شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : افكار عمومي به‌عنوان فعل جامعه مدرن را چگونه مديريت كنيم/ دكتر تقي آزاد ارمكي پاسخ مي دهد
سه شنبه، 24 مهر 1397 - 01:38 کد خبر:35234
در دنياي پيشرفته به دليل بحران‌هايي كه در جهان مدرن وجود دارد، بحث مديريت افكار عمومي، بحث پر دامنه و عميقي است. هم سازمان‌هاي افكار عمومي‌سنج وجود دارند و هم مديريت افكار عمومي امر مهم و قابل توجه تمامي دولت‌ها و سازمان‌هاي اجتماعي در كليه جوامع است.


شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- سوالي كه از ديرباز در حوزه ارتباطات وجود داشته و پاسخ هاي متعدد بيشماري براي آن در نظر 4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199گرفته شده اين است كه رسانه ها دقيقا چه كاركردي براي افكار عمومي دارند؟
 
 يك كارشناس ارتباطات در گفتگو با خبرنگار سيناپرس در رابطه با اين مقوله گفت: در مورد مديريت افكار عمومي ما چند مفهوم داريم كه مي‌تواند براي درك بهتر اين موضوع به ما كمك كند. يكي از اين مفاهيم خود افكار عمومي است. افكارعمومي به معناي فعل جمعي كه در جامعه مدرن جاري و ساري است، دوم كار‌هاي رسانه‌اي و ارتباطاتي به عنوان شناخت و استخراج افكار عمومي و سوم هم مديريت افكار عمومي به عنوان مديريت و ساماندهي آن فعل اجتماعي يا مديريت به‌كارگيري نتايج حاصل از پژوهش‌هايي تحت عنوان افكار عمومي است.
 
 دكتر تقي آزاد ارمكي ادامه داد: قطعاً در بحث رسانه‌اي منظور اين است كه افكار عمومي به‌عنوان فعل جامعه مدرن را چگونه مديريت كنيم. فرض بر اين است كه ما با جامعه مدرني روبه‌رو هستيم كه اين جامعه مدرن يك فعلي در كل دارد كه اين فعل ساحت نگرش و انديشه‌اي پيدا مي‌كند كه بايد به آن توجه شود. اگر به اين ساحت توجه نشود و در مورد شناسايي و مديريت آن اقدامي صورت نگيرد، اين امر مي‌تواند بحران‌آفرين شود. در نتيجه چون اين خطر بحران‌آفريني وجود دارد، ضرورت مديريت و به‌سامان كردن افكار عمومي و رفع مشكلات و اختلالات آن بيش از گذشته در شرايط كنوني حس مي‌شود.
 
 وي تاكيد كرد: در اين زمينه ما نيازمند يك ميزان الحراره هستيم. اين ابزار بايد به ما بگويد كه كجا‌ها بايد مديريت شود و كجاها بايد در افكار عمومي مداخله صورت گيرد؟ ميزان الحراره در اينجا همان سنجش افكار عمومي است كه نشان‌دهنده آن است كه افكار عمومي جامعه به كدام ساحت و با چه جهت‌گيري و مختصاتي عمل مي‌كند.
 
 دكتر آزاد ارمكي خاطرنشان كرد: در مديريت افكارعمومي، اولين شرط باور به افكار عمومي، باور به مدرن بودن جامعه، باور به حادثه‌آفريني افكار عمومي و در نهايت باور به ميزان‌الحراره بودن افكار عمومي است. اينها پيش‌نياز‌هاي چيزي است كه ما به آن نام مديريت افكار عمومي مي‌دهيم. اگر اينها نباشد، طبيعتاً مديريت افكار عمومي امكان‌پذير نخواهد بود.
 
 وي با اشاره به اينكه خود رسانه‌ها از اساسي‌ترين پديده‌هايي هستند كه در ساختن و جهت‌دهي افكار عمومي مهمند، گفت: رسانه به معناي عام آن، هم رسانه‌هاي بصري و هم غيربصري و هم رسانه‌هاي مكتوب و رسانه‌هاي غيرمكتوب. مثلاً خود روزنامه‌ها به‌عنوان يكي از اصلي‌ترين نيرو‌ها و عوامل سازنده افكار عمومي و يكي از عناصر اساسي كه در مديريت افكار عمومي به كار مي‌آيند، هستند. افكار عمومي متعلق به جامعه مدرن است اما بايد در نظر داشت كه اين جامعه مدرن يك پديده امروزي نيست. حدود صد سالي است كه جوامع، دولت‌ها و عوامل اجتماعي در جهت مديريت مدرن شدن اقدام كرده‌اند. در اينجا ما با نظريات، ديدگاه‌ها، آدم‌ها و بحث‌هاي مختلفي روبه‌رو هستيم.
 
 اين استاد ارتباطات دانشگاه تهران گفت: در دنياي پيشرفته به دليل بحران‌هايي كه در جهان مدرن وجود دارد، بحث مديريت افكار عمومي، بحث پر دامنه و عميقي است. هم سازمان‌هاي افكار عمومي‌سنج وجود دارند و هم مديريت افكار عمومي امر مهم و قابل توجه تمامي دولت‌ها و سازمان‌هاي اجتماعي در كليه جوامع است.
 
 وي ادامه داد: تصور مي‌كنم دولت‌ها در دنيا بيش از آنكه در جهت فعل دموكراتيك يا فعل توسعه عمل كنند، در جهت ساماندهي آنها عمل مي‌كنند. به عبارت ديگر، دولت‌ها در جهت مديريت جامعه و نظام اجتماعي عمل مي‌كنند كه اصلي‌ترين كار و وظيفه اين دولت‌ها اين است كه افكار عمومي جوامع را تحت مديريت و ساماندهي خود در آورند. در واقع در اينجا دولت‌ها سعي مي‌كنند جامعه‌شان را از افتادن در ورطه‌اي كه حالت افراطي و قطبي دارد، بازدارند. در واقع عمل دولت‌ها در اينجا اين است كه سعي مي‌كنند جامعه را از خارج شدن از اعتدال بازدارند. اين امر زماني تحقق پيدا مي كند كه مديريت افكار عمومي به‌خوبي صورت گيرد. اين مديريت افكار عمومي گاهي به صورت يك شوك يا به وسيله يك خبر يا انتشار يكسري اسناد صورت مي‌گيرد.
 
 دكتر آزاد ارمكي عنوان كرد: اصلي‌ترين كساني كه در زمينه مديريت افكار عمومي تلاش مي‌كنند، همان حوزه‌هاي رسمي و دولتي هستند. در جامعه ما دولت يكي از اصلي‌ترين كانون‌هاي تصميم‌گيري، تصميم‌سازي و مديريت و ارزيابي است. دولت است كه جامعه را ارزيابي مي‌كند و كمتر فرصت ارزيابي به سازمان‌هاي اجتماعي ديگر داده مي‌شود. در اين دولت به معناي عام آن، به غير از سازمان‌هاي امنيتي و اطلاعاتي، حوزه سياسي خيلي تعيين‌كننده است. مثلاً جناح‌هاي سياسي و فعالان و احزاب سياسي در داخل ايران به نوعي مديريت افكار عمومي مي‌كنند. همچنين در اينجا نقش رسانه‌ها نيز اهميت پيدا مي كند، مثلاً تلويزيون با اين ساختاري كه اكنون دارد، يكي از نيرو‌هاي عمده و مهم است كه در زمينه مديريت افكار عمومي تلاش مي‌كند.
 
 وي ادامه داد: رسانه‌ها در ايران اساس رسانه‌هاي القايي هستند و رسانه‌هايي نيستند كه در فرآيند طبيعي رشد كرده باشند و بالا آمده و مخاطب‌مدار باشند. در واقع اين رسانه‌ها مخاطب‌محور هستند و توجه به جلب مخاطب دارند ولي اين نيست كه بر اساس خواسته مخاطب يك فضايي را بسازند.
 
 اين استاد ارتباطات خاطرنشان كرد: رسانه‌هاي ايراني از بالا به پايين هستند، از هر جناحي كه باشند. به همين دليل مديريت خاصي از افكار عمومي دارند، مديريتي كه خودشان تلقي از آن دارند، نه يك مديريت علمي و درست. يك حادثه كوچك و بي‌اهميت را آن قدر مي‌پردازند و بزرگ مي‌كنند كه به صورت غيرواقعي به يك مسأله مهم تبديل مي‌شود، در حالي كه به يك مسأله مهم اصلاً نمي‌پردازند. اين يعني اينكه اين رسانه‌ها بر اساس انتخاب و گزينش كه بر اساس سلايق و علايق خودشان است، عمل مي‌كنند. در واقع اين نحوه برخورد بيشتر يك نوع مداخله در افكار عمومي است تا مديريت افكار عمومي.
 
 وي با بيان اينكه به همين دليل است كه افكار عمومي ايراني به نوعي معيوب است گفت: چون نحوه ساخته‌شدنش و زيست اجتماعي كه دارد، با هم جور در نمي‌آيد. رسانه اين اشكال را دارد. علت اين اشكال يكي به ساخت سياسي جامعه ايراني و دوم به نحوه توليد، ظهور و غروب رسانه‌ها و كنترل و مميزي‌هاي متعددي كه بر اين رسانه‌ها وجود دارد، برمي گردد. سومين دليل هم بر مي‌گردد به نيرويي كه در اين رسانه‌ها مشغول به كار است. نيروهايي كه در رسانه‌ها هستند، نيرو‌هاي غيرمتخصص هستند و وقتي به سطح تخصص مي‌رسند، ديگر در رسانه كار نمي‌كنند. معمولاً رسانه‌ها تربيت نيرو مي‌كنند تا نظام اجتماعي را مديريت كنند. رسانه‌هاي كنوني مثل دانشگاه شده‌اند و تنها نيرو تربيت مي‌كنند بدون آنكه خودشان از اين نيرو‌ها بهره ببرند.
 
 آزاد ارمكي بيان كرد: ما رشته‌هاي روابط‌عمومي، مديريت افكار عمومي و رشته‌هاي رسانه‌اي بسياري داريم. در دانشگاه‌ها همه اينها را داريم اما چون نيروي ما الزاماً محصولش به رسانه‌ها از جمله تلويزيون وارد نمي‌شود، نتيجه‌اي ندارد. دانشگاه فقط براي خودش كار مي‌كند. اين بزرگ‌ترين ضعف نظام آموزشي در ايران است كه اين نظام تنها براي خودش كار مي‌كند. از آن طرف تلويزيون و ادارات دولتي همه براي خودشان دانشكده درست مي‌كنند. رسانه‌ها هم براي خودشان نيرو از بيرون مي‌گيرند. اين يك مشكل ساختاري جدي در جامعه ماست و بايد به‌صورت كلي حل شود.
 
 وي اظهار داشت: اين امر به ضعف ريشه‌هاي سيستم بر مي‌گردد كه ما اين را سامان نداده‌ايم. اين عناصر سيستم به هم پيوسته نيستند. كساني كه طراحي كلان سيستم را بر عهده دارند، بايد پاسخگوي اين باشند كه چرا اينها را به هم چفت نمي‌كنند؟ كساني كه در مركز تصميم‌گيري كلان كشور نشسته‌اند، بايد اين چفت و بست‌ها را معين كنند. از آن طرف چون اين سازمان‌ها هر كدام براي خودشان كار مي‌كنند، يك نوع مداخله‌گري در حوزه افكار عمومي در نظام اجتماعي هم پيدا كرده‌اند و اثراتي را گذاشته‌اند كه برخي جا‌ها مخرب است.
 
 آزاد ارمكي ادامه داد: عموماً در اين روابط وجه غالب تعارضي است. اينها در مقابل هم ايستاده‌اند و بايد در مورد اين مشكل فكر جدي كرد. ما نمي‌توانيم اين سازمان‌ها و دانشگاه را تعطيل كنيم بلكه بايد اينها را به هم پيوند بدهيم تا بتوانيم مديريت افكار عمومي را در سطح كلان به خوبي پيش ببريم.
 
 گفتگو: هانيه حقيقي