازي كنيم و در قدم بعد ميان مردم جا بيندازيم، بگذريم از اينكه تصور عمدهاي هم از چهره اساطير ايراني در ميان مردم وجود ندارد. اين تلاش فراوان براي نشان ندادن بود. ميخواستيم چهرهاي كه براي مردم آشنا است را روي جلد بگذاريم و در عين حال نبينيمش. اين هويت پشت تصوير امروزي آدمها است. كه البته به راحتي ديده نميشود و توافقي كاملي هم بر سر آن نداريم. چهره امروز آدمها البته نه از سنگ تراشيده ميشود و نه بر پرده نقاشي حك ميشود. چهره و هويت امروز آدمها پروفايلشان است. راستي يك سوال سهل و ممتنع، ايراني بودن به چه چيزي است؟»
شماره ۱۴۱ ماهنامه مديريت ارتباطات با مديرمسئولي اميرعباس تقيپور و سردبيري علي وراميني منتشر شده است.