شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| صنعت بيمه را مي توان صنعتي براي تضمين فعاليت هاي اقتصادي و زندگي دانست. درنتيجه با چنين رويكردي نقش بيمه ها در تحقق جهش توليد، نقشي پررنگ خواهد بود و شايد بيش از گذشته مورد توجه مردم قرار مي گيرد. اما حال اين سوال مطرح است كه درشرايط كنوني روابطعموميهاي اين صنعت به عنوان پل ارتباطي ميان مردم و بيمه چطور مي توانند به تحقق اين شعار كمك كنند.
همزمان با فرارسيدن 27 ارديبهشت ماه روز جهاني ارتباطات و روابط عمومي با مصطفي زندي مدير روابط عمومي بيمه مركزي ايران به گفت و گو نشسته ايم كه مشروح آن را در زير مي خوانيد:
آقاي زندي لطفا درباره نقش روابط عمومي ها درتحقق شعار سال،«جهش توليد»، توضيح دهيد.
به طور كلي هر ساله شعاري از سوي مقام معظم رهبري به عنوان شعار سال انتخاب مي شود كه اين شعار راهكار يا استراتژي است كه براي كل كشور و فعاليت هاي موجود خط مشي تعيين مي كند. حال با بررسي خواهيم ديد در چند سال گذشته با توجه به اينكه يكي از مسائل مهم كشور ما بحث هاي اقتصادي است، شعارهاي اين سال ها بيشتر حول محور مسائل اقتصادي بوده است. بدون شك زماني كه شعار سال در حوزه اقتصادي باشد، نهادها و دستگاه ها اقتصادي كشور نيز بيشتر مورد خطاب قرار مي گيرند و بايد فعاليت هاي خود را با شعار سال منطبق كنند.
سال گذشته بحث رونق توليد و امسال نيز با شعار سال جهش توليد مواجه هستيم، درنتيجه يكي از بخش هايي كه بايد برنامه هاي خود را تغيير داده و محتواي مناسبي براي مخاطبان خود تهيه كند، صنعت بيمه است، زيرا براي توليد يكي اصلي ترين موارد بحث امنيت توليد است. درنتيجه اين موضوع به صنعت بيمه باز مي گردد و اين صنعت بايد درراستاي جهش توليد دغدغه هاي توليد كننندگان را از طريق محصولات بيمه اي برطرف كند. به نظر بنده صنعت بيمه بايد بتواند محصولات مورد نياز و جديدي را در اين زمينه ارائه دهد.
اما اينكه نقش روابط عمومي ها در تحقق شعار سال چيست، بايد گفت،در راستاي شعار سال استراتژي هايي تعيين مي شود كه روابط عمومي ها مي توانند در اين باره نقش مهمي ايفا كنند.
درواقع بايد برنامه ريزي براي جهشي كه مي تواند براي صنعت بيمه رخ دهد يا جهش توليدي كه مي تواند از طريق اين صنعت مورد حمايت قرار بگيرد، انجام شود. روابط عمومي بايد در اين باره محصولات را به خوبي معرفي كنند.
نقش روابط عمومي هاي صنعت بيمه در توسعه فرهنگ بيمه در جامعه چيست؟
يكي از مهمترين و اصلي ترين وظايف روابط عمومي ها در هر حوزه اي بالا بردن آگاهي و دانش نسبت به وظايف، ماموريت ها و حتي عملكرد سازمان است، كه اين افزايش آگاهي در سازمان منجر به سواد اختصاصي در آن سازمان مي شود. حال اگر بخواهيم اشاره اي به بيمه مركزي يا صنعت بيمه داشته باشيم، بايد آگاهي مردم نسبت به بيمه را افزايش داد تا سواد بيمه اي كسب كنند. سواد بيمه اي بدان معنا كه با مفهوم بيمه به طور مشخص آشنا شوند.
ما روابط عمومي ها چند موضوع مهم در اين بخش در دستور كار داريم، به عنوان مثال بيمه با معقوله هاي ديگر تفاوت دارد و شايد كار روابط عمومي ها در اين صنعت سخت تر باشد زيرا بيمه يك مفهوم خاص است و بايد سعي كنيم پيچيدگي علم بيمه را به ساده ترين روش و با استفاده از ساده ترين مفاهيم براي مردم تشريح كنيم زيرا بيمه از جنبه هاي مختلف برخوردار است. اما انتظاري كه جامعه دارد آن است كه بتوانند به شكل آسان تر اين مفاهيم را درك كنند و اين موضوع جزو وظايف روابط عمومي ها قرار مي گيرد تا اين ارتباط ميان مردم و صنعت بيمه ايجاد شود.
اگر مردم اين مفاهيم را به راحتي متوجه نشوند به سراغ بيمه نمي آيند. درنتيجه ما بايد علاوه بر ساده سازي مفاهيم بيمه براي جامعه، بايد محصولات بيمه را به صورت ساده و شفاف براي مردم تشريح كنيم. به عنوان مثال بيمه منازل به نام بيمه آتش سوزي معروف است، اگر نتوانيم پوشش هايي كه اين بيمه دارد را تبيين كنيم استقبال از آن كم خواهد شد، زيرا عنوان آن آتش سوزي است و در نگاه اول جامعه فكر مي كند مخصوص آتش سوزي است درحالي كه اين بيمه پوشش هاي تفاوتي از جمله آتش سوزي، زلزله، سيل، طوفان و پوشش سرقت وسايل خانه را در بر مي گيرد. اگر روابط عمومي نتواند اين موارد را معرفي كند استقبال از آن كاهش پيدا مي كند.
آموزش هاي بيمه اي بايد به چه صورت در جامعه انجام شود؟
در كنار ساده سازي بايد از تمامي ابزارها براي آموزش استفاده كنيم. آموزش در صنعت بيمه را بايد از دو منظر عمومي و اختصاصي بررسي كرد. در مورد آموزش هاي عمومي همانطور كه اشاره شد بايد مفاهيم تشريح شود. اما در بخش آموزش هاي اختصاصي بايد از لايه هاي پايين تر آغاز كرد تا بيمه به صورت يك تفكر در اذهان جامعه شكل بگيرد. در اين ميان مي توان به كتاب هاي درسي در مدارس اشاره كرد. در اين حوزه بيش از 100 كتاب آموزشي با مطالب بيمه اي داريم كه دانش آموزان بتوانند از دوران ابتدايي و دبيرستان با مفاهيم آشنا شده و به يك نگرش تبديل شود. اينكه مي گوييم نگرش به اين معنا است كه اگر بخواهيم به معقوله بيمه به صورت مفهوم تبليغي نگاه كنيم شايد چندان موفق نباشيم زيرا اگر بخواهيم يك محصول بيمه را تبليغ كنيم آن تبليغ در يك مقطع زماني بازده دارد.
يعني فروش در آن برهه زماني افزايش پيدا مي كند اما هدف در فرهنگ سازي آن است كه افراد را به شرايطي از نظر فكري برسانيم كه نياز نباشد تك تك رشته هاي بيمه اي را تبليغ كنيم. يعني اگر فرد به اين حد از آگاهي رسيده باشد كه بيمه را يك ضرورت براي خود بداند آن زمان براي هر فعاليتي كه آن فرد بخواهد انجام دهد ناخودآگاه به سوي بيمه مرتبط آن مي رود. تصور كنيد فردي به لحاظ نگرشي بيمه را يك ضرورت بداند، در اين صورت براي هر كاري به سراغ بيمه مي رود، در آنجا شركت هاي بيمه اي مي توانند نوع پوشش ها را معرفي كنند و ديگر نيازي نيست كه از فوايد بيمه بگويند زيرا فرد به نگرش خوب بودن دست يافته است. درواقع در بحث آموزش بايد به چنين مرحله اي دست پيدا كنيم به همين دليل بحث آموزش را از لايه هاي پايين يعني از دانش آموزان شروع كرديم زيرا آنها مديران آينده كشور هستند.
چطور مي توان در اين آموزش از ابزارهاي جديد استفاده كرد؟
همانطور كه در پاسخ سوال قبلي اشاره شد ما از ابزارهايي كه در اختيار داشتيم استفاده كرده ايم. حتي در اين ميان آموزش خبرنگاران را در برنامه داشتيم تا اطلاع رساني درستي از سوي آنها صورت بگيرد. اما در حال حاضر با پيشرفت هاي صورت گرفته در تكنولوژي و تغيير شيوه هاي ارتباطي با مردم ما روابط عمومي ها بايد چه كنيم؟ بدون شك در پاسخ به اين سوال بايد گفت ما نيز بايد تغيير كنيم. امروز روابط عمومي ها بايد از تكنولوژي ها استفاده كنند. در حال حاضر روش هايي كه مورد استفاده قرار مي گيرد با روش هاي 5 سال گذشته تفاوت معنا داري پيدا كرده است و حتي مي توان گفت با 15 سال گذشته قابل مقايسه نيست. بنده معتقد هستم و درخواست كرده ام ساختار روابط عمومي تغيير كند. روابط عمومي كه در 5 سال گذشته يك ساختار خاص داشته است امروز نمي تواند با آن ساختار حركت درستي انجام دهد.
بايد ساختار دروني روابط عمومي تغيير كرده و شايد در اين تغيير برخي واحدهاي دروني از بين بروند. به عنوان مثال سال ها پيش ما بريده جرايد داشتيم كه به صورت بولتن به مقام مافوق ارائه مي شد اما سال هاست اين روش منسوخ شده است. پس از آن بولتن به صورت الكترونيكي ارسال مي شد اما امروز خبرها به صورت آنلاين منتشر مي شود. اين موارد تغيير شيوه ها است كه بايد انجام شود. حال با تغيير ساختار شرايط كار براي نيروهاي روابط عمومي به چه صورت مي شود؟ بدون شك ما امروز به واسطه شيوع كرونا بيشتر متوجه اين موضوع شده ايم كه روابط عمومي ها چاره اي جز تغيير نداريم. ما مجبور هستيم به سوي روابط عمومي هوشمند حركت كنيم. شايد روابط عمومي هوشمند خوشايند برخي افراد فعال در اين حوزه نباشد زيرا بايد برخي واحدها حذف شود اما چاره اي جز اين كار نيست. به طور كلي ابزارهاي روابط عمومي بايد به شدت تغيير كرده و كاركرد خود را متفاوت كند. اگر اين تغييرات اعمال نشود نمي توان به اهداف پيش بيني شده دست پيدا كرد كه اين موضوع براي روابط عمومي سم است.
باتوجه به موارد گفته شده، روابط عمومي اخلاق مدار بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟
ما در كشوري هستيم كه قانون اساسي ما برگرفته از تعاليم ديني است به همين جهت توصيه هايي كه به همه اقشار مي شود رعايت مباني اخلاقي است تا در درجه اول خودمان به سمت كمال پيش برويم. اما اگر اين موضوع را در حوزه روابط عمومي بررسي كنيم بايد گفت، در درجه اول بايد مسئوليت خود را در مقابل سازمان و مخاطبان بهتر بشناسيم. آيا مي توانيم هر موضوعي را به بهترين شكل براي مخاطب جلوه دهيم، به نظر بنده اين موضوع اخلاق مدار نيست.
به نظر بنده بايد علاوه بر حفظ منافع سازمان، شرايط مخاطبان را نيز در نظر گرفت. يعني اگر اشكالي در سيستم سازماني وجود دارد بهتر آن است كه درصدد اصلاح آن اشكال باشند تا آنكه تمركز را بر توجيه بگذارند. توجيه كردن به دور از اخلاق است. يكي از شيوه هايي كه ما در سيستم خود داريم آن است كه اگر انتقادي مطرح شود، ابتدا صحت ماجرا را بررسي مي كنيم، اگر درست بود آن را به مسئول مربوطه منتقل مي كنيم تا برطرف شود، اما اگر درست نباشد با فرد يا رسانه اي كه اين انتقاد را مطرح كرده است مذاكره مي كنيم. اما به طور كلي بايد ما روابط عمومي ها سعي كنيم علي رغم دفاع از سازمان خود از اخلاق دورنشويم.