شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : نقش كمرنگ زنان در پست هاي مديريتي
یکشنبه، 9 تیر 1392 - 20:18 کد خبر:3911
انتخاب زنان براي مشاغل مختلف روابط عمومي كه ارتباط مستقيم با مخاطبان دارد، افزايش يافته است اما نه در رده هاي مديريتي.

اشاره:

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، در گفتگو با بيتا شاه منصوري عضوهيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي، از اعضاي كميته علمي همايش ملي زن و روابط عمومي در خصوص جايگاه بانوان در بخش هاي مديريتي روابط عمومي ها جويا شديم كه متن كامل آن در پي مي آيد...

 

مشاركت بانوان در بخش مديريتي كشور چگونه بررسي مي كنيد و در حيطه روابط عمومي تا چه حد اين نقش پررنگ بوده است؟

آمار حاكي از آن است كه زنان به عنوان نيمى از جمعيت فعال كشور تنها ۱۲ درصد از فعاليت هاي اقتصادى جامعه را برعهده دارند. اين سهم اندك طى ۴۰ سال گذشته حدود ۱۰ درصد بوده است. اين وضعيت به گونه اى پيش رفته كه به گفته كارشناسان تعداد زنان شاغل در ۲۰ سال اخير تغيير نكرده است تا سهم آنان از تعداد بيكاران كشور دو برابر سهم آنان در كل اشتغال كشور باشد. يك بررسى آمارى نشان مى دهد درصد شاغلان زن نسبت به كل شاغلان 4.9 درصد است. در اين بررسى مشخص شده كه زنان شاغل در بخش عمومى نسبت به كل زنان با رقم 5.39 درصد، در صدر قرار دارند. اين در حالى است كه سهم زنان شاغل در گروه مديران عالى رتبه به كل زنان شاغل در بخش عمومى تنها 9.4 درصد است. داده هاى مورد نظر به اين نكته اشاره مى كنند كه درصد شاغلان زن كارفرما و كاركنان مستقل در بخش خصوصى نسبت به كل زنان شاغل در بخش خصوصى 1.37 درصد و درصد شاغلان زن در بخش تعاون به كل زنان شاغل تنها 9.4 درصد است. نتايج اين تحقيقات در مورد سهم مديريتى زنان در بخش تعاونى باز هم به ارقامى اشاره مى كند كه چندان اميدوار كننده نيست. اين رقم تنها 18.1 درصد را شامل مى شود. 

داده هاى مورد نظر در حالى بر سهم اندك زنان در بخش هاى مديريتى جامعه تأكيد مى كنند كه همين تعداد اندك نيز در محيط هاى كارى خويش با مشكلاتى مواجهند. كارشناسان در بررسى اين مشكلات با توجه به ساختار مردانه اى كه بر بيشتر محيط هاى كار حاكم است به دو دسته از مواضع اجتماعى و شخصيتى در اين مورد اشاره مى كنند. در بخش اجتماعى مشكلاتى نظير بى اعتمادى به عملكرد مديران زن حاكميت دارد. به اين معنى كه زنان از ابتدا در كارهايى مورد استفاده قرار مى گيرند كه امكان پيشرفت در آن وجود ندارد. دومين مشكل مربوط به مسائل شخصيتى است. از اين زاويه، زنان نمى توانند شبكه ارتباطى مناسبى با اطرافيان خود در محل كار ايجاد كنند به نحوى كه از طريق اين شبكه بتوانند خود را در فعاليت شغلى بالا كشيده، به موفقيت هاى بالاترى دست يابند.

اين امر نه به معناى ناتوانى زنان در ايجاد ارتباط است و نه به معناى بى توجهى همكاران مرد به آن ها. مسلماً مردم با كسانى ارتباط برقرار مى كنند كه فاكتورهاى مشتركى با آنها داشته باشند و چون جنسيت فاكتور اول در اين زمينه به شمار مى آيد، امكان ارتباط با مديران زن خود به خود كاهش پيدا مى كند.

اين ارتباط همان عاملى است كه در موفقيت بسيارى از مديران مرد نقش اساسى ايفا مى كند. براى مثال يك كارمند يا معاون مرد به راحتى براى صرف ناهار با رئيس خود بيرون مى رود، در حالى كه زنان در روابط اجتماعى خود محدوديت هايى دارند و قادر به برقرارى ارتباط به اين شكل نيستند.

از سوي ديگر روابط عمومي از جمله مشاغلي است كه با درك مديريت كلان هرسيستم از اين دانش اجتماعي، ارتباط مستقيم دارد. به عبارت ديگر چنانچه مدير ارشد سازمان از نقش روابط عمومي در ارتقاء سرمايه اجتماعي سازمان آگاه باشد، براي اين واحد با اهميت سازماني، با رعايت اصل شايسته سالاري و به دور از نگرش جنسيتي، مديري لايق و متناسب با سطح آگاهي مخاطبان انتخاب مي كند. اما از آنجا كه دانش روابط عمومي در جامعه ايراني دانشي وارداتي محسوب مي شود اين رشته هنوز در ساختار اداري جايگاه واقعي خود را نيافته است. بنابر اين با توجه مشكلات ناشي از حضور زنان در بخش هاي مديريتي كشور از يك سو و عدم تعريف مشخص از جايگاه روابط عمومي در ساختار اداري كشور، طبيعتا نمي توان توقع داشت جايگاه زنان در پست هاي مديريتي روابط عمومي از نقش پررنگي برخوردار باشد.

 

با توجه به استعدادها و توانايي هاي زنان، جايگاه و امور حرفه اي كارگزاران زن روابط عمومي را چگونه مي بينيد؟

روابط عمومي از جمله مشاغل حرفه اي محسوب مي شود كه ارتباط مستمر با مخاطبان سازمان از ملزومات آن محسوب مي شود. اما با وجود آن كه زنان به صورت ذاتي براي برقراري ارتباط با محيط از توانمندي هاي بالاتري در مقايسه با مردان برخوردار هستند اما به دليل حاكميت فضاي مردانه بر محيط كاري كشور اكثر مديران زن ايراني تصور مى كنند كه در نقش يك مدير بايد رفتارى مردانه از خود نشان دهند. اين در حالى است كه نتايج تحقيقات نشان داده كه هرچه مديران خشن مرد در محيط كارى خود ستايش مى شوند، مديران خشن زن بيشتر طرد مى شوند. همين دوگانگى، اعتماد به نفس اكثر زنان را مي گيرد.

با اين حال همه مشكلات مديران زن و ميزان موفقيت يا عدم موفقيت آنها به اين نكات محدود نمى شوند. محدوديت انتخاب زنان براي تصدي گري مشاغل خاص از جمله روابط عمومي كه حرفه اي زنانه محسوب مي شود، يكى ديگر از موضوعاتى است كه مديران ارشد را با تنگناي انتخاب مواجه كرده است. اين وضعيت به گونه اى است كه در حال حاضر شمار مديران مرد در كشور ما ۳۵ برابر مديران زن افزايش يافته است. 

حاكميت نگاه مرد سالارانه، تفكر غالب نسبت به توانايى مردان در برابر زنان، تصورى كه زنان به لحاظ مسؤوليت هاى خانوادگى و خانه دارى دارند و همچنين عدم خودباورى زنان باعث كمرنگ شدن حضور آنها در عرصه هاى مديريتى شده است. پژوهش ها نشان مى دهد كه جامعه آينده نيازمند استفاده بيشتر و كارآمدتر از نيروى بالقوه زنان در مديريت است. نتايج تحقيقات انجام شده طى سال هاى 1375 تا 1380 نشان مى دهد كه تعداد مديران زن با 32.10 درصد رشد سالانه از ۷۲۶ نفر به يك هزار و ۱۸۶ نفر افزايش يافته كه از اين تعداد ۶۸ درصد در سطح مديريت عالى، 88.24 درصد در سطح ميانى و 44.76 درصد در سطح مديريت پايه هستند.

براساس آمار موجود و تحقيقات انجام شده در سال 1380 زنان ۲۸ درصد از مديريت كشور را برعهده داشته اند، مديران زن در وزارتخانه هاى بهداشت، امور اقتصادى و دارايى، علوم تحقيقات و فناورى به ترتيب با۳۰۴، ۲۲۹ و ۱۰۴ بالاترين حضور را در سمت هاى مديريت ميانى داشته اند. 

به نظر مى رسد كه يكى از جدى ترين مشكلات مديران زن در جامعه كه اتفاقاً باعث كمرنگ تر شدن نقش اجتماعى آنها در حوزه فعاليت هاى شغلى و بالطبع حضور كمرنگ آنها در حوزه هاى مديريت روابط عمومي مي شود، مشكلات فرهنگى است. در اين بخش ما با جامعه اى روبه روييم كه در آن برخى مديران زن روابط عمومي، فقط به دليل مشكلات خانوادگى ناشى از شغل خويش از ادامه كار در پست مديريتى سرباز مى زنند. 

محققان در توصيف چنين مشكلاتى يك فرضيه در نظر گرفته اند. بر اساس اين فرضيه: «مسؤوليت هاى خانوادگى عامل عدم ارتقاى زنان به سطوح مديريتى است.» اين فرض از چند شاخص برخوردار است: «ارزش وابستگى به خانواده»، «طرز تفكر همسر» و «رسيدگى به امور فرزندان». البته محققان احساسى بودن زنان را به عنوان يكى از دلايل عدم توفيق آنها در رده هاى مديريتى، رد مى كنند.

نتايج حاصل از تحقيقات به عمل آمده حاكي از آن است كه پاسخ دهندگان به چنين پرسشى با رد اين فرض ميزان استفاده مديران زن از مشورت ديگران را با مديران مرد، همانند عنوان كرده اند. به اين ترتيب كاركرد مديران زن، با ويژگى هاى مدير مطلوب منطبق بوده و يا بسيار نزديك اعلام شده است. با اين حال شرايط فرهنگى حاكم بر جامعه همچنان علايقى را در سطح جامعه به نمايش مى گذارد كه مانع ارزش گذارى واقعى فعاليت مديران زن در جامعه مى شود. باور غلط به برتر بودن جنس مذكر نسبت به مؤنث از جهت قدرت مديريتى، گرايش به مردسالارى در انتصاب مديران، باور به اين كه زنان در موضع تصميم گيرى محتاطانه تر عمل مى كنند، باور به عاطفى تر و احساسى تر بودن و... از باورهايى است كه در زمينه انتخاب زنان براي تصدي گري مديريت روابط عمومي، تأثير مى گذارند. اين در حالى است كه مى توان از نگاهى ديگر نيز به فعاليت جدى اين قشر فعال جامعه نيز نگاه كرد. اين نگاه آن سوى نقطه فعاليت مديران زنان را نشان مى دهد. رويه اى كه به عمد مورد بى توجهى قرار گرفته است. در اين رويه باورهايى چون درستكارتر بودن زنان، باور به اختصاص وقت بيشتر از سوى زنان براى كار، بردبارى بيشتر در زنان و توجه بيشتر زنان به آرمان ها و ذهنيت ها خودنمايى مى كند. آيا جامعه به هر دو روى اين سكه به يك اندازه نگاه مى كند؟

 

امروزه وضعيت فعلي زنان در روابط عمومي را چطور مي بينيد؟

به نظر مي رسد به همان دلايلي كه در پاسخ پرسش دوم ذكر كرده ام، انتخاب زنان براي مشاغل مختلف روابط عمومي كه ارتباط مستقيم با مخاطبان دارد، افزايش يافته است اما نه در رده هاي مديريتي.

بر اساس همين اصول تعداد شاغلان زن در پست هاي اداري روابط عمومي افزايش يافته است اما هنوز مديران ارشد سازمان ها ترجيح مي دهند مديريت روابط عمومي ها را به مردان بسپارند تا مديران مرد روابط عمومي با بهره گيري از توانمندي هاي زنان شاغل در واحدهاي مختلف روابط عمومي، اين واحد سازماني را كه در ارتقاء سرمايه اجتماعي سازمان، نقش تعيين كننده دارد، اداره كنند.

 

به نظر شما كدام يك از بخش هاي همايش باعث بهبود كيفي و كمي فعاليت هاي  زنان در روابط عمومي مي شود؟

به نظر مي رسد كارگاه هاي آموزشي همايش زمينه هاي بهبود كيفي و كمي فعاليت هاي زنان را در روابط عمومي فراهم مي سازد. البته پيشنهاد مي كنم سرفصل هاي آموزشي به گونه اي انتخاب شوند كه مهارت هاي مديريتي شركت كنندگان در كارگاه هاي آموزشي را ارتقاء دهد. چرا كه حتما و حتما شركت كنندگان در كارگاه هاي آموزشي به مهارت هاي روابط عمومي آشنايي دارند و به همين دليل است كه خود در طيف شاغلان روابط عمومي قرار گرفه اند.

 

برگزاري همايش ملي زن و روابط عمومي چگونه باعث بالا رفتن سطح علمي كارگزاران زن روابط عمومي مي شود؟

هر نوع حركت در اين راستا كمك مي كند تا نيمي از جمعيت جامعه كه به دلايل مختلف فرهنگي، اجتماعي و... در شرايط برابر در انتخاب دوم قرار مي گيرند، با فعال سازي توانمندي هاي خود در جهت ارتقاي فرهنگي جامعه گام بردارند.

 

منبع: www.prwomen.ir