اشاره
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- سواد مالي، موضوع گفتگوي مدير مسئول ماهنامه اقتصادي دريك با ياسر فلاح مدير روابط عمومي سازمان بورس ايران است كه در پي مي آيد:
سازمان بورس چه نوآوريها و روشهاي خلاقانهاي براي گسترش فرهنگ سرمايهگذاري در بورس و معرفي بورس به مردم داشته است؟
همانطور كه اطلاع داريد مقوله سواد مالي و دانش سرمايهگذاري در كشور ما سابقه چنداني ندارد.
درست است كه بورس در كشور ما عمري ۵۰ ساله دارد، اما شناخت مردم ما از بورس شناخت عميقي نبوده و بنا به دلايل مختلف تاريخي و فرهنگي، موضوع فرهنگ سهامداري در كشور ما توسعه پيدا نكرده است.
شايد به دليل وجود منابع و ثروتهاي طبيعي چون نفت، گاز و…، بخش خصوصي و اقتصاد غير دولتي طي ساليان گذشته، وقتي براي رشد و توسعه پيدا نكرده است و يا شايد انگيزه كافي هم براي اين موضوع وجود نداشته.
اما از سالها قبل تمامي اقتصادانان ايران در اين خصوص هشدار داده بودند كه هرچه سريعتر اين وابستگي اقتصاد به منابع طبيعي كشور بايد رفع گردد. بنابراين از حدود ۱۴ سال پيش با ابلاغ قانون جديد اوراق بهادار و تشكيل سازمان بورس و اوراق بهادار، مسيري نو در جهت كاهش وابستگي به اقتصاد تك قطبي و فعالسازي هرچه بيشتر بخش خصوصي كشور برداشته شد.
مسيري كه از از چهارده سال پيش آغاز گرديد امروز دوران بلوغ خود را طي ميكند و به سمت تخصصي شدن و عميق شدن در اقتصاد كشور پيش ميرود و شكل جديدي به خود گرفته است، در طول اين مدت نهادهاي تخصصي در اين بخش شكل گرفتهاند مانند نهاد نظارتي و نهادهاي عامل سازمان بورس، شركتهاي كارگزاري، تامين سرمايه و مشاورهي سرمايهگذاري، و ديگر نهادها، اما با اين وجود همچنان با مشكل كمبود سواد مالي در اقشار مردم در كشور مواجه هستيم. در مقايسه با كشورهاي توسعه يافته دنيا، موضوع سواد مالي در كشور ما امروزه خيلي نوپا و نوين است و هنوز در ابتداي مسير قرار داريم و براي توسعه بازار سرمايه در كشور راهي جز بالا بردن سواد مالي عموم مردم و هدايت سرمايههاي خرد به سمت اين بازارها نداريم اما شاخصها نشان ميدهند كه حدود۲۰ % جامعه ما سواد مالي دارند و ۸۰ % ديگر سواد مالي بسيار ضعيفي دارند. بنابراين راه بسيار دشواري را در اين مسير پيش رو داريم.
از نظر شما سواد مالي چه تعريفي دارد؟
سواد مالي نوعي مديريت معيشت خانوار و توسعه يافتگي عقل معاش تعبير ميشود. يا به گونهاي سرمايهگذاري بهينه، براي كسب حداكثر بازده از منابعي كه در اختيار داريم.
آيا اين تعريف براي عموم مردم صادق است و يا تنهاي مخصوص افرادي كه در زمينه سرمايهگذاري فعال هستند صادق است؟
به اعتقاد بنده عموم مردم به سواد مالي نيازمند هستند و افراد سرمايهگذار هم جزئ از افراد جامعه هستند. متاسفانه در كشور ما تنها ۲۰ درصد از افراد جامعه با مسائل مالي آشنا هستند اما اين مساله در كشورهاي توسعه يافته كاملا برعكس است و عموم مردم فراخور نياز خود از دانش مالي مورد نياز خود در جامعه مطلع هستند و از يك سرمايهگذار حرفهاي فعال در بازار سرمايه گرفته تا مردم عادي جامعه اهميت سواد مالي را ميدانند جالبه بدانيد كه سواد مالي در كشور ما از كشورهايي مثل عراق و ازبكستان نيز پايينتر است.
آيا منظور شما از سواد مالي، آگاهي مردم از نحوه فعاليت و سرمايهگذاري در بورس است؟
نه نه، اصلا؛ اين موضوع در مورد تمام مباحث مالي مانند سپردهگذاري، انواع بيمهها، بورس، ماليات، و … است. نكته قابل توجه اين است كه آثار كمبود سواد مالي در كشور در تكانههاي اقتصادي كه هر از گاهي به وجود ميايد، به راحتي قابل مشاهده است. همين حجم افسار گسيختهي نقدينگي در كشور، و حركت آن به سمت بخشهاي مختلف، مخصوصا بازارهاي سفته بازانه و دلال معابانه يي كه الان ما شاهد آن هستيم، تغييرات نرخ ارز، تغييرات نرخ سكه، خودرو، مسكن و … و اين نشان دهندهي اين است كه سواد مالي در بين اقشار عموم مردم به درستي نهادينه نشده است. اين سرمايهها حالت سرگردان دارند و براي كسب حداكثر سود به حوزههاي مختلف ورود ميكنند و ميتوانند آسيبهاي جدي به بنيانهاي اقتصادي وارد آورند.
اگر ورود سرمايهها به بورس با تامل، تدبر، دقت كافي و آموزشهاي لازم همراه باشد، ميتواند براي اقتصاد كشور بسيار مفيد واقع شود.
نكته حائز اهميت اين است كه وقتي قيمت ارز در كشور افزايش پيدا ميكند به ضرر ماست و به همه آسيب ميزند، زيرا وقتي وارد كننده بخواهد كالا وارد كند، به قيمت ارز روز محاسبه ميكند، اما اگر شاخص بورس افزايش پيدا كند، كسي آسيب نميبيند، تورم افزايش پيدا نميكند، سفره خانوار كوچك نميشود، به معيشت ما آسيب نميزند و شركتهاي بيشتري هم وارد بازار سرمايه ميشوند، تامين مالي در بخش واقعي اقتصاد افزايش پيدا ميكند، شغل بيشتري ايجاد ميكند و به گردش چرخ اقتصاد نيز كمك ميكند. بنابراين موضوع آشنايي هرچه بيشتر مردم با بورس و بازار سرمايه منجر به انتقال نقدينگي به بخشهاي مولد اقتصاد مانند توليد خواهد شد و ميتواند علاوه بر پاسخگويي انتظار سود در بين فعالين اقتصادي جريان نقدينگي را هم در جامعه مديريت كند. از همين رو ميتوان اين دوران را بسيار سرنوشت دانست و در صورتي كه بتوانيم با تبليغات، آموزش و فرهنگسازي اقشار مردم را به سرمايهگذاري در بازار سرمايه تشويق كرد، بسياري از مشكلات اقتصادي كشور حل خواهد شد.
يعني اگر بتوانيم اين شرايط را مديريت كنيم و اقتصاد كشور را از اين بزنگاهي كه قرار گرفته است به سمت بازار سرمايه محور سوق دهيم و اقتصادمان را بيشتر در بازار سرمايه مشاهده كنيم، قطعا منافع بيشتري در اقتصاد خواهيم داشت. امروزه چيزي حدود ۲۳-۲۴ درصدGDP توليد ناخالص داخلي در بازار سرمايه و بورس حضور دارد.
در حالي كه در يك اقتصاد توسعه يافته مثل ايالات متحده، قريب به ۱۲۰ درصد اقتصاد در بازار سرمايه است و حجم بازار سرمايه از اقتصاد خود ايالات متحده بزرگتر است.
اگر اين اتفاق در كشور ما هم رخ دهد مردم هم به مرور ميپذيرند كه بخشي از دارايي خودشان را به سهام، اوراق بهادار و… اختصاص بدهند. در آن صورت كسي در بالش زير سرش و خانهها دلار نگهداري نميكند.
در حال حاضر اين انتقاد به سازمان بورس ميشود كه چرا براي ورود سرمايهها، فرهنگسازي و تبليغ به قدر كافي انجاد نميشود؟
بلاخره ما بايد بپذيريم كه تنها ۲۳-۴ درصد اقتصاد ما در بورس است. بايد هواي تازه نيز به بورس دميده شود، اين شريان همان بخش دولتي است كه بايد وارد بورس شود. نياز به ارزهاي اوليه است، نياز به سهام جديد است كه اين پولي كه الان وجود دارد را هضم و جذم كند. اما متاسفانه هنوز امكانش به وجود نيامده و بسياري از شركتهاي خصوصي هم شفافيت لازم را جهت ورود به بورس ندارند و بايد در آيندهاي نزيك صورتهاي مالي خود را شفاف كنند و در سامانه كدال منتشر كنند.
اميدواريم كه اين اتفاق بيافتد و ما بتوانيم بخشهاي بيشتري از اقتصاد كشور را در بازار سرمايه مشاهده كنيم. قطعا همانطور كه اطلاع داريد بازار سرمايه شفافترين بخش اقتصاد كشوراست و ما كمترين مشكلات را به لحاظ اقتصادي در شركتهايي كه در بورس و فرابورس هستند را شاهد هستيم.
اميدواريم روزي بيايد كه بخش اعظم اقتصادمان، از طريق بازار سرمايه، بورس و فرابورس شفاف شوند و حضور داشته باشند و مردم نيز با مشاهده عملكرد شفاف، بتوانند سهام آن ها را خريداري كنند و مالك اين شركتها بشوند.
متولي پروژه سواد مالي در كشور كيست؟ آيا متولي خاصي دارد؟
موضوع سواد مالي يك موضوع فرابخشي در اقتصاد است، سواد مالي فقط به بورس و بازار سرمايه اختصاص ندارد. قطعا موضوع معيشت خانوار، عقل معاش، اقتصاد خانوار و نقش زنان خانهدار، موضوعاتي هستند كه نه تنها به بورس بلكه به بيمه، ماليات، بانك، آموزش و پرورش، آموزش عالي، صدا و سيما و همه اينها اختصاص دارند.
به نظر بنده بايد يك كميته كلان در سطح كشور شكل بگيرد كه بورس يك جزئي از آن باشد، اگر اين كميته در سطح كلان شكل بگيرد، ميتواند موضوع سواد مالي را نيز نهادينه كند و توليد محتوا در جامعه انجام شود، و از طريق آموزش عالي، صدا و سيما و ديگر رسانهها در سطح جامعه توزيع بشود.
به طور مثال در كشوري مانند ايالات متحده كه تيم ما روي آن مطالعه كرده است، موضوع سواد مالي را از۱۵۰ سال پيش شروع و روي اين بحث كار كردهاند و در اين حوضه شركتها و كمپانيهاي بزرگ اين كشور نقش آفريني كردند.
كمپانيهاي بزرگ صنعتي كه در ايالات متحده حضور دارند و حتي بعضا محصولاتشان را در ايران استفاده ميكنيم روي اين موضوع سرمايه گذاري كردهاند.
يك خودرو ساز بزرگ آمريكايي با اين شعار كه منافع شركت من، منافع آمريكاست و منافع آمريكا منافع شركت من است فعاليت ميكند.
در ايران، خيلي از شركتهايي كه در بورس حضور دارند به راحتي مورد حجمهي شديد قرار ميگيرند و به نوعي خيلي از مردم منتقدشان هستند. اين شركتها شركتهاي بورسياند كه شفافيت دارند، صورتهاي مالي مشخصي دارند، و منافعشان منافع اقتصاد كشور است و منافع اقتصاد كشور، منافع اين شركتها در بورس و فرابورس است.
به هرحال اهميت اين موضوع را نبايد فراموش كرد و براي اين موضوع در سطح كلان كشور بايد برنامهريزي شود ما در سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان جزئي از اقتصاد كشور، يك سري اقدامات را براي آشنايي مردم با فوايد سرمايهگذاري در بورس و بازار سرمايه انجام دادهايم مانند:
برگزاري جشنواره بورس و رسانه يكي از بخشهاي بسيار اثر گذار در اقتصاد كشورم، رسانهها هستند. در اين خصوص سعي شده است اثر گذاري رسانهها را در سطح جامعه افزايش داده و موضوعات مرتبط با بورس و بازار سرمايه را از طريق رسانهها بيشتر به اطلاع مردم برسانيم .
جشنواره بورس و رسانه نِيز به خوبي توانست به اهداف خود برسد و در تابستان گذشته با بسياري از رسانهها در سطح كشور دومين سال خودش را نيز پشت سر بگذارد.
يكي ديگر از اقدامات ما، بحث هدفگذاري براي دانشجويان به عنوان قشر متخصص و مسئولين آينده كشور است كه سعي كردهايم بر روي دانشجويان متمركز شويم و برنامههاي خاصي را براي آنها داشته باشيم.
از جمله، ليگ ستارگان بورس يك مسابقه معاملهگري در اوراق بهاداركه براي دانشجويان طراحي شده است.
سال گذشته اولين دوره آن با حضور ۱۰ تيم از دانشگاههاي مختلف تهران برگزار شد.
امسال خوشبختانه موفق شده ايم كه اين تعداد را به ۳۴ تيم از دانشگاههاي سراسر كشور و به مدت ۲ ماه افزايش دهيم،كه ميتوان به دانشگاههايي نظير : دانشگاه سيستان و بلوچستان، دانشگاه اهواز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه مازندران، دانشگاه گيلان، دانشگاه زنجان، محقق اردبيلي، اروميه و در حدود ۱۸ تيم از دانشگاههاي تهران و همچنين با ۵ تيم از واحدهاي مختلف دانشگاه آزاد اشاره كرد.
كه در اين راستا بسيار اثر بخش بوده و اميدواريم كه اينها سفيران و پيام رسانهاي بازار سرمايه باشند و در دانشگاهها و شهرهاي خودشان تاثيرگذار باشند.
اميدوارم در سالهاي آينده ليگ ستارگان بورس در قامت مسابقاتي مانند روبوكاپ ظاهر شود و دانشگاههاي بيشتري براي حضور در اين رقابتها اعلام آمادگي كنند و ما نيز از اين طريق معاملهگري اوراق بهادار را به سطح شهرهاي مختلف كشور برسانيم.
ما معتقديم آموزش معاملهگري اوراق بهادار ميتواند به عنوان يك شغل براي افراد جامعه توصيه گردد .
رقابتهاي ليگ ستارگان بورس نه فقط يك مسابقه، بلكه يك نوع كارآفريني و آموزش داشتن شغل براي دانشجويان ميباشد.
دانشجويان ميتوانند با كمترين مبلغ وارد بازار سرمايه شده و خريد و فروش كنند و با آموزشهاي لازم حتما سود كنند.
تيمي كه در ليگ ستارگان بورس امسال مقام اول را كسب كرد، تيم دانشگاه تهران بود كه توانست چيزي قريب به ۹۵ درصد سود كند، يعني اعتبار اوليه دريافتي از سازمان بورس كه ۱۰ ميليون تومان بود را پس از معاملهگري تبديل به ۵/۱۹ ميليون تومان كرد.
اين يك پيام آشكار است به جامعه، كه ميتوان در بازار سرمايه وارد شد، سرمايهگذاري كرد و سود خوب نيز كسب نمود.
اما بالاخره اين بازار نيز مشابه تمام بازارهاي ديگر نوسان داشته و اين ذات بازار است، مدتي رشد ميكند و مدتي هم استراحت ميكند، قيمتها اصلاح ميشود، و اين موضوع در تمام بازا ها وجود دارد.
بازار سرمايه نيز يك بازار علمي و كاملا تخصصي است كه كساني كه ميخواهند در اين بازار سرمايهگذاري كنند مي بايست حتما راه و روش سرمايهگذاري در آن را بياموزند.
يكي ديگر از اقدامات انجام شده، موضوع فين تك هاي دانشآموزي است .
كه دومين دوره آن در شركت اطلاع رساني و خدمات بورس در نمايشگاه كيش برگزار شد و همچنين اولين دوره آن در نمايشگاه تهران در فروردين ۹۷ اجرا شد.
شركت اطلاع رساني و خدمات بورس در موضوع آشنايي دانشآموزان با شركتهاي دانشبنيان و همينطور كسب و كارهاي نوين اقدامات زيادي انجام داده، دانشآموزاني كه در حوزه كسب و كار جديد و حوزههاي استارت آپي ايدههايي داشته باشند، از آنها حمايت ميشود.
موضوع فينتك دانشآموزي به نوعي رقابت بين دانشآموزاني ميباشد كه ايده و يا فكر جديدي براي راه اندازي كسب و كارهاي نوين دارند. و سازمان بورس جهت تشويق اين دانش آموزان با اهداي جوايز نفيس از آن ها حمايت ميكند.
فين تك يك بحث تخصصي است، ممكن است كه دانش آموزان با آن آشنا نباشند؟
ببينيد دانش آموزاني كه انتخاب ميشوند از فيلترهايي عبور كرده اند و اين فيلترها نشان ميدهد كه اين دانشآموزان ايدههاي جديدي در كسب و كار داشته و علاقمند به بحث كارآفريني هستند.
در اين راستا ما افراد مستعد را شناساييكرده و سعي كردهايم با آموزش مفاهيم ابتدايي مالي مانند مفهوم پول، بانك، بيمه، پرداخت قبوض و … اين دانشآموزان را رصد كرده و در مدارس با ارائه
شيوههاي خاص آنها را در اين رقابتها ترغيب به شركت نماييم.
با اين وجود نميتوان اين سطوح را با سطوح دانشجويي قياس كرد، اين دانشآموزان در سطح خودشان ارزيابي و تقدير ميشوند.
جهت اطلاع بايد عرض كنم كه در دوره اول برگزاري، تعدادي از دانشآموزان در جشنواره جوان خوارزمي مقامهايي كسب كرده، و ما سعي بر اين داشتهايم كه همين سطح را توسعه دهيم كه در نتيجه اين دانشآموزان بتوانند جزئي از كارآفرينان آينده باشند.
براي بحث فين تك دانش آموزي ايده دريافت ميكنيد و اين ايده ها پايش مي كنيد؟
بله، يك سري مدرس هستند كه در حال همكاري با دانشكده دانشگاه كار آفريني تهران ميباشند، اين عزيزان از مدرسين شركت اطلاع رساني سازمان بورس هستند كه سابقه برگزاري فين استارز هم داشتهاند.
فين تك دانشآموزي براي خود دانشآموزان يك ايده جديد است، به طوري كه يك بوم نقاشي در اختيارشان قرار ميگيرد و ميتوانند ايدههاي خود را در اين بوم طراحي و فرايندهايش را اجرا كنند. اين مسابقه در مدارس انجام ميشود ؟
خير حضوري است. به طور مثال در كيش و تهران بين ۱۰۰ دانشآموز اين مسابقات برگزار شد.
آيا در حوزه ساخت انيميشن هاي آموزشي هم وارد شدهايد؟
بله اقداماتي در اين حوزه براي آموزش عموم مردم در حال انجام است. كه شامل توليد انيميشن – توليد موشن گرافي– و همينطور توليد اپليكيشن و گيميفكيشن ميشود، لازم به ذكر است كه در اين زمينه دو مورد اپليكيشن هم توليد شده است از جمله” في” كه براي سرمايهگذاران و افرادي كه به تازگي ميخواهند با بازار سرمايه آشنا شوند، كاربرد دارد.
همچنين براي عموم مردم در سنين جوانان و نوجوانان اقدام به توليد بازيهاي قابل استفاده در موبايل با موضوع سواد مالي مانند بازي معروف كويز آف كينگ شده است و در حال حاضر سعي شده است به ۵۰۰ سوال بورسي در اين بازي جذاب ايراني كه نزديك به ۱۰ ميليون عضو دارد پاسخ داده شود و در حال حاضر نيز در حال طراحي بازي ديگري به منظور آشنايي مردم با مفاهيم سرمايهگذاري و بورس، هستيم كه به زودي به جامعه عرضه ميشود.
در حوزه انيميشن هم سابقه همكاري با مجموعه محترم ديرن ديرين را داشتهايم كه ۲۰ قسمت آن نيز تاكنون توليد و پخش شده است هم اكنون در حال توليد انيميشن ديگري با موضوع بازار سرمايه هستيم كه انشالله به زودي معرفي و پخش ميگردد.
مجموعه ي ديگري نيز در حوزه فيلم و سريال در حال برنامهريزي هستيم و با بنياد سينمايي فارابي وارد گفت وگو شدهايم و تفاهم نامهاي را منعقد كرديم كه بتوان يك فيلم سينمايي را با مفاهيم بازار سرمايه و بورس توليد كنيم.
ما اميدواريم مجموع اين امور بتواند نگرش مردم را نسبت به بازار سرمايه و بورس اندكي بهبود بخشد، زيرا بازار سرمايه در جامعه ما نياز به معرفي بيشتري دارد و مردم بايد با وجوه مختلف بورس و بازار سرمايه آشنا شوند تا بتوان نتايج آن را در جامعه ملاحظه كرد.
براي خانواده ها ، به خصوص زنان خانهدار كه معمولا پس اندازهاي خانواده را مديريت ميكنند برنامه خاصي در نظر داريد؟
ببينيد اوليت ما در حال حاضر حوزههاي دانشآموزي، دانشجويي، كاركنان است ولي در مراحل بعدي حتما موضوع زنان در برنامههاي ما قرار دارد، به نظر ميرسد در حوزه برنامهسازي راديو و تلويزيون بايد بيشتر براي درگير كردن اين قشر تاثير گذار در جامع صورت گيرد.
به شخصه معتقد هستم تا زماني كه آموزش عمومي در كشور اتفاق نيافتاده و بخش قابل توجهي از جامعه با مفاهيم اوليه بازار سرمايه آشنا نشدن، ممكن است در صورت تبليغات گسترده تلويزيوني عدهاي علارغم آموزشهاي صحيح ترغيب به وارد شدن به بازار سرمايه شوند و با ضرر كردن دچار پشيماني شوند و شروع به تبليغات منفي در اين خصوص كنند
بنابراين بايد بسيار با احتياط و با برنامه ريزي عمل كرد. در حال حاضر از طريق فضاي مجازي يا شبكههاي اجتماعي در حال انتشار و بارگذاري توليداتمان هستيم، و بازخورد خوبي هم گرفتهايم و اميدوارم كه با رشد و توسعه اين فعاليتها در جامعه، بخش بيشتري از جامعه را با مفاهيم سرمايهگذاري و مالي آشنا كنيم.
يكي ديگر از برنامههايي كه در دستور كارمان است، موضوع اردوهاي بورسي ( روت شوهاي بورسي ) و جنگهاي بورسي ميباشد كه طبق برنامهريزي صورت گرفته بناست در سطح چندين شهر اجرا خواهد شد و در اين برنامهها رويكردمان كاملا آموزش مفاهيم سرمايهگذاري به خانوادهها ميباشد.
اميدواريم كه افراد غير حرفهاي و افرادي كه تحمل ريسك پاييني دارند و ميخواهند درآمد مطمئني داشته باشند، با ورود به بازار سرمايه از طريق سرمايهگذاري غيرمستقيم، هم به اقتصاد كشور و بازار سرمايه كمك كنند و هم سرمايه اوليه خود را با ريسك مواجه نكنند، اما افرادي كه اطلاعات كافي دارند و آموزشهاي لازم را ديدهاند ميتوانند از طريق معاملهگري اوراق بهادار و سهام به سود بيشتري هم دست پيدا كنند.
نقدي كه بنده به برنامههاي شما دارم اين است كه براي آموزش سواد مالي و نهادينه كردن آن در جامعه تنها با ارائه چند اپليكيشن و طراحي چند مسابقه نميتوان انتظار داشت اين موضوع مهم در جامعه گسترش داده شود، لذا با بررسيهايي كه بنده در كشورهاي توسعه يافته انجام دادهام، از سنين مهد كودك آموزش هاي مالي با محتواي بسيار غني و مرحله بندي شده آموزش داده مي شود و اين آموزشها از طريق دانشآموز به خانواده منتقل ميگردد ، آيا شما براي اين قسمت برنامهاي داشته و يا در دست اجرا داريد؟
حرف دل ما را زديد، علارغم اينكه پنجاهمين سال فعاليت بازار سرمايه را پشت سر گذاشتيم يكي از كمبودهاي ما در حوضه آموزش سواد مالي به اقشار جامعه اين است كه يك خط و يا حتي يك كلمه در رابطه با بازار سرمايه و بورس در كتب درسي آورده نشده است اما در حال تعامل با مجموعه وزارت آموزش و پرورش هستيم تا بتوانيم مفاهيم مالي و اوليه سرمايهگذاري را در كتب درسي دانشآموزان قرار دهيم حتي تلاشهايي صورت گرفته است تا يك روز را در تقويم ملي، به عنوان روز بازار سرمايه اسلامي يا روز بورس نامگذاري كنيم و اميدواريم به زودي اين مهم صورت گيرد.
اما با اين حال ما در سازمان بورس طي اين مدت بيكار ننشسته و تاكنون چندين اقدام جدي در اين خصوص صورت گرفته است از جمله دوره ديپلم بورس كه در ۱۰ استان برگذار ميشود. ديپلم بورس يك ديپلم مهارتي است و علاقهمندان ميتوانند در اين مقطع تحصيل و اين مدرك را اخذ كنند كه مورد تاييد وزارت آموزش و پروش نيز ميباشد و طي تفاهم نامهاي مشترك از مركز مهارتي وزارت آموزش و پرورش و سازمان بورس اين ديپلم به واجدين شرايط اعطا ميشود.
اقدام ديگر، برگزاري دوره ي MBA بازار سرمايه است. چند سالي است كه اين دوره عالي مديريت كسب و كار در حوزه بورس را طراحي كردهايم و در حال حاضر از طريق دو مركز دانشگاه خوارزمي و سازمان مديريت صنعتي، برگزار ميشود. همچنين از سال تحصيلي جاري (۹۷-۹۸) دانشگاه علامه طباطبايي هم به ما پيوسته و مركز آموزشهاي آزاد دانشگاه علامه طباطبائي هم دوره MBA بازار سرمايه را برگزار خواهد كرد.
در ضمن در حال طراحي دوره DBA بازار سرمايه هستيم، و اميدواريم كه اين نوع اقدامات بتواند نقش بيشتري در جهت مهارت افزايي براي افراد متقاضي و براي متخصصيني كه در اين حوزه فعال هستند، داشته باشد.
آيا براي تسهيل به كارگيري كساني كه مهارتشان را افزايش ميدهند و در دورههاي مهارت افزايي يا MBA بورس شركت ميكنند، در نهاد هاي زير مجموعه بازار فكري شده است ؟ آيا فارغ التحصيلان يا افراد علاقه مند به بازار سرمايه ميتوانند اين بازار را يك محل مستعد براي جذب و بكارگيري استعدادهايشان بدانند؟
بازار سرمايه يك بازار دانشبنيان است. اين موضوع را با قاطعيت عرض ميكنم، بورس يكي از دانشبنيانترين بخشهاي اقتصادي كشور است. مگر كل شاغلين بازار سرمايه چند نفراند؟ من بعيد ميدانم كه در كل بازار سرمايه ۵ هزار نفر به طور مستقيم، شاغل كارمند داشته باشيم.
در سازمان بورس، چهار بورس، شركت سپردهگذاري مركزي بورس، ۱۰۸ شركت كارگذاري، ۹ تامين سرمايه، ۱۰ سبدگردان و تعداد زيادي شركتهاي سرمايهگذاري و مشاورين سرمايهگذاري فعال هستند، اما تعداد همه اين فعالين به پنج هزار نفر هم نميرسند و نكته مهم اين است كه اينجا ماهي دست كسي نميدهيم، ماهيگيري ياد مي دهيم، آن شخصي كه MBA بازار سرمايه را اخذ ميكند و يا ديپلم بورس مي گيرد به نوعي ياد ميگيرد كه معامله كند، ميآموزد كه خريد و فروش سهام انجام دهند، چه نيازي دارند كه كارمند و پشت ميز نشين سازمان بورس شوند در صورتي كه ميتوانند خريد و فروش سهام، و معاملهگري اوراق بهادار را با يك لبتاپ و يا يك تبلت حتي در منزل انجام دهند و كسب سود كنند.
اما جهت اطلاع شما و مخاطبين ماهنامه دريك عرض ميكنم كه كساني كه MBA بازار سرمايه را اخذ مينمايند ، همزمان با اخذ اين مدرك، دو گواهينامه حرفهاي سازمان بورس و اوراق بهادار را نيز دريافت مينمايند.
گواهينامه اصول بازار سرمايه و گواهينامه عرضه و تقاضا و كساني كه DBA بازار سرمايه را اخذ نمايند، همزمان گواهينامه تحليلگري اوراق بهادار را نيز از سازمان بورس و اوراق بهادار دريافت مينمايند، كه گواهينامه بسيار ارزشمندي است و عنوان تحليلگر به اين دسته از افراد اطلاق ميشود و براي استخدام در نهادهاي مالي مثل شركتهاي تامين سرمايه، كارگزاران، شركتهاي مشاوره سرمايهگذاري و شركتهاي سرمايهگذاري نيازمند اين مدارك حرفه اي هستند.
(نكته و صحبت آخر )
همچنان معتقد هستم كه موضوع سواد مالي يك بحث فرابخشي است و اميدوارام روزي برسد كه اين نگاه در سطح كلان كشور شكل بگيرد و سازماني با هدف پرداختن به معقوله سواد مالي در جامعه ايجاد شود. در غير اين صورت با اقدامات سطحي و كوچكي كه نهادهايي مانند بورس، بيمه و … ميتوانند صورت دهند نميتوان انتظار يك تغيير بزرگ در ميزان درك عموم مردم از مسائل مربوط به سرمايهگذاري داشت. بايد همه سازمانهاي مرتبط مانند وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالي، سازمان بورس و… با كمك اساتيد دانشگاه، دستگاههاي اجرائي كشور پاي كار بيايند تا با يك همكاري گسترده اين مهم را كه ميتواند تاثير به سزايي در اقتصاد كشور و سطح رفاه و معيشت مردم داشته باشد به مرحله اجرا رساند.