شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : فراز و فرود «خبرنگاري» در افغانستان
چهارشنبه، 28 اسفند 1398 - 03:03 کد خبر:42078
به طور كل حتي رسانه هايي كه تلاش كردند تا هويت مستقل خود را براي هميشه حفظ كنند، در هياهوي رسانه هاي وابسته گم شدند. امروز پس از نزديك به بيست سال رسانه‌ها با اين كه نقش اساسي در افكار عامه داشتند، مي‌روند كه جاي خود را به شبكه هاي اجتماعي بدهند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| دولت افغانستان بر اساس پيشنهاد نهادهاي حمايت از خبرنگاران در افغانستان، روز ۲۷ اسفند را به نام «روز ملي خبرنگاران» نام‌گذاري كرده است. اين روز از سال ۱۳۹۷ وارد تقويم رسمي افغانستان شده و هر ساله اين روز گرامي داشته مي‌شود.

هرچند اين روز هيچ گونه وجه تسميه مشخصي با كار خبرنگاري ندارد اما با توجه به اين كه به طور معمول رسانه ها در اخر سال شمسي كاركرد يك ساله خود را ارزيابي مي كنند، نزديك ساختن اين روز با آخر سال تنها دليل پيشنهاد آن به دولت افغانستان بود. به طور معمول در اين روز نهادهاي حامي خبرنگاران، بهترين‌هاي سال در اين عرصه را نيز مورد تشويق قرار داده و دولت نيز هر از گاهي مدالها و تقدير نامه‌هاي را به خبرنگاران برتر اهدا مي كند.


روزنامه‌نگاري در افغانستان تاريخچه بيش از صد سال دارد. نخستين نشريه در افغانستان در سال ۱۸۵۷ ميلادي در زمان اميرشيرعلي خان به چاپ رسيد كه مطالب آن، كه به صورت دست نويس نشر مي شد، بيشتر حول و محور دربار مي‌چرخيد. پس از آن نشريه‌هاي ديگري چون «سراج الاخبار» و «ارشاد النسوان» در زمان «اميرامان الله» به وجود آمد. همچنان در زمان «امان الله خان» نخستين فرستنده راديو نيز در كابل شروع به فعاليت كرد. اما اوج فعاليت رسانه‌ها در افغانستان در دهه چهل شمسي بود. دوراني كه از آن به عنوان دهه دموكراسي ياد مي‌شود بود. در اين زمان كه فضاي سياسي تا حدي بازتر شد. احزاب سياسي تشكيل شدند و به تبع آن نشريه ها كه بيشتر وابسته به اين احزاب بودند سر برآوردند.

اين نشريه‌ها كه در خدمت ديدگاه‌هاي سياسي احزاب بودند، بسيار تند و تيز و جانب‌دارانه با مسايل روز برخورد مي كردند. به همين دليل تعداد زيادي از روزنامه نگاران در اين دوره به زندانها افتادند. با كودتاي ۲۶ تير ۱۳۵۲ هم زمان با به قدرت رسيدن سردار محمد داود خان، رسانه‌هاي مستقل نيز از فعاليت باز ماندند. هرچند داود خان اعلان جمهوريت كرد و پارلمان را نيز ايجاد كرد اما جلو نشر رسانه‌ها مستقل را گرفت.

داود خان در سال ۱۳۵۷ تلويزيون را نيز در افغانستان فعال ساخت. اما خودش هيچ‌گاه نتوانست آن را ببيند. در مرداد سال ۱۳۵۷ و سه ماه پس از سقوط جمهوري‌اش و كشته شدن خود و اعضاي خانوادهاش تلويزيون افغانستان فعاليت رسمي خود را آغاز كرد. كودتاي ماركسيستي سال ۱۳۵۷ افغانستان را وارد يك فاز جديد ساخت. سيستم تك حزبي بر حيات سياسي افغانستان مسلط شد و رسانه‌هاي دولتي همه در خدمت آرمانهاي حزبي قرار گرفتند. با سقوط حكومت دكتر «نجيب الله» و سلطه مجاهدين، افغانستان وارد دوره هرج و مرج و جنگ‌هاي تنظيمي شديدي شد. در اين دوره به جز همان رسانه‌هاي دولتي كه گاه گداري نشر مي شد چيزي ديگري كه قابل يادآوري باشد به نشر نمي رسيد.

 

البته نشريه‌هاي جهادي كه در زمان جنگهاي مجاهدين با دولت در پشاور پاكستان به نشر مي‌رسيد، هنوز هم وجود داشت. با هجوم طالبان بر افغانستان رسانه‌ها در ورطه سقوط قرار گرفتند. به جز راديوي دولتي افغانستان كه به نام راديو شريعت فعاليت مي كرد. رسانه ديگري در افغانستان وجود نداشت. محدود رسانه‌هاي چاپي در گوشه و كنار افغانستان كه مربوط به وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بود به نشر مي‌رسيد.

با سقوط طالبان و ايجاد يك نظام دموكراتيك در افغانستان زمان شكل گيري رسانه هاي مستقل به وجود آمد. بر خلاف تصور عموم نخستين تلويزيون مستقل نه در شهر كابل، بلكه در شهرستان دور افتاده «غوريان» در استان «هران» و در نزديكي مرز با ايران آغاز به فعاليت كرد. اين تلويزيون نه مجري داشت، نه خبر و نه هيچ برنامه توليدي. بلكه برنامه‌هايش را از ماهواره‌ها ثبت مي كرد و دوباره از طريق تلويزيون محلي، كه وسايلش از ايران آورده بودند، به نشر سپرده مي شد.

اما در اين دوره افغانستان بستر مناسبي براي ايجاد رسانه‌ها مستقل را به وجود آورد. رسانه‌ها تصويري، صوتي و چاپي يكي پس از ديگري قارچ وار در فضاي سياسي – اجتماعي افغانستان شكل گرفتند. جامعه جهاني كه بخشي از كمك‌هايش براي نهادينه شدن دموكراسي در افغانستان اختصاص يافته بود، سخاوتمندانه براي ايجاد رسانه‌ها هزينه مي كرد. از آن سو احزاب و شخصيت هاي سياسي نيز كه خود را در اين هيجان رسانه‌اي عقب مانده مي‌ديدند، دست به ايجاد رسانه‌هاي حزبي و تنظيمي كردند.

 

البته بخش عمده اي از اين رسانه‌ها به خصوص رسانه‌هاي چاپي به دليل كم شدن حمايتهاي مالي و نبود بازار دوباره از فعاليت باز ماندند. بخشي از اين رسانه‌ها توانستند كه در افغانستان و حتي منطقه براي خود نام و نشاني به دست بياورند. تعدادي از رسانه‌ها و خبرنگاران هم توانستند جوايز بين المللي را از ان خود بسازند.

 

با اين حال جنگ و تنش هاي سياسي در افغانستان نگذاشت تا حوزه رسانه‌اي در افغانستان، نقش خود را به عنوان ركن اساسي دموكراسي در حيات سياسي مردم بازي كند. چالشهاي قومي، زباني، نژادي و مذهبي رسانه‌ها در افغانستان را به حوزه هاي مخالف هم ديگر تقسيم كرد. تعدادي از رسانه‌ها با حمايت كشورهاي منطقه در پي تامين منافع اين كشورها برآمدند.

به طور كل حتي رسانه هايي كه تلاش كردند تا هويت مستقل خود را براي هميشه حفظ كنند، در هياهوي رسانه هاي وابسته گم شدند. امروز پس از نزديك به بيست سال رسانه‌ها با اين كه نقش اساسي در افكار عامه داشتند، مي‌روند كه جاي خود را به شبكه هاي اجتماعي بدهند.

 

به همين دليل بخشي از رسانه‌هاي چاپي حالا بيشتر روي نشر آنلاين متركز شده‌اند. دولت هم كه درگير دهه چالش ديگر است، نتوانسته آنگونه كه بايسته است رسانه ها را حمايت كند. همين حالا بخش عمده اي از رسانه هاي مستقل در افغانستان در معرض تعطيل شدن قرار دارند زيرا ديگر اثري از حمايت بي‌دريغ جامعه جهاني باقي نمانده است.
 

منبع: www.independentpersian.com