شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : شش نظريه روانشناسي در باره انگيزه و تلاش فردي
چهارشنبه، 14 مهر 1400 - 15:02 کد خبر:36566
ميل و انگيزه به انجام كارها نوعي استارت و جهش اوليه است كه ما را وا مي دارد به تصميمات خود جامه عمل بپوشانيم. محققين و روانشناسان مدتها است سعي مي كنند موتور رفتار آدمها را به كمك تئوري‌هاي مختلف، شناسايي و شرح دهند:



ميل و انگيزه به انجام كارها نوعي استارت و جهش اوليه است كه ما را وا مي دارد به تصميمات خود جامه عمل بپوشانيم. محققين و روانشناسان مدتها است سعي مي كنند موتور رفتار آدمها را به كمك تئوري‌هاي مختلف، شناسايي و شرح دهند:

انگيزه دروني براي انجام يك كار – Instinct Theory of Motivation
بر اساس اين نظريه خيلي قديمي، آدمها علاقه و تمايل براي بعضي كارها در وجودشان نهادينه شده است. رفتارهايي نظير دلبستگي بيش از حد، ميل به رقابت، خجالت، ترس و شجاعت، اعمالي هستند كه منشا شان، برنامه ژنتيكي است كه به ارث مي بريم.

اين نظريه براي مدتها از روي ميز روانشناسان كنار گذاشته شده بود ولي با توسعه روانشناسي تكاملي كه تاكيد زيادي بر انگيزه‌هاي غريزي و مراحل تحول بيولوژيك انسان دارد دوباره براي توجيه رفتار و اعمال استفاده مي شود.

انگيزه دريافت پاداش – Incentive Theory of Motivation
اين شيوه توضيح رفتار مي گويد آدمها بر اساس علاقه شان به دريافت پاداش ، دست به كارهاي مختلف مي‌زنند. اين نظريه نيز بر روي انگيزه دروني افراد تاكيد مي ورزد كه براي دريافت يك سود يا اعتبار يا لذت بيروني، اقدام به تلاش مي كنند. بر اين اساس، هر چه پاداش بزرگتر باشد قدرت پيگيري و همت براي رسيدن به آن نيز بيشتر مي گردد.

نظريه ميل به تعادل – Drive Theory of Motivation
طرفداران اين ايده مي گويند مثلا در حين گرسنگي و تشنگي، بدن احساس خوبي ندارد و براي كاهش تنش ايجاد شدهُ تلاش مي كند به رفع گرسنگي و تشنگي اقدام كند تا به سطح آرام و متعادل برسد. اگر هوا گرم باشد انگيزه كم كردن حرارت در وي ايجاد مي شود و …
اما مشكل اساسي نظريه فوق اين است كه خيلي وقت ها آدمها رفتاري را افزايش يا كاهش مي دهند كه عملا نيازي براي آن كار ندارند. به عنوان مثال بعضي ها به خاطر مسائل روحي به غذا خوردن زياد پناه مي برند بدون ايكه اصلا گشنه باشند.

نظريه سطح هيجان – Arousal Theory of Motivation
اين نظريه مي گويد بشر با هيجان خاصي به دنبال يك حد معيني از رضايت، شادي يا تعادل است. براي همين گاهي با رقابت، گاهي به خاطر كمبود عاطفي و گاهي براي ايجاد وضعيت بهتر، دست به اعمالي مي زند.

برعكس اين واقعيت هم براي بشر صدق مي كند وقتي كه زندگي پر از هيجان و موفقيت مي شود بعضي افراد ترجيح مي دهند دست از تلاش بكشند و به انزوا و كم تحركي تمايل پيدا كنند تا هيجان زدگي شان را با بي تفاوتي، به تعادل رسانند.

نظريه انگيزه‌هاي خردمندانه – Humanistic Theory of Motivation
اين نظريه متكي به شعور و منطق انساني است. آدمها اعمالي از آنها سر مي زند كه منطقي و آگاهانه است. نمونه مشخص اين شيوه شناخت انگيزه هاي بشر « هرم مزلو» است كه مي گويد نيازهاي بشر مراحلي دارد كه اگر هر كدام را برطرف كند ميل به برطرف كردن مرحله بالاتري از تمناهايش را طلب مي كند.

افزايش انگيزه ها و محرك ها براي دستيابي به آرزوها آنقدر ادامه مي يابد كه انسان به مرحله خودشناسي و حس خلاقيت مي رسد. اگر انسانها قادر باشند كه از نردبان خواسته ها و نيازهاي شان مدام بالاتر روند از تحول شخصيتي برخوردار مي شوند كه حس مديريت، تاثيرگذاري و حتي هدايت ديگران در آنها ايجاد مي گردد.

انگيزه ها بر اساس توقع – Expectancy Theory of Motivation
وقتي انسانها در باره آينده خود مي انديشند به چشم اندازي از آرزوها و منافع مي رسند و براساس آن براي خود توقعاتي ايجاد مي كنند كه موتور اعمال و تصميمات زندگي شان مي شود.

توقع انسان متكي به سه انتخاب كليدي است. ۱- اگر رسيدن به منافعي كه آرزو كرده است برايش مهم باشد سعي بيشتري مي كند ۲- اگر يك فرد انتخاب كند كه نقش موثري در ايجاد آينده اش ايفا مي كند و مسبب خيلي از اتفاقات است بر همتش مي افزايد ۳- در نهايت اگر باور داشته باشد كه توانايي و قابليت لازم نيز در اختيار دارد انگيزه اش براي دستيابي به هدف، باز هم بيشتر مي شود.

در پايان اينكه: هيچ ايده و نظريه قديمي يا جديد نمي تواند به تنهايي، انگيزه اعمال همه بشر را توضيح دهد. ولي شناخت همه اين نظريات متفاوت مي تواند به افراد كمك كند كه دلايل مختلف براي ايجاد انگيزه هاي رفتاري را بشناسند.
 

منبع: www.verywellmind.com