شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : روابط‌عمومي‌ها‌ و نشانه‌هاي ضعف ساختاري
سه شنبه، 5 بهمن 1400 - 09:34 کد خبر:48732
اگرچه نبايد فراموش كرد كه در سال‌هاي اخير، رشد و توسعه فعاليت انجمن هاي تخصصي و علمي روابط‌عمومي‌‌ در ايران به حق نقشي تاثيرگذار در تثبيت جايگاه روابط‌عمومي‌‌ در كشور داشته اند اما وجود چندصدايي و عدم پيروي اين انجمن ها از يك منشور مدون و نظام يافته جامع و مورد توافق از يك سو و مشكلات مالي حاكم بر برخي از اين انجمن ها از سوي ديگر كه مانعي بر سر راه فعاليت آنها محسوب مي گردد و نيز عدم استقبال چندان سازمان‌ها از تصميمات و يافته هاي اين نهادهاي علمي سبب شده تا موفقيت چنداني را در پيشبرد اهداف و آرمان‌هاي روابط‌عمومي‌ها‌ در كشور شاهد نباشيم.



شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| يكي از نشانه ها و مصداق هاي مهم شناخت روابط‌عمومي‌ها‌ را اگر جمله كليشه‌اي و تكراري “آئينه تمام‌نماي سازمان” بودن آن فرض كنيم اما در مقام تجربه و عمل و آنچه از شواهد موجود در فرايند پيدايش تا تثبيت روابط‌عمومي‌‌ سيستماتيك در ايران بر مي آيد، نه تنها موفقيتي در اهداف و كاركرد روابط‌عمومي‌ها‌ مشاهده نمي كنيم بلكه بعضاً مي‌توان گام‌هايي به پس را نيز در اين فرآيند شاهد بود.

 

اين موضوع عليرغم زحمات و تلاش‌هاي دلسوزانه اي است كه به واسطه حضور انديشمندان و اساتيد برجسته حوزه روابط‌عمومي‌‌ و ارتباطات و البته دست اندركاران و مسئولان اجرايي اين حوزه طي ساليان گذشته در كشور ما صورت گرفته است.


به عبارت ديگر روابط‌عمومي‌ها‌ نه تنها امروز بازتاب دهنده شعار “آيينه تمام نماي سازمان‌ها” را نيستند بلكه به وفور مي توان ديد كه در بيان مشكلات ساختاري و بنيادي خود نيز دچار چالش ها و ضعف‌هايي هستند.


وقتي عضوي از يك ارگان زنده به عنوان سازمان، خود دچار بيماري و نقصان باشد؛ نمي توان انتظار داشت برنامه تحول و توسعه در آن سازمان از سوي روابط‌عمومي‌‌ به عنوان يكي از محورهاي پيشران و تاثيرگذار در ساختار مديريت ارائه و اجرايي گردد.
 

با گذشت قريب به هفتاد سال از آغاز رسمي فعاليت روابط‌عمومي‌‌ به شكل ساختاري و نظام مند در ايران به كوشش دكتر نطقي پدر روابط‌عمومي‌‌ ايران و چاپ صدها مقاله و تحقيقات علمي و تجربيات عملي در اين مدت، اما هنوز نشانه هايي از ضعف ساختاري در اين حوزه از سازمان ها پابرجاست. اگرچه در مقام گويش و كلام شاهد حمايت بي چون و چرا از جايگاه و تبيين اهميت روابط‌عمومي‌ها‌ هستيم اما در عمل كماكان نگاه سنتي و كلاسيك جامعه بر اين بخش حاكم است.


تجربه نشان داده روابط‌عمومي‌ها‌ آنگونه كه بايد در ساختار سازمان نتوانسته اند جايگاه خود را تثبيت كنند و با تغييرات در راس سازمان خود نيز دچار تحولات ساختاري شده اند. اگر پيشرفتي موقتي هم حاصل شده برخاسته از نوع تعامل و ارتباط راس هرم روابط‌عمومي‌‌ با رده هاي بالاتر است.


در واقع هنوز هم مي‌توان در طرح هايي چون تحول و چابك سازي سازمان، روابط‌عمومي‌‌ را در زمره اولين واحدهايي دانست كه دستخوش تغيير و دگرگوني مي‌شوند. البته اشكال موضوع را نمي‌توان به صورت تمام و كمال به روابط عمومي‌ها منتسب دانست. ساختار شكننده و متغير اداري حاكم بر ايران به ويژه در نهادها و سازمان‌هاي خصوصي يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار در اين حوزه است كه تصميمات بيشتر قائم به فرد بوده و رجوع به آراء و انديشه هاي علمي و منبعث از تجربيات عملي براي پيشگيري از ضرر و زيان‌هاي احتمالي از سوي مقامات تاثيرگذار سازمان‌ها كمتر مشاهده مي‌شود.


اگرچه نبايد فراموش كرد كه در سال‌هاي اخير، رشد و توسعه فعاليت انجمن هاي تخصصي و علمي روابط‌عمومي‌‌ در ايران به حق نقشي تاثيرگذار در تثبيت جايگاه روابط‌عمومي‌‌ در كشور داشته اند اما وجود چندصدايي و عدم پيروي اين انجمن ها از يك منشور مدون و نظام يافته جامع و مورد توافق از يك سو و مشكلات مالي حاكم بر برخي از اين انجمن ها از سوي ديگر كه مانعي بر سر راه فعاليت آنها محسوب مي گردد و نيز عدم استقبال چندان سازمان‌ها از تصميمات و يافته هاي اين نهادهاي علمي سبب شده تا موفقيت چنداني را در پيشبرد اهداف و آرمان‌هاي روابط‌عمومي‌ها‌ در كشور شاهد نباشيم.