شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : گزارش| بحرانِ ارتباطات در جهان كرونايي/ عملكرد متناقض رسانه‌ها موجب بي‌اعتمادي مردم
سه شنبه، 21 اردیبهشت 1400 - 10:31 کد خبر:42072
در ايران رويكرد رسانه‌هاي داخلي در مواجهه با ويروس كرونا بسيار متناقض بود كه همين مسئله يكي از عوامل تشديد بحران و بي‌اعتمادي مخاطبان به اطلاعات آن رسانه است.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| شيوع ويروس جديد كرونا از چين به كشور‌ها و قاره‌هاي ديگر، جهان از جمله ايران را با چندين بحرانِ جدي رو به رو كرده است؛ به عنوان مثال حداقلِ ارتباطات ميان افراد و گروه‌ها ريسكِ ابتلا به بيماري را افزايش مي‌دهد به همين خاطر طي چند هفته‌ي اخير بسياري از مشاغل و تمام مدارس و دانشگاه‌ها به‌صورت فيزيكي تعطيل شده و به شكل مجازي و از راه دور فعاليت مي‌كنند و بسياري از خريد و فروش‌ها نيز از رونق افتاده و يا به شكل آنلاين صورت مي‌گيرند.

به‌صورت كلي بحران‌هايي كه انسان در سراسر تاريخ با آن‌ها رو به رو شده است را مي‌توان به دو دسته از لحاظ منشاء پيدايش بحران تقسيم كرد: «بحران‌هاي طبيعي» مانند سيل، زلزله، فجايع زيست‌محيطي و ... و «بحران‌هاي انساني-اجتماعي» مانند جنگ، برخورد‌هاي قومي، مذهبي، شورش‌ها و ناآرامي‌هاي سياسي، اجتماعي (خانيكي, ۱۳۸۷). لازم به ذكر است بسياري از بحران‌ها با منشا طبيعي ممكن است منجر به بحران‌هاي انساني و اجتماعي شوند (و يا برعكس)؛ به‌عنوان مثال سيل، زلزله و يا همين ويروس كرونا كه بحراني با منشاء طبيعي قلمداد مي‌شوند، به‌دليل عدم مديريت بحرانِ درست و به‌موقع منجر به فجايع انساني و اجتماعي مي‌گردند.

در هر يك از انواع بحران‌ها، بنا به «شدت تهديد»، «تداوم زماني» و «درجه‌ي آگاهي از آن بحران» رسانه‌ها با روش‌هاي گوناگون و با انتقال اطلاعات مختلف مي‌توانند نقش مثبت و يا در بعضي مواقع منفي در خصوص آن بحران ايفا كنند. در اينجاست كه توجه به بحث «ارتباطات بحران» حائز اهميت مي‎شود (خانيكي, ۱۳۸۷). «همه انواع فناوري‌هاى اطلاعاتى و ارتباطى و همچنين وسايل ارتباط جمعى از رسانه‌هاى الكترونيكى گرفته تا رسانه‌هاى تصويرى، صوتى و مكتوب، در مديريت بحران و آموزش همگانى نقشى بسيار حياتى دارند و مي‌توانند سهم بسزايى در كاهش خسارت‌هاى مالى و جانى داشته باشند» (تشكري, ۱۳۹۰, ص. ۲۹۸).

 

 اما در ايران رويكرد رسانه‌هاي داخلي در مواجهه با ويروس كرونا بسيار متناقض بود كه همين مسئله يكي از عوامل تشديد بحران و بي‌اعتمادي مخاطبان به اطلاعات آن رسانه است. در ابتداي شيوع اين ويروس رسانه‌هاي داخلي پيوسته سعي داشتند با انتشار اخبار و اطلاعاتي حاكي از كنترل شرايط، وضعيت را عادي جلوه دهند، اما پس از گذشت زماني اندك و افزايش تعداد مبتلايان و كشته‌شدگان و با بي‌توجهي و جدي‌نگرفتن عده‌اي از مردم، اين رويكرد رسانه‌ها نيز به‌شدت تغيير يافت و لزوم در خانه ماندن و خودداري از سفر‌هاي غيرضروري مورد تاكيد جدي قرار گرفت.

جايگاه همبستگي اجتماعي در بحران
اين قبيل حوادث و بلاياي طبيعي و بحران‌هاي غيرطبيعي همچون تعارض‌هاي ميان قوميت‌ها، دولت‌ها و تمدن‌ها از ابتداي پيدايش بشر همواره وجود داشته است و مسئله‌ي جديدي نيست، اما «راه]نجات از اين بلايا و حفظ سلامت ارتباطات و اجتناب از اين نوع تعارض‌ها، انتخاب رويكرد «همدردي اجتماعي انساني» است كه حاصل آن، تعامل فرهنگي در سطح فردي، گروهي و جهاني خواهد بود» (آزاد ارمكي, ۱۳۸۰). در ايران نيز با بالا رفتن تعداد مبتلايان و كشته‌شدگان كرونايي، مردم، خودشان در فضاي مجازي دست به كار شدند و يكديگر را از خروج غيرضروري از خانه و شهر محل زندگي، نهي كردند.

 

بنا بر نظر نيكلاس لومان جامعه شناس، همين ترس و «اضطراب است كه مي‌تواند كرانه‌هاي طيفي متكثر از آراء متضاد و متعارض را كنار هم بنشاند و مثلا از يك مرجع تقليد مسلمين تا يك رهبر كمونيستي تا يك روشنفكر ليبرال را به اشتراك رأي سوق دهد» (سرافراز, ۱۳۹۸). درواقع اين مسئله بر لزوم محقق شدن يك نوع همدردي و همبستگي اجتماعي تاكيد دارد كه افراد نه‌تن‌ها براي حفظ جان خود لازم است كه نكات بهداشتي را رعايت كرده و از منزل خارج نشوند، بلكه براي حفظ امنيت جان ساير اعضاي خانواده و دوستان و آشنايان نيز ضروري است كه از دست دادن، روبوسي كردن و به‌طور كلي نزديك شدن و ارتباط داشتن با آنان خودداري كنند.

 

علاوه بر اين، نوع ديگري از اين همبستگي اجتماعي را در خارج از مرز‌هاي ايران و در تعاملات بين‌فرهنگي مي‌توان ديد؛ به‌عنوان مثال در ابتداي ورود اين ويروس به ايران، نوعي همبستگي اجتماعي و ارتباطات ميان فرهنگي با كشور چين صورت گرفت به اين صورت كه برخي از مردم و مسئولان چيني با انتشار عكس‌ها و ويدئو‌هايي به زبان فارسي با مردم ايران ابراز همدردي كرده و سعي در اميدبخشي به بيماران مبتلا به كرونا داشتند. از آنجايي كه چين از گذشته همواره با بحران‌هاي مختلف ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي (همچون استعمار و يا درگيري با همسايگان خود از جمله روسيه و ژاپن) مواجه بوده است، به‌درستي سبك و اصول مديريت بحران را فراگرفته است.

 

درواقع مي‌توان گفت: اين كشور «با بيان «مفهوم نوين امنيت» در قالب سندي ملي بر پايه‌ي چهار اصل مهم يعني همكاري، اعتماد متقابل، منافع مشترك و برابري سعي دارد با همكاري با ديگران به مديريت بحران‌هاي بين‌المللي كه بر منافع چين اثر مي‌گذارد، مبادرت ورزد» (جعفري ولداني & رحمتيپور, ۱۳۹۲, ص. ۱۸۱).

بحرانِ ارتباطات فيزيكي
علاوه بر موارد ذكر شده، طي چند هفته‌ي اخير با تاكيدي كه رسانه‎ها، دكترها، پرستاران و حتي خودِ مردم بر قرنطينه‌ي خانگي داشتند، ما شاهد نوعي «بحرانِ ارتباطات» هستيم؛ به اين معنا كه افراد از ارتباطات فيزكي و مستقيم و ارتباطات بين فردي و گروهي و حتي ارتباطات بين‌فرهنگي (به‌واسطه‌ي عدم امكان سفر كردن و بسته شدن مرز‌هاي كشورها) ممنوع و محروم شده و بيش از گذشته به فضاي مجازي روي آورده‌اند.

در اينجاست كه «دوفضايي شدن جهان» بيش از پيش نمود مي‌يابد. پارادايم دوفضايي شدن از ظهور جهان مجازي به‌عنوان جهان دوم، در كنار جهان فيزيكي يا جهان اول حكايت دارد (عاملي & عسكري, ۱۳۹۸). بر اين اساس رقابتي جدي ميان اين دوفضا براي غلبه در زندگي انسان‌ها شكل گرفته است.

 

تا امروز بيشترين اختلال‌هايي كه ميان اين دو فضا اتفاق مي‌افتاد متعلق به فضاي مجازي و اينترنتي بود؛ مثلا هنگامي كه اينترنت براي مدتي قطع مي‌شد و يا صفحات و شبكه‌هايي در فضاي مجازي فيلتر مي‌شدند؛ اما با شيوع ويروس كرونا وضعيت برعكس شده؛ اختلال عظيم و چشم‌گيري كه در فضاي فيزيكي رخ داده، موجب قدرت يافتن و غلبه‌ي هرچه بيشترِ فضاي مجازي شده است. اما نبايد از اين مسئله‌ي مهم غافل شد كه محدود شدن به هر يك از اين دو فضا مشكل‌آفرين است.

 

در حال حاضر كه فضاي فيزيكي دچار بحران شده و افراد خود را بيشتر محدود به فضاي مجازي و اينترنتي كرده‌اند، ارتباطات ميان افراد، گروه‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف رنگ و بوي ديگري به خود گرفته‌است و رفته رفته خلاء ارتباطات حضوري نمايان‌تر شده و احساس نياز به تعاملات بي‌واسطه در جهان فيزيكي نيز بيشتر مي‌شود. اين مسئله حاكي از لزومِ جريان داشتن موازي اين دوفضا (و نه غلبه‌ي يكي بر ديگري) و عدمِ امكان محدود شدن به هر يك از اين دو جهان را يادآور مي‌شود؛ بنابراين «صورت‌بندي مسائل زندگي روزمر�'ه در فضاي دوجهاني شدن‌ها با نگاه يك جهاني و بدون لحاظ كردن واقعيت‌هاي نظام ارتباطات برخط صحيح نيست» (عاملي & عسكري, ۱۳۹۸, ص. ۱۱).


منابع:
عاملي، س. , & عسكري، س. (۱۳۹۸). دوفضايي شدن خريد: رسانه‌هاي اجتماعي و تغيير در تجربهي خريد. مطالعات فرهنگ- ارتباطات، شماره چهل و پنجم.
آزاد ارمكي، ت. (۱۳۸۰). همدلي و روابط بين فرهنگي. بازتاب انديشه، شماره ۲۴.
تشكري، م. (۱۳۹۰). ارتباطات در بحران. فصلنامهي مطالعات مديريت انتظامي، شماره دوم.
جعفري ولداني، ا. , & رحمتيپور، ل. (۱۳۹۲). فرهنگ استراتژيك و الگوي رفتاري چين در مديريت بحران‌هاي بين‌المللي. پژوهش‌هاي راهبردي سياست، شماره ۶.
خانيكي، ه. (۱۳۸۷). ارتباطات مخاطره، ارتباطات بحران: زمينهها، مفاهيم و نظريهها. فصلنامهي رسانه، شماره ۷۴.
سرافراز، ح. (۱۳۹۸, اسفند ۲۰). سايت شوراي عالي انقلاب فرهنگي. بازيابي در اسفند ۲۱, ۱۳۹۸، از https://b۲n.ir/۶۴۴۷۲۹


منبع: https://snn.ir