شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : همه‌گيريِ اطلاعاتي: كرونا و بهداشت ذهن
یکشنبه، 7 شهریور 1400 - 22:38 کد خبر:47596
اينكه درباره‌ي پديده‌ي كرونا چه مي‌دانيم، چه باورهايي در اين زمينه داريم، اطلاعات خود را از چه منابعي به دست مي‌آوريم، و… مسائلي از اين دست بر بهداشت شناختي اثر دارند. همچنين اينكه اين وضعيت كرونايي چه تأثيري بر شناختِ درست از رخدادها در پيرامون‌مان دارد به بهداشت شناختي برمي‌گردد.

شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي يران (شارا)-|| اينكه درباره‌ي پديده‌ي كرونا چه مي‌دانيم، چه باورهايي در اين زمينه داريم، اطلاعات خود را از چه منابعي به دست مي‌آوريم، و… مسائلي از اين دست بر بهداشت شناختي اثر دارند. همچنين اينكه اين وضعيت كرونايي چه تأثيري بر شناختِ درست از رخدادها در پيرامون‌مان دارد به بهداشت شناختي برمي‌گردد.

اين روزها با جهان‌گير شدنِ
كرونا از هر سو با توصيه‌هاي بهداشتي بمباران مي‌شويم. رسانه‌ها پيوسته به ما هشدار مي‌دهند كه بهداشت را رعايت كنيم. توصيه‌هاي بهداشتي در دوران كرونا توصيه‌هاي پيچيده‌اي نيستند بلكه در حقيقت بسيار ساده‌‌اند. اين توصيه‌هاي ساده اما مدام تكرار مي‌شوند و هربار جدي‌تر از بار قبل به نظر مي‌آيند. كارهايي بسيار ساده‌ چون شستنِ دست‌ها ديگر صرفاً توصيه‌هايي براي نظافت و پاكيزگي نيستند بلكه چونان توصيه‌هايي در زمان جنگ هر لحظه به ما گوشزد مي‌شوند. يا مرتب به ما گفته مي‌شود در خانه بمانيم و هرگاه بيرون مي‌رويم از ديگران فاصله بگيريم. از اين دست توصيه‌هاي بهداشتي اين روزها بخش بزرگي از كار رسانه‌ها را به خود اختصاص داده است. اما آنچه در اين هياهوي بهداشتي كم‌تر در نظر گرفته مي‌شود بهداشت ذهني و رواني است؛ توصيه‌هاي بهداشتي همه بر بهداشت فيزيكي تأكيد دارند، در حالي كه در دوران كرونا بهداشت رواني و ذهني نيز به همان اندازه اهميت دارد.

در روزگار رسانه‌ها‌، بي‌گمان بسيار نيكوست كه مي‌توانيم درباره‌ي بحراني جهاني در زمينه‌ي سلامت هر لحظه اطلاعات روزآمد به دست آوريم. اما اين نگراني هم هست كه ميزان زياد اطلاعات خود به مشكلي ديگر راه برد، تا جايي كه سازمان بهداشت جهاني از اين نگراني سخن گفته است كه همه‌گيريِ اخير نوعي «همه‌گيريِ اطلاعاتي» را پديد آورده باشد. همه‌گيريِ اطلاعاتي (infodemic) وقتي پديد مي‌آيد كه اطلاعاتي كه درباره‌ي يك مشكل منتشر و دست به دست مي‌شود مفرط و بيش‌اندازه باشد، و درنتيجه ممكن است يافتنِ راه‌حال براي آن مشكل حتا دشواتر از قبل گردد. نگراني اين است كه، با انتشار چنان ميزان بالايي از اطلاعات در زمينه‌ي كرونا، براي مردم دشوار شده باشد كه اطلاعات در اين زمينه را به‌درستي پردازش كنند و نيز اينكه بتوانند تشخيص دهند كه به كدام دسته از اطلاعات بايد اعتماد كنند.

بهداشت شناختي بخشي از بهداشت ذهني و رواني است. اينكه درباره‌ي پديده‌ي كرونا چه مي‌دانيم، چه باورهايي در اين زمينه داريم، اطلاعات خود را از چه منابعي به دست مي‌آوريم، و… مسائلي از اين دست بر بهداشت شناختي اثر دارند. همچنين اينكه اين وضعيت كرونايي چه تأثيري بر شناختِ درست از رخدادها در پيرامون‌مان دارد به بهداشت شناختي برمي‌گردد. بدين‌سان، همان‌طور كه دستوركارهايي براي رعايت بهداشت تَن و پيش‌گيري از بيماري‌هاي تن هست، دستوركارهايي هم براي رعايت بهداشت شناختي و پيش‌گيري از بيماري‌هاي ذهن هست. در ادامه به برخي از سويه‌هاي بهداشت شناختي در دوران كرونا مي‌پردازيم.

بي‌خبري از رخدادهاي مهم يكي ديگر از پديده‌هايي است كه بهداشت شناختيِ ما را تهديد مي‌كند. سيل خبرها در زمينه‌ي كرونا ممكن است ما را از توجه به ديگر رخدادها باز دارد. (عكس از shutterstock)

بهداشت شناختي و ارتباط‌هاي باواسطه


بهداشت رواني تا اندازه‌ي زيادي به اين واقعيت برمي‌گردد كه انسان‌ها باشنده‌هايي اجتماعي هستند. با جدا شدن از يكديگر در وضع روانيِ ويژه‌اي قرار مي‌گيريم. در اجتماع و با ديگران بودن براي ما حياتي است تا جايي كه برخي فيلسوفان حقِ در تماس بودن با ديگران و بودن در اجتماع را يكي از حقوق بشري و محروم كردنِ آدم‌ها از در اجتماع بودن را نقض حقوق بشر دانسته‌اند (در اين باره اين مقاله خواندني است).

وقتي با ديگران تماس كافي نداريم بسياري از نيازهاي رواني و عاطفيِ ما تأمين نمي‌شود. كارهاي بسيار ساده‌اي چون خنديدن با ديگران، شوخي كردن با هم، ابراز همدلي با همديگر، و… را ديگر نمي‌توانيم همچون هميشه در زندگيِ‌ شخصي بگنجانيم. درست است كه در عصر وسايل ارتباط جمعي هستيم و هميشه مي‌توانيم از راه‌هاي گوناگون با كساني كه دوست داريم از راه دور در ارتباط باشيم، اما واقعيت اين است كه چنان جايگزين‌هايي براي بسياري از ما چندان كارساز نيستند. نخست اينكه ارتباط‌هاي بي‌واسطه و روبه‌رو با ديگران بر روح و روان ما تأثيري دارند كه ارتباط‌هاي باواسطه و از راه دور ندارند.

 

از اين گذشته، ارتباط از راهِ دور حتا از نظر كمي نيز با ارتباط نزديك و رودررو قابل مقايسه نيست. كسي كه پنج روز در هفته به محل كار مي‌رفته و با همكارانش از نزديك در ارتباط ‌مي‌بوده است اكنون در دوران دوركاري پشت رايانه‌اش مي‌نشيند و هر از گاهي از طريق نوشتن و شايد هر چند روز از طريقِ تلفن با برخي از همكاران در تماس است. نيز بايد در نظر بگيريم كه در جامعه‌هايي چون جامعه‌ي ما در ايران هنوز بسياري هستند كه نمي‌توانند از وسايل ارتباط جمعيِ متنوع استفاده كنند؛ سالخوردگاني را در نظر بگيريد كه تنها زندگي مي‌كنند و در به‌ترين حالت تلفني در خانه دارند.

افزون بر سويه‌ي روان‌شناختي، اما، سويه‌ي شناختي را نيز بايد در نظر گرفت. در روزهاي قرنطينه و فاصله‌گذاري، ما هرچه‌ بيش‌تر اطلاعات خود را با ميانجيِ رسانه‌ها به دست مي‌آوريم. و هرچه دسترسيِ ما به رسانه‌ها محدودتر باشد اطلاعات كم‌تري خواهيم داشت. در نبودِ ديد و بازديدها و ارتباط‌هاي بي‌واسطه، گروه‌هايي كه كم‌تر از رسانه‌ها برخوردارند يا در استفاده‌ از رسانه‌هاي جديد ناتوان‌اند تا اندازه‌اي زيادي در بي‌خبري خواهند ماند.

گذشته از اين، در وضعيتي شناختي كه با همه‌گيريِ كرونا پديد آمده است، آن دسته از كساني كه مي‌توانند به‌آساني از رسانه‌ها بهره ببرند هم در معرض نارسايي‌ها و بيماري‌هاي شناختي هستند. در ادامه به سه مورد از اين نارسايي‌ها و بيماري‌ها اشاره مي‌كنم.

خبرهاي بد، نوميدي، و بيش‌كاريِ ذهن


طبيعي است كه اين روزها خبرهاي بد درباره‌ي كرونا ما را بسيار دلنگران مي‌كنند اما چگونه دلنگراني را مهار كنيم و نگذاريم سلامت روان ما آسيب ببيند. يك راه اين است كه، چنان‌كه وبگاه منتال‌هلث در زمينه‌ي سلامت روان به ما توصيه مي‌كند، از خيال‌پردازي و پندارهاي بي‌اساس درباره‌ي كرونا خودداري كنيم. نبايد بگذاريم ذهن‌ ما بي‌جهت بدترين حالت‌ها را فرض بگيرد. دلنگراني‌هاي ما كم‌تر خواهند بود اگر هنجارهاي شناختي را رعايت كنيم و از داوري‌هاي بي‌اساس بپرهيزم و باورهاي بي‌پايه را به ذهن‌مان راه ندهيم.

مي‌دانيم كه هنوز نه واكسني براي پيشگيري از بيماريِ كرونا يافت شده و نه درماني براي مبتلايان — و در نبودِ واكسن و درمان، ويروس كرونا، با تواني فزاينده كه در همه‌گيري دارد، به حسِ نوميدي و يأس جان مي‌دهد، حسي كه جان را آهسته‌آهسته مي‌ميراند. وبگاه بياندبلو كه در حوزه‌ي بهداشت رواني كار مي‌كند براي پيش‌گيري از حس نوميدي و يأس توصيه مي‌كند كه صرفاً‌ بخشي از واقعيت را نبينيم بلكه نگاهي گسترده داشته باشيم يعني نيمه‌ي پر ليوان را هم ببينيم؛ براي اين كار لازم است پيشرفت‌هايي را در نظر بگيريم كه انسان‌ها در دوران جديد در عرصه‌ي پزشكي و داروسازي حاصل كرده‌اند و نيز در نظر داشته باشيم كه در حال حاضر در سراسر دنيا برترين كارشناسان براي يافتنِ واكسن و درمان سخت در تكاپو هستند و چه بسا در آينده‌اي نه چندان دور كوشش‌هاي آنان به نتيجه برسد.

جز كرونا ديگه چه خبر؟


بي‌خبري از رخدادهاي مهم يكي ديگر از پديده‌هايي است كه بهداشت شناختيِ ما را تهديد مي‌كند. سيل خبرها در زمينه‌ي كرونا ممكن است ما را از توجه به ديگر رخدادها باز دارد. اين پديده را «پوشانده شدن» (swamping) مي‌نامند؛ خبرهايي كه ربطي به كرونا ندارند ولي با اين حال بسيار مهم‌اند در سايه‌ي خبرهاي كرونايي پوشانده شده و از چشم و گوشِ ما دور مي‌مانند. چه بسا برخي حكومت‌ها، به‌ويژه‌ آنهايي كه مردم‌سالار نيستند و از نظارت جمعي آزاد اند، اين فرصت را براي پرت شدن حواس مردم غنيمت شمرند و سياستگذاري‌هايي را در پوشيدگيِ خبري به پيش برند. براي نمونه، نگراني‌هايي از اين دست براي كساني در آمريكا ايجاد شد وقتي قرار بود، به بهانه‌ي كرونا، طرحي در كنگره‌ي آمريكا ارائه شود كه حريم خصوصي را تهديد مي‌كرد؛ نگراني اين بود كه نكند خبرهاي كرونا نگذارد مردم به‌درستي از چند و چون اين طرح آگاه شوند.

با جهان‌گيريِ كرونا و آغاز همه‌گيريِ اطلاعاتي در اين زمينه، پوشانده شدنِ ديگر خبرهاي مهم مسئله‌اي جدي شده است، تا جايي كه برخي كاربران اينترنت خواسته‌اند چاره‌اي براي اين مسئله بينديشند. براي مثال، در اين صفحه در رديت كاربران مي‌كوشند خبرهايي را بازگو كنند كه در دوران كرونا ممكن است كم‌تر ديده شوند.

كرونا و ناكارشناسان


سرانجام، پديده‌ي ديگري كه در روزهاي كرونايي بهداشت شناختي را تهديد مي‌كند حضور پررنگ ناكارشناسان است. در دوران شبكه‌هاي اجتماعي، هر ناكارشناسي ممكن است خود را كارشناس جا بزند و در زمينه‌ي كرونا اظهار نظر كند. اين پديده را در دو ماه گذشته در ايران بسيار ديده‌ايم: از آموزگاران مذهبي گرفته تا ناكارشناساني كه خود را طبيب و متخصص داروهاي گياهي معرفي مي‌كنند همه درباره‌ي كرونا نسخه‌پيچي مي‌كنند.

به‌طور معمول و در وضع عادي ناكارشناسان چندان مجال نمي‌يابند اظهار نظر كنند؛ در وضعيت عادي چندان دشوار نيست ميان كارشناسان و ناكارشناسان تمايز بگذاريم و اطلاعات خود را فقط از كارشناسان دريافت كنيم. اما در وضعي غيرعادي كه با بحران كرونا پديد آمده، در وضعيت مبهمي كه هنوز درماني براي بيماري يافت نشده، مردم ممكن است براي يافتن راه‌حل به هر دري بزنند. در اين وضعيت، ناكارشناسان فرصتي فراچنگ مي‌آورند كه خود را كارشناس معرفي كنند و درباره‌ي كرونا اظهارنظرهاي نادرست طرح كنند. بي‌شك آنان با اين كار به بهداشت شناختيِ جامعه آسيب مي‌زنند و زين‌رو پديده‌ي ناكارشناسان حتا ممكن است به‌طور غيرمستقيم به اعتماد ما به علم و دانش نيز آسيب بزند.