شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : مديريت مسايل
دوشنبه، 4 مرداد 1400 - 10:23 کد خبر:37136
وظيفه مدير مسايل، ثبت و سر و كار داشتن با سؤالات مربوط به افكارعمومي، روندهاي اجتماعي، فناوري جديد و غيره است، كه مي توانند تاثيري بر سازمان مورد نظر داشته باشند.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| مديريت مسايل شامل شناسايي مشكلات و مسايل مربوط به يك سازمان و سپس توسعه و اجراي يك برنامه براي مقابله با آنهاست. شامل مطالعه مسايل مربوط به سياست عمومي يك سازمان هم مي شود.


سيد مهدي الواني عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي در اين باره مي‌گويد: «در ادبيات و متون سنتي مديريت، وظايفي چون برنامه ريزي، سازماندهي و نظارت براي مديران موفق از الزامات اوليه بود و بعدها نيز نقش هاي ديگري چون نقش تصميم گيري، نقش ارتباطي و اطلاعاتي براي مديران مطرح گرديد. اما جدايي سازمان از محيط اجتماعي و مشغول شدن مديران به اهداف سازمان و بي التفاتي آنان به مسايل اجتماعي موجب گشوده شدن باب جديدي در مديريت شده است كه آن را مديريت مسايل اجتماعي با مسووليت اجتماعي براي مديران نام نهاده اند. مديران امروز بايد ابعاد اجتماعي و عمومي حرفه خود را شناخته و از آثار سازمان خود بر محيط اجتماعي آن آگاه باشند. آنان بايد علاوه بر وظايف سنتي به وظيفه اي جديد عنايت كنند كه همانا مديريت مسايل اجتماعي و عمومي و مسووليت پذيري در برابر جامعه و عامه مردم مي باشد.» (الواني، 1395)

روش هاي مبتني بر نتيجه

 

مديريت مسايل نوعي تركيب از نظارت بر روند و تحليل بازيگر است. وظيفه مدير مسايل، ثبت و سر و كار داشتن با سؤالات مربوط به افكارعمومي، روندهاي اجتماعي، فناوري جديد و غيره است، كه مي توانند تاثيري بر سازمان مورد نظر داشته باشند. از يك جهت اين شخص تغييرات را در دنياي پيراموني دنبال مي كند، ولي در عين حال معمولا بايد با چنين سوالاتي سروكار داشته باشد و راه‌هايي را براي اثرگذاري بر پيشرفت آنها پيشنهاد كند. بايد تاكيد كنيم كه مسايل تنها مشكلات نيستند بلكه بيشتر سوالات مثبت يا منفي هستند كه ممكن است اهميت شان افزايش يابد و كسب و كار را در درازمدت تحت تاثير قرار دهد.


به اين معنا، مديريت مسايل مي تواند يك فرايند سازماني مرتبط با آينده نگاري به حساب آيد. مراحل آن بدين ترتيب است:


1- شناسايي و پايش و تحليل روندها و نيروهاي پيشران اجتماعي، فناورانه، سياسي و اقتصادي كه مي توانند بر يك تجارت يا سازمان اثر بگذارند.


2- تفسير و تعريف پيامدها و گزينه ها. هر چه پرسش جديدي زودتر مشخص و درك شود، آزادي بيشتري براي عمل وجود خواهد داشت.


3- آغاز فعاليت‌هاي كوتاه و بلندمدت به منظور مواجهه با موقعيت پيش آمده. هر چه سازمان زودتر اقدام كند شانس بيشتري براي تنظيم راهبردهايي كه اهداف بلندمدت را تأمين مي كنند، وجود دارد.


سوالات از حاشيه هاي ناشناخته به سوي حوزه زندگي عمومي حركت مي كنند. بعضي اوقات اين مساله خيلي سريع اتفاق مي افتد؛ گاهي نيز زمان زيادي طول مي كشد. به هر حال چند شرط بايد همزمان برقرار باشند تا يك پرسش از حالت پنهان و ناشناخته خارج شود و جايي در دستور كار عمومي براي خود باز كند. اين مساله نيازمند موارد زير است:


• يك بافت و بستر: آمادگي ذهني و اجتماعي؛
• يك رويداد كليدي: چيزي كه سوال مورد نظر را در اذهان عمومي تزريق مي كند، محركي كه رسانه ها مي توانند استفاده خوبي از آن بكنند.
• يك نام: نام يا برچسبي كه يادآوري آن را آسان كند. (مانند واترگيت)
• يك حامل: شخصي كه سوال مورد نظر را به حوزه عمومي بكشاند.


اين بينش ها مي توانند در ارتقا دادن مسايل جديد نيز مورد استفاده قرار گيرند. (ليندگرن و باندهولد، 2003)