شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| غالبا تصوري كه از شغل روابط عمومي در نهادها، ادارات و حتي بخش خصوصي وجود دارد، به مسائلي نظير مناسبتها و تشريفات مربوط ميشود اما روابط عمومي تلفيق علم و خلاقيت است كه بخش علمي آن منبعث از علوم ارتباطات اجتماعي، جامعهشناسي، روانشناسي و حتي ادبيات است و بخش خلاقانه آن با داشتن ذوق هنري، زمانشناسي و مكانشناسي، نشانهشناسي و ابتكار در انتقال پيام ارتباط دارد.
هنوز بخشي از مديران ارشد سازمانها و نهادها، تعريف واضحي از امر روابط عمومي ندارند و براي همين است كه عموما در بسياري از نهادها و سازمانها با ضعف اطلاعرساني شديد مواجهيم. البته نحوه بهكارگيري نيروهاي روابط عمومي نيز، عموما با اشكال اساسي مواجه است. چرا كه هنوز برخي از ارگانها، تعريف واضحي از امر روابط عمومي براي خود ندارند.
تصور ميكنم بهترين تعريف از روابط عمومي را زندهياد دكتر حميد نطقي، پدر علم روابط عمومي ايران بيان كرده و گفته است: «روابط عمومي بايستي در ارتباط با مردم، مدافع سازمان و در ارتباط با مديران، نقش مدعيالعموم را به خود بگيرد.» اما متاسفانه آنچه كه در مسائل پيش روي روابط عمومي سازمانها ميبينيم، نوعي توجيهگري از عملكرد سازمانها است. در واقع اگر بخواهم ضعف عمده علم روابط عمومي در ايران را بيان كنم از دو منظر بايد طرح موضوع داشته باشم.
مديران عقبافتاده از قافله رسانه
نگاه اول: بخش زيادي از مديران و مسئولان، حتي در بالاترين سطوح اداري كشور، بنا بهدلايلي كه ريشه در ساختار اداري ايران دارد، اعتقادي به اطلاعرساني ندارند. معالاسف در سيستم اداري كشور، چون پاسخگو بودن يك وظيفه اصلي نبوده و نيست، بنابراين مديران اداري، لزومي نميبينند كه خود را ملزم به پاسخگويي كنند.
البته جاي بسيار مسرت است كه با گسترش رسانههاي اجتماعي، مردم بهراحتي ميتوانند عملكرد سازمانها و ادارات را رصد كنند و از طريق همين رسانهها، درصورت بروز مشكل، مسئول مورد نظر را بازخواست كنند تا جايي كه طي چند سال اخير شاهد بوديم بهواسطه وجود رسانههاي اجتماعي برخي از مسئولان مجبور به عذرخواهي و در يكي دو مورد، مجبور به استعفا شدهاند. همين مسائل باعث شده است كه اينك بخش زيادي از مديران در تقلاي ارجگذاري بر روي علم روابط عمومي شوند.
البته يقين دارم مديراني كه هنوز در حال و هواي دهه پيش قرار دارند و به قدرت رسانههاي اجتماعي ايمان نياوردهاند، در برابر هجوم بيامان اين رسانهها كه نشات گرفته از افكار عمومي مردم است، مجبور به تسليم خواهند شد. بنابراين مديراني كه بهطور صادقانه، روابط عمومي را در امر مديريت دخيل نميكنند، قطع به يقين با شكست اساسي در چند سال آينده مواجه ميشوند.
ناآشنايي مسئولان روابط عمومي به كار خود
نگاه دوم: متاسفانه بخشي از افرادي كه در روابط عمومي نهادها و ارگانها مشغول به فعاليت هستند، آشنايي لازم با علم روابط عمومي را ندارند و عموما از رشتههاي غيرتخصصي وارد كار روابط عمومي شدهاند. مسئول روابط عمومي يك سازمان و نهاد بايد علاوهبر شناخت همهجانبه سازمان، آشنايي و ارتباط كامل با اعضاي سازمان و جامعه هدف سازمان داشته باشد. در كنار اين امر، مسئول روابط عمومي بايد كنش و واكنشي با اصحاب رسانه و جغرافياي محيطي سازمان نيز برقرار كند.
البته ناديده گرفتن برخي از تخصصها هم براي مسئول روابط عمومي منجر به شكست ميشود. مثلا يك مسئول روابط عمومي لزوما بايد با تكنولوژيهاي نوين و سنتي ارتباطي، نحوه درستنويسي، نشانهشناسي، ابزارهاي ضبط صدا و تصوير و مسائلي اينچنيني آشنايي كافي داشته باشد.
علاوهبر همه اين امور، يك مسئول روابط عمومي حتي بايد جريانهاي سياسي موجود در جغرافياي محيطي سازمان را مورد مطالعه قرار دهد. در حالت كلي بايد گفت كه روابط عمومي، ويترين يك سازمان را ميچيند؛ بنابراين اگر كوچكترين خطايي در چينش اين ويترين بهوجود آيد، رسواييهاي بزرگ را مشاهده خواهيم كرد كه البته اين رسواييها نيز تا به امروز در روابط عمومي سازمانها كم نبوده است.
بههرحال كار روابط عمومي، كار بسيار حساسي است و بايد در اين امر دقت زيادي بهخرج داد و مانند يك سردبير روزنامه يا نشريه، حواس مسئول روابط عمومي بايد به همه چيز، حتي ريزترين مسائل باشد.