سناريوي آينده رسانه ها و رسانه هاي آينده
دكتر علي اكبر فرهنگي استاد دانشگاه تهران
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- جهاني كه در حال حاضر ما در آن زندگي مي كنيم، جهاني است كه با جهان پيشينيان بسيار متفاوت است و قطعا در آينده، نه آينده اي دور، بسيار متفاوت تر از امروز. همه امور، نهادها، قوانين و مقررات و روابط عمومي دگرگون شده و هر روز انسان هاي هوشمند شاهد و ناظر بسياري از پديده ها و رخدادهاي تازه اند.
پيگيري اين رخدادهاي تازه، ما را با روندهاي جالب توجهي روبرو مي كند كه از قواعد خاصي تبعيت كرده و در چارچوب پارادايم قابل شناختي قرار مي گيرند. به راحتي درمي يابيم كه عصر سنتي كه از هزارها سال پيش آغاز شده بود با اختراع ماشين بخار و بكارگيري آن در زندگي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي انسان هاي قرن نوزدهم و بيستم سپري شده و جاي خود را به عصر صنعتي و نهادهاي كاملا متفاوت با گذشته داده است.
ديگر خانواده ها چونان خانواده هاي گذشته گسترده و ثابت نبوده و به شكل خانواده هسته اي متحرك درآمده اند. اقتصاد خودمصرف محلي جاي خود را به اقتصاد مبادله اي ملي و سپس جهاني داده و در توليد و توزيع و در نهايت در مصرف كه ديگر مرزي براي خود نمي شناسد، قواعد تازه اي مطرح شده است. به همين ترتيب نهادهاي آموزش و پرورش و حكومت و مديريت و ارتباطات و رسانه، دستخوش دگرگوني هاي اساسي شده اند و اين ما را با دگرگوني پارادايمي مواجه مي كند. تبلور پارادايم ها در اعصار سنتي، صنعتي و سپس فراصنعتي، قابل بررسي و ارزيابي دقيق اند و روندهاي حاكم بر آن ها را مي توان پيش بيني كرد.
روندهاي مورد توجه عبارتند از: انقلاب در حقوق، طوفان تكنولوژي، رشد نامتوازن همه جانبه، تحول در كار و حقوق و دستمزد، انقلاب در بهداشت و درمان، فناوري هاي نوين و بدون توقف و بي مرز جنگ ها و صلح ها، روشنگري در سياست و انفجار جمعيت و اثر آن بر منابع طبيعي و محيط زيست.
نظام رسانه اي گذشته و قواعد حاكم بر آن در برابر نظام رسانه اي جديد و قواعد برخاسته از آن عوامل حاكم بر رسانه هاي امروز و دگرگوني آن ها براي فردا.
روابط عمومي و كاركردهاي سناريوسازي واقعي-مجازي داده مبنا بر بستر واقعيت گسترده
دكتر سعيدرضا عاملي استاد گروه ارتباطات و مطالعات آمريكا – دانشگاه تهران
اگر روابط عمومي جديد را در پيوند با واقعيت تركيبي و واقعيت گسترده و با بهره گيري از نظام الگوريتمي داده مبنا با هدف الف. تسهيل امور و ب. حفظ سلامت و تعالي انسان و محيط زيست ترسيم كنيم، سه سناريو براي آينده روابط عمومي قابل تصور است:
1) روابط عمومي تمام هوشمند، سيستمي و الگوريتمي كه همه ارتباطات، تبادل اطلاعات و ارائه خدمات در فضاي "واقعيت گسترده" و "هوش مصنوعي" صورت مي گيرد. الگوريتمي شدن به معناي با برنامه عمل كردن، سيستم داشتن و يافتن راه حل در بن بست ها و تأمين آرمانها و خواسته هاي به ظاهر دست نيافتني است كه امكان تأمين آن در محيط عددي با خلق الگوريتم امكانپذير مي شود و در جهان عيني، فيزيكي و حضوري با نظارت الگوريتيم داده مبنا تضمين اجرايي پيدا مي كند.
بر اساس اين سناريو، شاهد تغيير در وظايف روابط عمومي ها در فضاي سمانتيك بر مبناي قدرت الگوريتم كردن روندها و فرايندها در مسير دو هدف اصلي مذكور، يعني الف. تسهيل امور و ب. حفظ سلامت و تعالي انسان و محيط زيست، خواهيم بود.
2) روابط عمومي دوفضايي واقعي- مجازي و طبيعي – هوشمند كه بخش بزرگي از عملكردهاي ارتباطي، اطلاعاتي و خدماتي روابط عمومي در بستر فضاي دوم قرار دارد و فضاي اول عرصه اي است براي تأمين نيازهاي چهره به چهره ارتباطي در قالب برگزاري بزرگداشت ها، جشن ها و تأمين مفهومي "جماعت" كه افراد حس و علقه نزديك به يكديگر پيدا كنند.
بر اساس اين سناريو، از آنجا كه انسان محور فضاي مجازي و داده اي و فضاي فيزيكي است، الگوريتم ها به تنظيم رابطۀ جهان فيزيكي و جهان مجازي مي پردازند و به نوعي نظامند رابطۀ دوفضايي شدن ها را تنظيم مي كنند. ظهور صنعت 4.0 كه از آن به صنعت فيزيكي-سايبرنتيك تعبير مي شود، تلاشي است براي تأمين بهره گيري بهينه از منابع فيزيكي و مجازي به گونه اي كه تسهيل كنندۀ كار، به حداقل رساندن مصرف منابع طبيعي و انساني و به حداكثر رساندن بهره مندي بهينه است. در واقع عرصۀ توليد و خدمات 4.0 مبتني بر وب 4.0، سخن از يك انتقال بزرگ كه منتهي به استفادۀ بهينه همزمان فضاي فيزيكي و مجازي است، مي كند.
در صنعت 4.0، با توجه به قابليت كار مجازي و توان متمايل به بي نهايت اين فضا، امكان انتقال همۀ قابليت هاي ممكن توليد به فضاي سايبرنيتك وجود دارد و با استفاده از اين فضا، مديريت عمليات، نظارت و اجراي امور در صنعت فيزيكي ميسر است. در اين چارچوب، در اين سناريو، خدمات روابط عمومي ها تبديل به خدمات 4.0 يا خدمات فيزيكي- مجازي مي شوند و روابط عمومي 4.0 به وجود مي آيد كه از داده ها و الگوريتم ها بهره مي گيرد. در پرتو اين نظام تحولي جديد، روابط عمومي 4.0 به عنوان روابط عمومي نظامند الگوريتمي مطرح است كه از پيوند گسترده با بزرگ داده ها، اينترنت همه پديده ها و خدمات مرتبط با همه پديده ها شكل مي گيرد. ارائۀ تصويري روشن از اين روابط عمومي جديد از يك سو مي تواند فضا را براي تبيين و ارتقاء سواد الگوريتمي مرتبط با روابط عمومي 4.0 آمده كند و از سوي ديگر، به عنوان پيشران اين تغيير نقش آفريني محوري داشته باشد.
3) روابط عمومي طبيعي – تمام هوشمند (روابط عمومي مطلوب) كه بازگشت به ارتباطات طبيعي كه در اين فرض اكثر ارتباطات، اطلاعات و خدمات در اكوسيستم طبيعي صورت مي گيرد و عرصه دوم تأمين كننده "ارتباطات خودكار و اتوماتيك" است. در اين فرض، فشار صنعت و ارتباطات مبتني بر نظام فراگير كامپيوتري مسير بازگشت به طبيعت را تسريع و تسهيل مي كند.
در اين سناريو، انسان براي خارج شدن از شرايط "تك نشيني"، "ارتباطات با واسطه ديوايس ها" و بازگشت به "هم نفسي"، "باهم بودگي طبيعي" و بازگشت به زندگي آرام طبيعي به عنوان يك ناستالژيا محقق مي شود. ارتباطات خودكار نيز عرصه اي است كه در آن بسياري از تراكنش ها صورت مي گيرد، ولي نيازي به ارتباط گر و ارتباط گيري نيست، بلكه ربات هاي هوشمند، امور اداري و مالي و حتي بسيار از اقدامات روزمره را انجام مي دهند و شرايط را براي توسعه ارتباطات طبيعي و انساني فراهم مي آورند.
سناريوي توانمند سازي براي "وضعيت بي تصويري"
دكتر كيومرث اشتريان دانشيار سياست گذاري عمومي دانشگاه تهران
سناريو نويسي معمولا وضعيت هاي چهارگانه اي را بر اساس آينده هاي ممكن، باورپذير، محتمل و مطلوب در بر مي گيرد. اما آيا غير از اين وضعيت چهارگانه مي توان وضعيت هاي ديگري را متصور شد. آيا سناريو نويسي براي "وضعيت بي تصويري" امكان پذير است؟ آيا مي توان براي "هيچ وضعيتي" هم سناريو نوشت؟ آيا سرعت تحولات در انقلاب ارتباطات و اطلاعات بگونه اي نيست كه سناريو نويسي هاي سنتي را با چالش در فلسفه وجودي آنها مواجه كرده باشد؟ سخن اصلي اين مقاله آن است كه سرعت تحولات در انقلاب چهارم صنعتي به گونه ايست كه فرصت را براي گونه ديگري از سناريو نويسي فراهم كرده است و آن سناريو نويسي بر مبناي توانمند سازيست. در چنين فضايي در واقع "هيچ تصويري" و "هيچ چشم اندازي" از آينده موجود نيست كه براي آن سناريو نوشته شود. پژوهشگران و سياست گذاران بايستي بر اساس اصول توانمندسازي رواني، هوشي، ارزشي و فناورانه خود را براي هر وضعيتي آماده كنند.
انقلاب فناوري اطلاعات، عصر "داده انبوه" را پديد آورده است كه تئوري پردازي در حوزه علوم اجتماعي را به چالش كشيده است. داده انبوه به رويكرد "مرگ نظريه" ميدان عمل وسيعي داده است و بر آن است كه نظريه در حد استراتژي پژوهشي تقليل داده شده است. به همين سان، استراتژي ها متمركز بر اقدامات هستند و نه تحليل روندها. داده انبوه، سناريو نويسي را در دام روزمرگي و عبور از نظريه هايي كشانده است كه مبناي وضعيت هاي چهارگانه فوق هستند. بنابراين سناريو نويسي نمي تواند بر اساس نظريه پردازي براي آينده شكل بگيرد بلكه بيشتر بر توانمندسازي و تمهيد مقدمات براي مواجهه با هر وضعيتي بايد شكل بگيرد.
سناريو نويسي در روابط عمومي نيز بر همين اساس شكل مي گيرد و بايستي خود را براي هر وضعيتي آماده كرد. اين آمادگي مستلزم اساسي ترين مهارت هايي است كه بشر يا سازمان بايد براي خود فراهم كند: هوش فردي و سازماني، آمادگي رواني، تنقيح ارزش ها و مهارت هاي فلسفي-شناختي فناوري هاي جديد
سناريو، ابزاري براي مديران كارآمد و آينده نگر
پروفسور سعيد خزايي عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده مديريت دانشگاه تهران
تصميم سازان اغلب با چهار عامل شكست تصميم ها دست به گريبان هستند:
1. خردورزي محدود؛
2. گرايش و توجه تنها به متغيرهاي بيروني ؛
3. چسبندگي و سايش اطلاعات و دانش؛ و
4. الگوهاي ذهني شكل دهنده به مفروضات يا سياستهاي تصميم سازي.
اين چهار عامل موثر بر تصميم سازي به شكل مستقيم يا در تركيب با يكديگر مي توانند بيشترين ميزان خطا در تصميم سازي، يعني «نابخردي» را موجب مي شوند. در اين نوشتار چهار عامل دشواري ساز در تصميم سازي به تفصيل مرور و بررسي خواهد شد و برنامه ريزي بر پايه سناريو به مثابه ابزاري بازدرنده در برابر تاثير ناخوشايند هر يك از اين عوامل چهارگانه بررسي خواهد شد. هدف نهايي اين بررسي، پيشگيري از فرو افتادن در «نابخردي» است.
سرفصل هاي سخنراني
- پيش بيني پذيري سناريو
- سناريو، اهداف، ضرورت ها و بايستگي ها
- پيش بيني، برنامه ريزي و سناريو
- عوامل شناختي و برنامه ريزي سناريويي
- سوگيري وسفسطه ها و معنا سازي
- پرتگاه هاي اخلال در قضاوت سناريو
- چرا سازمان ها آينده را درك نمي كنند؟
- تصميم گيري و مديريت شهودي
- تصميم گيري پويا و آينده
- حوزه هاي كاربرد سناريو
- سازمان ها، گذر هاي سازماني و فهم آينده
- تفكر سناريويي/ سامانه ايي
- اصول اساسي تفكر سناريويي
- سناريو ها و روايت گري
- منطق هاي سه گانه سناريو
- انواع روش ها و رويكرد ها در برنامه ريزي سناريويي
(سناريوهاي كمي،كيفي/قياسي،استقرايي/دروني،بيروني،روبه جلو،روبه عقب/زمان برشي،تاريخي ...)
- سناريو هاي شهودي و مراحل هشت گانه خلق سناريو
- نگاشت شبكه اي سناريو (SUM)
- مورد كاري هاي ملي و فرا ملي سناريو
نقش حياتي مگا پروژه هاي علمي
در نگارش سناريو و شبيه سازي صحنه
"بازي شطرنج سرنوشت ملل" با تاكيد بر جايگاه و نقش روابط عمومي
دكتر مهدي نادري منش پژوهشگر دانشگاه UCLA/ Washington State/Idaho
آيا علم پادشاه و اين جهان عرصه پادشاهي آن مي باشد؟ خداوند تصميم گرفته است و "علم" را به عنوان پادشاه خود (زماني كه اين جهان را طراحي و مهندسي كرد) در كتاب/ سناريو (لوح محفوظ) خلقت انتخاب كرده است! جهان متافيزيك در حال حاضر متعلق و در تصاحب علم و فناوري مي باشد. علم توسط خداوند (عالم، فاضل، حكيم، خالق، محيط، دليل المتحيرين، صانع كل مصنوع، مسبب، مسخر، مصور و عظيم) طراحي و خلق شده است! علم و فناوري "بال هايي جهت پرواز به فراسوي افق ها و مرزها مي باشند".
"علم عجيب تر از تخيل مي نگارد ؟!" در سال 2012، اعلام شد كه فلسفه (يك محصول جانبي ذهن انسان) مرده است و مشعل روشنگري در دست علم (يك محصول جانبي ذهن خالق) قرار دارد؟! پروژه "ديجيتال سازي مغز و انسان" در شرف پيشرفت و توسعه با سرعت تصاعدي رو به جلو شتابان مي تازد و "جاودانگي ذهن" در همسايگي دستان متحرك و توانمند علم و تكنولوژي قرار دارد و توهمات مغزهاي پوسيده نمي توانند اين شور و آشوب را ته نشين كنند. چرخ دنده ها و جرقه هاي قدرتمند مگا پروژه هاي علم و فن آوري] كشف شده، آموخته، الهام گرفته و كپي شده از طرح ها و نقشه هاي خلقت (علوم) خداوند [در شرف خرد كردن و آتش زدن زندگي، انرژي، آينده، سرنوشت، چشم انداز، دين، منابع، زمان، اهداف، روياها، آرزوها، پتانسيل ها، هوش، باورها، ذهن ها و سناريو هاي كساني هستند كه فاقد مگا پروژه هاي علمي مي باشند و در دام توهمات، درون باتلاق پيچيده سرزمين جهل، اتلاف، خرافات، ظلم، خيانت، شرك و زشتي فرو مي روند!!
مگا پروژه هاي علمي عناصر كليدي "عصر گذار" هستند كه نتايج آنها به آستانه و سرحد پيشرفت پيچيده، حياتي و نهايي انسان تبديل مي شود; "آخرين اختراع و كشف انسان" (همچون تكينگي Singularity)؟! در نتيجه، كنترل آينده، امور و سناريوهاي اين جهان در سطوح محلي و بين المللي به طور نامحدود بوسيله نتايج مگا پروژه هاي علمي و فن آوري شبيه سازي و اعمال مي گردد! دولتها و كشورهايي كه مگا پروژه هاي علمي و فن آوري ندارند در حدي ضعيف و توهم زده خواهند بود كه آنها زندگي، دين، باورها، آرزو ها و آينده مردم خود را با تمام بي رحمي، خود زني، شقاوت و ايمان به مسلخ مي برند تا كمبودها، گمراهي ها، ضعف ها، خرافات، شرك، دروغ ها، توهمات، مكر، جهالت ها و شرارت هايشان را جهت حفظ حاكميت خود (ايده الوژي) پوشش دهند و در "بازي" باقي بمانند هر چند كه آنها قبل از شروع "بازي" بازنده هستند...؟
رنسانس جديدي در تمدن بشري در حال وقوع است؛ ايجاد دوقلوهاي ديجيتال؟! فن آوري ديگر تنها امتداد فزاينده بشريت نيست. علم و فناوري، "مرزهاي دانش" را تحت فشار قرار داده اند و آنها "تمدن و سرنوشت انسان" را تعريف و ديكته مي كنند. رابطه و تعامل بشريت و بشر با علم و فناوري، واقعيتهاي جديدي را بوجود آورده و انسانها در شرف تكامل به درون دروازه هاي "عصر ديجيتال" قرار دارند.
علم و فناوري يك تمدن غير قابل باور، آينده اي عجيب و سرنوشت جديدي فراتر از تصورات و تخيلات انساني ترسيم و ايجاد كرده است!؟ حيات و بيولوژي با دنياي ديجيتال ازدواج كرده است تا دوقلو هاي ديجيتال كه توسط علم و فناوري اداره مي شوند متولد گردند. انسان و بشريت در شرف ورود به يك "عصر آشوب و كوانتوم" جديد مي باشد. جايي كه صاحبان مگا پروژه هاي علمي، سناريوهاي خود را به بقيه تحميل مي كنند و تنها عملي كه مي توانيد انجام دهيد " منفعل بودن، عكس العملي و قرباني شدن است!"
"مدل مجازي" خويشتن فيزيكي شما در زمان واقعي ايجاد مي شود. شبيه سازي "مدل مجازي ديجيتال" خويشتن فيزيكي شما در آينده اي نزديك از طريق نتايج مگا پروژه هاي علمي اتفاق خواهد افتاد. "قدرت عصر ديجيتال" در بازي ملي/ بين المللي شطرنج - سناريو با تمام بي رحمي برنده خواهد شد! امضا (اثر، عطر ذهن، طرح) و نقشه راه خداوند عالم و خالق در طراحي و مهندسي اين جهان هستي "نيروي تعيين كننده" در صحنه هاي بازي شطرنج مي باشد؛ علم.
تمدن انساني، تعاملات، انسان، ارتباطات، بشريت، آينده بشر، روابط، سرنوشت ملت و سرنوشت هر فرد براي هميشه در شرف تغيير مي باشد و كنترل آن در دستان قاطع و قدرتمند نتايج مگا پروژه هاي علمي و فني همانند ذيل مي باشد:
مهندسي معكوس مغز آي بي ام IBM
مغز ديجيتال آي بي ام IBM
Possibilia
ارتباط مغز با كامپيوتر (BCI)
هك كردن مغز
تلپاتي Telepathy از طريق BCI
هوش مصنوعي (AI، Artificial Intelligence )
International Fusion
CERN
ATLAS
FAIR
مهندسي ژنتيك (CRISP)
ديجيتال كردن مواد
پتانسيل هاي سلول هاي بنيادي
محاسبات كوانتومي
تلپورت Teleportation كوانتومي
كامپيوتر كوانتومي
داده هاي بزرگ Big Data
American Brain Initiative,
European-IBM Blue Brain Initiative
Humanoids
رباتيك
انسان هيبريد
نانوتكنولوژي
Avatar Initiative
تكينگي Singularity
ديجيتال كردن آگاهي
واقعيت مجازي
فناوري مبتني بر طبيعت و غيره....
"توسعه كامل هوش مصنوعي مي تواند پايان نژاد بشر را بنويسد! انسان با محدوديت ها و ضعف هاي متعدد زيستي و بيولوژيكي نمي تواند در عصر هوش مصنوعي و دنياي ديجيتال رقابت كند و جايگزين مي گردد (استفن هاوكينگ، بي بي سي)"؟!
با اين حال، "ذهن هاي جاهل و توهم زا هميشه ترمزهاي هدايت و پيشرفت مي باشند":
"هيچ دليلي وجود ندارد كه كسي بخواهد كامپيوتر خود را در خانه خود استفاده كند!
- Ken Olsen، Digital Equipment Corporation، 1977"
نقايص "تلفن" تا حدي زياد است كه كسي آن را به عنوان يك وسيله و روش ارتباطي جدي مورد توجه و استفاده قرار نخواهد داد! - ويليام اورتون، رياست شركت وسترن يونيون 1876"
متأسفانه، ذهن هاي جاهل، هذيان گو و توهم زده همه جا وجود دارند....
نقش حياتي مگا پروژه هاي علمي در نگارش و عملياتي كردن سناريو و شبيه سازي در ميدان "بازي شطرنج سرنوشت ملل" برخي از مسائل هشدار دهنده را مطرح كرده است! مگا پروژه هاي علم و فناوري پاسخ هاي شگفت انگيز، نامحدود، جديد و دقيقي را به مسائل ذيل (همانطور كه "خداوند در نقشه راه و انشا خلقت ترسيم كرده است) ارايه نموده است ":
چرا علم در دامان خلقت يك هديه، نعمت و هدايت از طرف خداوند (طراح، خالق و عالم هوشمند) به انسان جهت "رستگاري و پيشرفت نامحدود" به سوي "حيطه و پتانسيل هاي ممكن الامكانات عالم، مسبب، مسخر و مصور" مي باشد؟
"شما" چه هستيد؟
چرا و چگونه ذهن بعضي از انسان ها "توهم زاست"؟
چه چيزي "هويت" را تعريف مي كند؟
چگونه به "فراسو ها" مي رويد؟
چرا من نمي توانم عملي را انجام دهم كه آن را نمي توانم بفهمم؟
چرا من مي توانم عملي را انجام دهم كه آن را مي توانم بفهمم؟
چه چيزي "مانع، محدوديت و معلوليت" را تعريف و ايجاد مي كند؟
"هويت شما چگونه" شكل گرفته و ساخته شده است؟
چرا موتور پيشرفت بشر و تمدن به "شبيه سازي مدل هاي طبيعت/خلقت" وابسته است و تكيه مي كند؟
چگونه "درك ما از انسان" تغيير كرده است؟
چگونه "ذهن و ذهنيت طراحي و مهندسي" مي شود؟
معاني، پيامد، پيغام و منظور از "فتبارك الله احسن الخالقين"؟
چگونه "روابط، تعامل و ارتباطات انسان" شكل و تحت تاثير قرار مي گيرد؟
چرا علم يكي از بهترين و برترين سناريوها/ شبيه سازي ها/ مسيرها جهت نزديكي و عبادت خداوند مي باشد؟
"انتخاب آزاد" چيست؟
آيا مي خواهيد كنترل "ايده ها، شخصيت، باورها، زندگي، روابط، تعامل، سرنوشت و روياهايتان" در دستان شما باشد؟
كيست كه آينده شما را "مي نويسد، تعريف مي كند، مي سازد و صاحب مي شود"؟
آيا شما يك Lancer Free و يا فقط يك Node در داخل شبكه بزرگ بين المللي (Brainternet) هستيد؟
چگونه مي دانيد "اعتقادات و ايده هاي شما" متعلق به شما هستند"؟
چرا مگا پروژه هاي علم و فناوري تنها "سناريو و شبيه سازي" جهت تعريف، نقشه، طراحي، مهندسي و ايجاد موفقيت، تمدن، آرامش، آينده، امنيت، روشنگري و سرنوشت يك ملت مي باشد؟
مجله تايم (TIME Magazine)، تكينگي (Singularity) را چنين تعريف كرده است ... "قدرت ماشين (هوش مصنوعي) بسيار فراتر از توانايي و هوش مغز يك انسان مي شود و معادل با تركيب توانايي و هوش تمام مغز هاي انسان ها مي گردد".
پيش بيني شده است كه ... "تكينگي" در سال 2045 اتفاق خواهد افتاد و انسان ها تا آن زمان با ماشين و كامپيوتر ادغام خواهند شد و به سايبورگ هاي فرا هوشمند (Super-Intelligent Cyborgs ) تبديل خواهند گشت".
ري كورزوييل، Ray Kurzweil (او توسط وال استريت ژورنال به عنوان يك "نابغه خستگي ناپذير، مشتاق و تشنه " و توسط "Forbes. Inc" بعنوان “The Ultimate Thinking Machine” نام برده شده است) معتقد است كه انسان ها تا سال 2045 به مرحله "Functionally Immortal" خواهند رسيد.
او مي گويد:
ما "ذهن انسان را به رايانه ها و روبات ها انتقال خواهيم داد".
ما "روند پيري" را كاهش خواهيم داد.
همانطور كه به تمدن و عصر تكينگي نزديك مي شويم، "همگرايي و ادغام دنياي آنالوگ و ديجيتال" افزايش خواهد يافت.
جهت هماهنگي و هم راستا بودن با "تغييرات تصاعدي" امروز، ما نيازمنديم "تصاعدي تفكر" كنيم.
وزير بازي شطرنج در صحنه شطرنج سناريوي/ شبيه سازي آينده و سرنوشت يك ملت/ جهان "مگا پروژه علمي و فني" مي باشد. بنابراين، "مگا پروژه علمي و فني" معناي روابط عمومي و آينده آن را تعريف مي كند و تعيين كننده اصلي نقشه راه روابط عمومي در ايران و جهان به حساب مي آيد؟! ديگر چيزي مانند "روابط عمومي و رسانه هاي سنتي" وجود ندارد. روابط عمومي بايد نقش مهمي در شكل دادن "آينده يك ملت، تمدن ديجيتال و عصر تكينگي داشته باشند.
"مگا پروژه علمي و فني" قدرت بي نظيري دارد:
موتور پيشران" انقلاب پنجم صنعتي".
نيروي "مولد عصر ديجيتال".
خلبان "تمدن شگفت انگيز تكينگي.
نقش حياتي در "سرنوشت انسان/ ملت".
آوردن "هوشمندي و هوشياري" براي يك ملت.
ترسيم، نشان و انشا "فرصت ها".
محرك "تغيير".
شكل دهنده "جايگاه تعاملات و ارتباطات عمومي (PR)".
"به دوران Disruptive و آشوب خوش آمديد"!
تغيير ديگر خطي نيست، "تصاعدي" است و همه جا در شرف "ايجاد اختلال و آشوب" مي باشد. انقلاب (تكامل) پنجم صنعتي با تمام قوا بدون مشخص بودن جهت و دورنما به سمتي شتابان مي رود. محدوده، مقياس و پيچيدگي هاي برآيند، افق، تغيير، ابعاد، مبدل، دامنه، تأثيرات و قدرت آن وحشتناك، باور نكردني و غيرقابل پيش بيني است "(متفاوت با هر آنچه كه انسان تا به امروز آن را تجربه كرده است)".
چهارمين انقلاب صنعتي آغاز يك "عصر جديد" و مقدمه اي براي "انقلاب پنجم اعجاز انگيز صنعتي" مي باشد، زماني كه "هوشمندي (AI) به قلمرو خداوند" وارد مي شود!؟ علاوه بر اين، پروفسور كلاوس شواب,(Professor Klaus Schwab)، بنيانگذار و مدير اجرايي مجمع جهاني اقتصاد، در كتاب خود (چهارمين انقلاب صنعتي)، توانايي و پتانسيل هاي بسيار زيادي را براي فناوري هاي انقلاب چهارم صنعتي توصيف مي كند. او مي گويد، "تغييرات آنقدر عميق است كه از منظر تاريخ بشري، هيچ وقت چنين وعده اي، پتانسيلي و يا احتمال بالقوه اي وجود نداشته است. نگراني من اين است كه تصميم گيرندگان اغلب در تفكر سنتي و خطي (non-disruptive) يا توسط نگراني هاي لحظه اي بيش از حد جذب شده اند و زمان، ذهنيت و انرژي تفكر استراتژيك تصاعدي در مورد محرك و نيروهاي disruptive و نوآور كه شكل دهنده آينده ما هستند را ندارند.
"در حال حاضر، آيا مي توانيد "اثرات سونامي انقلاب پنجم صنعتي بر يك شخص، زندگي، سرنوشت، سناريو، رفاه، برتري، ملت، چشم انداز، امور جهان، بشريت، آرامش، پيش بيني، شادي، روابط عمومي، سرنوشت، امنيت و آينده را تصور كنيد ؟؟؟ !!!" زمان بيدار شدن است; هذيان، گمراهي، توهم، جهالت و....كافيست!!!!!!!
بنابراين، بسيار ضروري است كه مراكز خصوصي و دولتي روابط عمومي PR و مراكز ارتباطات اگر نمي خواهند زنداني گذشته و تاريخ باشند يك «دفتر، گروه يا بخش» را به "مگا پروژه هاي علمي و فني" اختصاص دهند. "نقشه راه توسعه و برنامه مگا پروژه هاي علمي و فني" بايد توسط مراكز PR رصد، ارزيابي و نوشته شود.
موضوعات و مسائل مطرح شده در اين مقاله بايد در اين "نقشه راه توسعه و برنامه مگا پروژه هاي علمي و فني" مورد توجه قرار گيرد. كارگاههاي آموزشي، سمينارها و "تيم كارشناس Think Tank بايد سريعا تشكيل گردد و "نقشه راه توسعه و برنامه اجرايي مگا پروژه هاي علمي و فني " آماده شود.
در اين "نقشه راه"، "تيم كارشناس Think Tank " بايد مگا پروژه هاي علمي و فني در كشورهاي پيشرفته و در كنسرسيوم هاي بين المللي را مورد توجه و ارزيابي قرار دهد. "مراكز روابط عمومي بايد" ساختار و زيربناي سيستم هاي هوشمند (Intelligent Infrastructure Systems)" مورد نياز براي نقشه راه مگا پروژه هاي علمي و فني و يك" ذهنيت آينده نگاري "را مشخص كنند.
هر "مركز روابط عمومي/ ارتباطي" كه داراي گروه مگا پروژه هاي علمي و فني و "نقشه راه توسعه و برنامه اجرايي مگا پروژه هاي علمي و فني" نيست، بايد شروع به "حفاري قبر آينده مرده كشور كند". در نتيجه، ملت هزينه اي هنگفت با عواقب ويرانگر جهت "عدم وجود گروه يا دفتر مگا پروژه هاي علمي و فني در مراكز روابط عمومي/ ارتباطات در ايران" پرداخت خواهد كرد!؟
دامنه افق مگا پروژه هاي علمي و فني و تأثيرات تعيين كننده آن بسيار غير قابل پيش بيني، بيش از حد وسيع، باور نكردني و حياتي است اما مراكز روابط عمومي بايد مگا پروژه هاي علمي و فني را جهت درك جايگاه حياتي، قدرت و پتانسيل هاي سرنوشت ساز آنها شبيه سازي كنند تا بتوانند فوريت و ضرورت آن را براي ملت بيان كنند.
متخصصين روابط عمومي بايد يك"تفكر پيشرو" را براي درك، ترويج و تبليغ "موج پنجم نوآوري" اتخاذ كنند قبل از آن كه "سونامي" عدم وجودش "كشور را در قرون تاريك، توهم و هذيان" زنداني كند و باعث آينده اي ويران، زشت و جهل گردد كه در آن نشانه اي از خدا وجود ندارد. "طرح عملي و اجرايي" شما كاملا ضروري است قبل از اينكه چراغ ها خاموش گردند؟ روز قيامت هو القاضي و بازخواست قطعا نزديك است... زود دير ميشه!!!؟؟؟
رويكرد Zen of Management در بررسي چالشهاي پيش روي برنامه ريزي سناريو در سازمانهاي معاصر
دكتر سعيد شهباز مرادي دكتراي مديريت منابع انساني
قريب به 3 دهه قبل سازمانها در رويارويي با تغييرات نوساني و اتمام دوره مدرنيسم مديريت، به ضعف ابزارهاي رايج در زمينه برنامه ريزي و تصوير سازماني آينده مطلوبشان پي بردند. در بررسي نزديك به 600 سازمان مطرح و موفق در آن دوره زماني موضوعي به عنوان چالشهاي پنهان مديريتي به سرعت رايج گرديد كه نگاه صاحبنظران حوزه علم و عمل را به خود معطوف داشت.
در اين موضوع به سه گرداب پنهان در فرايند برنامه ريزي و ترسيم سناريوهاي پيش روي در مراحل تدوين، اجرا و ارزيابي اثربخشي اشاره دارد كه مي تواند راهكارهاي عملياتي را پيش روي تصميم گيرندگان و تصميم سازان در لايه هاي راهبردي، كليدي و اجرايي فراهم آورد. در ميان فعالان و متخصصان حوزه روابط عمومي سازمانها به عنوان ديده بانان تشخيص دهنده چنين چاله هايي مي توان بسيار صاحب اثر محسوب گردند كه تبيين نقش آنها محور تمركز سخنراني خواهد بود.
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)