شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| بازاريابي يا ماركتينگ (به انگليسي: Marketing): بازاريابي به عنوان فرايندي مديريتي -اجتماعي تعريف ميشود كه بوسيلهٔ آن افراد و گروهها از طريق توليد و مبادلهٔ كالا با يكديگر، به امر تأمين نيازها و خواستههاي خود اقدام ميكنند. براي روشن شدن اين تعريف بايد ابتدا اصطلاحات مهم نياز، خواسته، تقاضا، كالا، مبادله، معامله و بازار را بررسي كرد.[۱]
بازاريابي
اصول بازرگاني رسمي كه منشأ آن از ايالات متحده آمريكا است، ابتدا در آغاز قرن بيستم در چندين دانشگاه ايالات متحده به عنوان درس بازرگاني جداگانهاي تدريس ميشد. اينگونه تلقي ميشود كه به عنوان اصول بازرگاني از سه مرحله ذيل عبور كرده باشد: «دوره توليد» كه در آن بازاريابي تنها به واسطه محدوديتهاي توليد دچار محدوديت بود (تا دهه ۱۹۳۰)؛ «دوره فروش» كه در آن بازاريابي هر آنچه شركت توليد ميكرد به بازار تحميل ميكرد (تا دهه ۱۹۵۰)؛ و «دوره مشتري» كه در آن مشتري در مركز تمام فعاليتهاي بازاريابي قرار داشت. در قرن ۲۱. بازاريابي پا به عصر تعاملي و برهم كنشي نهادهاست.
تغيير بنيادي در تعريف و هدف از بازاريابي در قرن ۲۱ اين است كه به عنوان يك اصل بازرگاني، فراتر از صرف تسهيل – تبادلات مجاري و دادوستدهاي بين توليدكننده و مشتريان گسترش يافتهاست. در آغاز، عمده تمركز بازاريابي بر منافع توليدكننده بود- تحويل محصولات درست به مشتري در زمان، مكان و قيمت درست. فرض اساسي بازاريابان اوليه اين بود كه توليدكنندگان كنترل بازار را در اختيار دارند. مديريت، كاركردها، نقشها و فرايندها همگي حول اين مدل مديريت بازرگاني با محوريت توليدكننده قرار داشتند.
اين تصور در عصر اطلاعات قرن ۲۱ ديگر معتبر نميباشد؛ و حالا در اوايل قرن بيست و يك، بازاريابي چيست؟ يك مدل جديد موفق يا پذيرفته شده، كه درمورد پويايي (و اغلب بي منطقي) بازارهاي جهاني، مشتريان دمدمي مزاج و غيرقابل پيشبيني كه در تحليلهاي كلاسيك نميگنجد، الگوهاي خريد و پيشبينيهاي بازار، افزايش خدمات نامحسوس و، بخشبندي و تركيبهاي جديد بازار، وراي دستهبنديهاي صنعتي و قديمي، افزايش قدرت مشتريان، و ابزار و تكنيكهاي جديد بازاريابي تعاملي به كار گرفته شود، هنوز در مقياس وسيع وجود ندارد يا هنوز در سازمانها و فرايندهاي بازاريابي شركتها از آن تعبيري نشدهاست.
تعداد معدودي با واقع بيني بيشتر، فروش و بازاريابي را به مثابه اصول مديريتي مجزا ميدانند. در بعضي كشورها مانند ايالات متحده آمريكا، تخصص بازاريابي و ارتباطات را از يكديگر جدا ميكنند: روابط عمومي، نوشتن متن سخنراني و ارتباطات داخلي اغلب از بازاريابي كه بيشتر تمركز آن بر ارائه مستقيم محصولات و خدمات به مشتريان است جدا ميشود.
شركتهاي ديگر راهبردي تلفيقي اتخاذ ميكنند كه در آن تمام ارتباطات، فروش و بازاريابي مستقيم و غير مستقيم بهطور همهجانبه و كلي مديريت ميشوند. استدلال محكم ديگري وجود دارد مبني بر اينكه بازاريابي نقش همه افراد است و فقط به عهده بخش بازاريابي نيست (ديويد پاكارد از پايهگذاران Hewlett- Packard ميگويد: «اهميت بازاريابي بسيار بيشتر از آن است كه تنها به بخش بازاريابي واگذار شود»). يك ديدگاه مدرن حاكي از اين است كه افرادي كه عنوان مديران بازاريابي را برخود دارند، در واقع مشاوران و اتئلاف دهندگان متخصصي هستند كه محرك و الهام بخش كل سازمان به سوي چارچوب ذهني، راهبرد و شيوه عملكرد بازار محور يا مشتري محور ميباشند.
اين افراد تخصص خود را در برخي جوانب بازاريابي به كار ميبندند. همچنين به ضميمه ۱(خط زماني بازاريابي) رجوع شود. .[۲] بازاريابي به تلاش براي ارتباط بين ارزش محصول (كالاها يا خدمات) و مشتري گفته ميشود. بازاريابي گاهي اوقات به هنر فروش نيز معروف است؛ ولي فروش يكي از توابع كوچك بازاريابي به حساب ميآيد.[۳][۴] تعريف لغتنامهاي بازاريابي عبارت است از «فراهم كردن كالاها يا خدمات براي برآورده ساختن نيازهاي مصرفكنندگان.» به بيان ديگر، بازاريابي شامل درك خواستههاي مشتري و تطابق محصولات شركت، براي برآورده ساختن آن نيازها و در برگيرنده فرايند سودآوري براي شركت است. بازاريابي موفق مستلزم برخورداري از محصول مناسب در زمان مناسب و مكان مناسب است و اطمينان از اينكه مشتري از وجود محصول مطلع است، از اين رو موجب سفارشهاي آينده ميشود.[۵]
بازاريابي، فرايندي است كه بين تواناييهاي شركت و نيازهاي مشتريان تعادل ايجاد ميكند.
سرجيو زيمن در كتاب خود پايان عصر بازاريابي سنتي خود بازاريابي را اينچنين تعريف ميكند:بازاريابي دربارهٔ داشتن برنامهها و ترويجها و تبليغات و هزاران چيز ديگري است كه در متقاعد كردن مردم به خريد يك محصول، مؤثر واقع شوند. در مورد رستورانهاي غذاي سرپايي، بازاريابي گاززدنها و هرت كشيدنها. در مورد خطوط هوايي، بازاريابي يعني نشستن آدمها روي صندليها. بحث بازاريابي دربارهٔ منفعت و نتايج است.
بازاريابي يك فعاليت راهبردي و راه و روشي است متمركز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرفكننده بيشتر، براي خريد محصول شما در دفعات بيشتر به نحوي كه شركت شما پول بيشتري به دست آورد.[۶]
هر جا و هر گاه چهار اصل نياز، نيازمند، عوامل رفع نياز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاريابي حاكم است.[۷]
بازاريابي با ارزيابي نيازي كه محصولات و خدمات به آن پاسخ ميدهند، شروع ميشود. بهطور منطقي، شناسايي و انتخاب برخي نيازها نشانه بيتوجهي به ديگر نيازهاست.[۸]
كاركرد
بازاريابي اميال و نيازهاي پاسخ داده نشده را شناسايي ميكند. همچنين ضمن تعريف و تخمين اندازه يك بازار تعريف شده، ميزان سودآوري آن را نيز اندازهگيري ميكند. به عبارت ديگر بازاريابي، بخشهايي از بازار را به عنوان مناسبترين بخش بازار براي شركت شناسايي و مشخص ميكند كه شركت نيز توانايي و امكان عرضه خدمات به آنها را دارد و همچنين مناسبترين محصولات و خدمات مورد نياز آن بخش را طراحي و معرفي ميكند. يكي از كاركردهاي بازاريابي طي سالهاي اخير، تجاريسازي ميباشد. حتي در برخي كتابهاي جديد، تجاريسازي ترجمه ماركتينگ معرفي شدهاست.
اركان بازاريابي
بازاريابي بر پايه ۴ مقوله اصلي (معروف به 4P) به شرح زير استوار است:
كالا يا خدمات (به انگليسي: Product)
توزيع يا محل (به انگليسي: Place)
قيمتگذاري (به انگليسي: Pricing)
ترويج (پيشبرد) (به انگليسي: Promotion)
تفاوت بازاريابي با تبليغات
تبليغات انتشار پيامهاي ترغيبكننده است به منظور معرفي و ترويج محصولات و خدمات شركت به مشتريان موجود و بالقوه در ازاي پرداخت مبلغي معين. بازاريابي برنامهريزي، اجرا و هدايت هدفمند آميختهاي از فعاليتهاي تجاري است، به قصد نزديكسازي خريداران و فروشندگان به يكديگر به منظور تبادل منافع يا انتقال محصول.[۹] در حقيقت بازاريابي مفهومي وسيع تر از تبليغات است و تبليغ صرفا بخش كوچكي از بازاريابي است.
تفاوت بازاريابي با فروش
بازاريابي شامل هر اقدامي است كه شما به منظور دستيابي به مشتريان و ترغيب آنها انجام ميدهيد. فرايند فروش شامل هر اقدامي است كه شما آن را با هدف بستن قرارداد فروش و گرفتن امضاي مشتري انجام ميدهيد. فروش به نتايج توجه كمي دارد و فقط به رشد ميانديشد، امابازاريابي در جستجوي افقهاي دوردست و رسيدن به مرحله توسعه است.[۹]
انواع بازاريابي
بازاريابي داراي انواع مختلفي است:
بازاريابي صنعتي
بازاريابي مصرفي
بازاريابي عصبي
بازاريابي چندسطحي
بازاريابي پارتيزاني
بازاريابي مويرگي
بازاريابي چريكي
بازاريابي دهان به دهان
بازاريابي اينترنتي
بازاريابي تك به تك
بازاريابي شبكهاي
بازاريابي ويروسوار
بازاريابي سيستماتيك
بازاريابي مفهومي
بازاريابي تركيبي
بازاريابي ارزشي
بازاريابي پيامكي
بازاريابي صنعتي و مصرفي
بازاريابي صنعتي به عنوان آن دسته از عملكردها و فعاليتهاي تجاري و بازرگاني تعريف شدهاست، كه فرايندهاي مبادله را بين توليدكنندگان و مشتريان سازماني تسهيل ميكند. ماهيت بازاريابي صنعتي را ميتوان، خلق ارزش براي مشتريان به وسيله ارائه كالاها و خدماتي دانست كه نيازهاي سازماني و اهداف آنها را تحقق ميبخشد.
به تعريفي جامع، فرايند كشف، ترجمه خواستههاي مشتريان صنعتي و نيازها و الزامات آنها به محصولات و خدمات ويژه جهت ارتباط مؤثر شيوههاي توزيع، قيمتگذاري، خدمات پس از فروش، متقاعد كردن بيشتر و بيشتر مشتريان براي استفاده مستمر از اين محصولات و خدمات را بازاريابي صنعتي ميناميم. اين نوع بازاريابي در مقايسه با بازاريابي مصرفي تفاوتهايي دارد كه اينگونه ميتوان بدان اشاره كرد. اول اينكه گرچه در بازاريابي صنعتي همانند بازاريابي كالاهاي مصرفي، نياز به شناخت بازارهاي هدف و تشخيص نياز اين بازارها و طراحي محصولات و خدمات مناسب براي تأمين خواستههاي بازار وجود دارد، ولي بايد توجه كرد كه در مقايسه با بازاريابي مصرفي، بازاريابي صنعتي در حوزه مديريت عالي قرار دارد.
در بازاريابي صنعتي نقش خصوصيات و ويژگيهاي محصول خيلي مهم و حياتي است و عرضهكنندگاني كه خصوصيات مورد نظر مشتريان را تأمين نكنند مورد انتخاب قرار نخواهند گرفت. در مقايسه با بازاريابي مصرفي، قيمت در بازاريابي صنعتي نقش جداگانهاي دارد. در بعضي موارد مشتريان صنعتي حاضرند قيمت بيشتري دهند ولي در عوض از تحويل به موقع و كيفيت محصولات خدمات اطمينان حاصل كنند و حتي در موارد ديگري مثل مناقصههاي خريد نقش قيمت پراهميتتر ميشود. در بازاريابي صنعتي، بازارياب بايد به اين نكته واقف باشد كه تقاضاي كالاهاي صنعتي از تقاضاي مصرفكننده نهايي ناشي ميشود، يعني تقاضا براي يك محصول بستگي به نحوه استفاده از آن در ارتباط با محصولات ديگر دارد. گاهي بازارياب صنعتي سعي ميكند با تبليغات، تقاضاي مشتري نهايي را تحريك كند تا تقاضا براي كالاهاي صنعتي خودرا افزايش دهد.
بازار يابي تك به تك از اين فر آيند با هر نامي كه ياد شود مفهوم پشت آن ايجاد و مديريت بر رابطه فردي با تك تك مشتريان است. البته اين رابطه شامل يك سري تعاملات است و مفهوم گذر زمان در آن نهفتهاست؛ لذا به جاي نمونه برداري از مشتريان با كمك سه نوع از انواع تكنولوژي كامپيوتر يعني پايگاه داده ها‚ تعامل و توليد انبوه سفارشي ميتواند رابطهاي را برقرار سازد كه بتواند ادعا كند مشتري را كاملاً ميشناسد‚زيرا اطلاعات وي در پايگاه دادههاي فروشنده قرار دارد و لذا قادر به جوابگويي نيازهاي وي است و اين تعامل سر آغاز تعاملات بعدي و عميق شدن رابطهٔ مشتري و شركت است لذا از اين رابطه با عنوان رابطه يادگيرنده ياد ميكنند. نوعي بازاريابي كه در آن محصولات وبرنامههاي بازاريابي مطابق با نيازها وترجيحات فردي مشتريان سفارشيسازي ميشود. به بازاريابي تك به تك، بازاريابي فردي و سفارشيسازي انبوه و بازاريابي تك بازار نيز گفته ميشود. (اصول بازاريابي، فيلپ كالر، گري آرمسترانگ، ترجمه، بهمن فروزنده) استفاده گسترده از بازاريابي انبوه اين حقيقت را كه قرنها به مصرف كنند گان انفرادي خدماترساني ميشده، مخفي كردهاست. طي اين قرنها به صورت سفارشي خياط، كفاش وسازنده كابينت، كت وشلوار، كفش و اسباب و مبلمان رابراي مشتريان خود توليد ميكردهاند. اما امروز فناوري جديد است كه شركتها را قادر ميسازد به بازاريابي سفارشي روي بياورند. رايانههاي توانمندتر، پايگاههاي اطلاعاتي گسترده وتفصيلي، توليد با كمك ربات، سامانه توليد انعطافپذير۱ و رسانههاي ارتباطي دو سويهاي نظير ايميل واينترنت همگي در كنار هم «سفارشيسازي انبوه» را رواج دادهاند. سفارشيسازي انبوه فرايندي است كه طي آن شركتها ميتوانند، براي طراحي محصولات وخدماتي كه كاملاً نطبق با نيازهاي تك تك، به صورت يك به يك از مشتريان انبوه خود سفارش بگيرد.
تأثير تكنولوژي در بازاريابي
با ظهوري فناوري وب دو، شبكههاي اجتماعي، پرينترهاي سه بعدي، پهبادها و … علم بازاريابي دچار تغييرات جدي و جديدي شدهاست. براي مثال با دسترسي همگان به وب و امكان مقايسه قيمتهاي محصولات با يكديگر، جنگ عرضهكنندگان بر سر كاهش قيمتها افزايش يافتهاست. همچنين ظهور شبكههاي اجتماعي باعث ايجاد بستري مناسب براي تبليغات ويروسي شدهاست كه اين مهم خود از قدرت عرضهكنندگان رسانههاي سنتي ميكاهد و قدرت را به خلق كنندگان محتوي ميدهد. در ارتباط با ظهور پرينترهاي سه بعدي ميتوان به بخش عرضه محصول در بازاريابي اشاره كرد و گفت كه كه با همه گير شدن پرينترهاي سه بعدي و افزايش كيفيت و دقيت آنها، جابجايي محصولات نهايي كاهش مييابد و بيشتر انتقال مواد خام صورت ميپذيرد.
دانش بازاريابي در ايران
دكتر مهدي خادمي و همكاران، پژوهشي در دانشگاه شهيد بهشتي در ارتباط با جايگاه و سطح كيفي دانش بازاريابي در ايران انجام دادهاند. در اين پژوهش تمامي مقالههاي با محوريت بازاريابي (۲۴۷ مقاله) كه در طول دهه ۸۰ در مجلههاي علمي پژوهشي كشور منتشرشده را با رويكرد تحليل محتوي مطالعه و تحليل شدهاست. نتايج پژوهش نشان ميدهد عليرغم رشد كمّي قابلتوجه مقالات بازاريابي در ايران از زواياي مختلف جهتگيري توسعه علميِ اين رشته ناموزون بودهاست. بازتوليد مكانيكي دانش، فقدان نوآوري در روش و چارچوب نظري، عدم انباشت مؤثر يافتهها و دور ماندن از پرسشهاي نوين بازاريابي از ديگر يافتههاي اين پژوهش در تحليل محتواي مقالههاي بازاريابي در اين دوره است.
نسلهاي بازاريابي
فيليپ كاتلر بازاريابي را به سه نسل متفاوت تقسيم نمودهاست:
نسل اول بازاريابي: توليد => بازاريابي
از نظر كاتلر در سالهاي پيش از ۱۹۷۰ ابتدا محصولات توليد و سپس وارد بازار شده و در نهايت توسط بازاريابان به جستجوي چگونگي فروش به اشخاص تفكر ميشد. از نظر كاتلر اين نوع بازاريابي امروزه در بازار منسوخ شده و چنيني بازاريابي اي منجر به شكست خواهد بود.[۱۰]
نسل دوم بازاريابي: تحقيق => توليد => بازاريابي
كاتلر در ادامه همان بحث تشريح ميكند كه در نسل دوم بازاريابي توليدكنندگان اقدام به ارائه سبك جديدي از بازاريابي نمودند. شيوهاي كه پيش از توليد به امر بازاريابي پرداخته و پس از پيدا نمودن نيازمنديهاي فعلي مشتريان، سپس اقدام به توليد نموده و محصولي مطابق با خواسته و پسند مشتريان را توليد و به بازار ارائه نمايد. اين نسل از بازاريابي نيز در سالهاي حدود ۱۹۹۰ منسوخ گرديد.[۱۱]
نسل سوم بازاريابي: تحقيق => توليد => بازاريابي => ارتباط دائمي با مشتري تا نفوذ به ذهن و قلب او
در نسل سوم بازاريابي كاتلر عنوان مينمايد كه امروزه ما جهت موفقيت در فرايند فروش نيازمند يك همراهي با مصرفكنندگان تا پس از مصرف هستيم. مديران بازاريابي موفق در دنيا امروزه ميبايست تا پس از مصرف با مصرفكنندگان در ارتباط بوده و نيازهاي آنان حين و پس از مصرف را نيز پاسخ گويند. [۱۲] نسخه سوم بازاريابي، مفهوم بازاريابي را به صحنهٔ آرزوها، ارزشها و روح انسان ميكشاند. نسخهٔ سوم بازاريابي عقيده دارد كه مصرف كنندگان، موجودات كاملي هستند كه اميدها و نيازهاي ديگرشان، هرگز نبايد ناديده گرفته شود. بنابراين نسخه سوم بازاريابي، بازاريابي هيجاني را با بازاريابي روح انسان كامل مي نمايد.[۱۳]
بازاريابي اجتماعي
بازاريابى اجتماعى به كاربرد اصول، مفاهيم و ابزار بازاريابى براى حل مشكلات تحولات اجتماعى اشاره دارد . برنامه هاى بازاريابى اجتماعى به منظور تأثير بر رفتار افراد براى توسعه ى رفاه خود و جامعه شان طراحى شدهاند . بازاريابى اجتماعى با مسائل بازاريابى كلان درگير است، اما در كل يك ديدگاه بازاريابى خرد را در پيش مى گيرد ؛ كه بدين جهت برنامه هاى بازاريابى اجتماعى معمولاً توسط سازمان هاى جدا برنامه ريزى و اجرا مى شوند كه بر مورد خاصى تمركز دارند . كمپين هاى بازاريابى اجتماعى فراتر از تبليغات در رسانه هاى چاپى، راديو و تلويزيون هستند . آنها ممكن است شامل ابزار هاى وسيع ترى مانند اسپانسرينگ يا بازاريابى آنلاين باشند.
كمپين هاى سلامتى عمومى براى كاهش مصرف سيگار، نوشيدن الكل، مصرف مواد مخدر، پرخورى و رابطه جنسى پرخطر هدف گذارى كردهاند . كمپين هاى محيط زيستى گفتگو و حمايت از صحراها و بيابانها، هواى پاك و بهره ورى انرژى را ترويج مى كنند. در حالى كه سايرين مواردى همجون برنامه ريزى خانواده، حقوق انسانى، فساد و جنسيت را همچون برابرى نژادى پيگيرى مى نمايند . كمپين هاى بازاريابى اجتماعى معمولاً توسط سازمان هاى دولتى و غيردولتى اداره مى شوند . هر چند سازمان هاى شركتى هم ممكن است در كمپين هاى بازاريابى اجتماعى فعاليت كنند . [۱۴] [۱۵] فارغ از اينكه شما وب سايت داريد يا خير، هر سوشال (يا همان شبكه اجتماعي) ميتواند براي شما مبين يك بازار كامل در عرصه اينترنت باشد. امروزه تعداد بازاريابهايي كه بدون سايت تنها از طريق شبكههاي اجتماعي به شكل مستقيم اقدام به توسعه بازار خود مينمايند بسيار زياد هستند. اين فضاها به صورت رايگان در اختيار استفادهكنندگان از اينترنت قرار گرفتهاست. وبلاگها يكي از انواع اين فضاها در كنار سوشالها هستند كه همگان در آن ميتوانند به صورت رايگان اقدام به ساخت صفحات شخصي نموده و از فضاي آنها براي نشر اطلاعات محصولات خود استفاده نمايند.
منابع
فيليپ كاتلر و گري آرمسترانگ. اصول بازاريابي. ترجمهٔ بهمن فروزنده. انتشارات آموخته، 1391. چاپ شانزدهم. اصفهان. شابك ۷-۰-۹۶۹۶۴-۹۶۴.
چارلز دويل. فرهنگ جامع واژگان بازاريابي (آكسفورد). ترجمهٔ محسن شاهين پور، سميه اولي. سوره مهر تهران، 1392. شابك ۹۷۸-۶۰۰-۱۷۵-۵۷۰-۵.
Kotler, Philip & Keller, L. Kevin (2012). Marketing Management 14e. Pearson Education Limited 2012
مشاركتكنندگان ويكيپديا. «Marketing». در دانشنامهٔ ويكيپدياي انگليسي.
جان وست وود. چگونه برنامه بازاريابي بنويسيم. ترجمهٔ عليرضا احمدي-فرناز فرزين مهر. انتشارات مبلغان، ۱۳۸۹. چاپ دوم، تهران. شابك ۷-۴۱-۲۶۱۴-۹۶۴-۹۷۸.
سرجيو زيمن. پايان عصر بازاريابي سنتي. ترجمهٔ سينا قربانلو. انتشارات مبلغان، ۱۳۸۷. چاپ چهارم. تهران. شابك ۳-۹-۹۰۵۷۲-۹۶۴.
دكتر احمد روستا. مجله تدبير. سازمان مديريت صنعتي. شماره 196. تهران.
فيليپ كاتلر و فرناندو ترياس دبس. بازاريابي خلاق. ترجمهٔ اميد آبدار. انتشارات آموخته، 1392. چاپ اول. اصفهان. شابك ۸-۱۲-۶۴۶۵-۶۰۰-۹۷۸.
خليل جعفرپيشه. اسرار نام و نشان سازي. انتشارات آموخته، 1390. چاپ اول. اصفهان. شابك ۹-۰۲-۶۴۶۵-۶۰۰-۹۷۶.
«نسل اول بازاريابي». وب سايت رسمي فيليپ كاتلر.
«Market Your Way to Growth: 8 Ways to Win». وب سايت رسمي فيليپ كاتلر.
«Marketing 3.0: From Products to Customers to the Human Spirit». وب سايت رسمي فيليپ كاتلر.
هرمان كارتاجايا و ايوان ستي وان. نسخه سوم بازاريابي. ترجمهٔ دكتر كامبيز حيدرزاده. انتشارات سيته، 1390. چاپ نخست. تهران. شابك ۶-۴۳-۵۲۵۳-۶۰۰-۹۷۸.
بلز و فرانك - مارتين. بازاريابي پايداري يك ديدگاه جهاني. ترجمهٔ دكتر احمد روستا. شركت چاپ و نشر بازرگاني، 1391. چاپ اول. تهران. شابك ۵-۳۳۰-۴۶۸-۹۶۴-۹۷۸.
«What is Social Marketing?».
ويكيپديا