شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- روابط عمومي يك واحد استراتژيك است. به اين معني كه با محيط پيراموني سازمان خود ارتباط مستقيم دارد و فعاليتهايش بر محيط بيرون از سازمان و آينده سازمان تاثيرگذار است.

مديريت روابط عمومي اگر داراي برنامه استراتژيك باشد مي تواند مسايل درون سازماني و برون سازماني را رصد كند و براي حل مشكلات و دغدغه هاي سازماني برنامه ريزي كند، اما اگر استراتژي نداشته باشد كار دشوار مي شود. همين جا لازم است اشاره كنم كه حل مشكلات و يافتن راه حل براي مشكلات به كمك كارهاي تحقيقاتي و مطالعات اجتماعي و ارتباطي ممكن است و متاسفانه  روابط عموميها در اين زمينه بسيار ضعيف عمل مي كنند.

تاكتيكهاي حل بحران را بايستي به دو دسته برون سازماني و درون سازماني تقسيم كنيم.

حل بحرانهاي درون سازماني نياز به مشاركت چند واحد اداري دارد، به خصوص واحدهاي منابع انساني و حراست. براي اين منظور بايستي كميته اي براي يافتن مشكلات و حل مشكلات بصورت دايم در شركتها و سازمانها وجود داشته باشد و يكي از اعضاي اصلي آن روابط عمومي است. منظور بحرانهاي اجتماعي، رواني، شايعات و ... است.

همه بايستي ازيك موضوع آگاه باشيم كه بحران ها به خودي خود بوجود نمي آيند. اساسا بحرانها ابتدا بحران نبوده اند بلكه مشكلاتي بوده اند كه ناديده گرفته شده اند و امروز به بحران تبديل شده اند. براي حل و جلوگيري از بحرانهاي برون سازماني لازم است روابط عمومي ها رابطه اي نزديك با خبرنگاران داشته باشند. منظورم از رابطه نزديك رابطه ارتباط مستقيم و رودرو است. از طرفي ديگر خبرنگاران بايستي احساس كنند كه با آنها صادق هستيم و اين موضوع بايستي در شفافيت و صداقت رفتاري ما رويت شود. چرا كه اين رابطه مي تواند بحران ها را قبل از عمومي شدن به اطلاع ما برساند. يعني اين امكان را داريم كه از بحرانها جلوگير كنيم.

اگر روابط عمومي نتواند رابطه سازمان با مردم و مشتريان را هماهنگ كند و نتواند ارتباط دوسويه برقرار كند در درازمدت بحرانهايي به سراغ سازمان مي آيد كه حل كردن آنها كار دشواري است. همچنين اگر روابط عمومي دروغ پراكني كند باز هم بحرانهايي ويرانگر به سراغ سازمان مي آيد حتي اگر روابط عمومي پنهانكاري كند و نه دروغ گويي؛ باز هم مشكلاتي گريبان سازمان را مي كيرد كه ممكن است تبديل به بحران شود.

در واقع بخشي از بحران هاي سازمانها بحران رسانه اي است كه عمدتا برخاسته از نادرستي كار روابط عمومي هاست. البته ممكن است بگوييد كه مديران سازمانها درك درستي از فعاليتهاي روابط عمومي و رسانه ندارند. اين درست اما برداشت مديران را هم از روابط عمومي و رسانه بايستي روابط عمومي ها درست كنند.

بخش ديگري از بحرانها در درون سازمان است. به خصوص در سازمانهاي صنعتي كه ممكن است به اعتصابات كارگري و غيره منجر شود. اين بحرانها هم روابط عمومي يكي از اركان ايجاد و حل مشكل است. روابط عمومي يك كار تخصصي است كه لازم است كارگزاران روابط عمومي تخصص لازم را داشته باشند يا از طريق آموزش هاي ضمن خدمت كسب كنند.

كارگزار و كارشناس روابط عمومي بايستي به امور رسانه اي آشنا باشد. روانشناسي و جامعه شناسي خوبي داشته باشد. به امور تحليلي رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي مسلط شود تا بتواند به سازمان كمك كند. و قطعا افراد غيرمنتخصص و آموزش نديده نمي توانند به درستي كار را انجام دهند. البته كار را انجام مي دهند اما با اثربخشي خيلي پايين يا اثربخش معكوس.لذا آموزش مستمر مسايل روز روابط عمومي مي تواند براي روابط عمومي ها و سازمانها براي حل بحران كارگشاه باشد.