شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| در واقع مهم‌ترين نهاد در حوزه عمومي در كشور، رسانه ها هستند كه بعنوان قوه چهارم مسئوليت پرسش و پاسخ و پيگيري ابهامات افكار عمومي از عملكرد مديران و مسئولان را دارند و از طريق مصاحبه و پيگيري سوژه هاي خبري شرايط افزايش اعتماد مردم به عملكرد مديران كشور را فراهم مي كند.
در اين بين خط مقدم اين امر اصحاب رسانه يا همان خبرنگاران هستند كه موقعيت جامعه را منعكس مي‌كند و اصولاً جامعه‌اي كه در آن خبر و تحليل سالم مطرح شود هم زمامداران و سياستمداران درك درست و خوبي از جامعه خواهند داشت و هم مردم همراهي بيشتري با دولتمردان و سياست‌هاي نظام را صورت مي‌دهند.
اگر جامعه رسانه‌اي دچار خودسانسوري شود هم به مردم و هم به مسئولان ظلم خواهد شد چون نه مردم مي‌توانند حرفها و انتقادات را به مديران مطرح كنند و نه زمامداران و سياستمداران از عمق مشكلات جامعه آگاهي مي‌يابند.
جامعه‌اي موفق است كه بتواند بيشترين استفاده را از ظرفيت‌هايش در تبيين سياست‌هاي خود ببرد و در عين حال بايد توجه داشته باشد استفاده از رسانه در تبليغ سياست‌ها بايد مبتني بر واقعيت باشد وگرنه مردم دنبال رسانه‌هاي جايگزين مي‌روند.
متاسفانه جايگاه رسانه و خبرنگار هنوز به خوبي شناسايي نشده و توقع مديران و مسئولان از رسانه ها، ديدگاه تبليغي و خبرنگار هاي كارت هديه بگير سوق نموده و در اين ميان هم گاهي اوقات در رسانه اي حركتي به سمت رفع ابهامات از طريق ايجاد فضاي پرسش و پاسخ از مديران رخ مي دهد، مورد خطاب قرار گرفته و با فشارهاي بيروني مقدمات عدم انتشار اين شفاف سازي را كه اختلال اعتماد سازي افكار عمومي به عملكرد مديران و رسانه هاي داخلي است را مهيا مي نمايد.
اين مسئله را هم بايد مطرح كنيم كه خبرنگار عموماً از امنيت شغلي و امكانات رفاهي كمتري برخوردار هستند و نيازهاي روزمره خبرنگاران برآورده نشده است و ما بايد بپذيريم كه يكي از حرفه‌هاي پرنوسان در كشور حرفه خبرنگاري است و براي اينكه عرصه خبر و تحليل دچار نوسان نشود بايد به گونه‌اي عمل كنيم كه خبرنگار در معرض نوسان قرار نگيرد، از سوي ديگر هم خبرنگاران بايد توجه كنند كه همه ما معتقد به قانون اساسي هستيم و بايد به گونه‌اي عمل كنيم كه اصول قانون اساسي فداي هيجانات زودگذر عرصه تحليل و خبر نشود.
حال متوليان حوزه ارتباطات و روابط‌عمومي به چه ميزان مي توانند روند اين اعتماد سازي و مقدمات پاسخ نياز مردم از طريق مديريت رسانه و افكار عمومي با صداقت از فرآيند اطلاع رساني از اقدامات مديران سازماني را به معرض ديد عموم بگذارند قطعا جاي صحبت و تحليل بيشتري دارد.
به كارگيري روابط عمومي غير حرفه اي و از سوي ديگر عدم اعتماد مديران به استراتژي هاي بخش روابط عمومي حرفه اي و همچنين ورود ادبيات اشتباه رسانه هاي رپرتاژ بگير، كلاف افكار عمومي و عملكرد مديران موفق را پيچيده نموده كه نياز به بازنگري در اين امور احساس مي شود.