شبكه اطلاع رساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| صنعت نمايشگاهي ايران، اين روزها دچار ركود و سردرگميشده است. بحران شيوع بيماري كرونا از يكسو و عدم همصدايي و همسويي اركان موثر و درگير از سوي ديگر، صنعت نمايشگاهي را به انزوا كشانده است. در هزارتوي مشكلات اقتصادي گويي ديواري كوتاهتر از ديوار صنعت نمايشگاهي كشور نيست تا اين صنعت عملا به تعطيلي برسد. اين درحالي است كه توسعه صنعت نمايشگاهي ميتواند موتور محركه و عامل پويايي بخشهاي مختلف اقتصاد بوده، با توجه به عوامل بيروني همچون تحريم و مشكلات داخلي، رونق و كارآيي را به اين صنعت بازگرداند.
در اين راستا ايجاد سايتهاي مختلف نمايشگاهي با مديريت بخشخصوصي و اولويت افزايش كيفيت خدماترساني به مشاركتكنندگان ميتواند يكي از نقاط مثبت و رو به رشد صنعت نمايشگاهي كشور باشد كه به رشد و رونق شركتهاي داخلي كمك كرده و پويايي اقتصاد را رقم زند. در اين ميان ضروري است كه همه عوامل و دستاندركاران صنعت نمايشگاهي به ميدان آمده و در كنار هم گرهگشاي اين صنعت باشند. به همين منظور «دنياياقتصاد» با رامين سميعزاده، مدير مركز نمايشگاهي ايرانمال گفتوگويي انجام داده است.
ايران مال به تازگي به سايتهاي نمايشگاهي كشور افزوده شده، مهمترين ويژگي سايت نمايشگاهي ايرانمال نسبت به ساير سايتها چيست؟
مركز دائمي نمايشگاههاي بينالمللي و رويدادهاي تجاري بازار بزرگ ايران يا ايرانمال، صرفا يك سايت نمايشگاهي نيست، بلكه يك مجتمع بزرگ، مدرن و چندمنظوره است كه شامل سايت نمايشگاهي نيز است. مركز نمايشگاهي ايرانمال مجتمعي است كه ضمن امكان برگزاري رويدادهاي مختلف به طور همزمان مثل چند نمايشگاه، كنفرانس، وركشاپها، جلسات B۲B و... با امكان بهرهگيري از تسهيلات و امكانات ساپورتيو مجموعهاي بينظير را نه تنها در ايران بلكه در منطقه خلق كرده است.
اين مجموعه به دليل چند منظوره بودن (multi-purpose) كه ترند اصلي امروز دنيا در مجموعههاي جذاب و پرمخاطب است با دارا بودن مولفههاي ويژه، صرفا از يك سايت نمايشگاهي فراتر رفته و به قطب تجاري، نمايشگاهي و گردشگري كشور تبديل شده است كه در مقياس جهاني نيز بر اساس يكسري شاخصها بعد از آمريكا، كانادا و... ششمين (Convention Center) مركز گفتوگوي بينالمللي تجاري جهان به شمار ميرود.
وضعيت سايتهاي نمايشگاهي در تهران به چه صورت است؟
در يك اكوسيستم سالم تجاري و حرفهاي هيچ نهاد و سازماني، جاي نهاد و سازمان ديگري را تنگ نميكند، به اين شرط كه هدفمند و اصولي و نيز در اجرا، تابع قوانين عمل كنند. نگاهي كه بازيگران جديد را بر نتابد، در واقع به خود لطمه زده است. در تهران سه سايت اصلي نمايشگاهي وجود دارد. اول سايت دولتي نمايشگاه چمران كه قدمتي طولاني دارد و البته با وجود دستاوردها و موفقيتهاي افتخارآميز فراوان با مشكلات و محدوديتهايي هم روبهرو است و از نظر بينالمللي فعلا مطرحترين سايت شناخته شده ايران است.
دوم سايت نيمهخصوصي نمايشگاه شهر آفتاب كه با شيوه جديد و داشتن امكانات اقامتي، رفاهي و نزديكي به فرودگاه بينالمللي امام (ره) و تبديل شدن به منطقه آزاد در حال پيدا كردن مخاطب و جايگاه ويژه و اختصاصي خود است. سايت سوم نيز مركز نمايشگاهي بخش خصوصي ايرانمال است كه يك مجتمع چندمنظوره بوده است كه جايگاه و گروه مخاطبان خود را دارد و به دلايلي كه گفته شد از ديگر سايتهاي موجود كشور متمايز است و اين سه مركز در كنار ساير مراكز كشور و سايتهاي جديد در صورت تعامل، همكاري و رقابت هم افزا ميتوانند نقش قابل توجهي در ارتقاي جايگاه صنعت نمايشگاهي در تهران، كشور و جهان ايفا كنند.
ماهيت نمايشگاههايي كه در ايرانمال برگزار ميشوند، چيست؟
عموما نمايشگاههاي B۲B و B۲C با نگاه تخصصي مورد توجه است، تقويم نمايشگاهي ايران مال به شكل مفهومي و با وسواس بسيار ويژه نسبت به شاخصهايي چون موضوع، مجري و نحوه برگزاري تنظيم ميشود و سعي داريم تحت هيچ شرايطي كيفيت را فداي كميت نكنيم.
با اقدامات انجام شده و در دست اقدام، مركز نمايشگاهي ايرانمال خود را آماده ميزباني از رويدادهاي شاخص و بسيار حرفهاي در سطح بينالمللي ميكند. يكسري از رويدادها را اصولا در برنامه كاري خود نداريم مثلا برگزاري نمايشگاههايي با ماشينآلات بسيار سنگين مناسب سايت ايران مال نيست و چنين نمايشگاههايي را در اين سايت برگزار نميكنيم، در صورتي كه نمايشگاه چمران و بيشتر از آن نمايشگاه شهر آفتاب براي برگزاري چنين رويدادهايي مناسبتر هستند.
در شرايط رقابتي چه انتظاري از دولت داريد؟
دنياي رقابتي امروز دنياي «ممنوعيت» نيست، بلكه دنياي «مديريت هوشمندانه» است، مديريتي سنجيده، هدفمند، موجه و همه جانبهنگر و البته نه مديريت هيجاني، شتابزده و غيرراهبردي.
از طرف ديگر اگر قرار است ضمن احياي صنعت نمايشگاهي، در جهت پويايي و كسب جايگاه ويژه خود وارد مسابقات بينالمللي شويم، بخشخصوصي به تنهايي نميتواند در عرصه بينالمللي رقابت كند و حتما حمايت دولت را نياز دارد.
انتظار ما از دولت و نهادهاي وابسته مرتبط با نمايشگاهها كه اصولا يكي از اصليترين ماموريتهايشان بسترسازي و حمايت از اركان اصلي صنعت نمايشگاهي براي ارتقاي كمي و كيفي و تقويت و توسعه صادرات است، اين است كه اگر در جايگاه سياستگذاري نميايستد و اصرار به حضور اجرايي دارد و حتي چنانچه با عنايت ويژه به برخي مراكز، به بخش خصوصي به چشم رقيب نگاه ميكند، حداقل در بحرانها حضور بخش خصوصي را تحمل كند و نسبت به محدوديتها و موانع پيش روي بخشخصوصي بيتفاوت نباشد؛ در حوزه مقابله با موانع و مشكلات آنان، فعال، حمايتي و موثر عمل كند، همه ما و همه اركان اين صنعت، چه دولتي و چه خصوصي و چه دانشگاهي بايد به گونهاي عمل كنيم كه در مقام پاسخگويي و در دفاع از انجام وظايف و ماموريتهاي قانوني خود و بهرهگيري از پتانسيلها و فرصتهاي رشد، ارزشآفرين ظاهر شويم.
معضلات و مشكلات صنعت نمايشگاهي را چگونه ميبينيد؟
در شرايط بحران، يكسري از كليدواژهها و ارزشها تعاريفشان تغيير كرده است. مثلا در يك فضاي نرمال، يكي از موتورهاي محركه و كليد واژههاي پيشرفت، «رقابت» است، اما در صنعتي كه تحت انواع هجمه از سمت كرونا، ركود، تحريم و فشارهاي بينالمللي قرار گرفته است، ديگر اينگونه نيست. امروزه رقابتها نيز بايد «رقابت همافزا» (Sympathetic competition) باشد. رقابتي كه ضمن داشتن مولفههاي برتريجويي و توسعهاي، سعي كند با حمايت از ساير اركان اكوسيستم خصوصا رقبا، كليت صنعت را حفظ كند و حتي ارتقا دهد، چرا كه اگر همه اركان اين صنعت باهم متحد نشوند، همافزا و هدفمند نشوند، نه تنها، با خطاهاي احتمالي و حتي كماثري يكي از اركان، كل صنعت لطمه ميبيند، بلكه جايگاهشان را در عرصههاي مختلف اعم از نهادهاي رسمي تا بازديدكنندگان و مردم نيز از دست ميدهند.
در اكوسيستم نمايشگاهي اگر هر يك از دستاندركاران و عوامل، حركت غيراستراتژيك يا شتابزدهاي داشته باشند، هزينه و آسيبش بر دوش كل صنعت و در واقع كل اكوسيستم است. مثلا وقتي نمايشگاهي در شب افتتاح پلمب ميشود، مقصر كيست؟ آسيبها و هزينههاي وارده به سايتدار، مجري، غرفهساز، مشاركتكننده و ساير عوامل درگير را چه كسي پرداخت ميكند و از آن عميقتر بياعتماديها و فرصتها و اعتبارهاي از دست رفته را چه كسي بر عهده ميگيرد و پرسشهاي بيشمار ديگر كه متاسفانه بخش قابلتوجهي از آن به عدم هماهنگي، همافزايي و همصدايي اركان موثر بر برگزاري رويدادها برميگردد.
در شرايط فعلي اين سوال مطرح است كه چرا اتاق فكري داير نميشود كه ضمن پوشش بخشهاي دولتي، خصوصي و نيمهخصوصي، دانشگاهي و علمي بستري براي تعامل، همفكري و مشاركت باشد و تصميمگيريهاي آن بر اساس خرد جمعي، با توجه به شرايط حاكم بر صنعت، با ديدي واقعگرايانه و بر مبناي تعاملات و تصميمات قابل اتكا با ساير اركان تصميمگير، حاكم و موثر كشور گرفته شود نه بر اساس برداشتها، نظرات و سلايق فردي يا گروهي محدود.
امروز در شرايط بسيار حساسي بهسر ميبريم. بايد به گونهاي عمل شود كه عوامل درگير و موثر در اكوسيستم نمايشگاهي علاوه بر انجام ماموريتهاي خود مواظب يكديگر هم باشند. اين نگاه جديدي است كه خصوصا از دوره همهگيري كرونا الگوي اكثر صنايع دنيا شده است. با اين نگرش همه اركان به شكل هدفمند و در مسير تقويت اكوسيستم باهم همافزا ميشوند، تا در وهله اول زنده بمانند و در وهلههاي بعدي پتانسيلهاي رشد و توسعه را از بين نبرده باشند.
در شرايط خاص همچون شيوع بيماري كرونا، چه تدابيري بايد انديشيده شود تا از توقف و تعطيلي صنعت جلوگيري شود؟
بايد با ديدي باز، منعطف و هوشمندانه برنامهريزي و عمل كرد و چه بسا بتوان ابتكاراتي را حتي در عرصه بينالمللي رقم زد. مگر كل دنيا از مركز نمايشگاهي ايران مال براي نقاهتگاه بيماران كرونايي ايده نگرفت؟ كرونا وجود دارد. اگر هم برود، چيز ديگري ميآيد. اصولا هر صنعتي بايد براي مديريت بحران آماده باشد. تا آخرين روزي كه زنده هستيم بحران هست، بايد خود را تطبيق دهيم و براي شرايط ويژه با استفاده از خرد جمعي راه حل پيدا كنيم.
واقعيت اين است كه اگر صنعتي نتوانسته خود را آن طور كه بايد نمايش دهد و در تصميمگيريها نقشآفريني كند مقصر اصلي خودش است. زماني كه بحران ايجاد ميشود، به دليل مشكلات و دغدغههاي فراوان حاكم، كسي حواسش به ما نيست، بنابراين خودمان بايد از اين صنعت دفاع كنيم. مساله مهم اين است كه هنوز جايگاه صنعت نمايشگاهي در اقتصاد كشور، واضح و روشن نيست، چرا كه به دليل ناهماهنگي درون صنعت، نتوانستهايم اهميت اين جايگاه را به دولت، مجلس و تصميمگيران كشور به خوبي نشان دهيم و تاثير جدي و مستقيم آن را بر اقتصاد در اذهان روشن كنيم.
در اين ميان نكته حائز اهميت اين است كه بايد به شدت از حركات نمايشي، شتابزده، هيجاني و ساختارنيافته پرهيز كنيم و از ارائه آمارهاي غلط، حركات نسنجيده، غيرموجه و غيراستراتژيك خودداري كنيم و هرچه سريعتر نسبت به بازشناسي خود خصوصا در شرايط جديد اقدام كنيم و نگاهمان نگاه اكوسيستمي باشد كه در آن حتي مولفههاي بانكي، اقامتي و گردشگري و موارد مشابه نيز در نظر گرفته شود. بايد ستاد بحران تشكيل شود و فقط مراكز دولتي در آن عضو نباشد، چراكه دولت به تنهايي نماينده صنعت نمايشگاهي نيست و نميتواند باشد. در هيچ كجاي دنيا هم نميبينيد كه دولت به تنهايي براي صنعت نمايشگاهي تصميم بگيرد، زيرا دولت نقش بسترساز و سياستگذار دارد، اما در ايران، دولت به عرصه آمده است. حالا كه حضور دارد حداقل از قدرت و امكانات خود براي ارتقاي كل صنعت بهره بگيرد و نگاه جامعي به موضوع داشته باشد.
براي شناساندن اهميت و تاثير صنعت نمايشگاهي براقتصاد كشور چه بايد كرد؟
نمايشگاهها به لحاظ مفهومي و ادراكي بايد بازمهندسي شوند. مفهوم (Concept) نمايشگاه در كشور مدتهاست دچار آسيب جدي شده و با توجه به شرايط، خصوصا پس از موضوع كرونا، به روز هم نشده است بنابراين بايد مورد توجه جدي قرار گرفته، بازتعريف و با نگاهي زيرساختي بازمهندسي شود.
اين بازمهندسي بايد در اتاق فكري انجام شود كه نمايندگان آن از بخشهاي مختلف و درگير شامل اعضاي صاحب ايده، مجرب و تصميمگير در حوزه صنعت نمايشگاهي دور هم بنشينند و ضمن بهرهگيري از دستاوردها، نظرات و تجارب بينالمللي هدفشان فقط محدود به سايت، سازمان و گروه خودشان نباشد، بلكه با نگاه ملي حتي فراملي و با بررسي شرايط كشور و عوامل موثر در اين صنعت، اولا تعاريف را به روز و ذينفعان و مرتبطان را شناسايي كنند، دوما هدفشان بازپسگيري اعتمادهاي از دسترفته در ميان كليه ذينفعان و مرتبطان با حوزه نمايشگاهي باشد و ثالثا زيرساختهاي لازم براي فعالسازي و از آن مهمتر پوياسازي صنعت نمايشگاهي كشور را شناسايي و تبيين كنند.
در اين صنعت به نظر ميآيد بخش خصوصي دلسوزتر از دولت باشد، اين طور نيست؟
بخش دولتي هم بسيار دلسوز است، اما ضربه و آسيب به اين صنعت بيشتر بر پيكره بخشخصوصي وارد ميشود. در مقام مقايسه و با توجه به توان طرفين، دولت به اندازه بخشخصوصي آسيب جدي و غيرقابل جبران نميخورد و حتي اگر صدمه ببيند راههاي برونرفت از آن برايش مهياتر شده است، اما براي فعالان حوزه نمايشگاهي، موضوع مرگ و زندگي است. در بحبوحه پيش آمده ممكن است كرونا بماند. پس راهحل مقطعي شايد تعطيل كردن نمايشگاه باشد، اما راهحل دائمي نيست و نميتوان اين بخش از صنعت كشور را تعطيل كرد. بستن راهحل نيست و با ممنوع كردن، نميتوان پيش رفت. همانطور كه عرض كردم دنياي امروز بر مبناي ممنوعيت رشد نميكند و بر مبناي مديريت همهجانبه، حفظ و ارتقا مييابد.
صنعت نمايشگاهي بايد به گونهاي مديريت شود كه ضمن حضور موثر، معنادار و موجه از نظر بخشهاي حاكميتي و ذينفعان، حل دغدغههاي حاكم بر همه اركان فعال خصوصا سايتداران، مجريان، غرفهسازان، مشاركتكنندگان و مردم را مدنظر داشته باشد و برنامهها نيز در مسير استراتژيهاي تعريفشده اين صنعت به انجام برسد. در اين راستا، ما آمادگي خود را براي همكاري و تعامل با وزارت صمت، سازمان توسعه تجارت ايران و نيز ساير اركان موثر و همه سايتهاي نمايشگاهي اعلام ميكنيم.