شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : كيانوش جهانپور: دلم براي روابط‌عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود
دوشنبه، 6 مرداد 1399 - 13:54 کد خبر:43951
سخنگوي پيشين وزارت بهداشت مي‌گويد: نه تنها دلم براي سخنگويي تنگ نشده است كه حس مي‌كنم، دلم براي روابط‌عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود. هرچه جلوتر مي‌رود حس مي‌كنم كه مدير روابط عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن چقدر بهتر است.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| سخنگوي پيشين وزارت بهداشت مي‌گويد: نه تنها دلم براي سخنگويي تنگ نشده است كه حس مي‌كنم، دلم براي روابط‌عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود. هرچه جلوتر مي‌رود حس مي‌كنم كه مدير روابط عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن چقدر بهتر است.


پرونده‌ها روي ميزش را پوشانده و در حال امضاي چند برگه است. وارد اتاقش كه مي‌شويم سرش را بلند نمي‏كند، همان‌طور كه نگاهش به برگه‌هاي روي ميزش است، جواب سلام‌مان را مي‎دهد. نگاه ‏هر تازه واردي كه وارد اتاق مستطيل‌شكلش مي‌شود، مي‌افتد به نقشه بزرگ ايراني كه گوشه سمت راست اتاق جاخوش كرده است. كمي آن‌طرف‌تر هم قفسه‌اي‏ چوبي به چشم مي‌آيد كه با چند تابلو با نام ائمه تزئين شده. اينجا اتاق كيانوش جهانپور است؛ كسي كه تا يك ماه پيش به عنوان سخنگوي ستاد ملي مبارزه با كرونا، هر روز، در قاب تلويزيون ظاهر مي‏شد و اعداد نگران‏كننده و رعب‏انگيز از ابتلا يا فوت بر اثر كرونا را يكي پس از ديگري مي‌خواند.

جام جم در ادامه نوشت: جهانپور حدود چهار ماه سخنگوي ستاد ملي مبارزه با بيماري كرونا بود، اما پيش از آن ما رسانه‌اي‌ها او را به‌عنوان رئيس مركز اطلاع‌‎رساني و روابط‌عمومي وزارت بهداشت و درمان و سخنگوي سازمان غذا و دارو مي‌شناختيم؛ شخصي كه خداحافظي‌اش از سمت سخنگويي با حاشيه‌هاي زيادي همراه شد. گفت‌وگوي ما با سخنگوي پيشين ستاد ملي مبارزه با كرونا در دفترش در طبقه ششم وزارت بهداشت انجام شد؛ در ميان كار‌هاي روزمره او.

جهانپور پشت ميز بزرگ قهوه‏اي‎رنگش نشسته است و پشت سرش روي ديوار، تابلوي «يا فاطمه (س)» خودنمايي مي‌كند؛ او اين روزها به‌جاي سخنگويي، سخت مشغول تنظيم آمار براي سخنگوي جديد ستاد مقابله با كروناست. البته تهيه محتوا براي كمپين «من ماسك مي‏زنم» نيز يكي ديگر از دغدغه‌هاي اين روز‌هاي اوست. در مدت مصاحبه با جهانپور، او ماسكش را برنمي دارد، چشم‎هايش از پشت قاب عينك كمتر به روبه‌رو خيره مي‌شود، اما تسبيح زرد معروفش حين گفتگو بار‌ها مي‌چرخد.

دلتان براي سخنگوي ستاد ملي مبارزه با كرونا بودن تنگ شده است؟

نه تنها دلم تنگ نشده است كه حس مي‌كنم، دلم براي روابط‌عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود. هرچه جلوتر مي‌رود حس مي‌كنم كه مدير روابط عمومي بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن چقدر بهتر است.

يعني اين‌قدر از سخنگو بودن ناراحت بوديد؟

بله، شب اول و دوم بعد از حكم خانم دكتر لاري، زماني كه ديگر سخنگو نبودم، خيلي راحت خوابيدم و از كسي كه به دكتر نمكي پيشنهاد عزل من را داد، خيلي ممنون هستم و براي او دعاي خير مي‎كنم.

مي ‎دانيد چه كسي اين پيشنهاد را داد؟

هر‌كسي كه بود، چه در وزارتخانه و چه خارج از آن، من براي او دعاي خير مي‏كنم. چون حالا بيشتر مثمر‌ثمر هستم. بعد از عزل از سخنگويي، پويشي راه انداختيم به نام «من ماسك مي‎زنم»، بعد از ظهر روزي كه اين پويش راه افتاد، مقام‌معظم‌رهبري با قوه قضاييه نشست داشتند و همان روز ايشان از لزوم استفاده از ماسك گفتند. بعد از آن نيز دولت از پويش «من ماسك مي‌زنم» حمايت كرد. اين پويش همچنين مورد حمايت مردم تهران كه تا قبل از آن تنها ۱۰ درصدشان از ماسك استفاده مي‎كردند نيز قرار گرفت. من همين را مي‎خواهم.

عزل شما، ربطي به توييت‎هايتان در فضاي مجازي و چالشي كه با سفير چين داشتيد، داشت؟

نمي‌دانم، اما آن توييت‌ها مي‌تواند بخشي از ماجرا باشد. توييت من، توييت شخصي بوده و خواهد بود. نظرات شخصي من هيچ ربطي به سازماني كه در آن كار مي‏كنم يا مسئوليتي كه دارم، ندارد و نظرات من است و خواهد بود.

اما شما آن زمان در سمت سخنگو به عنوان نماينده وزارتخانه شناخته مي‌شديد.

در كشور ما خيلي چيز‌ها هنوز جا نيفتاده است. هنوز قدرت فضاي مجازي را نمي‌شناسيم. فضاي مجازي بخش عمده‌اي از اطلاع‌رساني را به خودش اختصاص مي‌دهد و كشور ما هم از آن مستثنا نيست. كارشناس روابط‌عمومي كه در فضاي مجازي فعال نباشد و آن را نشناسد، كارشناس روابط‌عمومي نيست، فقط يك كارمند عادي است. هرجايي كه مردم هستند، كارشناس روابط‌عمومي هم بايد باشد. من حاضرم تمام مشاغلم را از دست بدهم، اما در فضاي مجازي باشم و فرصت گفتگو با مردم را از دست ندهم.

در آخرين توييت آن زمان، يك شعر منسوب به فردوسي را به تصويري از سردار شهيد قاسم سليماني الصاق كرديد و نوشتيد: «يكي مرد جنگي به از صدهزار» مصرع قبل از اين، اما «سياهي‌لشكر نيايد به كار» است كه حذف شد، اين پست شما، كنايه‏اي به انتخاب جديد بود؟

امروز خيلي از كار‌ها در حوزه اطلاع‌رساني انجام مي‏شود و فقط در حد تشكيل و راه‌اندازي سايت باقي مي‏ماند، درصورتي كه همه اينها وابسته به نيروي انساني است. خيلي از اطلاع‏رساني‎ها در كشور، نظام و دولت يا به موقع انجام نمي‌شود يا كسي جسارت و شجاعت انجام آن را ندارد. ما سياهي‌لشكر زياد داريم و خيلي از اين‌ها مصداق شعر فردوسي هستند كه «يكي مرد جنگي به از صدهزار».

اما يك فرمانده مانند قاسم سليماني است كه از صدهزار لشكر در كشور‌هاي ديگر بهتر است. اين شعر، مصداق خيلي جاهاست. ما امروز با انبوهي از سياهي‌لشكر مواجه هستيم، اما براي اين كه خروجي مناسبي داشته باشيم، حضور يك مرد جنگي كافي است. تقارن زماني انتشار اين پست با حكم دكتر لاري، يك شبهه به وجود آورد و به همين علت آن را حذف كردم.

خودتان حذف كرديد يا كسي گفت برداريد؟

خودم برداشتم. پست تا ظهر بود، اما فكر كردم شايد از اين پست برداشت غلط شود، بنابراين آن را برداشتم. شايد اگر يك يا دو شب زودتر پست را منتشر مي‏كردم، برنمي‌داشتم. چون خيلي از مشكلات ما در كشور به سياهي‌لشكر‌ها برمي‏گرد‌د.

در وزارت بهداشت، مرد جنگي كم است؟

همه تلاش خود را مي‌كنند. زماني كه بچه‌هاي روابط عمومي از هيچ در مدت سه روز، اتاق استاديو ساختند، اين يعني كه خوب عمل مي‏كنند.

راستي هيچ‌وقت درباره ماجراي چالش‌هاي‌تان با سفير چين تمام و كمال صحبتي نكرديد.

در نشست خبري به سوال خبرنگاران درباره اين كه چين به سرعت بيماري را كنترل كرده بود و آماري كمتر از كشور‌هاي اروپايي داشت، جواب دادم كه من خدشه‌اي به بخشي از آمار چين وارد مي‎دانم. با شوخي تلخ اين نكته را گفتم و بعد از پنج روز، چين آمار مرگ‌ومير را تصحيح كرد و ۵۰ درصد آمار ووهان و ۳۵درصد آمار كل كشور را افزايش داد. اين نشان مي‌دهد كه خود چيني‌ها هم به اين موضوع واقف بودند و آن را اصلاح كردند.

زماني كه سمت سخنگو را داشتيد، خيلي عرق مي‏ كرديد، آن زمان اين شبهه به وجود آمد كه ممكن است كرونا داشته باشيد.

بله، اتفاقاً چهار بار هم علامت داشتم و فكر مي‌كنم حداقل يكي از آن علامت‌ها مربوط به كرونا بوده است. اما هيچ وقت تست كرونا نداده‌ام، چون علائم من ديرپا نبود و در شرايطي بوديم كه با كمبود كيت‌تشخيصي مواجه شديم. من تست ندادم و تعجب مي‌كنم كه برخي تقاضاي تست وي‌آي‌پي دارند. يكي از معضلات ما امروز، درخواست‌ها و سفارش‌هاي برخي براي تست كروناست. اين موضوع براي همكاران حوزه درمان دردسر‌هاي زيادي را به همراه داشته است. من همين حالا مي‌توانم به بيمارستان خصوصي بروم و تست بدهم، اما نيازي نيست.

شما به محجوب و كم‏ حرف بودن ميان دوستان مشهوريد. چه شد به عنوان سخنگو انتخاب شديد؟

قبل از اين، سخنگوي سازمان غذا و دارو بودم. آن چيزي كه باعث شد سخنگو شوم، مسئول روابط عمومي بودن بود. وظيفه ذاتي من در سمت مدير روابط‌عمومي، اطلاع‌رساني بود و سخنگو بودن هم در شرايطي كه ابلاغ ديگري وجود نداشت، برايم پيش آمد. ستاد ملي كرونا سخنگو نداشت و لذا وظيفه ذاتي ايجاب كرد تبديل به سخنگوي دوران بحران شوم. بخشي از اين سمت به خاطر وظيفه ذاتي اطلاع‏رساني بود و بخشي هم به اين دليل كه ديگران كم‌كاري كردند.

اتفاقا وزير بهداشت، سمت شما يعني سخنگوي وزارت بهداشت و درمان را در متن منصوب بعدي به نوعي كتمان كرد. به نظرتان اين ماجرا عجيب نبود؟

ايشان درست مي‌گويند. دكتر نمكي در يك سال و نيم وزارت، براي كسي حكم سخنگويي ابلاغ نكردند. البته طبق آيين‌نامه‌ها، در شرايطي كه ابلاغ به غير نباشد، روابط عمومي كار اطلاع‌رساني و سخنگويي را انجام مي‌دهد. پس حرف ايشان درست است.

آيا تغيير سخنگو، نشان از تغيير سياست‎هاي وزارتخانه در اطلاع ‏رساني است؟

اطلاع‌رساني تغيير خاصي نكرده و سخنگويي هم كماكان با ارائه آمار و ارقام انجام مي‎شود و فقط شخص سخنگو تغيير كرده است. البته در روابط‌عمومي، تاكيدمان را بر ضرورت اجرايي شدن پويش‌ها بيشتر كرديم و در اين زمينه پويش‌هايي راه انداختيم كه من ماسك مي‌زنم يكي از آنهاست.

خود را در اطلاع‏‌رساني موفق مي‏ دانيد؟

در خارج از وزارتخانه، هيچ دستگاه، ستاد و كميته‌اي علاقه‌مندي براي سخنگويي نشان نداد. اگر حالا شمايل تقريبا موفقي از اطلاع‌رساني وزارت بهداشت ديده مي‌شود، لزوما به اين معني نيست كه ما خوب كار كرديم. بخشي از آن به اين دليل است كه دوستان ديگر اصلا كار نكردند و در اين حوزه وارد نشدند؛ بنابراين همين كار نصف‌ونيمه و پرنقص ما ديده شد. البته ما ضعف‌ها و كاستي‌هايي داشتيم و، چون در جاي ديگر كاري انجام نشد و علاقه و رغبتي هم نبود، بيشتر ديده شديم.