شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| ونزوئلا در زبان لاتيني به معناي «ونيز كوچك» است، زيرا هنگامي كه اسپانياييها به آن سرزمين پاگذاشتند ديدند كه بوميان خانههاشان را بر روي آب ساختهاند.
آن كشور در ۵ ژوئيۀ ۱۸۱۱ به فرماندهيِ سيمون بوليوار، سياستمدارِ ونزوئلايي، به عنوان جمهوري اعلام استقلال كرد. در ۲۶ ژوئيۀ ۱۸۱۲ اسپانياييها بساط آن جمهوري را برچيدند. در ۱۵ فوريۀ ۱۸۱۹ كُنگرۀ مؤسسانِ جمهوريِ جديد برگزار و تشكيلِ كشور «كلمبياي بزرگ» يا «جمهوري كُلمبيا» اعلام شد.
آن جمهوري دربرگيرندۀ ونزوئلا، كشورهاي كنوني كُلمبيا، پاناما، اكوادوُر و سرزمينِ شمالِ رود «مارانيوُن» در جمهوريِ كنوني پِرو بود. تجزيۀ «كلمبياي بزرگ» از ۱۸۲۶ آغاز شد و با مرگ بوليوار در۱۸۳۰ پايان يافت.
ونزوئلا از سرزمينهاي ناهمگون، ناسازگار و دور از هم تشكيل شده است. از همين رو، تاريخ آن كشور به طور كلي با بيثَباتي سياسي و ديكتاتوري مشخص ميشود.
مورخان تاريخ ونزوئلا را، مانند همۀ كشورهاي اسپانيايي زبانِ آمريكاي جَنوبي، به دو دوره تقسيم ميكنند: دورۀ پيش- كلمبيايي يا پيش- اسپانيايي كه به آن دورۀ «بّرِ قديم» نيز ميگويند و دورۀ جديد يا «بّرِ جديد» كه از پايانِ قرن پانزدهم ميلادي با كشفِ آمريكا آغاز ميشود.
در دورۀ پيش- كُلُمبيايي در سرزميني كه امروز به نام ونزوئلا ميشناسيم بومياني وابسته به تيرههاي گوناگون مردم سرخپوست ميزيستند كه از معروفترين آنها ميتوان از كاريبها يا «كاليناگوُها» و «آراواكها» ياد كرد.
بيشتر آن بوميان پس از مهاجرتِ روزافزونِ اروپاييان به ويژه اسپانياييها به آن سرزمين يا از ميان رفتند و يا در جماعتهاي اروپايي و اسپانيايي حل شدند. از همين رو، مردمشناسان ساكنان كنونيِ ونزوئلا را اساساً مردماني دورگه ميدانند كه به اسپانيايي سخن ميگويند. ونزوئلا در زبان لاتيني به معناي «ونيز كوچك» است، زيرا هنگامي كه اسپانياييها به آن سرزمين پاگذاشتند ديدند كه بوميان خانههاشان را بر روي آب ساختهاند.
ونزوئلا در ۵ ژوئيۀ ۱۸۱۱ به فرماندهيِ سيمون بوليوار، سياستمدارِ ونزوئلايي، اعلام استقلال كرد كه بي درنگ با واكنش تُند اسپانيا رو به رو شد. نام رسميِ آن كشور به افتخار آن سياستمدار و فرمانده آزاديبخش، «جمهوريِ بوليواريِ ونزوئلا» است.
سيمون بوليوار يكي از چند رهبر استقلالطلبِ آمريكاي جَنوبي بود كه با الهام از انقلابهاي آمريكا، فرانسه و هائيتي در اواخر قرن هيجدهم و اوايل قرن نوزدهم جنبشهاي استقلالطلبانه را در آن قاره رهبري كردند.
به دنبالِ زمينلرزۀ مرگباري كه به كشته شدنِ بيش از ۱۰ هزار ونزوئلايي انجاميد و جمهوريخواهان را آشفته كرد، كنگرۀ ونزوئلا در ۲۵ آوريل ۱۸۱۲ «فرانسيسكوُ دِ ميراندا»، فرمانده انقلابي و يكي از همرزمان بوليوار، را «ديكتاتور تام الاختيار و رئيس عاليِ ونزوئلا» اعلام كرد.
ميراندا با سلطنتطلبان ساخت و در ۲۶ ژوئيۀ ۱۸۱۲ پيماني را به وكالت از طرف كنگره امضا كرد كه حاكميت دوبارۀ اسپانيا را بر آن سرزمين باز ميگردانْد. اسپانياييها بساط جمهوري را برچيدند و «فرانسيسكوُ دِ ميراندا» را به دست نيروهاي بوليوار بازداشت و زنداني كردند.
او در ۱۴ ژوئيۀ ۱۸۱۶ در بيمارستان زندانِ كاراكاس درگذشت و جسدش را در گورستاني در همان نزديكيها به خاك سپردند. در ژانويۀ ۱۸۹۵ بازماندههاي جسد او را به پانتئون ملي ونزوئلا منتقل كردند.
پس از سقوط نخستين جمهوريِ ونزوئلا، سيمون بوليوار در جامائيكا پناه جُست. در آنجا «متنِ جامائيكا» را نوشت كه در آن آيندۀ آمريكايِ جَنوبيِ اسپانيايي زبان را پيشگويي كرد و از طرح تشكيل «كلمبياي بزرگ» سخن گفت. در ۱۵ فوريۀ ۱۸۱۹ در شهر «آنگوُستورا» كه امروز «سيوداد بوليوار» ناميده ميشود، كُنگرۀ مؤسسانِ جمهوريِ جديد برگزار شد.
آن كنگره تشكيلِ كشور «كلمبياي بزرگ» يا «جمهوري كُلمبيا» را اعلام كرد كه دربرگيرندۀ ونزوئلا، كشورهاي كنوني كُلمبيا، پاناما، اكوادوُر و سرزمينِ شمالِ رود «مارانيوُن» در جمهوريِ كنوني پِرو بود. كنگرۀ مؤسسان در ۱۸۲۱ در شهر «كوكوتا» در كلمبياي كنوني براي نوشتن قانون اساسيِ «كلمبياي بزرگ» يا «جمهوري كُلمبيا» تشكيل شد.
تجزيۀ «كلمبياي بزرگ» از ۱۸۲۶ آغاز شد. دو جناح با دو ديدگاه رو در روي هم ايستادند و كشور را به تجزيه كشاندند. بوليوار و طرفدارانش خواهان دولتي متمركز بودند، در حالي كه «فرانسيسكو سانتاندِر»، فرمانده نظامي و سياستمدار كلمبيايي، از دولتي غيرمتمركز دفاع ميكرد. در ۱۸۲۸ پِرو منطقۀ اِكوادور را اشغال كرد. بوليوار نيروهاي اشغالگر را در ۱۸۲۹ بيرون راند. او از ژوئن ۱۸۲۸ تا مارس ۱۸۳۰ ديكتاتورمنشانه با صدور فرمان حكم راند.
با اين حال، نتوانست جلو ازهم پاشي «كلمبياي بزرگ» را بگيرد. در ۲۷ دسامبر ۱۸۲۹ ونزوئلا از آن جمهوري جدا شد. در ۲۰ ژانويه ۱۸۳۰ رئيس جمهورْ بوليوار كنگرۀ مؤسسان را براي جلوگيري از تجزيه فراخواند. اما او روز به روز فرسودهتر ميشد چنان كه در ۸ ماه مي ۱۸۳۰ استعفا كرد. در سيام آن ماه اِكوادوُر نيز از كلمبياي بزرگ جدا شد. در ۱۷ دسامبر ۱۸۳۰ بوليوار در شهر «سانتامارتا» در كلمبيا درگذشت. نخستين رئيس جمهوري ونزوئلا پس از جدا شدن از كلمبياي بزرگ ژنرال «خوزه آنتونيو پائِز» بود.
ونزوئلا از سرزمينهاي ناهمگون، ناسازگار و دور از هم تشكيل شده است. از همين رو، تاريخ آن كشور پس از جدا شدن از كلمبياي بزرگ تا چند سالي پس از جنگ جهاني دوم به طور كلي با بيثَباتي سياسي و ديكتاتوري مشخص ميشود. از ۱۹۵۸ رفته رفته دموكراسي در آن كشور جايگير شد. با اين حال، حزب كمونيست ممنوع بود.
در دو دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ جنبشِ چريكي كمونيستي در ونزوئلا نيز به راه افتاد. در دهۀ ۱۹۸۰ ائتلافي از راستگرايان بر آن كشور حكم راند. در فوريۀ ۱۹۸۹ شورشي در كاراكاس و پيرامون آن در اعتراض به گراني و اصلاحات اقتصاديِ الهام يافته از نئوليبراليسم به پا خاست كه ارتش آن را سركوب كرد. بيش از ۳۰۰۰ نفر جان باختند.
در ۱۹۹۲ كودتاي نظامي «هوگو چاوِز» به شكست انجاميد. او در ۱۹۹۷ با الهام از آموزشهاي بوليوار حزب «جنبش جمهوريِ پنجم» را بنيان گذاشت و در ۱۹۹۸ به رياست جمهوري آن كشور انتخاب شد. چاوِز در مارس ۲۰۱۳ درگذشت. او به اعتبار منابع طبيعي ونزوئلا به يك رشته اصلاحاتِ اجتماعي دست زد بي آنكه پايههاي توسعۀ پايدار را در كشورش استوار كند. رئيس جمهوريِ كنوني همرزم و بركشيدۀ اوست.
منبع: http://fa.rfi.fr