شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : پيش‌بيني‌هاي گارتنر براي مسير زيرساخت ديجيتال
سه شنبه، 4 مرداد 1401 - 09:12 کد خبر:48884
توماس بيتمن، معاون تحليلگر برجسته در گارتنر مي‌‌‌گويد: با ادامه رشد محاسبات ابري، پرتفوهاي برنامه‌‌‌ها متنوع‌‌‌تر و تركيبي‌‌‌تر مي‌‌‌شوند. تلاش‌‌‌هاي استانداردسازي، مدرن‌‌‌سازي و اتوماسيون زيرساخت ‌‌‌هاي استراتژيك براي يك تحول ديجيتال موفقيت‌‌‌آميز حياتي خواهد بود. اين چهار پيش‌بيني گارتنر به شما كمك مي‌كند در مسير پلت‌فرم‌‌‌هاي زيرساخت ديجيتال حركت كنيد و شركت خود را براي آينده زيرساخت آماده كنيد.



شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| زيرساخت‌ها در حال تغيير هستند؛ زيرا شركت‌ها تحول ديجيتال را تسريع مي‌كنند. در دنياي ابري و به طور فزاينده خودكار، رهبران زيرساخت و عمليات (I&O) بايد در مورد نحوه استفاده و مديريت زيرساخت‌ها تجديد‌نظر كنند.

 

توماس بيتمن، معاون تحليلگر برجسته در گارتنر مي‌‌‌گويد: با ادامه رشد محاسبات ابري، پرتفوهاي برنامه‌‌‌ها متنوع‌‌‌تر و تركيبي‌‌‌تر مي‌‌‌شوند. تلاش‌‌‌هاي استانداردسازي، مدرن‌‌‌سازي و اتوماسيون زيرساخت ‌‌‌هاي استراتژيك براي يك تحول ديجيتال موفقيت‌‌‌آميز حياتي خواهد بود. اين چهار پيش‌بيني گارتنر به شما كمك مي‌كند در مسير پلت‌فرم‌‌‌هاي زيرساخت ديجيتال حركت كنيد و شركت خود را براي آينده زيرساخت آماده كنيد.

پيش‌بيني شماره ۱ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، ۷۰ درصد از سازمان‌ها اتوماسيون زيرساخت‌‌‌هاي ساختاريافته را براي ارائه انعطاف‌‌‌پذيري و كارآيي پياده‌سازي خواهند كرد كه اين ميزان در سال ۲۰۲۱، ۲۰ درصد بود.

بر اساس نظرسنجي رهبران زيرساخت و عمليات ۲۰۲۱ گارتنر، ۸۰درصد از پاسخ‌دهندگان، اتوماسيون را به عنوان يك تاكتيك برتر براي دستيابي به بهينه‌سازي هزينه مي‌دانند. با اين حال، بسياري از سازمان‌هاي زيرساخت و عمليات در تلاش هستند تا بدانند از كجا و چگونه با اتوماسيون زيرساخت، كه منجر به ترديد و از دست رفتن فرصت‌ها مي‌شود آغاز كنند. اتوماسيون زيرساخت بايد به عنوان يك رشته دانشگاهي درنظر گرفته شود، زيرا نياز به برنامه‌ريزي و هماهنگي مناسب براي افزايش بهره‌وري دارد. ايجاد يك تيم اختصاصي مي‌تواند به اطمينان از مقياس، كارآيي و ثبات كمك كند. هنگام آغاز جابه‌‌‌جايي به سمت اتوماسيون، روي بهره‌‌‌وري و كارآيي به عنوان محرك‌‌‌هاي اوليه تمركز كنيد، چراكه تيم‌‌‌ها را قادر مي‌‌‌سازد كارهاي معمول را در اتوماسيون بارگذاري كنند و حجم كار قابل اجرا را بهبود بخشند و همان‌طور كه اتوماسيون زيرساخت رشد پيدا مي‌كند، بهينه‌سازي هزينه به عنوان يك خروجي كليدي ظاهر مي‌شود.

پيش‌بيني شماره ۲ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، تنها ۵۰ درصد از شركت‌ها مهارت‌‌‌هايي را براي اتوماسيون زيرساخت‌‌‌ها در پلت‌فرم‌‌‌هاي تركيبي و چند ابري توسعه خواهند داد كه اين ميزان در سال ۲۰۲۱ كمتر از ۱۰ درصد بود.

بسياري از سازمان‌هاي زيرساخت و عمليات ابتكارات اتوماسيون را به جاي توسعه مهارت‌ها و نقش، روي انتخاب فناوري ابزارسازي متمركز كرده‌اند. در واقع، اين نظرسنجي نشان داد كه چالش اصلي براي سازمان‌هاي زيرساخت و عمليات، فناوري اطلاعات، مهارت‌‌‌ها و منابع ناكافي است. بدون مهارت‌‌‌هاي مربوطه، فناوري‌‌‌هاي اتوماسيون به «جعبه‌‌‌هاي سياه» تبديل مي‌‌‌شوند كه به خوبي درك يا ادغام نشده‌‌‌اند. با تمركز بر توسعه تركيبي از مهارت‌‌‌ها و نقش‌‌‌ها براي دستيابي به اهداف تجاري، مانند كارآيي و چابكي در محل، ديدگاه‌‌‌ها را در مورد اتوماسيون زيرساخت تغيير دهيد. تعيين نقش طراحان و معماران براي پشتيباني از اتوماسيون ضروري است تا اطمينان حاصل شود كه اتوماسيون همان‌طور كه انتظار مي‌رود كار مي‌كند، از خطاهاي قابل‌توجه جلوگيري مي‌كند و ساير فناوري‌ها را تكميل مي‌كند.

پيش‌بيني شماره ۳ گارتنر: تا سال ۲۰۲۷، ۳۵‌درصد از حجم كاري برنامه‌‌‌ها بهينه يا آماده براي تحويل ابري نخواهد بود، در حالي كه اين ميزان در سال ۲۰۲۲، ۵۵‌درصد است

امروزه، حدود ۱۰‌درصد از كل حجم كارها، برنامه‌هاي كاربردي مبتني بر ابر هستند، و اكثر توسعه‌هاي جديد، اساسا ابري هستند. زيرساخت به زودي به حالتي مي‌رسد كه تقريبا يك‌سوم از حجم كارها در فضاي ابري اجرا مي‌شود، يك‌سوم مي‌توانند با افزايش پيچيدگي به ابر منتقل شوند و يك‌سوم به دليل پيچيدگي، عملكرد، اقتصادي يا محدوديت‌هاي نظارتي در فضاي ابري اجرا نمي‌شود. زيرساخت و عمليات بايد تحويل زيرساخت را براي هر برنامه براساس اين دسته‌بندي‌ها بهينه كند. . افزايش و جابه‌جايي برنامه‌ها و حجم كارها منجر به تحويل بهينه كمتر، افزايش هزينه‌ها و پيچيدگي بيشتر مي‌شود. استانداردسازي زيرساخت‌ها با مدرن كردن يا منطقي كردن برنامه‌هاي كاربردي قديمي، برنامه‌هاي بيشتري را قادر مي‌سازد تا براي تحويل ابري آماده باشند و هزينه‌ها را كاهش دهد.

پيش‌بيني شماره ۴ گارتنر: تا سال ۲۰۲۵، ۴۰ درصد از محاسبات و فضاي ذخيره‌‌‌سازي مبتني بر محل تازه خريداري‌‌‌شده به‌‌‌عنوان يك سرويس مصرف مي‌شود كه اين رقم در سال ۲۰۲۱ كمتر از ۱۰ درصد بود.

رايانش ابري به كاربران آموزش داده است تا بر اساس تقاضا، راه‌حل‌هاي مبتني بر هزينه‌هاي عملياتي (opex) را به كار گيرند، كه بسياري از آنها بر اساس پرداخت در زمان انجام كار هستند. با تغيير احساسات و انتظارات خريداران، ارائه‌دهندگان سيستم به تامين مالي محصولات سخت‌افزاري سرمايه روي آورده‌اند تا آنها را به عنوان يك سرويس ارائه دهند. به عنوان مثال، زيرساخت‌‌‌هاي نوظهور مانند يك سيستم كامپيوتري بدون سيستم عامل پايه به عنوان يك خدمت و لبه به عنوان خدمت متناسب با اين مدل هستند.

هنگام در نظر گرفتن محاسبات، ذخيره‌سازي و شبكه به عنوان ارائه خدمات، تعامل در چابكي، هزينه، كنترل، عملكرد، پتانسيل جذب و حاكميت بين ارائه يك سرويس ابر درمقياس بزرگ و زيرساخت اختصاصي ارائه‌شده بر اساس مصرف را ارزيابي كنيد.

با انتخاب زيرساخت‌‌‌هاي مبتني بر مصرف براي برنامه‌‌‌هايي كه بايد به‌‌‌روزرساني يا مجددا مستقر شوند، اما نمي‌توانند از سرويس ابري ارائه شوند، هزينه‌‌‌ها را بهينه كنيد. با آوردن همان رويكردهاي رديابي و تجزيه و تحليل هزينه براي خدمات مبتني بر مصرف مانند خدمات ارائه شده به خدمات ابري، هزينه‌هاي غيرعمدي را حذف كنيد يا كاهش دهيد.

 

مترجم: مرتضي ايراندوست GARTNER. COM

منبع: donya-e-eqtesad