شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| به مدت بسيار طولاني، صنعت نشر جهان تحت سلطه گروه كوچكي از كشورها قرار داشت – همان كشورهايي كه بيشترين قدرت خريد را داشتند. آنها عمدتاً در غرب حضور داشتند، اما با ورود قدرتهاي جديد به اين عرصه، تغييرات زيادي در راه است.
همانطور كه جهانيسازي تاثير خود را بر بسياري از حوزه هاي ديگر گذاشته، ميتوان تاثيرات آن بر صنعت نشر را نيز مشاهده نمود. اما پيشبيني اين اثرات براي صنعتي كه از ديرباز در معرض مرزبندي هاي زبانشناسي و كشوري قرار گرفته، بسيار دشوار است و وقتي اين دشواري را در كنار رشد محتواي ديجيتال بگذاريم، يك دگرگوني اساسي را مشاهده خواهيم كرد.
تغييرات وارده بر صنعت نشر
تغييرات به شكلي بسيار سريع و اساسي رخ مي دهند. غالباً اين تحول قابل توجه از رسانه هاي چاپي به سمت قالبهاي ديجيتال است كه بيشترين توجهات را به سمت خود جلب مي كند، اما تغييرات صنعت نشر به فرم هاي مختلف و فراواني رخ مي دهند. اين تغييرات بسيار پيچيدهتر و نظاممندتر از تصورات ما هستند، بنابراين با تمركز صِرف بر روي تحولات ديجيتال، احتمالاً ساير عواملي كه به همان ميزان اهميت دارند را ناديده ميگيريم.
پيشتر صنعت نشر جهان توسط كمپاني هاي واقع در آمريكاي شمالي، ژاپن، كره و اروپا كنترل مي شد، اما با پيشرفت سريع ساير كشورها، اين كسبوكار جهانيتر از قبل شده است.
انگلستان به خاطر موقعيت و جايگاه خود كه يك كشور كوچك ولي در خدمت يك قلمرو زبانشناسي بزرگ است، كماكان عنوان بزرگترين صادركننده كتاب دنيا را يدك مي كشد؛ اين ويژگي درباره آمريكا نيز صدق مي كند كه كماكان بزرگترين بازار دنياست. درهرحال رشد سريع و درخشان چين طي ساليان اخير، موجب افزايش تمايل آنها به مطالعه شده است، به گونهاي كه هم اكنون دومين بازار بزرگ كتاب دنيا تلقي مي شود.
كدامين كشورها قدرتمند هستند؟
جداي از آمريكا كه يك كشور جاافتاده با بزرگترين صنعت نشر داخلي دنياست، تعدادي از كشورهاي ديگر نيز در ميان قدرتمندان صنعت نشر دنيا جاي ميگيرند.
جاي تعجب ندارد كه در شرايط كنوني، چين جايگاه دوم بزرگترين بازارهاي كتاب دنيا را در اختيار داشته باشد. ميزان رشد آنها نيز بسيار سريع است، به گونه اي كه بر اساس برآوردها، سالانه 300 ميليون دلار بر فروش آنها افزوده مي شود و جمعيت بسيار زياد اين كشور در حال مطالعه حجم عظيمي از كتابها به دو زبان اصلي رايج در آنجا هستند.
از آنجايي كه آنها با سرعت هرچه تمامتر از شرايط صنعتي عبور كرده و وارد دوران پساصنعت ميشوند، احتمالش زياد است كه در ساليان پيش رو، شاهد رشد تصاعدي صنعت نشر در اين كشور باشيم. در نتيجه، خيلي غافلگيركننده نيست كه اين كشور به بزرگترين بازار هدف براي ناشران بين المللي تبديل شده است.
يكي ديگر از حقايق آماري شگفتآور درباره بازار كتاب چين اين است كه بنا به گفته سالنامه آماري اين كشور، تقريباً نيمي از كتابهاي خريداري شده آنها در زمره كتابهاي درسي جاي مي گيرند. اين امر قطعاً انعكاسي از تمايل عظيم آنها به توسعه و تشنگي جامعه آنها براي كسب دانش است، كمااينكه استانداردهاي آموزشي و ثروت آنها فراتر از هميشه شده است.
در جايگاه بعدي، انگلستان با آن صنعت نشر قديمي و جاافتاده و توليدات عظيم و پرتيراژش قرار دارد. انگلستان نقشآفرين اصلي در بازار صادرات كتاب است و اين امر به سلطه بين المللي زبان انگليسي بر كل كشورهاي دنيا برمي گردد؛ اين امر يكي از مزاياي صنعت انگلستان است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته، و اسپانيا نيز به خاطر صادرات گسترده خود به آمريكاي لاتين، از اين ويژگي بهرهمند است.
ناشران حاضر در ساير كشورهاي اروپايي، با مشكلاتي بديهي مواجه مي شوند كه مفسران انگليسي خيلي با آنها دستوپنجه نرم نميكنند و غالباً آنها را سرسري مي گيرند. درهر حال چطور ميتوانيد گستره كاملي از متون ادبي را داشته باشيد، درحالي كه تنها 20 ميليون نفر به زبان شما صحبت مي كنند؟
نروژ به عنوان يك كشور كوچك و ثروتمند، مجبور است كه حمايت هاي گسترده اي از ناشران خود داشته باشد تا نيازهاي اين كشور را براي توليد محتوا به زبان نروژي تامين نمايند. اين مخارج و حمايتهاي اجتنابناپذير دولتي، در بسياري از كشورهاي اروپايي ديگر كه زبان انحصاري و مختص خودشان را دارند، مشاهده مي شود.
تركيه هم ميتواند در زمره يكي از قدرتهاي آتي جاي بگيرد. آنها همين الان هم دوازدهمين بازار بزرگ دنيا محسوب مي شوند و بنا به گفته وزارت فرهنگ اين كشور، تعداد شابك هاي منتشر شده آنها از 16 هزار مورد در سال 2002 به 50 هزار مورد در سال 2014 افزايش يافته است. ميتوان اين رشد را به جمعيت فراوان و روبر شد اين كشور نسبت داد كه هم اكنون از افزايش مدتزمان آموزش اجباري بهره مند مي شوند.
آينده
تداوم سلطه انگليسيزبانها بر دنياي نشر، يك دورنماي محتمل براي ساليان پيش رو است، چرا كه تعداد كتابهاي منتشره به زبان انگليسي، درصد كمتري از كل مصرف جهان را شامل خواهد شد.
درهرحال مسئله كاهش فروش در دنياي غرب، چالشهاي كلي و بيشتري را به وجود خواهد آورد. با افزايش ديجيتال سازي مطالب و مشكلات ناشي از اين رويه، امكان دارد ناشران سنتي به مشكلاتي برخورد كنند.
اين موضوع طي همين چند سال هم تلفاتي به دنبال داشته و موجب ورشكستگي تعدادي از خردهفروشها و ناشران كشورهاي اروپايي شده است و قطعاً تلفات بيشتري در راه خواهد بود.
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)