شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| جهان معاصر را مي توان عصر ناپايداريهاي پياپي، آشوبناكي و عدم قطعيت ناميد.
شايد پاندمي كويد-19 نقطه آغازين دوراني باشد كه در آن ناپايداري، عدم قطعيت، پيچيدگي و ابهام اساسيترين ويژگيهاي ساختاري محيط سازمان و كسبوكار باشد. تغييرات اقليمي، شيوع بيماريهاي مهلك جهانگير، تغييرات گسلنده فناوري و دورههاي پياپي تورم و ركود فضاي مديريت بنگاه، سازمان و كسبوكار را بهشدت متاثر ساخته است.
در دوران تغييرات زيست بوم سازمان و كسبوكار دشواري اصلي سرشت بحرانها و آشوبناكي آن نيست، بلكه تلاش براي همزيستي يا چيرگي بر اين بحرانها با بهرهگيري در روشها و رويكردهاي سنتي است.
سازمانها و كسبوكار ها نيازمند روشهاي نوآيندي هستند كه در پرتو آن بتوانند به شيوهاي شتابان و كارآمد در راه شناسايي پيشرانهاي تغيير بكوشند و از سوي ديگر با توسل به ابزارها و تكنيكهاي نوين براي بقا و توسعه خود، اقدام كنند.
دستيابي به اين قابليتهاي توانمندساز نيازمند درك پيشدستانه تحولات، برآورد پيامدهاي تغيير، سازگاري و خلق آينده مطلوب است.
روشهايي مانند ًنشانكهاي ضعيف ً كليد ورود به دنياي كشف پيش هنگام آينده است. مديران و كارشناسان در اين دوره نيازمند بهرهگيري از روشهاي ًحل مساله ً و ًآيندهنگاري كسبوكار ً هستند.
در اين مجال خواهيم كوشيد تا مهارتهاي ضروري براي بقا و توسعه در عصر ناپايداري را مرور كرده و شيوههاي نگرش به دنياي نوشونده را در بوته نقد و آزمون قرار دهيم.