شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- هنرمندي به نام تام وايت با كشيدن نقوشي به ظاهر بي معني براي انسان، موفق شده است الگوريتيمي معنا دار براي هوش مصنوعي طراحي كند كه اين موضوع نشان مي دهد هوش مصنوعي قادر به داشتن تفكر خلاق و استدلال است.
جهان امروز ما تا حد زيادي تحت تاثير فرايندي موسوم به « الگوريتم نگاه » است. همانطور كه ما قدرت تصميم گيري بيشتري را به ماشين ها و هوش مصنوعي در حوزه هايي مانند مراقبت هاي بهداشتي، حمل و نقل و امنيت واگذار مي كنيم، مشكلاتي نيز در ترسيم الگوريتم ها براي هوش مصنوعي به وجود مي آيند. براي مثال ممكن است يك سيستم تشخيص چهره، رنگ پوست شما را تشخيص نداده و شما را تائيد نكند.
آموزش صحيح به هوش مصنوعي بسيار مهم است زيرا ماشين ها هيچ تصوري از دنيا نداشته و تصورات ان ها از جهان بر اساس اموزش هايي است كه انسان به وي مي دهد. اگر اطلاعات ورودي و داده شده به هوش مصنوعي، غلط باشد قطعا خروجي آن نيز اشتباه خواهد بود. اين موضوع نشان مي دهد كه مهم نيست چگونه اين سيستم ها هوشمندانه به نظر مي رسند، آنها داراي هوش شكننده اي هستند كه فقط يك قطعه از جهان را درك مي كنند.
يا ممكن است بر اثر خطا در هوش مصنوعي، يك خودروي هوشمند قادر به تشخيص شما در حين حركت در خيابان نباشد. در حقيقت تمامي اين تشخيص ها تابع نوعي از الگوريتم عملي است. فهم طبقه بندي اين روند آهسته ساخت هوش مصنوعي و تغييرات آن بسيار دشوار است اما همانطور كه اغلب موارد شاهد بروز تغييرات اجتماعي مشابه اين روند در جامعه هستيم، مي توان ادعا كرد كه هنرمندان نيز به طور مستقيم در معرض معرفت شناختي قرار دارند.
يكي از اين هنرمندان، تام وايت (Tom White) استاد طراحي محاسباتي در دانشگاه ولينگتون در نيوزيلند است كه هنر جهان را به گونه اي به تصوير مي كشد از ديد انساني به آن نگاه نمي شود بلكه مي توان آن را به عنوان يك الگوريتم در نظر گرفت.
وايت فعاليت خود در خلق اين نوع از آثار هنري را در اواخر سال 2017 با مجموعه اي از نسخه هاي چاپي به نام "The Betrayery of ImageNet" آغاز كرد. وي در اين رابطه مي گويد: « به نظر مي رسد مفاهيمي مثل يك دنياي موازي در طبيعت براي من وجود دارد كه من قادر به مقاومت در برابر آن نيستم.»
از ديد انسان ها، اين تصاوير به طور تصادفي در كنار هم قرار گرفته و شامل خطوط و لكه ها فاقد ساختار هستند. اما براي هوش مصنوعي و الگوريتم هاي آموزش ديده، آن ها مفاهيم ديگري دارند كه شامل برخي اشيا از جمله پنكه برقي، چرخ خياطي، ماشين چمن زني، دستگاه چاپ و ... مي شوند. بايد در نظر داشت اين تصاوير براي چشم انساني لكه هايي رنگي هستند و فقط كامپيوترها مي توانند اين تصاوير پنهان را ببينند.
وايت به يادگيري ماشين و هوش مصنوعي در جامعه توجه زيادي كرده است و در اولين نمايشگاه خود در ماه جاري، با مخاطب قرار دادن هوش مصنوعي؛ آثار هنري اش را ارائه مي كند. اين نمايشگاه در شهر دهلي نو هندوستان برگزار مي شود.
وايت در اين رابطه مي گويد: «هدف من از اين آثار، طراحي نقوشي براي ديدن توسط هوش مصنوعي و شنيدن توسط كامپيوتر است.»
اين صداها كه وايت از آن ها ياد مي كند، در واقع يك سري از الگوريتم هاي است كه وي از آن ها با عنوان موتورهاي درك ياد كرده و به اين ترتيب هوش مصنوعي، اطلاعاتي را كه الگوريتم هاي بينايي ماشين از طريق پايگاه هاي داده هاي هزاران عكس از اشياء آموزش داده شده مي گيرند، درك كرده و آن را به شكل انتزاعي تقسيم مي كنند. در ادامه اين اشكال مجددا به همان الگوريتم ها داده مي شوند تا بررسي شود كه آيا هوش مصنوعي قادر به شناسايي دوباره ان ها هست يا نه؟
در حقيقت اين يك فرآيند آزمون و خطا است كه اساسا به مهندسي معكوس درك الگوريتم از جهان پايان مي دهد. به باور برخي كارشناسان همچون كارتيك كالايارامان (Karthik Kalyanaraman) كه مسئوليت نمايشگاه وايت را بر عهده دارد، اين نمايشگاه براي پاسخ به برخي سوالات اجتناب ناپذير برگذار مي شود و نشانه اي بد براي ماست كه اثبات مي كند هوش مصنوعي پيشرفت زيادي داشته و باهوش تر شده و قادر به تفكر خلاقانه است. هنگامي كه بسياري از كارهاي ما توسط ماشين ها انجام شده و هوش مصنوعي جايگزين انسان در برخي حوزه ها شده است، چه چيزي براي ما باقي مي ماند؟ ما چگونه بايد خودمان را تعريف كنيم؟
كارتيك كالايارامان نشان مي دهد كه هنر ساخته شده براي هوش مصنوعي ممكن است مستحق توجه به عنوان بازيگر خلاق باشد اما بايد به اين حوزه توجه كرده و آن را جدي گرفت. نوع يادگيري ماشين كه توسط وايت و همتايانش استفاده مي شود، از طريق جمع آوري داده هاي بزرگ و سپس تكرار الگوها، كار مي كند كه اين موضوع مشابه درك ما از هنر و عرفان است.
وايت در تفسير اين موضوع اعلام كرد: در اين ميان آموزش صحيح به هوش مصنوعي بسيار مهم است زيرا ماشين ها هيچ تصوري از دنيا نداشته و تصورات ان ها از جهان بر اساس اموزش هايي است كه انسان به وي مي دهد. اگر اطلاعات ورودي و داده شده به هوش مصنوعي، غلط باشد قطعا خروجي آن نيز اشتباه خواهد بود. اين موضوع نشان مي دهد كه مهم نيست چگونه اين سيستم ها هوشمندانه به نظر مي رسند، آنها داراي هوش شكننده اي هستند كه فقط يك قطعه از جهان را درك مي كنند.
ترجمه: احسان محمدحسيني
منبع: theverge - سيناپرس