اشاره
از گذشته تاريخ تاكنون انسانها پيوسته در فكر برقراري ارتباط و تعامل با همنوعان خود بوده اند، استفاده از دود براي ارسال پيام بارزترين و ساده ترين آن بوده است، آثار برجاي مانده در سنگ نوشته ها از ماقبل تاريخ تا كنون در غارها و ...نشان از تمايل و نياز انسان به عنوان موجودي اجتماعي براي بر قراري رابطه و بيان نظر، ديدگاه ها، نيازها و انديشه هايش بوده است كه در پناه آن به رشد و بالندگي زندگي فردي و اجتماعي نائل شود.
اين نياز انسان طي ادوار مختلف تاريخي باعث گسترش ابزارهاي ارتباطي و رسانه اي مدرن امروزي شده به شكلي كه امروزه هر فرد در هر كجاي دنيا حتي دور افتاده ترين مناطق جغرافياي ابزارهاي ارتباطي پيشرفته اي براي ارتباط با ديگران در اقصي نقاط دنيا و در لحظه و حال، در اختيار دارد و دهكده جهاني كه مك لوهان سالها قبل خبر از ايجادش را از طريق رسانه ها داده بود سال هاست تحقق يافته است.
ديوارهاي مستحكم بي خبري و استتار واقعيات توسط صاحبان بنگاه هاي خبري توسط شهروند خبرنگاران فرو ريخته وجامعه نوين اطلاعاتي بر پايه ارتباطات اجتماعي و ميان فردي ازطريق رسانه هاي نوين شكل گرفته است. اما در سرمنشاء اين جريان لجام گسيخته اطلاعات كه با سرعت بسيار بالا در حال در نورديدن مرزهاي واقعي و مجازي است، فلسفه اي نهفته است كه پرفسورحسام الدين بيان از ديدگاه عرفاني و هستي شناسي به ابعاد مختلف ارتباطي و روابطعمومي آن به مناسبت روزملي روابطعمومي و ارتباطات بدان پرداخته، آنچه درپي مي آيد حاصل اين گفتگوست:
***
*به عنوان سوال اول بفرماييد، جنابعالي جه نوع نگاهي به مقوله روابطعمومي داريد؟
به نظر من بايد به روابطعمومي از ديدگاه عرفاني و در سطحي كلانتر نيز نگريست. در واقع پايداري اقوام و استحكام ملتها متكي به علم، فن و هنري چون روابطعمومي در سطح جهان است. به واقع بعد از آفرينش و خلقت انسان توسط آفريدگار عالم، جهان امروز يكي از مهمترين بخش زندگي خلايق را متكي به ارتباط و روابط دانسته است. در واقع روابطعمومي به نظر من يعني عشق و چه زيبا گفت نظامي گنجوي:
جهان عشق است و ديگر زرق و سازي
همه بازي است الا عشق بازي
چو نيكو بنگري از راه بينش
به عشق است استوار اين آفرينش
در واقع براي بهتر زيستن همه انسانها، نيازمند برقراري ارتباط با يكديگر هستند، كليه مظاهر هستي در جهان متكي به برقراري ارتباط است و ارتباط يعني زندگي و آگاهي از زيستن و همه مظاهر هستي حتي سماوات و زمين در گيتي متكي به برقراري روابط است. در اجتماعات بشري اركان چهارگانه استراتژي ملي شامل قدرتهاي افتصادي، نظامي، اجتماعي و فرهنگي متكي به روابطعمومي همراه با عشقورزي به زيستن خوب انسان ها در كنار يكديگر است.
*با توجه به نگاه متعالي و متفاوت گونه جنابعالي به علم و هنر روابطعمومي، چه كاركردهايي براي آن متصور هستيد؟
در اين جهان پهناور برقراري ارتباط يعني استحكام فرهنگ زيستن در كنار هم، ما با توجه به فرهنگ مهرورزي و ارتباط بين انسانها معناي حقيقي روابطعمومي را عشق نام گذاري مي كنيم، عشق به زيستن و عشق به كنار هم با آرامش زندگي كردن به نظر من كامل ترين معنايي است كه مي توان از روابطعمومي داشت و براي آن متصور شد.
همه مظاهر هستي با آگاهي از گردش روزگار و احوال انسانها و كائنات و سيارات به گفته بزرگ مرد ادب ايران متكي به ارتباط است و آگاهي ازحال يكديگر در جهان و احترام گذاشتن به آدميت و انسانيت و زيستن در كنار هم.
چه زبيا گفت سعدي:
بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بي غمي نشايد كه نامت نهند آدمي
*با توجه به اينكه چند سالي است در كشور روزي را به عنوان روز "ملي ارتباطات و روابطعمومي" نامگذاري كرده اند، در اين خصوص چه نظر و ديدگاهي داريد؟
با توجه به نامگذاري روزي در تاريخ و تقويم ملي ايران به عنوان روز ملي ارتباطات و روابطعمومي شايد بهتر باشد بدانيم روابطعمومي همان هنر بهتر زيستن، انسان گرايي و آگاهي از گردش روزگار است و حال و احوال آدميان و همه موجودات در سطح كلان براي بهتر زيستن و بهرهوري از پديده هاي جهان هستي است.
در واقع انتخاب و معرفي چنين روزي در تقويم رسمي نشان از اهميت و جايگاه اين هنر متعالي بهتر زيستن در پرتو ارتباط است. در واقع همه مردم جهان براي بهتر زيستن و صلح و آرامش در سطح كلان جهاني نيازمند برقراري ارتباط هستند كه اين نامگذاري درك عميق براي اين موضوع را ايجاد ميكند. حتي اگر بين اعضاي بدن انسان با هم ارتباط وجود نداشته باشد انساني وجود نخواهد داشت و ارتباط موجودات هستي بر پايه تعاملات و روابط با يكديگر است كه معنا و مفهوم پيدا حواهد كرد و ميتواند كاركردهاي مطلوبي را ارائه نمايد.