شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| كسبوكار اجتماعي (social business) نخستين بار توسط پروفسور «محمد يونس»، اقتصاددان بنگلادشي و برنده جايزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶، به كار گرفته شد.
كسبوكار اجتماعي، كسب و كاري است كه هدف اصلي تأسيس آن، موضوعي اجتماعي بوده است؛ به عبارت ديگر يك كسب و كار اجتماعي ايجاد ميشود تا يك يا چند مشكل اجتماعي نظير: فقر، اعتياد، بيكاري، طلاق، كار كودكان، مشكلات فرهنگي، مشكلات محيط زيستي و… را حل نمايد.
مفهوم بنگاه اجتماعي و كسبوكار اجتماعي
بنگاه اجتماعي (Social Enterprise) يكي از اقسام كارآفريني اجتماعي محسوب ميشود و كسبوكارهاي اجتماعي را ميتوان نوع خاصي از بنگاه اجتماعي در نظر گرفت.
بنگاه اجتماعي، كسب و كاري است كه هدف اصلي تأسيس آن حلِ يك يا چند مشكل اجتماعي بوده است و ميتواند بخشي از سود حاصل شده از فعاليتها و ارائه خدمات خود را ميان سهامداران خود تقسيم كند.
موسسات مختلف، تعاريف نسبتاً متفاوتي از بنگاه اجتماعي ارائه كردهاند اما در همه اين تعاريف، اجتماعي بودن هدف اصلي و مشترك اين تعاريف بوده است.
لذا كسبوكارهاي اجتماعي يكي از اقسام بنگاه اجتماعي محسوب ميشوند كه داراي ويژگي و اصول معيني هستند كه توسط بنيانگذار اين مفهوم يعني پروفسور «محمد يونس» معرفي شدهاند.
«محمد يونس» در كتاب خود با عنوان:
«كسب و كارهاي اجتماعي؛ شيوه جديدي از كسب و كار كه در دنياي سرمايهداري منجر به تأمين نيازهاي حياتي بشر خواهد شد»
به تبيين مفهوم كسبوكار اجتماعي ميپردازد.
وي در اين كتاب علاوه بر بيان مفاهيم نظري، مثالهاي الهام بخشي از كسب و كارهاي اجتماعي كه حاصل تجربيات اوست، ميآورد.
ويژگيهاي كسبوكارهاي اجتماعي
طبق گفتههاي «محمد يونس» هر كسب و كار براي آنكه يك كسب و كار اجتماعي محسوب شود بايد سه ويژگي داشته باشد. اين سه ويژگي عبارتند از:
1. هدف اصلي كسب و كارهاي اجتماعي، برطرف كردن مشكلات اجتماعي است؛
بر خلاف كسبوكارهاي تجاري كه براي حداكثر كردن سود براي صاحبان خود تأسيس ميشوند، يك كسب و كار اجتماعي ايجاد ميشود تا يك يا چند مشكل جامعه را برطرف كند؛ بنابراين ميتوان گفت كسب و كارهايي كه هدف اصلي تأسيس آنها كسب سود حداكثري براي صاحبانشان است، حتي اگر فعاليتهاي اجتماعي انجام دهند نيز تبديل به كسب و كار اجتماعي نميشوند.
2. از نظر اقتصادي خودگردان هستند؛
كسبوكارهاي اجتماعي بايد تمامي هزينههاي خود را از طريق فروش محصولات يا خدمات، تأمين كنند. بنابراين سازمانهاي خيريه عليرغم آنكه هدف آنها مطلقاً هدفي اجتماعي است به علت آنكه از لحاظ اقتصادي خودگردان نيستند و هزينههاي آنها از طريق دريافت كمكها و هداياي مردمي و دولتي تأمين ميشود، مشمول تعريف كسب و كار اجتماعي نميشوند.
3. در كسبوكار اجتماعي سود حاصل از خدمات، ميان سهامداران تقسيم نميشود.
طبق شرط دوم هر كسبوكار اجتماعي بايد از طريق درآمدي كه از تجارت بدست ميآورد، هزينههاي خود را پوشش دهد، پس اگر درآمدهاي يك كسبوكار اجتماعي بيش از هزينههاي آن باشد سود حاصل شده ميان سهامداران تقسيم نميشود، بلكه براي گسترش دامنه فعاليتهاي اجتماعي مجدداً در كسب و كار اجتماعي، سرمايهگذاري ميشود.
بنابراين ميتوان گفت كسبوكار اجتماعي، كسب و كاري است كه هدف اصلي تأسيس آن اجتماعي است و ضرر ده نيست به اين معنا كه سود حاصل از فعاليتهاي آن برابر يا بيشتر از صفر است و سودي بين سهامداران تقسيم نميكند.
انواع كسب و كارهاي اجتماعي
كسب و كارهاي اجتماعي دو نوع هستند كه در زير، خصوصيات و تفاوتهاي اين دو بيان ميشود.
كسب و كار اجتماعي نوع اول
كسبوكاري كه مالكيت آن را افرادي داشته باشند كه فقير نيستند.
زماني يك كسبوكار، اجتماعي محسوب ميشود كه هر سه خصوصيت ذكر شده در بالا را باهم داشته باشد. ولي در اينجا تأكيد بر عدم تقسيم سود ميان سهامداران است.
در اين نوع از كسبوكار اجتماعي هر يك از سهامداران ميتواند هر زمان كه خواست اصل سرمايه خود را دريافت كند و هيچ سودي به او تعلق نميگيرد.
كسب و كار اجتماعي نوع دوم
كسب و كاري كه فقرا، مالك آن هستند.
در صورت تقسيم سود ميان صاحبانش -كه همگي افراد فقيري هستند- يك كسبوكار اجتماعي محسوب ميشود.
يعني شرط سوم تنها براي كسب و كارهايي كه مالكيت آنها را فقرا دارند قابل اغماض است و با تقسيم سود ميان صاحبانش، از دامنه كسب و كارهاي اجتماعي خارج نميشود؛ دليل اين موضوع اين است كه تقسيم سود در اين حالت، فقر را برطرف ميكند كه يكي از مشكلات اجتماعي است.
ميتوان گفت كسب و كارهايي كه مالكان آن، فقرا هستند در صورتيكه از لحاظ اقتصادي خودگردان باشند، كسبوكاري اجتماعي محسوب ميشوند زيرا هدف اجتماعي كه برطرف كردن فقر است در ذات آنها نهفته است.
در واقع ميتوان گفت يك كسبوكار اجتماعي از كسبوكارهاي تجاري و خيريهها متمايز است؛ زيرا بر خلاف كسبوكارهاي تجاري كه هدف اصلي آنها كسب سود اقتصادي حداكثري براي صاحبانشان است، يك كسبوكار اجتماعي داراي هدف اصلي اجتماعي است و بر خلاف سازمانهاي خيريه كه براي ادامه حيات خود و ارائه خدمات اجتماعي به كمكها و هداياي ديگران وابسته هستند، يك كسب و كار اجتماعي از لحاظ اقتصادي خودگردان است و بايد از طريق تجارت (فروش محصولات/خدمات) حداقل تمامي هزينههاي خود را پوشش دهد.
7 اصل در كسبوكارهاي اجتماعي
طبق آنچه كه «محمد يونس» در كتاب خود معرفي كردهاست، كسبوكارهاي اجتماعي بايد به هفت اصل پايبند باشند. اين هفت اصل در كسبوكارهاي اجتماعي عبارتند از:
هدف كسبوكار اجتماعي، غلبه بر يك يا چند مشكل اجتماعي نظير: فقر، آموزش، بهداشت، محيط زيست و … ميباشد و كسبوكار اجتماعي براي كسب سود حداكثر ايجاد نشده است.
كسبوكار اجتماعي بايد از لحاظ اقتصادي و مالي، پايدار و خودگران باشد.
سرمايهگذاران، فقط به همان ميزان كه سرمايهگذاري كردهاند را ميتوانند دريافت كنند و هيچ سودي به آنها پرداخت نميشود.
تمامي سودي كه در كسبوكار اجتماعي حاصل ميشود بايد براي گسترش و بهبود اثرگذاري اجتماعي در همان كسبوكار اجتماعي يا كسبوكار اجتماعي ديگر، سرمايهگذاري شود.
يك كسبوكار اجتماعي نسبت به محيطزيست، دغدغه دارد و فعاليتهاي آن نبايد آثار منفي زيستمحيطي داشته باشد.
افرادي كه در كسبوكار اجتماعي فعاليت ميكنند، بايد از حقوق برابر با ساير كسبوكارها و حتي بهرهمند از شرايط كاري بهتر، باشند.
انجام كسبوكار اجتماعي، بايد همراه با لذت باشد.
شيوه تامين مالي كسبوكارهاي اجتماعي
طريقه تامين مالي كسبوكارهاي اجتماعي بسيار جالب است. كسبوكار اجتماعي به سرمايهگذار يا سهامداران خود، سودي پرداخت نميكند و حداكثر، ميزان آورده اوليه را به ايشان باز ميگرداند.
حال ممكن است اين سوال پيش بيايد كه: «چه انگيزهاي براي مشاركت سرمايهگذاران در چنين كسب و كاري وجود دارد؟»
جواب اين است كه:
در كسبوكار اجتماعي، سرمايهگذار به غير از امكان بازدريافت اصل ميزان سرمايه اوليهاش، به خشنودي ناشي از ميل به هدف اجتماعي خود نيز ميرسد و به همين دليل معمولا كساني توانستهاند كسبوكار اجتماعي موفقي راهاندازي كنند كه آرمانها و اهداف اجتماعي جدي نيز دارند.
حذف فشار پرداخت سودِ سهامداران، كمك خواهد كرد كه كسبوكارهاي اجتماعي به شكلي آزادانهتر پيگير اهداف اجتماعي خود باشند. در حاليكه سرمايهگذار با تفكر معمول، بايد از حداقل ميزان بازگشت سرمايه پيشبينيشده (مثلا ۲۵درصد) اطمينان حاصل كند و سپس به عرصهاي وارد شود.
اما كسبوكار اجتماعي، چنين دغدغهاي ندارد و حتي در طرحهايي كه سود نزديك به صفر درصد دارند نيز ميتواند دست به اقدام بزند و از نظر اجتماعي منشا خدمت باشد. قابليتي كه بنگاههاي اقتصادي معمولي، از آن بيبهره هستند.
كسبوكارهاي اجتماعي، مزايايي نيز نسبت به خيريههاي رايج دارند و آن اينكه از نظر اقتصادي كاملا خودگردان هستند و به كمكهاي مالي اهدايي نيازي ندارد.
به تعبير «محمد يونس»: «پولي كه وارد يك بنياد خيريه ميشود فقط يك بار عمر دارد؛ ولي اگر همان پول وارد يك كسبوكار اجتماعي شود بارها و بارها در سيستم ميگردد و بارها و بارها دل افراد را شاد ميكند».
منبع: www.wikiniki.org