شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : درس هاي آموخته شده از نبرد نفت خام برنت در عرصه روابط عمومي
یکشنبه، 27 مرداد 1392 - 05:30 کد خبر:4658
هيأت¬هاي اجرايي شركت نمي¬توانند افكار عمومي را ناديده بگيرند. اما شايد آسيب روابط عمومي بسيار شديدتر و طولاني مدت باشد.

نبرد نفت خام برنت در عرصه عمومي

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران(شارا)- اولين گزارش خبري از طرح برنامه­ريزي شده نفت خام برنت درياي شمال در مارس 1995 خاتمه يافت.

گرين پيس آلمان تا دهم آوريل هنگامي كه اعضاء هامبورگ طرحي را براي اقدام مستقيم ارائه دادند، برقرار نشد. در 27 آوريل همانطور كه مجوز تخليه­ي محوطه­ي نفت خام برنت در شمال شرقي اقيانوس اطلس داده شد، مبارزه­ي گرين پيس آغاز شد.

4 كوهنورد حرفه­اي استخدام شدند تا با كوششي جسورانه سوار سكوي نفتي شدند. آن­ها در انجام اين كار موفق شدند. آن­ها به سرعت توسط 26 طرفدار ديگر از اطراف اروپا دنبال شدند و با 20 تن از تجهيزات و لوازم شامل ارتباط ماهواره. گرين پيس عمليات 750000 يورو را آغاز كرد تا تخليه­ي زباله­ي نفت برنت را از طريق اقدامي مستقيم متوقف كند.

روز شنبه، 30 آوريل، شل طرح­هايي را آماده كرد تا از عهده­ي بارگيري برآيد. اما ناگهان گرفتار حركت بعدي گرين پيس شد. تا حالا حدود 350000 يورو لوازم ارتباط جمعي نيز در كشتي بود كه شامل ارتباط ماهواره­ي زنده كه تصاويري را براي تلويزيون آلمان ساعت­ها پخش مي­كرد. گرين پيس همچنين بطور متناوب در كنفرانس وزيران چهارم درياي شمال اعمال نفوذ مي­كرد. در اين هنگام، علاوه بر كوشش­هاي شل، اعتراض­كنندگان، خط مشي را رها كردند اما گرين پيس كوشيد تا در 16 ژوئن نفت برنت را دوباره بارگيري كند. هلموت كول صدراعظم آلمان، جان ميجر را براي حمايت از طرح­هاي شركت ملامت كرد. در اواخر ماه مه داتچ شل توسط هيئت نمايندگي گرين پيس آلمان بازديد شد.

 در ژوئن، گرين پيس ادعا كرد كه 100 ايستگاه خدماتي تعيين شده بريتانيا شل به همراه گروه­هاي اعتراض­كنندگان وجود دارد- آمار 75 درصد از مشتريان شل كاهش يافتند. در اين هنگام، مجلس نمايندگان بريتانيا موضوعي را در مجلس مطرح كردند در حالي كه در لايپزيك آلمان، كاركنان از امضاي قرارداد حمايت شل ممانعت كردند و حتي وزيران داتچ اعلام كردند كه آن­ها بنزين شل را نخواهند خريد. كليساي لوتران پمپ بنزين­هاي شل را تحريم كرد. در كل، فروش محصولات شل تا حدود 30 درصد در آلمان در اين زمان كاهش يافت. تحريم­هاي مشابهي در دانمارك، هلند و ساير كشورهاي درياي شمال ادامه يافت و تظاهراتي در چندين شهر اروپايي صورت گرفت. همچنين در ژوئن، طرحي در كميسيون اُسلوو و پاريس اختصاص داده شد تا از تخليه­ي زباله­ي استقرار نفت در شمال شرقي اقيانوس اطلس ممانعت بعمل آوردند. دولت بريتانيا به تصميمي كه در هر مورد الزامي قانوني در بريتانيا نبود، اعتراض كردند.

در اين ميان، در 16 ژوئن دو اعتراض كننده­ي گرين پيس، به نفت خام برنت با هليكوپتري كه منبع منهدم شده را در شمال شرق اقيانوس اطلس به دنبال خود مي­كشيد، سقوط كرد. توليدات شل در آلمان تحريم شد و در جايي ديگر در اروپا اشاعه يافت. در 17 و 18 ژوئن 2 ايستگاه خدماتي شل در هامبورگ، مكان مراكز داتچ شل مورد حمله قرار گرفت. يكي از مراكز توسط بمب يكي از اعتراض­كنندگان، تخريب شد و ساير مراكز با تفنگ سبك به آتش كشيده شدند. سومين ايستگاه خدماتي با مواد آتش­بازي مورد حمله قرار گرفت. اين همزمان بود با اعلام بريتانيا شل كه كارگزاران اكنون بيشتر وقت خود را صرف مي­كنند و مي­كوشند تا توضيح كاملي از امتيازات طرح بدهند.

در 20 ژوئن، تغيير موضع اعلام شد: رييس بريتانيا دستور داد تا تغييري اساسي در تصميم توسط هيئت مديره­ي آنگلو داتچ شركت مادر رويال داتچ شل، مركزيت در هوگو ايجاد كنند. گروه هيئت مديره هرگز به تصميم اصلي اعتراض نكرد تا طرح تخليه­ي زباله عقيم ماند كه در 22 ژوئن رخ داد.

وزير انرژي، تيم ايگار به مجلس گفت كه نخست وزير از طرح شل حمايت كرده است. تنها چند دقيقه بعد اطلاعيه رسمي در لندن منتشر شد كه اعلام كرد، عمليات آن­ها متوقف شده است. شل تصميم خود را تغيير داد و عمليات انهدام را خاتمه داد، تأكيد بر اينكه علاوه بر فشار از جانب ساير دولت­هاي اروپايي بود. دولت بريتانيا ظاهراً خشمگين شد زيرا آن­ها به حمايت از تصميم اصلي ادامه دادند. شل حتي بعد از بازگشت افراد قدرتمند توسط دولت ارتباط با حمايت ارزشمندتر خود را نپذيرفت.

در آگوست سال 1995 نفت خام برنت توانست فورد نروژي، دن نورسك وريتاس مأموريت داده شد تا بازديد غيروابسته­اي انجام دهد.

سپتامبر، هنگام شكل­آفريني سردبيران تلويزيون بود كه مجبور بودند اقرار كنند كه مسلماً نادانسته به گرين پيس اجازه دادند تا پوشش خبري خود را از ماجرا استفاده كنند. گرين پيس از اكثر فيلم­هايي كه در پخش برنامه­ي اخبار استفاده شده بود، حمايت كرد. در 4 سپتامبر گرين پيس اقرار كرد كه برآورد آن­ها از 5500 تن نفت خام برنت بارگيري شده اشتباه بود.

مدير عامل گرين پيس بريتانيا، لرد پيتر ملچت با كريستوفر فاي، رييس بريتانيا شل و رييس هيئت اجرايي، مخالفت خود را با تخليه­ي زباله نفت خام برنت در دريا دوباره­ي تأكيد كردند. در بريتانيا شل از طريق بررسي كنوني در حدود 1200 امكان براي تخليه­ي زباله­ي ساحلي يا بازيافت نفت خام برنت وجود داشت. گرين پيس تأكيد مي­كند كه عمليات آن بر اساس شل 100 تن فضولات سمي و 30 تن راديواكتيو زائد بي ارزش برآورد شد. علاوه بر ملاقات بين هيئت مديره شل و گرين پيس در اكتبر برگزار شد.

دين نورسك وريتاس فهرست ميزان نفت خام برنت در ماه اكتبر را منتشر كرد. اين موضوع به برنامه­ريزي برچيده شدن سكوي ساحلي كمك كرد.

 

گروه­ها چه كساني بودند؟

هنگامي كه هيئت مديره بريتانيا براي خلاص شدن از نفت خام برنت به تخليه­ي آن در دريا تصميم گرفتند، گمان كردند كه تصميم تجاري خوبي گرفته شده و دولت بريتانيا از اين حركت حمايت كرد. در اين ميان، از ديدگاه زيست محيطي، آن­ها عمق تخليه­ي زباله را كاربردي­ترين امكان زيست محيطي از ديدگاه علمي و فني در نظر گرفتند. بررسي­هاي فني و تحليل هزينه منفعت­ بهترين امكان و پايه­ي علمي براي تصميم را به آن­ها نشان داد كه به خوبي بررسي شد.

بيش از چند ماه هيئت مديره­ي بريتانيا شل تشخيص داد كه ترتيپ گروه­ها موضوع تخليه را در برنامه­ي كار خود قرار دهد كه بسيار صريح خواهد بود در حالي كه سايرين آماده مي­شوند با اقدامي مستقيم احساس خود را تخليه كنند. اما حقيقتاً گروه­ها چه كساني بودند؟

شل از نخست وزير جان ميجر حمايت كرد و توافق كردند، به دنبال تحقيق سازمان تجارت و صنعت و سازمان محيط زيست كه طرحشان درست و بهترين بود. تصويب طرح تخليه­ي زباله توسط دولت بريتانيا همرديف موافقت­هاي بين­المللي بود و به مفهوم نقطه نظر اقتصادي و ايمني است. دستورالعمل­ها توسط سازمان كشتيراني بين­المللي (آژانس سازمان ملل كه بر موضوعات آلودگي دريا نظارت مي­كند) تنظيم شد كه از طريق طرح انجام شد. انجمن مديريت ساحلي بريتانيا همچنين به بحث پرداختند و با طرح مخالفت نكردند.

صدراعظم آلمان، هلموت كول، صراحتاً و آشكارا با جام ميجر در نشست سران جي 7 در هاليفاكس، نرا اسكاتيا مخالفت كرد. پارلمان آلمان بحثي را ارائه داد كه براي وزيران بريتانيا ضرورت دارد تا تخليه­ي زباله­ها را كنار بگذارند و ممنوع كنند.

حتي پليس آلمان استفاده از بنزين شل را نپذيرفتند. مصرف­كنندگان، به ويژه در آلمان جايي كه واكنش بر ضد طرح قوي­تر و شديدتر بود، فشار بر شركت به صورت انتقال و تحريم پمپ بنزين شل اعمال شد. ساير دولت­هاي خارجي- دولت­هاي دانماركي، سوئدي، بلژيكي و هلندي همگي بر دولت بريتانيا فشار وارد كردند تا طرح تخليه­ي زباله را متوقف كنند.

مقرررات محيطي به محافظت مثلاً، آژانس زيست محيطي، كميسيون اروپا، پارلمان اروپايي و انجمن تحقيق زيست محيطي ملي- تأثيرات اساسي بر داوري­ها در مورد مناسب بودن طرح تخليه­ي زباله داشتند. تمام موضوع حفاظت زيست محيطي بار ديگر اهميت افزايش آگاهي و حساسيت ايجاد شده توسط مسئله نفت خام برنت مورد ترديد قرار گرفت. بيشتر تجار، نظام حفاظت زيست محيطي در اروپا را پرهزينه و مقرراتي مي­بينند. بطور همزمان، ساير افراد در اروپا بنظر مي­رسد كه حفاظت زيست محيطي بيشتري را مي­خواهند.

مسلماً گروه­هاي فشار زيست محيطي، شامل آنهايي كه مشتاق و براي اقدام مستقيم نظير گرين پيس آمادگي دارند در افزايش آگاهي در مركز قرار دارند.

گرين پيس سطح بالايي از پوشش خبري را ايجاد كرد و قادر بود كه احساسات مردم را در مورد بي­عدالتي آشكار، اجازه­ي تخليه­ي فضولات، به شيوه­اي كه بريتانيا شل و دولت بريتانيا در يك وضعيت دشوار قرار گرفت. تصميم درست، علمي و منطقي با مخالفت گروه­ها متوقف شد. مديريت آن­ها در مورد اين موضوع مبارزه­ي واحد مؤثر و كارآمد بود. آن­ها برخلاف اشتباه خود بيش از كميت فضولات مربوطه مصرّ بودند كه مبارزه درباره­ي مسئله پذيرش اخلاقي تخليه­ي زباله در دريا بود، نفت برنت به سادگي مورد آزمايشي براي اين موضوع بود.

حتي صنعت روابط عمومي از طريق افراد متخصص خود، انجمن روابط عمومي به بحث پرداختند. انجمن روابط عمومي بيانيه­اي را منتشر كرد كه مي­گفت چنين ضديتي با تصميمي در جريان احتمالاً تأثيري منفي بر موقعيت روابط عمومي شل دارد. قابليت اعتمادشان به عنوان كارگزاران محيط زيست كه در مورد اين مسئله ترديد دارند و اين مي­تواند به شهرت شركت آسيب برساند.

حتي كاركنان شل كانون توجه گروه­ها قرار نمي­گيرند. در آلمان تهديداتي بر ضد برخي از كاركنان داتچ شل صورت گرفت. شركت وابسته­ي آر.دي.اس آلمان همچنين در مارس سال 1995 هنگامي كه آن­ها تاريخچه­ي زيست محيطي مشترك و طرح مبارزه­ي تبليغاتي را آغاز كردند كه بعداً كنار گذاشته شد، به طرز بدي غافلگير شد. گرين پيس در ايجاد يك تحقير همه جانبه­ي كل سازمان شل موفق شد، گروه­هاي اندكي تشخيص دادند كه تصميم اساسي براي تخليه در دريا توسط هيئت مديره بريتانيا گرفته شد. ايالات متحده با 50 درصد شركت ايزون (با شعبه­اي بنام ايسو در بريتانيا) تحت تأثير قرار گرفت، هر چند كه بسياري اين روابط را متوجه نشدند. به نقل از دراسپيگل، آقاي پيتردونكان، رييس اجرايي داتچ شل، حتي اقرار كرد كه وي طرح­هايي براي ريختن زباله در دريا را كمابيش از تلويزيون آموخته است.

يك جنبه از آسيب جدي از ماهيت گروه­ها و تأثير متقابل، تلاقي خواسته­هاي بين گروه­هاي گوناگون است كه شامل آن­هايي است كه انتظار مي­رود متحد باشند. مثلاً محوطه­هاي حفاري نفت فرصت بازيافت و شايد سهواً پيدا مي­كند، آن­ها فشاري را بر بريتانيا شل شديدتر كردند.

 

نتيجه

فروش محصولات شل در اروپا طي تابستان 1995 كاهش يافت. نفت خام برنت هنوز در فورد نروژي كه منتظر تصميم كارخانه در مورد چگونگي ادامه­ي آن بود، ثبات دارد.

نجات شركت از دردسر و بحران بيشتر، شل تحت فشار بود تا پاداش­هاي سالانه بهترين بريتانياي خود را به تعويق بياندازد، داشتن طرح­هاي زيست محيطي مثبت و مؤثر براي سال­ها حمايت شد.

هيأت بريتانيا شل اقرار كرد كه آن ديد بسيار محدودي دارد و از بيان بحث علمي نسبت به بحث اساسي خودداري كرد. وجهه­ي عمومي گرين پيس مورد بحث است به ويژه در بريتانيا جايي كه واكنش شديدتر بود. آيا از موضع خود عقب نشستن در مورد واقعيات راجع به فضولات سمي به شهرت گرين پيس آسيب مي­رساند؟

 

درس­هاي آموخته شده؟

در يك گروه تجاري جهاني كه سود سالانه آن حدود 4 ميليارد يورو افزايش مي­يابد قطعاً هزينه­ي 40 تا 50 ميليون يورو از جمع كردن ساحل مقدار زيادي نيست. بلكه نفت خام برنت تنها يكي از صدها سكوي حفاري درياي شمال است كه بايد سال­ها پيش تنظيم شده باشد. در دوره­هاي مالي، همانطور كه ديديم بسيار به توجه تنها محدود است، اين موضوع بررسي يك مورد مي­باشد. اما شايد آسيب روابط عمومي بسيار شديدتر و طولاني مدت باشد.

مسلماً يك تجارت منطقي خوب و تصميم علمي محور با آمادگي دقيق و برنامه­ريزي فني، شامل تحليل هزينه- سود، علت ناراحتي و عصبانيت بيشتر حمايت مي­شود؟ تحليل ظاهراً بسيار دقيق بود. بيش از 4 سال براي طرح تصويب دي.تي.آي طول كشيد. آن به هر حال تنها با سنجش زيست محيطي ارتباط دارد كه به اندازه­ي ارزش و تصميم­گيري در مورد هزينه در تحليل هزينه- سود بود. احساسات بسياري از مردم در نظر گرفته نشد. افراد شل براي رسيدن به تعادل بين ايمني، آلودگي زيست محيطي و عوامل اقتصادي احتياط مي­كنند. هنوز، بيرون سازمان اين موضوع را مسلم مي­داند.

هيأت­هاي اجرايي شركت نمي­توانند افكار عمومي را ناديده بگيرند. مديران تشخيص گستره­ي وسيعي از افراد براي اين موضوع را نپذيرفتند و چگونه آن­ها ممكن است بر يكديگر تأثير متقابل داشته باشند. شايد عجيب باشد كه شل پيشرو طرح برنامه­ريزي بود كه مي­كوشد تا موضوعات و مشكلات آينده را پيش­بيني كند و در برنامه­ريزي شركت شكل ببخشد. بطور يكسان، تخليه­ي زباله در عمق دريا به هر حال موضوع تازه­اي نيست. به همراه 32 سكوي مشابه در درياي شمال و مجموع بيش از 50 ساختار نفتي كه مي­تواند زباله تخليه شود، اگر نفت خام برنت يك پيشينه محسوب شود، عدم ارتباط با آن­هايي كه ممكن است احساس كنند با تصميم تهديد مي­شوند جاي تأسف دارد. اكثر آنان كه در شل هستند، در شكل­گيري طرح تخليه كه به مهندسين آموزش داده شد، دخالت دارند. در كل، احساسات خود را در كار خود بكار نمي­برند و به افكار عمومي ارائه نمي­شود. بيشتر جنجالي كه ايجاد شد از احساسات نسبت به اصطلاح «علم منطقي» نشأت مي­گيرد. اعتراض در مورد آنچه كه اغلب آن را به عنوان موضوع اخلاقي نسبت به موضوع فنآوري مي­بينند، بود. بطور قابل تحسيني كارشان در مورد ملاحظات فني و علمي دقيق و بجا بود.

همان­طور كه از شركت جهاني نظير شل انتظار مي­رود. اما حتي رييس جمهور مجبور بود اقرار كند در مرور گذشته كه آن­ها (بطور آشكار) بسيار در افكار خود درونگرا شدند. ارتباط بيرون از شركت و چرخه­هاي دولتي در مورد اختيارات تنها اقدام بعدي بود- يك مرتبه هيجان تصميم بر اتفاقات مستولي شدو

تلاش شل براي بحث در مورد موضوع بسيار واكنش نشان مي­دهد. اول، تخليه­ي زباله در دريا هر چند كه يك انتخاب مثبت بود بنابراين آن­ها نپذيرفتند كه حمايت مناسب را از طريق رد آشكار ميزان احساس افراد در اروپا جلب كنند. آن­ها سعي كردند تا سر خود را پايين نگه دارند به اميد اينكه هيچ كسي به موضع­شان اعتراض نكند. شركت اعتماد و بحث خود را افزايش داد (آن­ها حدود 4 سال با آن زندگي مي­كردند) آن­ها گمان مي­كنند كه «واقعيات علمي» نيازي به توضيح ندارد. روشن است كه آن­ها قدرت عقيده گرين پيس را فراموش كرده­اند. ناراحت­كننده اينكه شايد خودخواهانه باشد كه فرهنگ بريتانيا شل از طريق گروهي كه سرگرم افزايش موضوع تخليه­ي زباله در گردهمايي كراس بورد بكار گرفتند كه آلمان- هلند و اسكانديناوي به نظر مي­رسد بطور خاصي از لحاظ زيست محيطي حساس هستند. شايد مديران تلاش زيادي را براي متقاعد كردن دولت صرف مي­كنند و تأكيد بر اينكه آن­ها موافقت دارند براي مشورت با گروه وسيع سهامداران شركت­هاي همتاي خود در گروه آر.دي. اس ، كاركنان عرضه­كنندگان و گروه­هاي اجتماعي گوناگون، اهميت اندكي قايل مي­شوند. بطور قابل ملاحظه­اي، مصرف­كنندگان در مقابل شركت­ها مقاومت مي­كنند. رابطه­ي بين هزينه­ي مصرف­كننده و سياست­ها به صورت نگراني­هاي اخلاقي بيشتر از اين مشهود نيست.

اينترنت به طور گسترده­اي توسط طرفداران زيست محيطي براي ارتباط برقرار كردن با سايرين بكار مي­رود. كاربرد گرين پيس از اينترنت براي تغذيه رساندن اطلاعات رسانه­هاي خبري بكار مي­رود كه بطور خاصي پيچيده است. برعكس بريتانيا شل در آمريكا يك سايت داخلي دارد اما هيچ اشاره­اي به نفت خام برنت يا گرين پيس نمي­كند.

به طور واضح، تصميم­گيرندگان شناسايي مفاهيم سياسي از طرح­هاي خود را نپذيرفتند و در نتيجه كميت و نوع ارتباط هرگز قادر نخواهد بود تا ماهيت مسئله ارتباطي كه شركت با آن مواجه است را پيش­بيني كند. مثلاً گرين پيس آلمان عموماً با موضوع تخليه­ي زباله ارتباط دارد نه با واقعيات شرايط نفت خام برنت، درست از هنگام شروع فعاليت­هاي خود.

«گرين پيس»، جنگي چريكي را ترتيب داد كه آن­ها قادر بودند تا خودشان را به عنوان مبارزان شجاع در اختيار مخالفان نيرومند استثمارگر نشان دهند.

تصورات ضد شل سراسر خبرگزاري و رسانه خبري را ويران كرد. كوشش ارتباطي شل در نتيجه تقريباً بطور كاملي واكنشي بود.

آقاي ميك بريد، رييس اسبق مؤسسه روابط عمومي، مسئله شل را جمع­بندي كرد: آن­ها نپذيرفتند كه با مزاياي روشي را كه معتقد بودند صحيح است ارتباط داشته باشند... اكنون آن­ها از چيزي دفاع مي­كنند كه دفاع كردني نيست (سردبيري دي.سامر، فاينشنال تايمز، 23 ژوئن 1995). بسياري از اقدامات، تلاش براي رهايي نفت خام برنت بي جهت نگراني زيست محيطي را تشديد كرد. در چنين اقداماتي، شايد برينانيا شل، تا اندازه­اي به شهرت مشاركت و صنعت نفت خود آسيب رسانيد (ساير سهامدارانش).

عبرت آشكار از تجربه­ي نفت خام برنت اين است كه صنعت نفت و شركت­هايي چون بريتانيا شل به ارتباط با سهامداران خود براي ايجاد تعادل سهام نياز دارند. علاوه بر اين، شركت­ها بايد بيشتر در مورد اينكه چگونه موضوعات زيست محيطي مي­تواند بر تجارتشان تأثير بگذارد فرابگيرند. بررسي عمومي دقيق و پيوسته به روز شده مي­تواند ارزش زيادي در تشخيص موضوعات داشته باشد و در ابزارهاي برنامه­ريزي به نحو مؤثري از عهده­ي آن­ها در يك شيوه­ي تأثيرپذير صادقانه مي­تواند برآيد. نظام مديريتي زيست محيطي شيوه­اي است كه مي­تواند به شل كمك كند تا جنجال در مورد طرح نفت برنت را پيش­بيني كند. اين نظام به اقدامات لازم براي نتايج قابل ملاحظه به گروه­هاي زيست محيطي نياز دارد.

يك مسئله نهايي كه ماهيت فعاليت گرين پيس را در نظر مي­گيرد، برخي آن­ها را به عنوان جلسه­اي غير مجاز، سياست­ها و تبليغات در بازگشت به شرح مختصر بيشتر از نمايشي خطرناك توصيف مي­كنند. برآوردهاي گرين پيس از هزينه­ي فعاليت­ها در حدود 4/1 ميليون يورو است كه در حدود 370000 يورو صرف ارتباطات مي­شود. آيا روش­هاي گرين پيس در مورد اين موضوع واحد، فعاليت سياسي به تهديد تبديل مي­شود؟ آيا مفاهيم سازمان در طولاني­مدت به اعتبار لطمه وارد مي­كند؟ چه كساني افراد مهم گرين پيس هستند؟ برخي برخورد با شل را همچون ديويد/ گولياد ترسيم كرده­اند. اما همانطور كه كولين دانكان مدير شركت ارتباطات مشترك در سوخت اتمي بريتانيا در كارگاهش، «مؤسسه كنفرانس روابط عمومي»، در سال 1995 ذكر كرده شايد اين به نشانه­ي گرين پيس مانند گولياد نزديك­تر باشد. 43 اداره و تقريباً 400 اتو كارمند تمام وقت، بودجه­ي سالانه در حدود 150 ميليون دلار هزينه مي­شود، با مجموعه­اي از كشتي­ها و فنآوري­ اطلاعات همزمان و شبكه­ي جهاني ارتباطات، عملكرد آن­ها مخالف سختي در برابر هر موضوع فعاليت واحد است.

 

ضميمه

با حدود 200 سكو در بخش درياي شمالي بريتاتيا، چند تا از آن­ها كنار گذاشته شدند و اين مسئله به سادگي حل نمي­شود. بريتانيا شل و ساير شركت­هاي نفتي، شركت روابط عمومي متخصص را بكار گرفتند تا به ايجاد شرايط سياسي و به افكار عمومي كمك كنند كه چنين تصميماتي را بدون واكنش عمومي عملي كنند.

در ژانويه 1996 اي.ال.اف پتروليوم اظهار داشت كه قرارداد 15 ميليون دلاري به يك شركت نروژي داد تا سكوي نفتي رها شده در ساحل فلات قاره نروژ را منتقل كنند. در مارس 1996 بريتانيا شل طرح برچيدن ساحلي ساختار حوزه­ي نفتي را اعلام كرد. اين موضوع به دنبال گزارشي از يوكوا كه شامل تخليه­ي زباله در خشكي و بازيافت سكوهاي حفاري نفتي كه به تخليه­ي زباله در دريا از لحاظ زيست محيطي قابل ترجيح است. در اين هنگام، خبري كاملاً قابل توجه بود. در اين بين، شل بين­المللي اطلاعاتي بيروني را جستجو مي­كند كه گمان مي­كند يك فرد مطلع با ملاحظه­ي مجموعه­اي از مشاهدات بيروني از ماهيت موقعيت شل را مي­تواند نشان دهد. (روابط عمومي هفتگي 15 مارس 1996). سخنگوي ارتباطات شل افزود: اين به عنوان محركي براي آژانس­هاي روابط عمومي محسوب مي­شود كه پايه­هايي را براي تجارت آينده ايجاد مي­كند.