شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| شايد كارتون فوتباليستها را به خاطر داشته باشيد. در قسمتي از اين سريال انيميشن، بازيكنان تيم اميد در برابر تيمي ميايستند كه توسط كامپيوتر هدايت ميشود. حالا اين داستان خيالي دارد هر چه بيشتر به واقعيت نزديكتر ميشود.
به گزارش رسانه ها،بازيكنان تيم كامپيوتر گوشيهايي در گوش داشتند و منتظر دستورات مربي ميماندند كه با استفاده از كامپيوتر(احتمالا منظور سازندگان انيميشن همان چيزي است كه امروز به آن هوش مصنوعي ميگوييم) بازي را تحليل ميكرد و به هر بازيكن اعلام ميداشت كه دقيقا چه كاري بايد انجام دهد. تيم كامپيوتر در ابتدا به قدرت و نظمي اعجابآور ميدان را در دست ميگيرد، اما انگار چيزي غيرقابل پيشبيني در فوتبال وجود دارد. عامل انساني و همين عامل به سردرگمي الگوريتمها منجر ميشود تا ديگر نتواند دستوري صادر كند. بازيكنان تيم كامپيوتر دست از بازي ميكشند و بازي به نفع تيم اميد(آزادي عمل انساني؟) بازميگردد. دستكم اين چيزي بود كه سازندگان سريال فوتباليستها به ما كودكان علاقهمند روايت كردند.
امروز بيش از هر زماني از هوشمصنوعي و يادگيريماشيني براي تحليل رقابتهاي ورزشي استفاده ميشود. مربيان رده بالا بدون اتكا بر دادههاي جمعآوري شده در حين بازي نميتوانند توانايي بازيكنان را با يكديگر قياس كنند. تاكتيكهاي بازي با توجه به شيوهي بازي تيمهاي رقيب طراحي ميشود و بيشتر و بيشتر دانستن از تيمها، بازيكنان، مربيان، چمن وزرشگاه، وضعيت آبوهوا و خلاصه هر دادهي ديگري ميتواند براي موفقيت در ميدان، مفيد باشد.
بازيكنان در خدمت تاكتيك هوشمند
فوتبال ورزشي گروهي است. براي پيروزي بر رقيب، اعضاي تيم بايد باهم هماهنگ باشند، تاكتيكهايي را از پيش تمرين كرده باشند، سبك بازي هم را بشناسند. يك شركت آلماني ادعا ميكند با استفاده از الگوريتمهاي يادگيري عميق ميتواند به بررسي شيوهي بازي فوتباليستها بپردازد و تيمي ايدهآل از بازيكناني كه براي سناريوهاي مد نظر مربي، آماده هستند، برگزيند. يك استارتاپ هلندي اخيرا اعلام كرده، دستهبندياي از ۲۰۰هزار بازيكن فوتبال در جهان ايجاد كرده است. آنها با استفاده از يادگيري عميق، تصاوير بازيهاي فوتبال را پس از تبديل به مدلي سهبعدي از زمين و بازيكنان، تحليل ردهاند و براي مجموعهاي از مشخصههاي مختلف را براي هر بازيكن مورد بررسي قرار دادهاند. آنها ميگويند ديگر انتخاب بازيكن براي تيمها بدون در نظر گرفتن چنين دادههايي بيمعني خواهد بود.
طراحي دستياران كمكي براي مربيان ورزشي اين روزها، يكي از موضوعات مورد توجه است. دستياري كه با بررسي دادههاي زنده از بازي، بتواند پيشنهادهايي براي طراحي تاكتيك به مربيان پيشنهاد دهد و در كنار آن به بررسي عملكرد بازيكنان به سود آن تاكتيك خاص هم بپردازد. تواناييها و مهارت بازيكنها ديگر به تنهايي تعيين كننده نيست، موضوع نمرهاي است كه الگوريتم هوشمند به هر بازيكن ميدهد. اينكه چقدر براي تاكتيك مورد نظر مربي مفيد بودهاند.
از بررسي وضعيت بازي، شرطبندي روي نتايج، برنامهريزي براي پرورش ورزشكاران جديد تا بررسي وضعيت سلامت بازيكنان در طول بازيها، چگونگي عملكرد بازيكنان، مربيان و هر عامل تعيينكنندهي ديگري در نتيجهي بازي، اين جاهاييست كه هوش مصنوعي ميتواند به كمك بهبود عملكرد ورزشي ما بيايد. اما اين همهي ماجرا نيست. اگر روزي تيم فوتبال روباتها، تيم انسانها را شكست دهد چه!؟
گرچه الگوريتمهاي هوشمند روز به روز با گرفتن اطلاعات بيشتر ميتوانند، توصيههايي بهتر به مربيان داشته باشند يا نتايج بازيها را حدس بزنند، اما هنوز به آن درجه از پيچيدگي نرسيدهاند كه حتي در سطح يك هوادار مبتدي، فوتبال را درك كنند. اينكه چه اتفاقي در حال رخ دادن است و چرا. ترديدي قديمي همواره بر عملكرد سيستمهاي هوشمند سايه افكنده است. آيا يك سيستم هوشمند واقعاً «ميداند» در جهان چه ميگذرد يا تنها در حال يافتن مجموعهاي از روابط و الگوهاست كه امتياز بيشتري برايش به ارمغان بياورد؟
فوتبال ورزشي گروهي است و مسائل گوناگوني پيرامون زمين سبز در جريان است. آيا ابزارهاي هوشمند ميتوانند روزي در زمين سبز جاي انسان را بگيرند؟ اگر روبوتهاي هوشمند روزي تيمي از انسانها را در بازي فوتبال شكست دهند، آيا ميتوان ليگهاي بزرگ فوتبال را با ليگهاي روبوكاپ جايگزين كرد؟ احتمالاً نه – يا دست كم به اين زوديها- رقابتهاي ورزشي تنها به عملكرد بازيكنان درون ميدان ارتباط ندارند. پيرامون هر رويداد و هر تيم و بازيكن را هالهاي از احساسات و افكار انسان در بر گرفته است. از كُريخوانيهاي هواداران تا احساس غرور و خشم و شادي و غم و … يك رقابت ورزشي چيزي بيش از وارد كردن و كوبيدن توپ به درون يك چهارچوب است. شايد روزي روبتهاي هوشمند با كمك يك مربي هوشمند بتوانند ما انسانها را در زمين سبز – يا هر زمين ديگري- شكست دهند، اما نگران نباشيد، جامجهاني فوتبال به اين زوديها از ميان نخواهد رفت!
منبع: مجله دانشمند