شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| امير ترقينژاد، كارشناس رسانه و نويسنده كتاب «تاكتيكهاي روابط عمومي» در يادداشتي ضمن اشاره به فقدان آموزشهاي تئوري و عملي در ميان خبرنگاران و روزنامهنگاران و فعالان رسانه، اين موضوع را آسيبشناسي كرد.
استاد سركلاس روزنامهنگاري بارها از ذكر منبع بهعنوان يك كار اخلاقي در اين حرفه ياد ميكرد، ما هم كلي كلنجار ميرفتيم كه اين منبع كجا بايد تنظيم شود؟
اختلاف نظر زياد بود، يكي ميگفت بعد از ليد، يكي ديگر اعتقاد داشت بعد از اتمام خبر و بالاخره صاحبنظران و اساتيد قديمي، روزنامه اطلاعات و خبرگزاري ايرنا را مثال ميزدنند كه بايد ابتداي متن خبر خودنمايي كند.
حالا بياييد حساب كنيد در دوره انفجار اطلاعات بايد تمام بحثهاي حرفهاي روزنامهنگاري را كنار ميگذاشتيم تا مثلاً اين نكته را رعايت كنيم كه مبادا مطلبي بدون ذكر منبع درج شود كه فردا روزي دزد نشويد.
دوباره سر كلاس روزنامهنگاري اين مبحث را با يكي از بهترين تئوريسينهاي اين حوزه در ميان گذاشتم. هادي خانيكي، مردي كه اين روزها خيلي زود ريشسفيد شده و به اخلاق مداري در ميان روزنامهنگاران شهره است، ذكر منبع را از بعدي ديگر هم نگاه ميكند و معتقد است: «ذكر منبع، اعتبار پيام را به بالاترين وجه ممكن در ميان گيرنده پيام، افزايش ميدهد.»
اين جمله استاد ارتباطات خيلي معنادار است؛ بايد بارها فصل دو و سه كتاب «ارتباط شناسي» مهدي محسنيانراد را مرور كنيم تا متوجه حساسيت موضوع شويم. متاسفانه عدم آموزشهاي تئوري و عملي در ميان خبرنگاران و روزنامهنگاران در خصوص منبعنگاري باعث شده تا نه تنها سطح اعتماد مخاطب كنوني به رسانه كاهش پيدا كند بلكه ارزشهاي اخلاقي روزنامهنگاري در ايران نيز به پايينترين وجه ممكن تنزل پيدا كرده و اين خطرناكترين آسيبي است كه جامعه ايراني دچار آن شده و حتي آن را وارد فاز جديدي از مخاطرات ارتباطي كرده است.
وقتي از مسئوليت اجتماعي و منافع عمومي جامعه حرف ميزنيم، در قدم اول بايد رسانه خود را ملزم به رعايت اصول اخلاق حرفهاي بداند. بايد بداند كه براي اينكه خود را حرفهاي نشان دهد، فقط عدم درج منبع و به اسم خود كار كردن نيست بلكه در همين اوضاع كمبود نيرو هم ميتواند حداقل با بازآفريني پيام اما با درج منبع، مخاطب خود را داشته باشد و اين خود حتي يك احترام شرعي، عرفي و اخلاقي است.
چه اشكالي دارد سبك تاريخي فلان رسانه با بازآفريني حرفهاي به سبك هرم وارونه اما با ذكر منبع در رسانه ديگري منتشر شود؟ هم تسهيل در ارتباط انجام شده و هم پيام در بُعدهاي مختلف بازنشر شده و از همه مهمتر حرفهاي بودن و اخلاقي بودن كار رسانهاي را به تصوير كشيده است.
ما روزنامهنگاران بايد ياد بگيريم بهعنوان نمايندگان افكار عمومي در شيوههاي مختلف روزنامهنگاري، حرف اول احترام به مخاطب است و اين احترام با سرقت مطلب بهوجود نخواهد آمد.
ياد بگيريم كه در جامعه پراحساس ايراني، ما مسئوليت اجتماعي داريم و نميتوانيم منافع حزبي و شخصي خود را با دزدي پُر و ارضا كنيم.
پس حرف اول احترام است و احترام با منبعنگاري مناسب كه بايد تجربه خاك تحريريه را خورد و بهصورت عملي آن را مرتب تمرين كرد و آموخت.
بگذريم؛ اين قصه ميتواند سر دراز داشته باشد و جدا از آن در همايشها و برنامههاي ديگر به نقد و آسيب شناسي موضوع اشاره شده، پرداخت.
منبع: خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)