شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| از وقتي كامپيوتر وارد زندگي و كار بشر شد اين فرصت فراهم شد كه هوش مصنوعي مثل ماشين حساب، بعضي كارها را سريعتر و دقيق تر از بشر انجام دهد.
اين روزها هيچ توليد و سيستم مصرف در زندگي بشر نيست كه از خدمات هوش مصنوعي بهره نبرد. از تلفن دستي تا آسانسور و رانندگي ماشين بدون سرنشين… اما مهمتر از همه ترس و بدبيني هايي است كه خيلي ها در باره افزايش قدرت هوش مصنوعي و شايد توانايي شان براي كنترل و حذف انسانها از تصميم گيري ها در آينده دارند.
مجله تكنولوژي « Wired» با يكي از مبتكرين شبكه هوش مصنوعي كه جزو مديران شركت گوگل است مصاحبه اي داشته است. Geoff Hinton مي گويد: من هميشه نگران سواستفاده از تصميم گيري هوش مصنوعي در صنايع نظامي هستم. خطر اينكه يك هوش مصنوعي تصميم گيرنده شليك يك سلاح كشتار جمعي باشد من را عذاب مي دهد. به نظر من بايد قوانين سختي نظير آنچه كه در قرارداد ژنو براي استفاده از بمب شيميايي و اتمي در نظر گرفتند براي حضور هوش مصنوعي در صنايع نظامي و بقيه زندگي بشر ايجاد كنند.
مغز ما حدودا ۱۰۰ تريليارد قطعه در شبكه عصبي دارد كه مدام در حال تماس و انتقال اطلاعات به هم هستند. مجموعه عظيم هوشي كه رد و بدل مي شوند و به مغز فرصت مي دهند كه بر اساس انبوه بيكران داده ها يك انتخاب مستقل انجام دهد. اما هوش مصنوعي شايد يك ده هزارم اين شبكه عصبي مغز را در اختيار ندارد. شيوه كارش هم بر اساس تركيب اطلاعات و انتخاب مستقل نيست. هوش مصنوعي بر اساس تجزيه اطلاعات و جمعبندي و تقسيم بندي شان، كار مي كند. مدام هم بايد همه اطلاعاتش را از محل برنامه ها به مغز و برعكس منتقل كند.
براي مثال، هوش مصنوعي وقتي در كنار مديران كارگزيني يك شركت قرار است در انتخاب كارمند جديد همكاري كنند مثل انسانها نيست كه به حس و به اصطلاح برداشت شخصي شان از فرد مصاحبه شونده تكيه مي كنند. هوش مصنوعي يك جعبه مخصوص براي قراردادن اولويت ها و برتري ها و ضعف ها براي انتخاب دارد كه بر اساس آن نمره مي دهد.
از يك مدير بپرسيد بر چه اساسي بين چند نفر، يكي را انتخاب كرديد شايد دقيقا نداند مغزش چطور به اين تصميم رسيده است و بهتر است از تصميم گيرنده ها نپرسيد چون احتمالا براي تان داستان مي بافند.
شكي نيست كه روز به روز سزعت و قابليت و درك يك هوش مصنوعي ظريفتر و عميق تر مي شود ولي چاره اش ايجاد مقررات و آيين نامه هاي كنترل و سرپرستي هوش مصنوعي است نه اينكه جلوي رشد و تحولش گرفته شود.
ما براي نزديك شدن به مغز انسان به نوع جديد و روش جديدي از كامپيوترسازي نيازمنديم كه به طور خيلي ساده اگر بگويم مغز از انبوه اطلاعات به كمك شبكه هاي عصبي هر موقع بخواهد و فقط آن بخشي كه بخواهد را استفاده مي كند.
متاسفانه رشد مراكز آموزشي و قابليت پذيرش استادان و پزوهشكران به اندازه رشد هوش مصنوعي نيست و در خيلي از موارد تحقيقات جديد و ناآشنا را نخوانده رد مي كنند ولي در طي چند سال آينده حتما يك شيفت اساسي ايجاد خواهد شد. من خوشبينم و حتما تركيبي از تصميم گيرنده هاي اساسي در اين علم و هيجان و ذهن خارق العاده جوانها دست به دست هم خواهند داد و راهگشايي ها سريعتر مي شود.
در پذيرش هوش مصنوعي، تمركز بر استعداد اهميت بسزايي دارد؛ چرا كه شكاف بين فرصتهاي مربوط به هوش مصنوعي و شمار منابع ماهر در دسترس براي اجراي آنها بزرگ است. اين به آن معناست كه شركتها بايد يك تغيير فرهنگي ايجاد كنند. تنها به اين سادگي نيست كه مديران ارشد اجرايي و رهبران ارشد شركتها به زبان تكنولوژي آگاه شوند. بلكه ممكن است آنها نياز به تفكر در مورد تنظيم دوباره مسيري داشته باشند كه شركت آنها را به كارمندانشان مرتبط ميسازد.
همانطور كه شلي پالمر، يك مشاور پيشرو در تكنولوژي رسانه ميگويد، هوش مصنوعي يك كارمند جديد است كه ميتواند به ايجاد بهرهوري كمك كند. رهبران كسبوكار بايد بخواهند كه از اين كارمند جديد و افرادي كه با آن كار ميكنند دعوت به عمل آورند تا فرآيندها و فعاليتهاي موجود را به سرعت دگرگون كنند. شركتها بايد خودشان و محيط كاريشان را براي افرادي كه با هوش مصنوعي كار ميكنند جذاب سازند.
اما آنچه جالب توجه است اين است كه ظهور هوش مصنوعي به اين معناست كه شركتها بايد عنصر انساني خود را بيشتر كنند. همانطور كه خودكارسازي و يادگيري ماشيني افراد را از فعاليتهاي تكراري و فرآيندمحور آزاد ميكند، همزمان فشار جديدي بر افراد براي ايجاد ارزش وارد ميكند. كارمندان خواهند توانست زمان بيشتري بر ايجاد روابط، درك مفهوم رقابتي، نوآوري و ايجاد تعهد بيشتر در خلال شركتها و خارج از آن صرف كنند. هوش مصنوعي نيامده است كه كسبوكار شما را نابود كند. براي حفظ كسبوكار شما از اختلال نيز وارد كارزار نشده است، بلكه در دورهاي تاثيرگذار در توسعه صنعت سرگرمي و رسانه و افرادي كه در خلال آن كار ميكنند وارد اين عرصه شده است.اگر هوش مصنوعي در مسير درستي قرار بگيرد، ميتواند يك كاتاليزور براي تجديد نيروي بخشهاي بسياري از شركتها باشد كه براي رشدشان بيشترين اهميت را دارند. هوش مصنوعي به انسانها فضاي بيشتري براي خلق ارزش بيشتر (ايجاد خلاقيت و تفكر در مورد جريان كارشان بهجاي فرآيندهايي كه بر آن سلطه دارند) ميدهد
تاثيرات هوش مصنوعي بر حوزه مديريت
هشدارهاي بسياري مبني بر پتانسيل هوش مصنوعي در بر هم زدن ساختار نيروي انساني بويژه در مشاغلي كه بهراحتي قابل خودكارسازي هستند، مطرح شده است. اما مديران تمامي سطوح در سازمانها مجبور به انطباق هر چه بيشتر با دنياي ماشينهاي هوشمند خواهند بود. در واقع، باور عمومي بر اين است كه هوش مصنوعي بهزودي قادر خواهد بود وظايف اداري را كه بخش اعظم زمان مديران را به خود اختصاص مي دهد، بهتر، سريعتر و با هزينه كمتر انجام دهد.
مديران – از مديران عملياتي تا مديران ارشد اجرايي- چگونه مي توانند در عصر هوش مصنوعي به حيات شغلي خود ادامه دهند؟ بهمنظور يافتن پاسخي براي اين پرسش، ۱۷۷۰ مدير از چهارده كشور جهان بررسي شده و با ۳۷ مدير ارشد اجرايي فعال در حوزه تحولات ديجيتال مصاحبهاي انجام گرفته است. با تحليل اطلاعات به دست آمده، پنج اقدام موثر شناسايي شدند.
اقدام اول- كارهاي اداري را به هوش مصنوعي بسپاريد
بر اساس بررسي هاي انجام شده، مديران تمامي سطوح بيش از نيمي از زمان خود را صرف هماهنگي هاي اداري و كنترل وظايف مي كنند. براي مثال، يك مدير ساده در يك فروشگاه يا يك پرستار ارشد در يك مركز پرستاري بايد به صورت مستمر شيفت هاي كاري كاركنان را بهدليل جابهجايي هاي اضطراري، بيماري يا برنامه سفر آنان، تحت نظر داشته باشد. اينها از جمله مسووليتهايي هستند كه مديران انتظار دارند با ظهور هوش مصنوعي دچار تحولات شوند. اين انتظار چندان دور از دسترس هم نيست: هوش مصنوعي تمامي اين وظايف را خودكار خواهد كرد.
گزارشنويسي نمونه اي ديگر است. خبرگزاري آسوشيتدپرس به كمك روبات هاي نرمافزاري گزارش هاي خود را از ۳۰۰ مورد به ۴۴۰۰ افزايش داد. كاربرد فناوري با آزاد كردن زمان خبرنگاران امكان تهيه گزارش هاي تحقيقي و تفسيري را فراهم كرد. تصور كنيد فناوري هاي مشابه در آينده بتوانند پيش نويس گزارش هاي مديريتي شما را تهيه كنند. در واقع، اين كار براي تهيه برخي گزارش هاي تحليلي مديريتي انجام مي شود. اخيرا موسسه تحليل اطلاعات Tableau اعلام كرده است كه با Narrative Science، شركت ارائهدهنده ابزارهاي مجهز به زبان طبيعي، همكاريهايي را آغاز كرده است. نتيجه اين همكاري ابزار Narratives است كه در قالب برنامه هاي افزودني Chrome به صورت خودكار توضيحاتي نوشتاري براي طرحهاي گرافيكي شركت Tableau ارائه مي كند. مديران بررسي شده نگاه مثبتي نسبت به تغييرات مذكور دارند: ۸۶ درصد آنها بر اين باورند كه از توسعه نقش هاي نظارتي و گزارشدهي هوش مصنوعي در سازمان حمايت خواهند كرد.
اقدام دوم- تمركز بر داوري
اغلب تصميمات مستلزم ايجاد نگرشي فراي توان هوش مصنوعي در بهره برداري از اطلاعات هستند. مديران همواره از دانش خود در زمينه پيشينه و فرهنگ سازمان و همچنين انعكاس هاي اخلاقي استفاده مي كنند. اين جوهره قضاوت انسان است؛ كاربرد تجربه و تخصص براي نقد تصميمات و اقدامات مهم و حياتي.
مديران بررسي شده مهارت هاي قضاوت محور نظير تفكر خلاقانه و تجربي، تحليل و تفسير اطلاعات و توسعه استراتژي را سه مهارت از چهار مهارت جديد مورد نياز براي كسب موفقيت در آينده ميدانند.همانطور كه لين تامپسون، مدير خدمات ERP واحد فناوري اطلاعات نيروي دريايي ايالات متحده اشاره ميكند: «مديران از هر اقدامي كه با هدف قضاوت انجام شود با عنوان الزامي براي اجراي قوانين ياد مي كنند و اگر يكي از وعده هاي بالقوه يادگيري ماشيني كمك به تصميمگيرندگان باشد، پس بايد فناوري را به عنوان ابزاري براي پشتيباني از مديران قلمداد كنيم نه جايگزيني براي آنان.»
اقدام سوم- ماشينهاي هوشمند در جايگاه همكاران
مديراني كه «هوش مصنوعي را بهعنوان هم قطاران خود در سازمان قلمداد مي كنند به اين نتيجه رسيده اند كه نيازي به مبازره با يك ماشين وجود ندارد». درحاليكه قضاوت هاي انساني را نميتوان اتوماتيك سازي كرد، اما ماشين هاي هوشمند مي توانند دستاوردهاي بسياري در اين زمينه داشته باشند كه از آن جمله مي توان به نقش سيستم هاي پشتيبان تصميمگيري داده محور و همچنين فعاليت هاي اكتشافي و تحقيقاتي آنها اشاره كرد.
در واقع، ۷۸ درصد از مديران بررسي شده اظهار كرده اند به توصيه هاي سيستم هاي هوشمند در اتخاذ تصميمات مرتبط با كسب وكار در آينده اعتماد خواهند داشت. شركت Kensho Technologies ارائهدهنده نسل جديدي از خدمات تحليل سرمايه گذاري از جمله شركت هايي است كه تلاش مي كند از چنين فرصت هايي بهرهبرداري كند. سيستم اين شركت به مديران اجازه مي دهد سوالات مربوط به سرمايه گذاري را به زبان انگليسي ساده مطرح و پاسخ هايي را در زماني كوتاه و چند دقيقه اي دريافت كنند.
تصور مهارت هاي چنين فناوري هايي در پشتيباني از مديران و تيم هاي مديريتي در ارزيابي عواقب تصميمات و بررسي سناريوهاي مختلف هيجان انگيز به نظر ميرسد. اين كارمندان مجازي نه تنها در سازمان كار خواهند كرد، بلكه به مديران در تعامل با ماشين هاي هوشمند از طريق گفتگو يا ساير پلتفرمهاي ارتباطي بصري كمك خواهند كرد. هوش مصنوعي در گذر زمان به مهمترين و در دسترسترين دستيار و مشاور مديران تبديل خواهد شد.
اقدام چهارم- خلاق باشيد
درحاليكه مديران داراي مهارت هاي خلاقانه از جمله اركان اصلي سازمانها بهشمار ميروند، شايد كاربرديترين توانايي آنان تقويت خلاقيت اطرافيان باشد. چنين مديراني با كنار هم قرار دادن ايده هاي متضاد آنها را به راهحلهايي يكپارچه، كاربردي و جذاب تبديل مي كنند. آنان تفكر طراحانه را در روح تيمها و سازمان مي دمند.
يكسوم مديران شركتكننده در تحقيقات ما تفكر خلاقانه و تجربي را مهارت اصلي مورد نياز براي كسب موفقيت در عصر حكمراني هوش مصنوعي ميدانند. در يكي از مصاحبهها، پيتر هارمر، مديرعامل شركت Insurance Australia Group، بر نياز به مديراني كه زمينههاي پرورش خلاقيت مشاركتجويانه را فراهم مي كنند، تاكيد داشت: «ما به افرادي نياز داريم كه مي توانند ايده هايي جديد از دل ايدهها ايجاد كنند.»
اقدام پنجم- ايجاد شبكه ها و مهارتهاي اجتماعي
مديران در اين بررسي از ارزش مهارت قضاوت در فضاي شغلي به خوبي اطلاع داشته و بر آن تاكيد داشتند. اما آنان در عين حال مهارت هاي اجتماعي و نقش مهم آن در ايستادگي آنان در قبال تحولات ناشي از هوش مصنوعي را ناديده مي گيرند. درحاليكه مديران از فناوري براي بهرهبرداري از دانش نيروي انساني خود، مشتريان و جوامع مختلف بهرهبرداري مي كنند، بايد قادر به بهره برداري از بينش ها، چشماندازها و نگرش هاي متنوع نيز باشند.
ورود واقعيت به دنياي بازيها با استفاده از هوش مصنوعي
محققان كمپاني Nvidia طي كنفرانسي در مونترال اعلام كردند كه با استفاده از هوش مصنوعي ميتوانند صحنههايي را با جزييات واقع بينانه خلق كنند.
اين تكنولوژي در مراحل اوليه خود به سر ميبرد و هنوز مشخص نيست كه آيا استفاده از آن در دسترس عموم قرار خواهد گرفت يا خير اما اين كمپاني تاييد كرده كه از تكنولوژي ذكر شده ميتوان استفاده گستردهاي در ساخت بازيها كرد.
برايان كاتانز، نايب رييس Nvidia ميگويد استفاده از اين تكنولوژي در واقع روش جديدي است كه از شبكههاي عصبي براي ساخت گرافيكي بهتر استفاده ميكند. به گفته او، محققان به دنبال استفاده از هوش مصنوعي براي رسيدن به گرافيكي بهتر بودند كه احتمالا راه حل آن استفاده از تصاوير دنياي واقعي است.
هوش مصنوعي ذكر شده در واقع يك ويديوي واقعي را دريافت كرده و آن را به يك صحنه رندر شده تبديل ميكند. تكنولوژي جديد Nvidia سطح زيادي از اطلاعات موجود در محيط را تشخيص داده و جزييات ديگري مانند بافت و نورپردازي را به آنها اضافه ميكند. هدف نهايي Nvidia اين است كه بتوان اين صحنهها را با جزييات گرافيكي تركيب كرد.
به زبان ساده، كاربران ميتوانند ويديويي را دريافت و آن را در بازي آپلود كنند. سپس با استفاده از اين تكنولوژي، ويديو ميتواند به يكي از محيطهاي بازي تبديل شود.
با توانايي هوش مصنوعي در توليد و ويرايش محتوا و در نهايت اضافه كردن آن به دنياي مجازي، اين قابليت ميتواند تاثير مهمي را در آينده بازيهاي ويديويي بگذارد. براي مثال سازندگان بازيهاي قديمي با استفاده از اين تكنولوژي ميتوانند به عناوين خود جزييات گرافيكي جديدي اضافه كنند.
در حال حاضر تمام كاربران ميتوانند از اين قابليت استفاده كنند اما با توجه به آن كه اين تكنولوژي هنوز در مراحل اوليه به سر ميبرد، استفاده از آن تنها براي گروه خاصي از افراد مفيد خواهد بود. در ضمن امروز هم Nvidia به صورت رسمي از كارت گرافيك جديد خود رونمايي كرده بود.
تحول كسبوكار توسط هوش مصنوعي
هوش مصنوعي (artificial intelligence يا AI) دانش ساختن ماشينها يا برنامههاي هوشمند يا مطالعه روشهايي است براي تبديل كامپيوتر به ماشيني كه بتواند اعمال انجام شده از سوي انسان را انجام دهد. هوش مصنوعي مجموعه نويني از تكنولوژيهايي است كه وظايفي را انجام ميدهد كه به هوش انساني نياز دارد؛ فعاليتهايي مانند تشخيص گفتار( speech recognition)، تصميمگيري و يادگيري. اما چگونه تكنولوژي مجهز به هوش خلاق مسير شركتها را در جمعآوري و توزيع محتوا تغيير ميدهد؟ هوش مصنوعي به سرعت مسير خود را در فعاليتهاي كسبوكار در بسياري از صنايع جهاني طي ميكند. برخي از اعضاي صنعت سرگرمي و رسانه (E&M) پتانسيل آن را كم اهميت جلوه دادهاند. با اين وجود اينها صنايع خلاقي هستند كه هم منشأ كسبوكار و هم ارزش افزوده شده به آن از همكاري هوش بشر و تضارب ايدههاي افراد ناشي ميشود. موفقترين محصولات و خدمات صنعت E&M به ارتباط محتواي خلاقانه، برندها و تجربيات با مخاطبان بستگي دارد.
زماني كه صحبت از توانايي ماشينها براي خلاق بودن به ميان ميآيد، هر گونه ترديدي به نظر قابلتوجيه است. در مطالعه «مجموعههاي هوش مصرفكننده» CIS كه از سوي موسسه PwC انجام شده است، 24 درصد پاسخدهندگان اذعان كردهاند كه هوش مصنوعي تا سال 2025 ميتواند بهترين آهنگهاي مجله بيلبورد (نوعي جدول و استاندارد موسيقي براي سنجش ميزان محبوبيت تكآهنگها در آمريكا) را تعيين كند، اما تنها 12 درصد گفتهاند كه هوش مصنوعي ميتواند پرفروشترينهاي نيويوركتايمز را منتشر كند و 7درصد نيز بيان كردهاند كه هوش مصنوعي ميتواند برنده جايزه پوليترز (جايزهاي در روزنامهنگاري، ادبيات و موسيقي) شود.
اما هنوز هوش مصنوعي در صنايع خلاق به شدت حضور دارد به اين دليل كه اين هوش تاثير بسزايي بر خدمات مالي، خدمات درماني، توليد و بيشتر صنايع ديگر ميگذارد. صنعت سرگرمي و رسانه، چه در قالب ديجيتالسازي يا شبكهبندي اجتماعي از ديرباز سطوح ضروري خلاقيت، محتوا، فوت و فن تكنولوژي و اشتياق مصرفكننده را براي نوآوري داشته است. هوش مصنوعي براي تغيير نقش خلاقيت (هم در تجربه مشتري و هم توليد) در حال آغاز بهكار است. شما ميتوانيد بهطور واضح در هر بازار اين اثر را در دو طرف ببينيد: در استارتآپها كه نوآوري و مدلهاي رسانهاي نوآور، آزمون شدهاند و در غولهاي صنعت كه با يك نياز فوري براي تغيير فرآيندها، تكنولوژي و ساختارهاي قرن بيستم مواجهند.
1- متحد كار كردن
همانطور كه هوش مصنوعي در حال قدرتمندتر شدن است، مفهومي در صنعت سرگرمي و رسانه شكل ميگيرد كه رابطه جايگزيني بين خلاقيت، نبوغ، محتواي الزامآور و اصالت از يكسو و استانداردسازي، مقياس، بهينهسازي و تكرار از سوي ديگر وجود دارد.هوش مصنوعي با بازنگري در روشهاي تعامل افراد و ماشينها (مانند كارگران، ايجادكنندگان محتوا و مصرفكنندگان) پتانسيل كمك به تغيير شركتها را داراست. براي هوش مصنوعي ممكن است تا در فعاليتهاي اصلي شركتها دخيل شود و خلاقيت و اصالت را پرورش دهد. در حقيقت وقتي صحبت از هوش خلاق به ميان ميآيد ممكن است رابطه جايگزيني ادعا شده بين انسانها و ماشينها، مجموعهاي از اعمال مشترك باشد. همانطور كه رهبران تكنولوژي به شما خواهند گفت، هوش مصنوعي يك پيشرفت تكنولوژي همتراز با ظهور برق در زندگي بشر و دقيقا به همان بزرگي است.درگير شدن با تكنولوژيهاي جديد بهدليل دو نيروي ساختاري مهم كه محرك هوش مصنوعي هستند، براي رهبران كسبوكار به امري اجتنابناپذير تبديل خواهد شد. اولين نيرو عرضه محصولات، خدمات و پلتفرمهاي جديد است. يكي از رهبران كسبوكار ميگويد «براي من اين پرسش كه آيا يك كسبوكار از هوش مصنوعي منتفع ميشود مانند اين پرسش است كه آيا يك كسبوكار ميتواند از اينترنت منتفع شود يا خير. اين يك تغيير بنيادي در تكنولوژي است. اگر شما چگونگي استفاده و كسب منفعت از آن را درك نكنيد، به ناچار از كسبوكار خارج خواهيد شد. آنگاه رقبايتان شما را نابود خواهند كرد.»
نيروي ساختاري دوم تقاضا است. بيش از نيمي از نسل هزاره (55 درصد) در تحقيق CIS اذعان داشتهاند رسانه خودشان را با گزينش فهرستي انتخاب ميكنند كه وزنه هوش مصنوعي در آنها سنگينتر است.همانطور كه ملاحظه ميكنيد هوش مصنوعي يك دستور استراتژيك و يك فرصت ممتاز است تا كارآيي را بهبود ببخشيد، تجربيات كاربر و محصولات بهتر و جديدي ايجاد كنيد، نيروي كار را براي تلاشهاي خلاقانهتر آزاد و براي خلق ارزش همكاري كنيد. اين امر ميتواند براي همه نقاط شركت بهكار برده شود: فرآيند، كسب درآمد، توزيع و كار خلاقانه.تاكنون بسياري از شركتها هوش مصنوعي را نپذيرفتهاند. برخي براي كسب تجربه آن را شروع كردهاند و بر فعاليتهاي خاصي تمركز كردهاند. (به عنوان مثال فناوريها، خدمات و منابع انساني مورد نياز براي اداره يك سازمان يا خدمات مشتري). ساير شركتها در حال اخذ يك ديدگاه استراتژيك و به گستردگي سازمان هستند. اما رهبران كسبوكار براي كسب بيشترين مزيت از هوش مصنوعي، بايد در مورد چالشها و فرصتهاي نزديك با تجزيه و تحليل بيشتري تفكر كنند.
2- به چنگ آوردن فرصتها
هيچ مسير مجزايي براي يكپارچه كردن «هوش مصنوعي» در كسبوكار «سرگرمي و رسانه» بهترين مسير ممكن نيست. كليد اين امر درك ابعادي است كه هوش مصنوعي در آن ميتواند مفيد باشد، تشويق كند، بهينه سازد، تسهيل كند و برخي اوقات جانشين نيروي كار انساني شود و از عملكرد شركتها بياموزد. سپس، فرصتها را اولويتبندي و ارزيابي كنيد كه آيا توانمنديهاي فعلي به شما اجازه خواهد داد تا بهطور موثر هوش مصنوعي را دنبال كنيد. انجام چنين كاري منابع را آزاد خواهد كرد يا لزوم نيازمنديهاي جديدي به شما و همكارانتان نشان خواهد داد.
با استفاده از مصاحبههاي ما با مشترياني كه امروزه اين كار را براي سازمانهايشان هدايت ميكنند، يك چارچوب گويا از اصول سازماني براي ارزيابي پروژههاي هوش مصنوعي ايجاد كردهايم. اين نگرش استفاده از ابزارها و استراتژيهاي هوش مصنوعي را در دو بعد آزمون ميكند (نمودار).يك بعد (محور عمودي) اين مساله را مدنظر قرار ميدهد كه آيا اين عملكردها اصولا در بهينهسازي گردشهاي كاري موجود هدفگذاري شدهاند يا بر ايجاد نوآوري در تجربه مصرفكننده. بعد ديگر (محور افقي) اين مساله را مدنظر قرار ميدهد كه آيا اين فعاليتها افرادي را كه در كنار هوش مصنوعي كار ميكنند شامل ميشود يا اينكه اين فعاليتها بهطور كامل خودكار انجام ميشوند. سطح سرمايهگذاري در هر ربع مربع به ديدگاههاي يك سازمان در مورد خلق ارزش و پشتيباني، اشتياق آن براي تغيير، پروفايل ريسك و توانايي آن براي اجرا بستگي دارد.
3- رهايي از وظايف تكراري
بهدليل دسترسي به راهحلهاي ثابتشده و دردسترس هوش مصنوعي، بسياري از شركتها در ربع پايين سمت چپ كار خود را شروع ميكنند و فرآيندها را (اغلب در منابع انساني و ماليه) خودكارسازي ميكنند. بسياري از شركتهاي رسانهاي در فعال كردن فرآيندهاي بكآفيس و تكنولوژي موثر عقب افتادهاند. بنابراين پتانسيل براي استفاده از هوش مصنوعي بسيار زياد است. يك شركت رسانهاي در انگلستان يك رهبر در صنعت نمايشگاه است كه خودكارسازي سيستمهاي پشتيباني را تجربه ميكند و انتظار دارد كه اين كار به شركت كمك كند تا سودهاي ناشي از فعاليتهايي مانند كنترل اعتبار و جذب مشتري را افزايش دهد.تلاشها براي ايجاد محتوا نيز ميتواند در اين قسمت قرار بگيرد. اكنون سرويسهاي جديد (بهعنوان مثال آسوشيتدپرس) از پلتفرمهاي هوش مصنوعي مانند Wordsmith استفاده ميكند؛ هدف از استفاده از اين پلتفرم گردآوري مقالات كوتاهي است كه يك بازي بيسبال را از طريق آمار و ارقام خلاصه ميكنند يا مقالاتي كه بر مبناي گزارشهاي درآمدي شركتهاي عمومي هستند.
4- تصميمات بهتر و خلاقانهتر
يك تخمين كلي مفيد ميگويد كه اگر شما يك روش براي مديريت يك فرآيند كاري داشته باشيد (اديت و انتشار يك مجله، توزيع فيلم، برنامهريزي يك كمپين تبليغاتي) الگوريتمها ميتوانند براي كمك به اجراي موثرتر اين روشها توسعه يابند.هوش مصنوعي ميتواند در كنار افراد براي انجام وظايفي كه پيچيده و در عين حال قابلتكرار است ايفاي نقش كند؛ بنابراين ديدگاههاي قدرتمندي را گردآوري و زمان را آزاد كند؛ زماني كه افراد حرفهاي ميتوانند براي اخذ تصميمات هوشمندانهتر استفاده كنند
5- سادهسازي ايجاد محتوا
يك راه مفيد براي تفكر در مورد نوعي نوآوري كه با مشتري مواجه است نگاه به آن از دريچه «مشاغل مشتري» است. كلايتون كريستنسن از دانشگاه هاروارد اين مساله را به اين شيوه بيان ميكند: «مشتريان به سادگي محصولات يا خدمات را نميخرند؛ بلكه آنها را «بهكار ميگيرند» تا يك وظيفه را به انجام برسانند.» مشتريان (چه مصرفكنندگان نهايي باشند چه شركتها) از هوش مصنوعي براي انجام طيف رو به رشدي از مشاغل استفاده ميكنند. در ربع بالايي سمت چپ اين نمودار، هوش مصنوعي بهطور كامل ايجاد محتوا، مواد اوليه يا خدماتي را كه هدف آن مصرفكنندگان هستند كاملا خودكارسازي ميكند و اين عمل تجربيتر ميشود. در عمل اين شركت همه اينها را به علت توانايي هوش مصنوعي براي ايجاد يك محصول يا خدمات جالبتوجه انجام ميدهد. در بسياري از مثالها جانشيني هوش خلاقانه بهطور كامل صورت ميپذيرد. اپليكيشن Facebook’s Moments ابزاري دارد كه فيلمهاي كوتاهي از ويدئوها و عكسهايي تهيه ميكند كه كاربران در تايملاين خود ارسال كردهاند.
6- بهبود تجربه مشتري
هوش مصنوعي با توانايي خود براي شخصيسازي و سفارشيسازي، ميتواند يك متمايزكننده قدرتمند براي كسبوكارهايي باشد كه با مصرفكنندگان مواجه هستند. هوش مصنوعي دقت و سرعت ورود به بازار را بهبود ميبخشد و پتانسيل تعاملات، تعهد و معاملات را افزايش داده و تسهيل ميكند. در ربع بالايي سمت راست نمودار نشان داده شده مثالهايي وجود دارند كه بيان ميكنند چگونه شركتها تخصص انسان و كامپيوتر را براي ايجاد خدمات جديد تركيب ميكنند و افراد را قادر ميسازند تا با استفاده از روشهاي جديد، محتوا و برندها را كشف كنند. مثالهاي آشنايي مانند پليليست اسپاتيفاي، نيوزفيد فيسبوك و موتور پيشنهادي نتفليكس تنها شروعي براي اين داستان هستند.
يك شركت فعال در عرصه تكنولوژي در حال كار كردن با ورزشكاران است؛ به اين شكل كه هوش مصنوعي را همراه با سنسورهايي براي ارائه قابليت ديد بينظير از عملكردشان گسترش دهد. ورزشكاران ميتوانند سنجشهاي فوري در مورد استانداردهاي كليدي عملكرد ورزشي خود دريافت كنند. اين شركت همچنين از اين اطلاعات براي ارائه تجربيات غنيتر و تعامليتر براي طرفداران استفاده ميكند
هوش مصنوعي چگونه بر روابط عمومي تاثير خواهد گذاشت
جهاني كه ما امروز در آن زندگي مي كنيم كاملا متفاوت از آنچه كه در 20 و يا حتي 10 سال پيش بود، مي باشد. پيشرفت هاي بوجود آمده در زمينه تكنولوژي در بعضي بخش ها زندگي ما را بهبود داده و در بعضي ديگر آن را مختل كرده است. براي مثال، اين كه هوش مصنوعي چگونه راه برقراري ارتباط و انجام كارهاي ما را تغيير داده است را در نظر بگيريد. همچنين نمي توانيم از اين كه چگونه ماشين آلات جايگزين شغل هايي كه ما به عنوان انسان براي چندين دهه انجام مي داديم شده اند، چشم پوشي نماييم. اگر اوبر مي تواند ماشين بدون راننده (خود-ران) بسازد، در افق آينده براي AI (هوش مصنوعي) چه پيش خواهد آمد؟
هوش مصنوعي به زودي تاثير قابل توجهي در صنعت روابط عمومي خواهد داشت. اما سوال اين است: آيا اين اثر ممكن است يك كاهش در تعداد شغل باشد، و يا بهبود در عملكرد؟ John Bara، رئيس و CMO يكي از شركت هاي پيشرو در بحث تكنولوژي پيش بيني بازاريابي، بر اين باور است كه كلان داده ها و هوش مصنوعي، صنعت روابط عمومي را در جهت مثبت دگرگون خواهند نمود. من Bara را به عنوان يكي از رهبران صنعت فكر، مدت طولاني است كه تحسين مي كنم، و افكار او را در تقابل هوش مصنوعي و روابط عمومي مورد بررسي قرار داده ام.
Bara در يكي از مصاحبه هاي ايميلي خود مي نويسد: "كلان داده ها و هوش مصنوعي، به صنعت روابط عمومي در درك بهتر خصوصيات (طرز فكرهاي) اصلي خوانندگان كمك خواهند كرد". " آن را به عنوان يك DNA ديجيتال در نظر بگيريد، نه بر خلاف 23andMe براي DNA انسان".
هوش مصنوعي به شركت هاي روابط عمومي در پردازش سريع داده هاي خود كمك خواهد كرد، و اين امر سبب بهبود چگونگي انجام خدمات شركت هاي روابط عمومي خواهد شد. با بهبود نگرش در اين كه مصرف كنندگان چه مي خواهند، پيام ها به شكل مستقيم و قوي تحويل داده خواهند شد. Hod Lipson، استاد مهندسي مكانيك دانشگاه كلمبيا مي گويد: "اطلاعات سوخت و الگوريتم موتور است". "ما از برنامه هاي كامپيوتري استفاده مي كنيم. امروز آن يادگيري ماشيني مي باشد، و ما فقط آن را با داده ها تغذيه مي كنيم. "
با درك بهتر از DNA ديجيتال، متخصصان روابط عمومي خواهند توانست پيام ها به خوبي تنظيم شده اي براي مخاطبان خود ايجاد كنند. بنابراين، تبليغات و پيشنهادات را مي توان به طور خاص براي يك مصرف كننده خاص در زمان واقعي بهينه سازي نمود، كه اين امر بواسطه متناسب بودن پيام ها با مصرف كننده سبب توليد نتايج بهتري خواهد شد.
Bara مي گويد: "آن چه كه بسياري از مردم نمي دانند اين است كه هوش مصنوعي هم اكنون نيز در اين كه چه اخباري در فيس بوك مان نشان داده شود و از طريق توصيه اخبار، تاثيرگذار مي باشد". هنگامي كه شما در حال ديدن پيام ها و تصاويري هستيد كه با آن موافقيد، بيشتر احتمال دارد كه بر روي تبليغاتي كه با افكار و نظرات تان مطابقت دارد، كليك نمائيد. Bara ادامه مي دهد:"واقعيت اين است كه اخباري ما مي گيريم براي ما متناسب سازي شده اند، و بنابراين، ما يك ديدگاه (نقطه نظر) كمتر متعادل شده خواهيم داشت".
متخصصان روابط عمومي و صنايع رسانه اي، با داده هاي زمان واقعي قابل استفاده به عنوان يك دارايي، قادر به ارائه محتوايي خواهند بود كه مخاطبان آن ها مي خواهند، به جاي محتوايي كه براي آن ها آزار دهنده باشد. اين امر كمك مي كند تا آن ها از هدر رفتن زمان بر روي محتوايي كه مخاطبان شان به خوبي آن را دريافت نمي كنند، جلوگيري شود. انتخابات اخير رياست جمهوري يك مثال بزرگ از چگونگي اثرگذاري هوش مصنوعي بر اطلاعاتي كه از طريق رسانه ها به ما ارائه مي شود، بود. Bara مي گويد: "سي ان ان و ديگر خروجي هاي رسانه اي قادر به نشان دادن كلان داده ها در زمان واقعي از روند راي گيري در بخش هاي (ايالت هاي) خاص و پيش بيني نتايج آن بودند". "اين امر سبب هدايت چرخه خبري به سمت اخبار زمان واقعي شد."
آسوشيتد پرس در حال استفاده از هوش مصنوعي با ماشين هايي است كه گزارش هاي درآمدي كامل مي نويسند - هر سه ماه، بيش از 3500 عدد براي شركت هاي ايالات متحده. آن همچنين براي توليد مقالات نوشته شده توسط هوش مصنوعي براي 10000 بازي ليگ كوچك بيس بال در هر سال، به كار گرفته مي شود. آمار بازي به طور كامل توسط يك آمارگر Minor League Baseball (ليگ كوچك بيس بال) ضبط شده و يك عامل هوش مصنوعي براي تكميل كار و پوشش خبري استاندارد AP از بازي ها لازم است. با اجازه دادن به ماشين هاي هوش مصنوعي در انجام اين وظايف، كاركنان انساني قادرند وقت خود را در كاري كه نيازمند قابليت هاي شناختي است، يعني چيزي كه ماشين ها ندارند، متمركز نمايند.
Chatbotهاي (ربات هاي سخنگوي يا چت بات: يك برنامه رايانهاي است كه براي شبيهسازي يك مكالمه هوشمند با يك يا چند كاربر انساني از طريق صدا يا متن طراحي شده، مورد استفاده قرار مي گيرد) افزايش يافته با هوش مصنوعي همچنين براي ارتباط سريع و موثر استفاده خواهند شد. به عنوان مثال، فيس بوك در حال حاضر ارائه دهنده 11000 چت بات از طريق نرم افزار مسنجر (Messenger) مي باشد، كه به كاربران آن اجازه مي دهد تا همه كارها را انجام دهند، از سفارش و پرداخت براي يك پيتزا گرفته تا پيدا كردن فيلم درست براي تماشا. هوش مصنوعي به اين انواع امكانات اجازه مي دهد تا به طور موثر كار كنند، چرا كه هوش مصنوعي به ربات ها (چت بات ها) كمك مي كند تا توانايي درك يك سوال را بدون در نظر گرفتن اين كه آن سوال چگونه پرسيده شده، داشته باشند و نتايج حاصل از منابع متعدد را به سرعت رعد و برق براي كاربر فراهم نمايند.
شركت هاي روابط عمومي نبايد از هوش مصنوعي بترسند، چرا كه هوش مصنوعي سبب بهبود خروجي (نتايج) آن ها خواهد شد. همانطور كه Bara نيز خاطرنشان كرده است: "متخصصان دانا و باهوشِ روابط عمومي، درك نموده اند كه كلان داده ها و هوش مصنوعي مي تواند براي خوانندگان آن ها تحقيقات غني از داده با موضوعات شگفت انگيز بي شمار، فراهم نمايد. شركت ها نبايد از كلان داده ها و هوش مصنوعي ترسي داشته باشند، بلكه به جاي آن، آن ها بايد از اين روند استقبال نموده و آن را با داستان هاي جديدي كه با تحليل كلان داده ها و پيام ها با مخاطب، مطابقت دارند، مورد آزمايش قرار دهند".
متخصصان روابط عمومي و بازاريابي به طور مداوم در حال شكار راه هايي براي تصميم گيري هاي سريع تر و آگاهانه تر كه سبب دستيابي به نتايج و اهداف شوند، هستند. تغييراتي كه هوش مصنوعي ارمغان مي آورد با دادن عميق ترين و جامع ترين نگاه به چگونگي حل مشكلات، به شاغلين در حوزه روابط عمومي قدرت تصميم گيري مي دهد. (Abbi Whitaker)
تحول در زندگي انسانها طي يك قرن آينده با هوش مصنوعي
محققان دانشگاه استنفورد اولين گزارش خود در مورد تاثير پيشرفت فناوري هوش مصنوعي بر زندگي شهري تا سال 2030 را منتشر كردهاند تا مشخص شود اين تحولات چه تاثيري بر آينده انسانها ميگذارد.
به گزارش تك تايمز، در اين گزارش با عنوان هوش مصنوعي و زندگي در سال 2030 ضمن مرور تاريخچه فناوري هوش مصنوعي، نحوه استفاده از آن در حوزههاي مختلف مانند توسعه روباتها، پزشكي، خودروهاي خودران و... نيز مورد توجه قرار گرفته است.
در اين گزارش تصريح شده كه علاوهبر محققان، سياستگذاران كشورهاي مختلف بايد به مساله هوش مصنوعي توجه نشان دهند. زيرا بايد با توجه به تحولاتي كه اين پديده در زندگي انسانها ايجاد ميكند، قوانين جديدي وضع شود تا اين قوانين سازگاري بيشتري با پيشرفتهاي عرصه فناوري داشته باشند.
مغز متفكر اين گزارش اريك هورويتز مدير آزمايشگاه تحقيقاتي ردموند مايكروسافت است كه معتقد است در يك قرن آينده هوش مصنوعي زندگي انسانها را بهطور كامل متحول ميكند. راس آلتمن استاد دانشگاه و محقق حوزه بيومهندسي ميگويد تكميل اين گزارش به زمان بيشتري نياز دارد، اما انتشار اولين نسخه از آن شروع خوبي محسوب ميشود.
يكي از جنبههاي مورد توجه نويسندگان اين گزارش رد برخي گمانهزنيها در مورد احتمال از كنترل خارج شدن مصنوعات مبتني بر هوش مصنوعي و تلاش آنها براي به خطر انداختن زندگي انسانهاست. تا به حال برخي چهرههاي مشهور دنياي فناوري مانند الون ماسك و استفان هاوكينگ، در مورد احتمال وقوع چنين تحول خطرناكي كه يادآور داستان فيلم نابودگر يا ترميناتور است هشدار دادهاند. اما نويسندگان اين گزارش ميگويند چنين ترسي بيمبناست و قرار نيست كنترل برنامههاي هوش مصنوعي از دست انسانها خارج شود. زيرا قرار نيست دستگاههاي داراي هوش مصنوعي به گونهاي طراحي شوند كه بتوانند بهطور كامل خودكفا شوند و بهطور مستقل تصميم بگيرند.
به اعتقاد اين متخصصان چالش اصلي ناشي از استفاده از اين دستگاهها به بيكار شدن تعداد زيادي از انسانها و كمرنگ شدن هر چه بيشتر حريم خصوصي بازميگردد. آنها ميگويند براي مقابله با مشكل مذكور بايد بين استفاده از روشهاي خلاقانه مبتني بر فناوري و سازوكارهاي اجتماعي تعادل برقرار شود تا همه از مزاياي فناوريهاي مذكور بهرهمند شوند. در بخش ديگري از اين گزارش هشدار داده شده است كه اگر جامعه با ديده شك و ترس به فناوري هوش مصنوعي نگاه كند، توسعه آن كند شده و كل اين فرآيند ممكن است زيرزميني شود. علاوه بر اين ايمني و كارآيي چنين محصولاتي نيز به خطر خواهد افتاد.
پيش به سوي موفقيت
هوش مصنوعي در نهايت ثابت خواهد كرد كه ارزانتر، كارآمدتر و بهطور بالقوه نسبت به انسان عادلانه عمل مي كند. اما چنين سناريويي نبايد به دغدغه اي براي مديران تبديل شود. حضور هوش مصنوعي فقط به معني تغيير تمركز مسووليتهاي مديران بر وظايفي است كه فقط انسانها قادر به انجام آن هستند.
نگارش گزارش هاي درآمدي يكي از اين وظايف است، اما تهيه پيامهايي كه منجر به جلب همكاري نيروي انساني سازمان شود، فقط و فقط كار مغز انسان است. پيگيري برنامه ها و منابع ممكن است بهزودي در حوزه وظايف ماشين هاي هوشمند قرار بگيرد اما تهيه پيش نويس استراتژي بدون شك پديدهاي انساني است.
ظهور هوش مصنوعي صرفا با هدف گسترش اتوماسيون اداري و نه براي جايگزين شدن با نيروي انساني بوده است. اگر كاستيهاي سازمان در زمينه مهارت هاي تحليلي يك نشانه باشد، سازمانها نميتوانند براي جلب تمايل كاركنان نسبت به همكاري با ماشينهاي هوشمند منتظر بمانند. رهبران بايد اقدامات زير را براي آمادهسازي سازمان و تيم هاي تحت مديريت خود براي سپردن وظايف بيشتر به ماشين هاي هوشمند انجام دهند:
جستجوي اوليه: بهمنظور حركت در مسيري نامشخص و مبهم، مديران بايد تجربه كار با هوش مصنوعي را داشته باشند و بينش هاي حاصل از آن را به چرخه هاي تجربي انتقال دهند.
اتخاذ شاخصهاي كليدي عملكرد براي انطباق بيشتر: هوش مصنوعي معيارهاي جديدي را براي كسب موفقيت تعريف خواهد كرد. مهارتهاي مشاركتجويانه، اشتراكگذاري اطلاعات، آزمايش، يادگيري و تصميمگيري تاثيرگذار.
توسعه استراتژيهاي آموزش و استخدام براي تقويت مهارتهاي خلاقانه، مشاركتي و قضاوتي: رهبران بايد نيروي انساني و تيمهاي مديريتي متنوعي را تربيت كنند كه از توان ايجاد توازن ميان تجربه و هوش خلاقانه و اجتماعي برخوردار باشند.
درحاليكه تحولات مذكور به يكباره پديد نميآيند، اما سرعت توسعه قابل توجه بوده و پيامدهاي آن بسيار گستردهتر از تصورات مديران ارشد اجرايي است. مديراني كه از مهارت ارزيابي ويژگي هاي نيروي كار آينده برخوردار باشند، مي توانند خود را براي استقبال از فناوريهاي مبتني بر هوش مصنوعي آماده كنند. مسلما اين يك فرصت بكر براي شكوفايي هرچه بيشتر سازمان شما هم خواهد بود.
منابع
فوركنل، جان (1396) هوش مصنوعي چگونه روي نيروي انساني تاثير خواهد گذاشت؟: ترجمه علي آل علي، فرصت امروز.
جمشيدنژاد، آناهيتا (1396) آيا هوش مصنوعي كسبوكار شما را مختل ميكند؟: strategy-business، donya-e-eqtesad.
وليزاده، فريبا (1395) هوش مصنوعي زمينهساز بازتعريف اصول مديريتي: HBR، donya-e-eqtesad.
كاتانز، برايان (1397) ورود واقعيت به دنياي بازيها با استفاده از هوش مصنوعي: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا(.
محققان دانشگاه استنفورد (1395) تحول در زندگي انسانها طي يك قرن آينده با هوش مصنوعي: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا(.
ويتاكر، ابي (1396) هوش مصنوعي چگونه بر روابط عمومي تاثير خواهد گذاشت: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا(.
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)