شبكه اطلاع رساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| «بررسي موضوعات محتوايي، تكميل كارت امتياز استخدام، زمان جلسه تيمي بعدي.» اينها موضوعاتي بودند كه در يكي از جلسات روزانه تيم مطرح شدند. من هم موضوعي را كه مد نظرم بود اضافه كردم: بهروزرساني وبسايت شركت و يكي ديگر از اعضاي تيم هم پيشنهاد داد كه وبلاگ ما به مقالههاي بيشتري نياز دارد. ظاهرا بايد دست به قلم ميشديم و چيزهاي زيادي مينوشتيم.
اگر نوشتن را شروع نميكردم، جايي كه الان هستم نبودم. وقتي معتقديد چيز معناداري براي ارائه كردن به دنيا داريد، بايد پيامتان را در دسترس همه قرار دهيد. لزومي ندارد اين پيام حتما در قالب نوشتار باشد و ميتواند به شكل صوتي، تصويري يا تركيبي از هر يك از اين فرمتها باشد. جزئيات فعلا اهميتي ندارند. شما يك كارآفرين يا كارآفرين درونسازماني هستيد و چيز زيادي براي گفتن نداريد. وقتي تصميم ميگيريد چيز جالبي را با دنيا به اشتراك بگذاريد، اولين قدم را در بازاريابي محتوا برداشتهايد.
هر چه زودتر بازاريابي محتوا را شروع كنيد بهتر است. بهترين زمان وقتي است كه فكر كردن در مورد محصولات يا خدمات خود را شروع ميكنيد، يا وقتي «چشمانداز محصول» را در مرحله اول چرخه عمر كسبوكار (شروع كار) ايجاد كردهايد. زمان زيادي طول ميكشد تا به مزاياي بازاريابي محتوا پي ببريد. همچنين حفظ نظم و توليد يك جريان ثابت از محتوايي كه محصول يا خدمات شما را پشتيباني كند و مشتريان، كارمندان و شركاي كسبوكار را جذب كند، سخت است. بنابراين، اگر تا الان شروع نكردهايد، دست به كار شويد.
جان كالينز، مدير محتواي شركت اينتركام در دوبلين، در مورد كار توليد محتوا در اين شركت ميگويد: «در اولين روزهاي كار اينتركام، هيچكس كار بازاريابي انجام نميداد و هيچگونه عنوان شغلي بازاريابي نداشتيم. يكي از چيزهاي خوبي كه داشتيم محتوا بود. بنيانگذاران ما همواره درحال نوشتن بودند. حتي قبل از اينكه اينتركام به يك شركت تبديل شود، آنها كار وبلاگنويسي و صحبت كردن در مورد سفرشان را انجام ميدادند. و من الان فقط آنچه آنها ياد گرفته بودند را به اشتراك ميگذارم. توليد محتوا يك كار بزرگ بود كه آنها انجام ميدادند و حالا از آن بهعنوان بخشي از كار بازاريابي نام برده ميشود. اما بنيانگذاران ما هيچوقت بهعنوان بازاريابي به آن فكر نكرده بودند.»
در ادبيات و رويدادهاي استارتآپي، خيلي از شكستهاي كسبوكار را به گردن بازاريابي بد مياندازند. شكست كسبوكارها بهدليل نبود بازاريابي نيست، بلكه بهخاطر بازاريابي ضعيف است. تجربه من ميگويد آنچه بسياري از فعاليتهاي بازاريابي را ناكام ميگذارد، اين است كه بنيانگذاران و كارآفرينان براي انجام بازاريابي خيلي زياد تلاش ميكنند. آنها چون فقط ميخواهند افراد را متقاعد كنند و امتياز بگيرند، اعتبار خود را از دست ميدهند. به نظر من، كمپينهاي بازاريابي بهتر آنهايي هستند كه تلاش ميكنند داستاني بگويند، ديدگاهي را به اشتراك بگذارند يا يك ابزار مفيد را پيشنهاد دهند. بهترين بازاريابها آنهايي هستند كه خود عمل بازاريابي را فراموش ميكنند و هدفشان فقط اين است كه مفيد باشند. مشتريان و كاربران بالقوه، كسبوكارهايي را ميپسندند كه جالب و مفيد هستند. توليد محتوا روشي موثر براي رسيدن به چنين هدفي است.
تنها روشي كه ميتوان با بازاريابي محتوا به موفقيت رسيد، اين است كه تكههاي محتوا را با يك ريتم منظم و با يك پيام ثابت منتشر كنيد. نويسندگان، بلاگرها، ولاگرها، توليدكنندگان پادكست و اينستاگرامرها اغلب از «تقويم محتوا» براي برنامهريزي و مديريت توليد و انتشار آيتمهاي محتواي خود در كانالهاي رسانهاي مختلف مثل خبرنامهها، وبلاگها و شبكههاي رسانههاي اجتماعي استفاده ميكنند. هدف درست كردن چنين تقويمي اين است كه كمك شود همه اعضاي تيم بدانند چه چيزي، كجا و توسط چه كسي توليد و منتشر ميشود. همچنين تضمين ميشود كه تيم نظم و ثبات پيام سازمان را در كليه محتوايي كه منتشر شده، حفظ ميكند.
طبق تجربه شخصي، ميدانم كه حرف زدن در مورد بازاريابي محتوا از عمل كردن به آن سادهتر است. اما وقتي آن را سرهمبندي ميكنيد و چيزي را فقط وقتي منتشر ميكنيد كه حال و هواي آن را داشته باشيد، مثل اين است كه يك باغدار فقط وقتي دلش بخواهد از باغ نگهداري كند كه هدفش چند ساعت لذت بردن از آفتاب باشد. نتيجه كار، چندان جالب نخواهد بود. بنابراين، بهتر است شال و كلاه كنيم و در مورد اصول بازاريابي محتوا كه ميتواند به نفع بنيانگذاران شركتها و رهبران كسبوكار باشد، بحث كنيم.
جان كالينز در ادامه داستان خود در مورد توليد محتوا ميگويد: «برخي افراد در بازاريابي محتوا هستند كه معتقدند هر چه كمتر، غنيتر. ممكن است به جاي هر روز، يك بار در هفته محتوايي را منتشر كنيد كه كيفيت بسيار بالايي داشته باشد. در شركت اينتركام، ما حد وسط را ميگيريم. بله، ما يك تقويم داريم كه خيلي ساده است. از ترلو استفاده ميكنيم. يك الگو هم داريم كه مطمئن شويم همه فرآيندها سر جاي خود هستند. ما يك اصول راهنما ايجاد كردهايم كه به افراد چشمانداز ميدهد. و وقتي همه چيز رديف شد، يك پادكست درست كرديم و اولين كتابهايمان را نوشتيم.»
تقويمهاي محتوا سبكهاي مختلفي دارند. برخي از آنها تقويمهاي ماهانهاي هستند كه نشان ميدهند در هر روز ماه چه اتفاقهايي رخ ميدهد. برخي ديگر از آنها، ساختار سادهتري دارند و مثلا فقط يك ستون در هفته يا يك ستون در ماه را به خود اختصاص ميدهند و آيتمهايي كه در اين ستونها قرار ميگيرند، كارتهايي را در مورد تكههاي مختلف محتوا نشان ميدهند.
يك گزينه اضافه هم ميتواند درست كردن يك كانبان محتوا باشد كه آيتمهايي را كه بايد تكميل شوند، نشان ميدهد. مزيت يك بورد كانبان اين است كه به شما امكان ميدهد جريان كاري آيتمهاي محتوا را ببينيد. بهترين تكنيك تصويرسازي تقويم محتوا به اين بستگي دارد كه چه چيزي را ترجيح ميدهيد و با چه تناوبي حجم محتوا را توليد ميكنيد.
در بخش بعدي، بيشتر به اين موضوع ميپردازيم.
نويسنده: Jurgen Appelo
مترجم: مريم رضايي
منبع: كتاب Startup Scaleup Screwup
https://donya-e-eqtesad.com