شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| گروه طالبان در كنار پيشبرد جنگ گرم در ميدانهاي نبرد در سراسر افغانستان، به جنگ اطلاعاتي نيز توجه ويژهاي دارد و براي موفقيت در اين ميدان، از پيشرفتهترين و بهروزترين ابزارها و تكنولوژي بهره ميبرند.
طالبان كنوني برخلاف طالبان پيش از سال ۲۰۰۱، ديگر به تلويزيون، تكنولوژي، ابزارهاي ضبط ويديو و اينترنت به چشم ابزارهاي شيطاني و ضداسلامي نمينگرند، بلكه حالا خود از اين ابزارها براي رسيدن به هدف و پيشبرد جنگ نرم استفاده ميكنند و فعالان رسانهاي طالبان به خوبي كار با اين ابزار را ميدانند و از آن استفاده ميكنند.
پس از اينكه طالبان پس از سال ۲۰۰۵ دوباره قدرت گرفت و عملا براي حكومتهاي افغانستان به دردسري تبديل شد، اين گروه به تعيين حكومتهاي موازي خود نيز اقدام كرد.
همانند داشتن واليها و فرماندههان نامنهاد، سخنگويان حكومتي نيز براي خود تعيين كرد تا در كنار جنگ گرم، تنور جنگ سرد نيز گرم و شعلهور نگه داشته شود.
هماكنون در كنار سخنگويان محلي طالبان، فردي بنام ذبيحالله مجاهد، خود را سخنگوي گروه طالبان معرفي ميكند كه ظاهرن در راس گروه اجرايي دستگاه تبليغاني طالبان قرار دارد.
ذبيحالله مجاهد با استفاده از اينترنت، كامپيوتر و ديگر ابزارهاي تبليغاتي، روزانه پيامهاي طالبان را نشر و پخش ميكند و همپاي مدرنترين نهادهاي دنيا امروز از قدرت شبكههاي اجتماعي نيز بهره ميبرد.
او اعلاميههاي طالبان را به زبانهاي پشتو، دري و انگليسي به خبرنگاران و رسانهها ميفرستد، موضع طالبان را با آنان شريك ميكند و نيز به گونهي منظم و فعال در حساب توييتر خود از دستاوردهاي نظامي طالبان اطلاعرساني و تبليغ ميكند.
چندي پيش نيز عكسي در شبكههاي اجتماعي منتشر شد كه ظاهرن طالبان ادعا كردند كه عكس دفتر كار ذبيحالله مجاهد بود. دفتري مجهز به انواع گوناگون ابزارهاي رسانهاي و تزئين شده با پرچم سفيد طالبان.
در سالهاي پسين، طالبان به اندازهاي در ميدان جنگ نرم فعال بودهاند كه خيليها فعاليت رسانهاي و تبليغاتي اين گروه را با فعاليتهاي سخنگويان حكومت افغانستان مقايسه ميكنند.
برخي حتي براين باورند كه در برخي مواقع، طالبان در بخش تبليغات نسبت به حكومت افغانستان دست بالايي دارد و بهتر عمل ميكند.
در سال ۲۰۱۵، جنگجويان طالبان پس از حمله به شهر كندز در شمال افغانستان، با نمادهاي شهر سلفي ميگرفتند و با پخش كردن آنها در فضاي مجازي ادعاهاي سخنگويان حكومت را كه گويا طالبان پيشرفتي نداشتهاند، دروغ ثابت ميكردند و نشان ميدادند كه در مهمترين بخشهاي شهر وارد شده و اداره اين بخشها را به دست گرفته اند.
طالبان اين روش را چند بار ديگر نيز در حملههاي خود به بخشيهايي از افغانستان تكرار كردند و در كنار عكس و ويديوهاي جديد، براي ايجاد وحشت به پخش و نشر عكس و ويديوهاي قديمي نيز متوسل شدند.
ذبيحالله مجاهد در كنار اين، چت گروهي نيز در برخي از شبكههاي اجتماعي ايجاد كرده است كه از طريق آن به گونه مستقيم با خبرنگاران محلي در تماس شده و موضع و نظر طالبان را در موارد خاص با آنان به اشتراك ميگذارند.
تفاوتهاي طالبان كنوني با طالبان پيش از ۲۰۰۱ بسيار است و اين گروه براي پيروزي در جنگ گرم و سرد از هر ابزاري، چون يوتيوب، واتس آپ، تلگرام، وايبر و ديگر رسانههاي اجتماعي بهره ميبرند و ظاهرن جنگجويان اين گروه، علم چگونگي استفاده از تكنولوژي را نيز آموختهاند.
برخي از جنگجويان و يا افراد وابسته به گروه طالبان به گونه فعال در گفتمانهاي فضاي مجازي سهم ميگيرند و از انديشه طالباني دفاع ميكنند. برخي ديگر نيز كه مجهز به زبان انگليسي هستند، به توييتهايي كه به ضد طالبان است واكنش نشان ميدهند و به انگليسي، پاسخ و موضع طالبان را شريك ميكنند.
خيلي از آگاهان سياسي در افغانستان باورمندند كه بخشي از دستاوردهاي نظامي طالبان به دليل قدرت اين گروه در پيشبرد جنگ اطلاعاتي بوده است.
ظاهرن موفقيتهاي جنگ نرم سبب شده تا طالبان برخلاف تفكر و ديدگاه اسلاميشان عمل كنند و از ابزارهايي كه زماني حيثيت ابزارهاي ضد اسلامي را براي آنها داشت، سود جويند. ابزارهايي كه ديگر از دريچه اسلام طالباني نه، بل از دريچه ابزار قوي براي پيشبرد استراتيژي جنگي به آنها ديده ميشود.