شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : آيا ارتباطات مردمي با روابط عمومي تفاوت دارد؟!؟!؟
دوشنبه، 17 آذر 1399 - 17:05 کد خبر:45653
هدف اصلي از نگارش اين سطور چالش برانگيز، توجه دادن مديران سازمان ها و جامعه دانشگاهي كشور به اين نكته است كه حتي الامكان در استفاده از واژگان مزبور و خصوصا وقتي كه مي‌خواهند چارت و ساختار سازماني طراحي و تعريف نمايند تمام جوانب امر را در نظر گرفته و شايسته گزيني و شايسته سالاري را فراموش نكنند. چنانچه در آينده فرصتي پيش آيد، واژگان فوق را با يك مطالعه تطبيقي، بيشتر مورد موشكافي قرار مي‌دهيم.



شبكه اطلاع رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| اگر ارتباطات، همان روابط است و اگر واژه مردمي، همان واژه عمومي است، پس ارتباطات مردمي با روابط عمومي چه تفاوتي دارد؟

گذري بر واژه هاي:
( روابط عمومي public relations ) - (ارتباطات عمومي Public communication) – (ارتباطات مردمي people communication) – (ارتباطات انساني Human communication).


آنچه مسلم است در روابط‌عمومي و ارتباطات، سر و كار ما اساسا با انسان است. هر چند كه انسان ها با حيوانات و اشياء هم ارتباط برقرار مي كنند. در عين حال، عده اي معتقدند كه ارتباطات مردمي، واحدي زير مجموعه روابط عمومي است كه البته اين ها دفاعيه قابل ذكر و محكمي در اين خصوص ندارند زيرا اشكال از آنجا ناشي مي شود كه شايد در هنگام ترجمه و معادل سازي اين واژه ها به هر دليلي، اصولا دقت و ظرافت لازم و كافي به خرج داده نشده است.

 

 بالاخره امروزه ما با اين واژه هاي متنوع زندگي مي كنيم در صورتي كه آنها حقيقتا نيازمند يك باز تعريف و مهندسي مجدد مفهومي كاربردي هستند. روزمرگي در دانشگاه ها و سازمان هاي ما به عنوان يك آفت بزرگ و مانع مهم رشد و توسعه پايدار، سبب شده كه با خيلي از غلط‌هاي مصطلح، حشر و نشر داشته باشيم.

 

در علوم ديگر نظير مديريت هم دچار چنين وضعيت مشابهي هستيم. مثلا ما به روشني نمي‌دانيم كه منظور از (public management) مديريت عمومي است يا مديريت دولتي؟!؟!. متاسفانه اساتيد محترم اين رشته ها نيز اتفاق نظر و وحدت كلمه مشخصي در اين خصوص ندارند.

 

فاجعه هنگامي تاسف بارتر و زيان‌بارتر مي‌گردد كه مديراني را در روابط عمومي ها منصوب مي‌كنيم كه نه روابط عمومي خوانده اند و نه با اصول و مفاهيم مديريت علمي آشنا هستند. نتيجه اين فاجعه، همانا عقب ماندگي، از دست دادن فرصت‌ها، اتلاف انرژي و بودجه هاي كلان است.

 

هدف اصلي از نگارش اين سطور چالش برانگيز، توجه دادن مديران سازمان ها و جامعه دانشگاهي كشور به اين نكته است كه حتي الامكان در استفاده از واژگان مزبور و خصوصا وقتي كه مي‌خواهند چارت و ساختار سازماني طراحي و تعريف نمايند تمام جوانب امر را در نظر گرفته و شايسته گزيني و شايسته سالاري را فراموش نكنند. چنانچه در آينده فرصتي پيش آيد، واژگان فوق را با يك مطالعه تطبيقي، بيشتر مورد موشكافي قرار مي‌دهيم.
 

از: حسن خسروي – مدرس دانشگاه – مولف كتاب روابط عمومي و ارتباطات