شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : نيازمند همت و حمايت
یکشنبه، 3 شهریور 1392 - 07:38 کد خبر:4792
يا ما به عنوان كاركنان روابط عمومي ها در كشور نقش خود را نمي دانيم و يا اينكه درك و شناخت درست و صحيحي از نقش و كاركردهاي روابط عمومي در بين مقامات بالادستي مشاهده نمي شود.



 
 شارا، جواد گودرزي كارشناس ارشد ارتباطات - چهل و هفت سال از تشكيل نخستين دفتر روابط عمومي توسط «ليوي لي» خبرنگار روزنامه newyork world در سال 1906 ميلادي گذشت تا اولين دفتر روابط عمومي در يكي از گرمترين رزوهاي مرداد 1332 خورشيدي در شركت ملي نفت ايران تاسيس شود.
 47سالي كه به دليل تغيير جهت چند باره فلسفه تشكيل اوليه آن(كه بيشتر به يك دفتر سري مطبوعات مي مانست)تا حال حاضر(كه بنا به نظر صاحب نظران اين عرصه به حوزه كانوني اطلاعاتي و ارتباطي تبديل شده است) نمي توان تحليل درستي از چگونگي تشكيل آن را ارائه داد. چه يك تحليل ابتدايي از علت تشكيل دفاتر روابط عمومي نشان مي دهد كه «روابط عمومي» از يك دفتر تشريفاتي ،خدماتي و تبليغاتي صرف به « خزانه اي از اطلاعات »تبديل شده كه سرشار از دانايي است،لبريز از ارزش ها و دانش هاي جديد و مملو از استراتژي و خط مشي نو.
 اگر برداشت عوام مآبانه از مفهوم روابط عمومي را كنار بگذاريم درمي يابيم كه دانش و هنر روابط عمومي حرفه اي است كه مغز متفكر،موتور محركه و شريان دائمي و حياتي و چشم و گوش بينا و شنوايي است كه هر سازماني بايد بر محور تفكرات آن بچرخد.
 هدف اصلي و غايي فعاليت در دفاتر روابط عمومي ها «كسب تفاهم و پشتيباني از طريق احساس اشتراك ميان فرد و سازمان از يك سوو مخاطبان از طرف ديگر» است و بر همين اساس كه محدود كردن روابط عمومي ها به چسباندن اطلاعيه،تنظيم ميكروفن،پاسخگويي به تلفن، خواندن روزنامه و... نبوده و نيست وبا تكيه بر همين رويكر داست كه مي توان به نقش روابط عمومي ها در «كارآمدي نظام كارشناسي،پاسخگو كردن سازمان در برابر چرا ها »، «قدرت تصميم گيري در لحظات بحراني» ،« برقراري ارتباط متقابل و متعامل با مخاطبان »، «جلب و جذب مردم » و « شناخت و شناساندن بهتر سازمان » انديشيد.
 روابط عمومي در عصر كنوني بر پايه نظام عقلاني و تاكيد بر ارزشهاي شهروندي شكل گرفته است ودر جهان بشدت سياست زده امروز ،به عنوان ركن ركين هر نهاد و سازمان پويا و فعال خود را شناسانده است وبا همين شرايط و ويژگي هاست كه به تداوم حيات و بقاي موفق و انساني خود اميدوار است ،لكن متاسفانه در بررسي هاي بعمل آمده نشان داده شده كه چرخه اطلاعات و ارتباطات در كشور ما هنوز هم كه هنوز است نتوانسته - و شايد نتواند- مسير خود را پيدا كرده و به رسالت خودكه همان شكل دهي به گفتمان هاي حاكم در جامعه واز آن بالاتر گفتمان سازي در سطح جامعه – و حتي سازمان – عمل كند و به بيان رساتر و شيوا تر سقف تنفس در بين روابط عمومي هاي ما بسيار پائين است .
 باور نگارنده اين است كه دلايل بسياري براين كوتاهي ها مترتب است كه نه جاي بررسي آن در اينجاست و نه آنقدر جرات و جسارت در خود مي بينم كه آنها را و لو به اختصار به زبان سليس بيان كنم اما موضوعي كه بارها بر آن تاكيد شده اين است كه اين آفت ناشي از دوعلت نمي تواند باشد يا ما به عنوان كاركنان روابط عمومي ها در كشور نقش خود را نمي دانيم و يا اينكه درك و شناخت درست و صحيحي از نقش و كاركردهاي روابط عمومي در بين مقامات بالادستي مشاهده نمي شود. به بيان ديگر يا ما بايد به فربهي و دانش خود بيفزاييم و يا آنها درك خود از روابط عمومي ها را به عنوان كاركنان و مديران بله قربان گو ي مسلط به فتو شاپ وبرگزاركننده مراسم وآشنا به اصول خدماتي و... تغيير دهند و اين دگرگوني و انقلاب هيچ راهي جز« همت» و «حمايت» ندارد همت ما براي تعريف و بازشناسي و بازسازي نقش روابط عمومي ها، و حمايت آنها از برنامه هاي خلاقانه و مبتكرانه اي كه منجر به تنظيم درست و منطقي ارتباطات درون و برون سازماني خواهد شد.
 در عصري كه اطلاعات حرف اول را مي زند و اقتصاد به سمت و سوي دانايي به پيش مي رود مسلم است كه هر كه دانا ترست توانا تر است، شاخص توسعه يافتگي دانايي است و تنها راه رسيدن به توسعه گسترش و توسعه شاهراههاي ارتباطي است توسعه ارتباطات و فرهنگ هم جز با تكيه بر ظرفيت هاي و قابليت هاي ارتباطاتي روابط عمويم ها امكان پذير نيست و از اين منظر است كه روابط عمومي ها را بايد پويا نگه داشت به دانش انها اعتمادكرد و در اين عرصه به ساعات و دقيقه هاي اداري و بخشنامه اي كار ي نداشت چرا كه كا در روابط عمومي ها برگونه 24*7 يعني بيست و چهار ساعت كار در هرهفت روز هفته است و تنها با اين انگاره و نگرش است كه مي توان متناسب با فرهنگ جامعه و ارزش هاي حاكم بر آن حركت كرد.