شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| 54 امين شماره فصلنامه كارگزار روابط عمومي ويژه "كرونا" توسط موسسه كارگزار روابط عمومي و انتشارات كارگزار روابط عمومي در 64 صفحه رنگي منتشر شد.
به گزارش شارا، در بخشي از سرمقاله اين شماره آمده است: "تحول با تغيير فرق ميكند و ميتوانيم در اين دوران چالشبرانگيز براي دنياي كسبوكار، شيوههاي متفاوت برقراري ارتباط و اجراي عمليات در ماههاي آتي را در نظر بگيريم. در اين چارچوب است كه نياز به پيشبيني اقدامات آتي، معناي بيشتري را خواهد يافت، زيرا شرايط پيرامونمان بهصورت لحظهاي تغيير ميكنند.
هر متخصص ارتباطات، نظر خودش را درباره نحوه مديريت كشورهاي گوناگون بر جديدترين اخبار اين بيماري و نقش بحرانهاي اخير در افزايش نياز به انتشار اطلاعات حقيقي و دقيق دارد.
انتشار هرساعته اخبار غافلگيركننده بهداشتي، اقتصادي و بينالمللي درباره اين پاندمي، نشان داده كه صنعت ما و رسانهها، نياز شديدي به تحول دارند.
در همين راستاست كه ما بهعنوان متخصصان روابط عمومي، بايد نظر كل كشور را به اجراي اين تحول سازماني جلب كنيم تا استراتژيهاي مربوط به مشتريان نظير تغيير موضع، پيشبيني مديريت تغيير و برنامهريزي استراتژيك سهماهه را انجام دهند؛ بدين ترتيب قابليت ارائه واكنشهاي ارتباطي مناسب و آمادهسازي اعضاي داخل سازمان – البته بهصورت مجازي – را خواهند داشت.
شاهد بهكارگيري اين رويكرد توسط بسياري از سازمانهاي رسانهاي، فرهنگي و تبليغاتي هستيم كه هر هفته با آنها همكاري ميكنيم، زيرا آنها هم با بهرهگيري از لايو اينستاگرام، گفتگو در اپ زوم و پخش سخنرانيهاي سريالي از طريق فيسبوك و ساير پلتفرمهاي پخش زنده، به اين گفتمانهاي روزانه روي آوردهاند. عليرغم اتفاقات هولناك پيرامون، هماكنون زمان يادگيري، اشتراكگذاري و پيشرفت فرا رسيده است.
در دوراني كه شركتها با پرورش فرهنگ مسئوليتپذيري، در حال پذيرش اين تحولات سريع هستند، فرصتي براي پيشبيني ماهها و سال كاري پيش رو وجود دارد. ميتوان دوران كنوني را نه صرفاً از موضع مالي بلكه از نظر نوآوري و تحولهاي خلاقانه نيز مثبت قلمداد نمود."
حيدر ضيغمي مشاور مديرعامل و مدير گروه روابطعمومي شركت ملي صنايع مس ايران در يادداشت "روابط عمومي؛ تعهد مسئولانه" به اين نكته اشاره كرده است كه: "شركت مس خود را موظف مي داند در زمان وقوع بحران هاي طبيعي همچون سيل و زلزله با تشكيل موكب و ستاد كمك رساني حضور مؤثر عملياتي داشته باشد. در اين راستا كمك رساني به سيل زدگان استان خوزستان و سيستان و بلوچستان، حضور پيشرو و سريع شركت مس در مقابله با كرونا با تامين تجهيزات و ملزومات پزشكي شبكه بهداشت و درمان، تجهيز ۹۰ تخت بيمارستاني براي بيماران مبتلا به كرونا در شهرستان هاي رفسنجان و شهر بابك، توزيع ماسك و اقلام پزشكي، همه و همه اقداماتي بود كه با هدف خدمت به مردم عزيزمان ايران از سوي روابط عمومي شركت مس انجام شد تا نام اين صنعت در جاي جاي كشورمان با نيكي و خدمات خيرخواهانه گره بخورد."
رضا صفريان مدير روابطعمومي شركت فولاد هرمزگان در يادداشتي با عنوان "مخاطبشناسي در روابطعمومي" با طرح اين پرسش اساسي كه "چقدر نيازهاي مخاطب را در توليد محتوا لحاظ مي كنيم" بهبررسي كم و كيف اين موضوع مي پردازد: "ارتباط مخاطب و پيام چيست؟ يك ارتباط يكسويه تا چه حد ميتواند سازمان را موفق كند؟ مخاطبين ما تا كي بايد دادهها و توليدات سازمانها را كه از هر دري است ببينند و بشنوند و بخوانند؟ خانوادههاي كاركنان بهدنبال چه نوع محتوايي هستند؟ كاركنان ما چطور؟ مشتريان، تامينكنندگان و سهامداران در كجاي اين فرايند قرار دارند؟ تا چه اندازه با مخاطبين خود هم ذهن هستيم؟ تا چه اندازه اهداف مشترك داريم؟
بايستي توجه داشت كه پيام و مخاطب با يكديگر ارتباط بسيار نزديك دارند و روابطعمومي با شناخت مخاطب خود تلاش ميكند يك هدف مشترك ايجاد كند. ميتوان موثر بود در صورتي كه با مخاطب هم ذهن باشيم و اين اصل را فراموش نكنيم كه نياز مخاطب ركن اوليه توليد محتوا و پيام است.
روابط عموميها با دستهبندي مخاطبين خود و تعيين انتظارات و نيازهاي آنها ميتوانند در ايجاد يك ارتباط موثر گام بردارند. رايجترين كار، برگزاري يك نظرسنجي است. روشهاي ديگري نيز براي اين كار وجود دارد؛ از جمله برگزاري جلسات مشترك با مخاطبين و ذينفعان و ارتباط چهره به چهره و يا استفاده از سيستمهاي اطلاعرساني و دريافت نظرها، انتقادها و پيشنهادها كه روابطعمومي مي تواند از ان استفاده كند.
شناخت مخاطب و توليد پيام بر اساس نيازها ميتواند يكي از اصليترين وظايف روابطعموميها بشمار برود.
در بخش گفتگو، رئيس انجمن روابط عمومي آمريكا به بررسي شفافيت در پيامرساني و ارائه حقايق در هنگامه كرونا پرداخت.
گارلند استنسل در اين گفتگو گفت: "اصليترين مسئوليت ما در حوزه ارتباطات، اطمينان از خلق و تحويل پيامهاي بهموقع، سنجيده و مهمتر از همه، صحيح است. بايد افراد را به منابع معتبر ارجاع دهيم تا بتوانند اطلاعات موردنياز خود در سطح كشور و منطقه را در زمان نياز خود دريافت كنند.
شفافيت در پيامرساني و ارائه حقايق از منابع قابل اعتماد، بيشترين اهميت را دارند. وزارتخانهها و آژانسهاي دولتي كه وظيفه ايمن نگه داشتن مردم را بر عهده دارند، بايد از همين اصول بهره بگيرند. هرقدر اطلاعات حقيقي بيشتري ارائه شوند، تصميمات متوازنتري اتخاذ خواهند شد و شهروندان آگاهتر و آمادهتري را خواهيم داشت."
مدير سياستها و استراتژيهاي مربوط به ارتباطات و اطلاعات در يونسكو ضمن بيان اين مطلب كه "اخبار جعلي،جانهاي بسياري را در دوره همهگيري كرونا در خطر قرار داده است"، گفت: "اطلاعات غيرقابل اعتماد و جعلي در سراسر جهان به حدي فراگير شده است كه برخي از تحليلگران اكنون به وقوع سونامي جديدي از اخبار نادرست اشاره ميكنند كه با همه گيري كوويد 19 به وجود آمده و به يك «همهگيري اطلاعات عمداً نادرست» يا disinfodemic تبديل شده است.
اين واژه براي نخستين بار توسط سازمان جهاني بهداشت به كار گرفته شده است كه حاصل تركيب دو واژه disinformation و pandemic است. disinformation به معني اطلاعات نادرستي است كه در توليد و انتشار آن تعمد وجود داشته و از اين نظر با misinformation (كه اطلاعات نادرست غيرعمدي است) تفاوتي اندك اما مهم دارد. pandemic نيز واژهاي شناخته شده به معني همهگيري است."
جوليا فيتزجرالد، مدير ارشد بازاريابي انجمن ريه آمريكا در اين گفتگو، برخي از تاكتيك ها و استراتژي هايي را كه براي جذب مخاطبان مهم در اين بحران بكار بسته است، به اشتراك گذاشت. وي مي گويد: "به عنوان انجمن ريه آمريكا، ما به اطلاعاتي در مورد سلامت ريه ها پاسخ مي دهيم و شيوع بيماري را به حداقل مي رسانيم. ما به طور خاص با ارائه اطلاعات ويژه، بيماران مبتلا به بيماري هاي ريوي، چه آسم، سرطان ريه يا هر بيماري ريه ديگري را مورد هدف قرار مي دهيم، زيرا آنها به طور ويژه در معرض خطر هستند. ما همچنين در اين مواقع، دوري و انزواي اجتماعي را تشويق و راهنمايي مي كنيم. كاركنان ما با بيماران در تماس مي باشند و انجمن هاي پشتيباني آنلاين ما بسيار فعال هستند."
"جفري كي. اسپرينگستون"در مقاله "برنامه بهداشت همگاني" بر اين نكته تاكيد مي كند: "برنامه پيكار بهداشت همگاني تلاشي براي اقناع گروه مشخصي از مردم به سمت رفتاري است كه ميزان سلامتي را افزايش دهد يا از رفتارهاي غيرسالم پرهيز نمايد.
عوامل ارتباطي برنامه سلامت عمومي، بازتاب چهار عامل مهم هستند:
(1) در اين برنامه ها، تلاش ها استراتژيك و سازمان يافته هستند.
(2) براي رسيدن به نتايج خاصي طراحي شده اند.
(3) مخاطبان هدف اين برنامه ها معمولاً تعداد افراد زيادي هستند.
(4) معمولاً تاريخ شروع و خاتمه مشخصي دارند.
برنامه هاي بهداشت همگاني معمولاً در هفت مرحله اجرا مي شوند: تشخيص مساله، تعيين هدف, تعيين مخاطب، ايجاد استراتژيها و تاكتيك هاي انتقال پيام، انتخاب كانال درست ارتباطي، اجراي برنامه، ارزيابي روند و نتيجه برنامه."
"داستان كرونا و مديريت بحران" از جمله مقالاتي است كه در اين نشريه منتشر شده است: وقتي شرايط بحراني پديد مي آيد، اخبار دروغ و شايعات نيز به شدت افزايش مي يابد. يكي از وظايف اصلي برندها در چنين شرايطي تلاش براي كاهش اخبار دروغ است. انتظار اخبار و اطلاعات از منابع رسمي بهترين راهكار براي مقابله با بحرانهاي متعدد خواهد بود. به اين ترتيب ما فرصت كافي براي تاثيرگذاري بر روي مخاطب هدف با ارائه اطلاعات درست را خواهيم داشت.
اشتباه بسياري از برندها در شرايط بحراني تلاش براي انتشار هر نوع خبري در ارتباط با شرايط ناپايدار جاري است. اين امر گاهي اوقات موجب بازنشر خبرهاي جعلي نيز مي شود. به اين ترتيب تلاش برندها براي تاثيرگذاري مثبت بر روي شرايط به بدترين شكل ممكن شكست مي خورد. نكته مهم در اين ميان دشواري پاك كردن خاطرات بد مخاطب نسبت به يك برند، بويژه در شرايط بحراني، است.
بي ترديد همه ما در طول ماه هاي گذشته با نقل قول هاي عجيب و غريب در مورد ويروس كرونا مواجه شده ايم. اين امر مشكلات بسيار زيادي براي برندها ايجاد كرده است. به اين ترتيب آنها اتهام انتشار اخبار جعلي را دريافت كرده اند. اگر ما در تلاش براي بهبود وضعيت برندمان و نقشآفريني در شرايط بحراني هستيم، بايد نسبت به انتظار اخبار درست اطمينان حاصل كنيم. بهترين راهكار در اين مورد بازنشر دقيق اخبار از منابع معتبر است. به عنوان مثال، استفاده از سايت رسمي يونيسف يا سازمان جهاني بهداشت گزينه مناسبي محسوب مي شود. هرچه فاصله ميان بازنشر ما با منبع اصلي بيشتر باشد، امكان افزايش نكات جعلي يا شايعه ها در خبر اصلي بيشتر مي شود."
مقاله بعدي در خصوص "دوركاري" است. "با توجه به اينكه كروناويروس باعث ترس و اضطراب شده است، شركت هاي بزرگي مانند گوگل، اپل و مايكروسافت به دليل نگراني در مورد شيوع ويروس، سياست هايي را براي ترغيب كارمندان به كار از خانه وضع كردند. با افزايش تعداد موارد كروناويروس، عاقلانه است كه مشاغل در همه ابعاد، ايجاد يك سياست اضطراري كار از خانه را در نظر بگيرند تا اطمينان حاصل كنند كه كارمندان هنوز هم مي توانند كار خود را انجام دهند.
بدون ترديد با شيوع ويروس كرونا اهميت پيگيري امور كسب و كار از خانه بيشتر شده است. بسياري از برندها در اين زمينه تسهيلات فراواني براي كارمندان در نظر گرفته اند، با اين حال هنوز هم نگراني اصلي نسبت به كاهش كيفيت كاري وجود دارد.
مزيت اصلي حضور در دفتر كار براي انجام پروژه هاي مختلف امكان تمركز بيشتر بر روي امور كسب و كار است. اين شرايط در محيط خانه به طور يكسان وجود ندارد. همچنين برخي از دشواري هاي مربوط به فضاي كار از خانه است. برگزاري ملاقات هاي مهم در اين شرايط امري پيچيده محسوب مي شود. همه ما ملاقاتهاي حضوري با ديگران را نسبت به هر نوع الگوي جايگزيني برتري مي دهيم. اين امر در شرايط عادي بسيار جذاب محسوب مي شود. نكته مهم در اين ميان ضرورت پيگيري امور جاري كسب و كار در شرايط حاد كنوني است بنابراين شايد ما گزينه ديگري به جز كار از خانه نداشته باشيم."
"الگوي پاسخدهي سازمان ها به شيوع ويروس كرونا" عنوان مقاله اي ديگر است كه توسط موسسه مككينزي تهيه شده است.
"الگوي پاسخدهي سازمان ها به شيوع ويروس كرونا و چالش هاي آتي آن براي بسياري از مديران شيوع ويروس كرونا بحراني است كه با ديگر تجربيات آنها در سال هاي اخير تفاوتي جدي دارد. پنج فعاليت در حوزه رهبري وجود دارد كه مي تواند به شما كمك كند پاسخي اثربخش براي رهبري در دوره شيوع كرونا داشته باشيد.
حجم گسترده شيوع و غيرقابل پيش بيني بودن آن پاسخگويي به اين مسئله را براي مديران سخت كرده است. در حقيقت شيوع كرونا يك نمونه كامل از يك بحران گسترده است: بحراني كه در آن رويدادها يا توالي آنها در مقياس هاي بزرگي رخ مي دهد، سرعت خيره كننده اي دارد و اين امر منجر به درجه بالايي از عدم قطعيتي مي شود كه بي نظمي ها را شدت مي بخشد، احساس فقدان كنترل را به وجود مي آورد و در افراد اختلال عاطفي ايجاد مي كند.
درك كردن اين نكته كه شركت با يك بحران روبرو شده است اولين كاري است كه مدير بايد انجام دهد. برداشتن اين گام بسيار سخت است، مخصوصاً زماني كه اين بحران در حال شكل گيري است و هنوز نقاب را از چهره خود بر نداشته است و مديران احساس مي كنند كه در شرايطي عادي قرار دارند. از جمله نمونه هاي چنين بحران هايي مي توان به شيوع سارس در سال هاي ۳ - ۲۰۰۲ و كرونا در سال گذشته اشاره كرد. در مواجهه با چنين بحراني كه به آرامي درحال شكل گرفتن است مديران بايد بتوانند بر سوگيري احساس عادي بودن شرايط غلبه كنند زيرا اين امر باعث مي شود كه آنها تخمين درستي از احتمال وقوع بحران و پيامدهاي آن نداشته باشند.
هنگامي كه مديران متوجه وجود چنين بحراني مي شوند مي توانند الگوي پاسخدهي خود را تعيين كنند. با اين حال آنها نمي توانند اين پاسخ ها را همانند موقعيت هاي اورژانسي روزمره اي اجرا كنند كه براي آنها برنامه هاي مفصلي از قبل آماده شده است. در يك بحران كه قواعد حاكم بر آن ناآشنا بودن و عدم قطعيت مي باشند، پاسخ هاي اثربخش دربرگيرنده مجموعه گسترده اي از اقدامات هستند: در چنين موقعيت هايي صرفاً به حركت هاي موقت اكتفا نمي شود. به عنوان مثال پياده سازي سياست هاي كار از راه دور بلكه ممكن است تغييراتي جدي تر در فعاليت هاي كسب وكار را نيز به دنبال داشته باشد. مثلاً پذيرش ابزارهاي جديد براي كمك به همكاري بيشتر و حتي اين امر مي تواند پس از دوران بحران نيز استمرار پيدا كند.
چيزي كه مديران در زمان بحران به آن احتياج دارند يك برنامه اقدام از پيش تعريف شده نيست، بلكه رفتارها و طرزتفكرهايي است كه عاري از وابستگي عاطفي آنها به چيزهايي باشد كه در گذشته اتفاق افتاده است و به آنها كمك كند كه نگاهي آينده نگر داشته باشند.
اين گزارش به بررسي پنج مورد از اين رفتارها و طرزفكرهايي كه بايد براي موفقيت در اين شرايط نزد مديران به وجود آيد مي پردازد تا به رهبران كمك كند دوره شيوع كرونا و بحران هاي پس از آن را به خوبي پشت سر بگذارنند."
مقله بعدي به بررسي "اخبار جعلي در عصر كرونا" پرداخته است. "اخبار جعلي (كه تحت عنوان اخبار مزخرف، شبهاخبار يا اخبار دروغ نيز شناخته ميشوند) نوعي از اخبار هستند كه شامل اطلاعات نادرست يا دروغهاي رسانههاي خبري سنتي (رسانههاي جمعي و كاغذي) يا رسانههاي اجتماعي آنلاين ميشوند. اخبار ديجيتال موجب شيوع و گسترش بيشتر اخبار جعلي يا خبرنگاري زرد شدهاند. اين اطلاعات نادرست غالباً از طريق رسانههاي اجتماعي پخش ميشوند، اما گاهي اوقات به رسانههاي جريان اصلي نيز راه مييابند.
شيوع بيماري كوويد 19 همراه با اطلاعات بسيار زياد درست، دقيق، نادقيق و حتي غلط همراه بوده است. "كارن هاو و تانيا باسو" مي گويد "بيماريهاي همهگير قبلي مانند زيكا، سارس و مِرس هم با اينكه با وحشت و اضطراب عمومي همراه بودند ولي حجم بسيار بالا و سرعت انتقال اين مجموعه در هم از اطلاعات اينبار به حدي بوده كه سازمان سلامت جهاني آن رو «همهمه اطلاعاتي» نامگذاري كرده و اين سازمان را بر آن داشته كه اقدام به همكاريهاي موثري با پلتفرم هاي شبكههاي اجتماعي مثل فيسبوك، توييتر، تيكتاك و گوگل نمايد تا اطلاعات صحيح را در اختيار جوامع هدف قرار بدهد."
فصلنامه كارگزار روابط عمومي «به صاحب امتيازي و مديرمسوولي مهدي باقريان و با سردبيري زهرا بابازاده گان» منتشر مي شود.