شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : افكار مثبت و رابطه آن با مهارت‌ها
چهارشنبه، 30 مرداد 1392 - 21:41 کد خبر:4738
بزرگترين مزيتي كه احساسات مثبت بوجود مي‌ورد اين است كه توانايي ايجاد مهارت‌ها را افزايش مي‌دهد و منابع را براي استفاده‌هاي بعدي در زندگي گسترش مي‌دهد.


 

شارا- ظاهرا مثبت انديشي مفيد به نظر مي‌رسد. (اكثر ما ترجيح مي‌دهيم مثبت گرا باشيم تا منفي گرا.) شفاف است كه مثبت انديشي واژه ايست لطيف و دل‌نشين.در دنياي واقعي بندرت پيش مي آيد كه دو واژه مثل “اخلاق كاري” يا “پشتكار” به يك اندازه داراي اهميت باشند. اما اين ديدگاه ممكن است در حال تغيير باشد.

تحقيقات براي كشف اين حقيقت آغاز شده است كه “مثبت انديشي” چيزي فراتر از شاد بودن يا نشان دادن نگرشي خوش‌بينانه است. در واقع افكار مثبت مي‌تواند ارزش واقعي را در زندگي‌تان بوجود آورد و كمكتان مي‌كند مهارت‌هاي ماندگاري را بدست آوريد.

تاثير فكر مثبت بر كار سلامتي و زندگي‌تان توسط افرادي كه خيلي باهوشتر از من هستند مورد بررسي قرار گرفت. يكي از اين افراد خانم باربارا فردريكسون مي باشد.

فردريكسون پژوهشگر روانشناسي مثبت‌گرايي از دانشگاه كاروليناي شمالي است. او مقاله‌ي جالبي درباره افكار مثبت و تاثيرش بر روي مهارت‌هاي خود منتشر كرد. كارش در بين بيشترين مراجعات است و در رشته اش نيز ذكر شده كه بطور شگفت انگيزي در زندگي هر شخصي مي‌تواند مفيد باشد. بياييد درباره كشف فردريكسون صحبت كنيم و اينكه اينها چه معاني اي براي شما دارند.

 

 

افكار منفي چه تاثيري بر مغزتان ميگذارد؟

چند لحظه وقتتان را به من بدهيد. تصور كنيد در جنگل در حال قدم زدن هستيد. ناگهان ببري جلو راه‌تان سبز مي‌شود. وقتي اين اتفاقث مي‌افتد مغزتان حسي منفي -در اينجا ترس- را ثبت مي‌كند. محققان از قبل مي‌دانستند كه هيجانات منفي، مغزتان را براي انجام فعاليتي خاص برنامه‌ريزي مي‌كند. براي مثال: وقتي آن ببر جلو راهتان قرار مي‌گيرد شما مي‌گريزيد. ديگر چيزي مهم نيست. شما فقط به ببر فكر مي‌كنيد و ترسي كه ايجاد شده و چطور بايد از دستش بگريزيد.

بعبارت ديگر هيجانات منفي ذهن‌تان را محدود مي‌كند و به افكارتان مسلط مي‌شود. در آن لحظه شما حق انتخاب داريد كه از درخت بالا برويد، سنگ يا چوب و شاخه‌اي برداريد؛ اما مغزتان همه ي اين انتخابات را ناديده مي‌گيرد زيرا اين راه‌ها زماني‌كه يك ببري جلو راه‌تان قرار گرفته بي‌ربط به نظر مي‌رسد. اين يك غريزه مفيد مي‌باشد كه تلاش كنيد زندگي‌تان را نجات دهيد و جان سالم بدر ببريد. اما در جامعه‌ي پيشرفته امروزي لازم نيست نگران روبرو شدن با ببرها در بيابان باشيم. مشكل اين است كه هنوز مغزتان براي پاسخ به هيجانات منفي همان برنامه را دارد. شما براي پاسخگويي به احساسات منفي، راه‌حل را در قطع ارتباط با جهان بيرون و محدود كردن انتخاب‌هايتان مي‌بينيد.

مثلا وقتي با كسي دعوايتان مي‌شود عصبانيت و هيجان‌تان ممكن است شما را به نقطه اي برساند كه ديگر نتوانيد به هيچ چيز ديگر فكر كنيد. يا وقتي‌كه براي انجام كارهاي امروزتان استرس داريد ممكن است شروع كار به نظرتان سخت بيايد زيرا شما بايد با مدت زماني كه اين كار را به سرانجام برسانيد هماهنگ شويد. يا اگر احساس بدي راجع به ورزش نكردن يا غذاي ناسالم خوردن داريد همه فكرتان درباره اين است كه چقدر اراده‌تان ضعيف است چقدر تبل هستيد و چطور هيچ انگيزه‌اي نداريد.

در اين صورت مغزتان به روي دنياي بيرون بسته مي‌شود و بر هيجانات منفي از قبيل ترس و عصبانيت و استرس متمركز مي‌شود.

درست مثل زماني كه در برابر ببر انجام شد. هيجانات منفي ذهن‌تان را براي ديدن انتخابات ديگر و انتخاباتي كه اطراف‌تان وجود دارد مي‌بندد.

حالا اجازه دهيد هيجانات منفي را با هيجانات مثبت مقايسه كنيم. اينجا باربارا فردريكسون دوباره به داستان برمي گردد.

 

 

افكار مثبت چه تاثيري بر مغزتان مي‌گذارد؟

فردريكسون تاثير هيجانات مثبت روي مغز را با چند امتحان ساده آزمايش كرد. در طول اين آزمايش شركت‌كننده‌ها را به پنج گروه تقسيم كرد و به هر گروه فيلمي متفاوت نشان داد. به دو گروه اول فيلمي را نشان داد كه هيجانات مثبت را بوجود آورد. گروه يك تصاوير شادي‌آوري را ديدند. گروه دو تصاويري از رضايت و خرسندي را ديدند. گروه سه گروه كنترل بود كه تصاويري خنثي را ديدند و هيچ هيجان قابل توجهي نداشتند. به دو گروه آخر فيلمي نشان دادند كه هيجانات منفي را بوجود آورد. گروه چهار تصاويري را ديدند كه احساس ترس را در آنها بوجود آورد و گروه پنج تصاويري را ديدند كه احساس عصبانيت را در آنها بوجود اورد.

بعد از اين از هر گروه خواسته شد خودشان را در همان شرايط تصور كنند و كارهايي را كه مي‌خواهند انجام دهند را يادداشت كنند. به هر شركت كننده يك كاغذ به همراه بيست خط خالي كه با عبارت “من مايلم كه …” شروع ميشد.

شركت كنندگاني كه تصاوير ترس و عصبانيت را ديدند كمترين جواب را دادند. در حاليكه شركت كنندگاني كه تصاوير شادي و خرسندي را ديدند بطور قابل ملاحظه اي شمار زيادي از كارهايي را كه انجام خواهند داد حتي در مقايسه با گروه خنثي يادداشت كردند.

بعبارت ديگر وقتي كه احساسات مثبت مثل شادي و عشق را تجربه مي‌كنيد احتمالات و امكان‌هاي بيشتري را در زندگي‌تان خواهيد ديد. اين يافته ها جزو اولين يافته‌هايي بود كه ثابت كرد احساسات مثبت حس احتمالات‌تان را بسط مي‌دهد و ديدتان را نسبت به انتخاب‌هاي بيشتر باز مي‌كند. اما اين فقط شروع ماجرا بود. تاثير واقعي و جالب افكار مثبت بعدا اتفاق مي‌افتد.

 

 

چطور افكار مثبت باعث ايجاد مهارت‌هايتان مي‌شود؟

مزاياي احساس مثبت بعد از چند دقيقه حس خوب داشتن فروكش نمي‌كند. در واقع بزرگترين مزيتي كه احساسات مثبت بوجود مي‌ورد اين است كه توانايي ايجاد مهارت‌ها را افزايش مي‌دهد و منابع را براي استفاده‌هاي بعدي در زندگي گسترش مي‌دهد.

بياييد يك مثال از جهان واقعي را در نظر بگيريم. كودكي كه در اطراف‌مان مي‌دود، در رود شنا مي كند و با دوستانش بازي مي‌كند؛ توانايي جسمي خود (مهارتهاي جسماني) توانايي بازي با ديگران و ارتباط برقرار كردن با يك گروه (مهارتهاي اجتماعي) و توانايي كشف و آزمون جهان اطرافشان (مهارت‌هاي خلاقانه) را افزايش مي‌دهد. در اين راه احساسات مثبت از بازي و شادي، كودك را براي ايجاد مهارت‌هايي كه در زندگي روزمره‌ي هر شخصي مفيد و باارزش مي‌باشد تحريك مي‌كند.

اين مهارتها خيلي بيشتر از احساساتي كه در آغاز بيان كرديم دوام دارند. سال‌ها بعد آن پايه و اصول حركات ورزشي، ممكن است به پيشرفت‌تان بعنوان يك دانشجوي ورزشي كمك كند يا مهارت‌هاي ارتباطي ممكن است آغاز پيشنهاد شغلي بعنوان مدير بازرگاني باشد. همان شادي كه باعث كشف و خلق مهارت‌هاي جديد مي‌شود مدت زيادي ماندگار نيست اما خود مهارت‌ها ماندگارند. فردريكسون از اين بعنوان تئوري (ايجاد و بسط) اشاره مي‌كند زيرا هيجانات مثبت حس احتمالات را وسيع و ذهنتان را باز مي‌كند كه به نوبت به شما اجازه ايجاد مهارت‌ها و كارايي جديد را مي‌دهد كه مي‌توانيد در بخشهاي ديگر زندگي‌تان از آن بهره ببريد.

همانطور كه قبلا گفتيم هيجانات منفي برعكس عمل مي‌كند. چرا؟ چون ايجاد مهارت‌ها براي استفاده در آينده بي‌ربط است وقتي‌كه خطر يا تهديد جدي مقابلتان است. (مثل ببر جلو راهتان)

مهمترين سوال اين تحقيقات اين است كه: اگر افكار مثبت براي پيشرفت مهارت‌هاي ارزشمند و درك تصوير بزرگ زندگي بسيار مفيد مي‌باشد چطور مي‌توانيم مثبت انديش باشيم؟

 

 

چطور مثبت انديشي را در زندگي‌تان افزايش بدهيد؟

براي افزايش احساسات مثبت و سود بردن از نظريه “ايجاد و بسط” در زندگي چكار مي‌توانيم انجام بدهيم؟ خب هر چيزي كه جرقه‌اي از احساس شادي رضايت و عشق باشد راهكار خواهد بود. شما احتمالا مي‌دانيد كه چه كارهايي خوشحال‌تان خواهد كرد. ممكن است آن نواختن گيتار وقت گذراندن با شخصي خاص يا كنده كاري يك كوتوله چوبي در چمن‌زار باشد.

اينجا سه توصيه براي شما در نظر گرفته شده است:

 

۱. مراقبه

تحقيقات اخير فردريكسون و همكارانش نشان داد افرادي كه روزانه مراقبه مي‌كنند هيجانات مثبت بيشتري نسبت به آنهايي كه مراقبه نمي‌كنند نشان مي‌دهند. همان‌طوري كه انتظار مي‌رفت افرادي كه مراقبه مي‌كنند مهارت‌هاي بلندمدت با ارزشي را بدست مي‌آورند.

بطور مثال: سه ماه بعد از اينكه آزمايش به اتمام رسيد افرادي كه بطور روزانه مراقبه مي‌كردند افزايش آگاهي، هدف در زندگي، حمايت اجتماعي و كاهش علائم بيماري را نشان دادند.

 

۲. نوشتن

در اين تحقيق، يك گروه ۹۰ نفره از دانشجويان دوره ليسانس را كه به دو گروه تقسيم كردند و مورد آزمايش قرار دادند. اولين گروه درباره تجربه مثبت انديشي روزانه به مدت سه روز متوالي نوشتند. دومين گروه درباره موضوع كنترل نوشتند. سه ماه بعد دانشجوياني كه درباره تجارت مثبت نوشته بودند سطح اخلاقي بهتري داشتند و به مراكز درماني كمتري مراجعه كردند و كمتر بيمار شدند. اين مطلب من را شگفت زده مي‌كند. سلامتي بهتر تنها بعد از سه روز درباره چيزهاي مثبت نوشتن!

نكته: من عادت دارم در نوشته هايم از اين شاخه به ان شاخه بپرم.اما حالا من هر دوشنبه و پنج‌شنبه يك مقاله جديد منتشر مي‌كنم. به شما هم در اوقات بي‌كاري و فراغت خود مي‌توانيد درباره تجربيات و دانسته‌هاي خود بنويسيد و آنها را در ايران‌آتا منتشر كنيد.

 

۳. بازي كردن

براي بازي در زندگي‌تان برنامه ريزي كنيد. ما براي جلسات، كنفرانس‌هاي تلفني وقايع هفتگي و مسئوليت‌هاي ديگر در تقويم‌هاي روزانه‌مان برنامه‌ريزي مي‌كنيم. چرا زماني را براي بازي برنامه‌ريزي نكنيم؟

آخرين باري كه مانع شديد يك ساعت از وقت‌تان را براي كشف و تجربه بگذاريد كي بود؟ آخرين باري كه عمدا فرصتي را براي تفريح كنسل كرديد كي بود؟ شما نمي‌توانيد به من بگوييد كه جلسه روز چهارشنبه تان مهم‌تر از شاد بودن‌تان است.

ما هنوز همين‌گونه عمل مي‌كنيم زيرا هيچ وقتي را در تقويم‌مان به خودمان اختصاص نمي‌دهيم. به خودتان اجازه لبخند زدن بدهيد و از مزاياي احساس مثبت داشتن لذت ببريد. براي بازي كردن و ماجراجويي وقت بگذاريد. بنابراين مي‌توانيد خرسندي و شادي را تجربه كنيد و مهارت‌هاي جديد را كشف كنيد و بسازيد.

 

 

شادي در برابر موفقيت. اول كدام يك بدست مي‌آيد؟

شكي وجود ندارد كه شادي نتيجه بدست آوردن چيزي مي‌باشد. برنده شدن در مسابقات قهرماني، شغلي بهتر بدست آوردن، پيدا كردن شخصي كه دوستش داريد؛ اين چيزها در زندگي‌تان شادي و خرسندي را بوجود مي آورد. اما اغلب ما اشتباها فكر مي‌كنيم كه اين جمله به اين معناست كه شادي هميشه بعد از موفقيت مي‌آيد!

چقدر تا حالا فكر كرديد كه: اگر من … را بدست آورم همه چيز عالي خواهد بود. يا اگر زماني … را بدست آورم راضي خواهم بود.

مي دانم مقصرم. بخاطر شادي‌هايي كه عقب انداختم تا يك‌سري از اهدافم را بدست بياورم. اما نظريه “ايجاد و بسط” فردريكسون ثابت كرد كه شادي براي ايجاد مهارت‌ها براي رسيدن به موفقيت ضروريست. بعبارت ديگر شادي هم باني موفقيت و هم نتيجه آن است.

در واقع محققان اغلب يك تاثير مركب يا مارپيچ بالارونده را ذكر مي‌كنند كه با شادي مردم رخ مي دهد. آنها شاد هستند بنابراين مهارت‌هاي جديد خلق مي‌كنند. آن مهارت‌ها به موفقيت‌هاي جديد منجر مي‌شود كه نتيجه اش شادي بيشتر مي‌باشد و اين فرايند خودبه‌خود تكرار مي‌شود.

 

 

از اينجا به كجا مي‌رويم؟

مثبت انديشي فقط يك واژه نرم و لطيفي نيست كه احساس خوبي را تداعي كند. بله. آن عميق‌تر از جمله ساده “شاد باشيد” مي‌باشد.

اما آن لحظات شادي براي باز كردن چشم‌هايتان براي كشف و ايجاد مهارت‌هايي كه در زندگي بسيار باارزش خواهند بود، حياتي‌اند.

پيدا كردن راه‌هايي براي شاد ساختن و هيجانات مثبت در زندگي‌تان از هر طريق مثل مراقبه، نوشتن، بسكتبال بازي كردن يا هر چيز ديگر زمان كمي مي‌برد، اما ماندگار است و باعث كاهش استرس و پريشاني ميشود.

دوره‌هايي از احساس مثبت و كشف آزاد را زماني مي‌بينيد كه چگونه تجربه‌هاي گذشته مناسب زندگي آينده‌تان شده است. وقتي‌كه شما شروع كرديد به پيشرفت مهارت‌هايي كه بعدها براي شكوفايي استعدادهايتان مفيد باشد و وقتيكه جرقه ي ماجراجويي و اكتشاف زده شد. ساده ترش كنيم:

به دنبال شادي باشيد، اغلب بازي كنيد و ماجراجويي را دنبال كنيد. مغزتان بقيه كارها را انجام خواهد داد.

آنچه خوانديد ترجمه نوشته اي بود از جيمز كليير. شما درباره مثبت انديشي و راه‌هاي افزايش مثبت انديشي در زندگي چه ديدگاهي داريد؟

 

منبع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران(شارا)
برگرفته از:

http://ketabesabz.com