شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : اطلاع رساني پولي
پنجشنبه، 9 آبان 1398 - 08:23 کد خبر:40656
فروكردن نامزدهاي انتخاباني با ابزارهاي تبليغاتي و اخبار و مصاحبه هاي پولي (پروپاگاندا) در ذهن انتخاب كنندگان؛ انحراف از اصول «دمكراسي» است . اگر چنين تبليغاتي كه سال به سال هم تكامل مي يابد براي هر فرد معمولي قبلا «گمنام» هم صورت گيرد؛ راي خواهد آورد و انتخاب خواهد شد ولي نتيجه، آن نخواهد بود كه پدران دمكراسي انتظار آن را داشتند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| چهارشنبه شب، 29 اكتبر 2008 = هشتم آبان1387، يك ركورد تازه در تاريخ تبليغات انتخاباتي در جهان نهاده شد. در اين شب «باراك اوباما» نامزد وقت حزب دمكرات آمريكا در انتخابات رياست جمهوري نوامبر آن سال (كه برنده و رئيس جمهوري شد) 30 دقيقه از پرايم تايم (ساعت هشت شب) هفت شبكه از كانالهاي تلويزيوني آمريكا را به كمي بيش از 3 ميليون دلار خريده بود تا برايش اعلان تبليغاتي پخش شود.

 

به گزارش شارا،  در اين اعلان ها كه با پخش نطق او در يك اجتماع راي دهندگان در فلوريدا پايان يافت ضعف هاي رقيب او «جان مكين» و نامزد معاونت مكين (مك كين)، بانو «سارا پِيلن» نيز بازتاب داده شده بود ازجمله اينكه دختر شوهرنكرده بانو «پيلن» باردار است و خود او براي جلب توجه لباسهايي به ارزش 150 هزار دلارپوشيده است و ....


شبكه هاي تلويزيوني نام اين نوع اعلان را "Infomercial" = اطلاع رساني پولي گذارده اند كه بر اصطلاح ميدياكراسي (حكومت سازي رسانه ها) افزوده شده است.


اين خريد بي سابقه وقت از هفت شبكه تلويزيوني كه معمولا در ساعت خريداري شده جمعا 33 ميليون بيننده دارند باعث تفسير و انتقاد تحليلگران و روشنفكران شده بود كه همان شب و پنجشنبه (نهم آبان) نظر خود را ابراز كرده بودند. هزاران تن از مخاطبان معمولي نيز نظراتشان را تلفني و با ايميل به شبكه هاي مربوط اعلام كرده بودند كه در فواصل برنامه ها پخش مي شد.

 

ماحصل اين نظرات اين بود كه فروكردن نامزدهاي انتخاباني با ابزارهاي تبليغاتي و اخبار و مصاحبه هاي پولي (پروپاگاندا) در ذهن انتخاب كنندگان؛ انحراف از اصول «دمكراسي» است . اگر چنين تبليغاتي كه سال به سال هم تكامل مي يابد براي هر فرد معمولي قبلا «گمنام» هم صورت گيرد؛ راي خواهد آورد و انتخاب خواهد شد ولي نتيجه، آن نخواهد بود كه پدران دمكراسي انتظار آن را داشتند.


يك استاد علوم سياسي كه خود صاحب فرضيه است در اين زمينه گفته بود: اگر روند جاري ادامه يابد؛ در آينده، زنان زيبا ـ چنانچه نامزد انتخابات شوند ـ راي بيشتري خواهند آورد. گُل خوب را از بوي آن بايد تشخيص داد نه از تعريف و تبليغ گلفروش.

 

تبليغات انتخاباتي بايد برپايه ضوابط و موازيني محدود شود كه انديشمندان هر ملت اين موازين را براي جامعه خود تدوين كنند: نه پارلمانها كه اعضايشان ذينفع هستند. اين استاد افزوده بود كه بيشتر انتخاب كنندگان آمريكايي از شش ـ هفت نامزد انتخابات اين دوره رياست جمهوري آمريكا (انتخابات سال 2008)، تنها از نامزدي دو نفر اطلاع دارند (اوباما و مك كين) و نام نامزدهاي ديگر تنها در فهرست كميسيون انتخابات قرار دارد، درست مثل اينكه از ميان دو پسر يك سلطان، يكي را وليعهد (كراون پرينس) كنند.


برخي انتقاد كنندگان از كثرت كانالهاي تلويزيوني آمريكا ناليده بودند و گفته بودند اين همه كانال و تماما غيردولتي براي سودبردن راهي جز فروش وقت و گرفتن اعلان، حتي به صورت خبر و رپورتاژ و برنامه عادي ندارند كه مخاطب متوجه اعلان بودن آن نمي شود.

 

 كثرت كانالها عيب بزرگ ديگري هم دارد و آن رواج خبرسازي (اصطلاحا بزرگ جلوه دادن رويداد كوچك) است. بايد برنامه را پُركنند لذا هرچه را كه به دستشان برسد به نام خبر پخش مي كنند و به تكرار خبر مي پردازند و آسانترين خبر، پخش نطق هاي و عكسهاي نامزدهاي انتخاباتي است و هر نامزدي كه رفتار دوستانه تري با روزنامه نگار داشته باشد نانش توي روغن است. ولي اين روند اصالت دمكراسي و ژورناليسم را از ميان خواهد برد.

 

منبع: www.iranianshistoryonthisday.com