شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : جلوگيري از بحران با رصد مستمر افكار عمومي
چهارشنبه، 6 تیر 1397 - 04:22 کد خبر:33972
همه سازمانها و ارگانها در سطوح بالاتر يعني دولت، بايد روابط عمومي ها را موظف كنند تا مستمر به رصد افكار عمومي بپردازند و رگ و ريشه هاي نارضايتي را پيدا كرده و حتي پيشنهادات بهبود بخش بدهند و به ديدگاه هاي مردم اهيمت داده و آرامش موجود را مستمر و دائم تلقي نكنند چرا كه هر لحظه ممكن است مشكلي پيش آيد و اوضاع از كنترل خارج شود.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-  مديريت بحران به شرايطي تعلق دارد كه رويدادها و اتفاقات پيش بيني نشده اي گريبانگير سازمانها در اندازه ها و ابعاد مختلف مي شود و مي تواند هم براي شركت و هم براي سازمانها و هم دولتها در مقياس بزرگتر در هر نقطه اي از جهان ايجاد شود.

اصولاً از لحاظ مفهوم بحران مثالهاي مختلفي مي توان آورد، مثلاً اعتصابات و تظاهرات اعتراض آميز از سوي بخشي از مردم يا حادثه طبيعي در قالب زلزله و سيل و سقوط هواپيما يا فرض كنيد شركتي توليد كننده يا عرضه كننده خدمات ممكن است يك اشكالي در توليد يا عرضه محصول يا خدماتش ايجاد بشود كه واكنش وسيعي در افكار عمومي بر انگيزد يا ممكن است درمسير عادي توليد و عرضه ي محصولات به صورت ناگهاني موانعي ايجاد شود ،مثل تحريم ها و مشكل تامين مواد اوليه و مادي و مواردي از اين قبيل و براي بحران ها مثال هاي زيادي ميتوان عنوان كرد كه در شرايط مختلف ايجاد مي شوند.

اما مساله اصلي كه بايد در اين رابطه مورد توجه قرار گيرد مفهوم مديريت بحران است. در واقع نوعي مديريتي پاسخ و واكنش مديريتي برنامه ريزي شده به موقعيتهاي بالقوه است.

استاد فروزفر با تاكيد به اينكه گاهي بايد با تعريفي از مديريت بحران مواجه شويم كه عبارت است از كاهش هزينه ها و زيانها كه در شرايط پيش بيني نشده پيش مي آيد و به طور خلاصه بايد گفت: برآمدن از پس رويدادهاي و شرايط پيش بيني نشده است .

موضوع ديگري كه بايد به آن توجه شود دامنه بحران است كه بعضي اوقات فقط در محدوده محلي كوچك است و گاهي فراگير تر است كه اگر بحرانهايي كه جنبه محلي دارند و نقطه آغاز بحران هاي بزرگ را نشان مي دهند خوب مديريت نشوند به سرعت ميت واند دامنه ملي و فراگير تر پيدا كند.

مساله مهم ديگر رصد كردن مستمر افكار عمومي است. متاسفانه بسياري از سازمانها توجهي به اين موضوع ندارند و تلاشي در جهت رصد افكارعمومي و يافتن نوع داوري مردم در باره رويدادهاي مختلف و فرايندهاي گوناگون ندارند. به همين دليل است كه اگر دوراني از اين بي توجهي به افكار عمومي سپري شود سر از جايي ديگري باز مي كند مانند دمل چركي ايجاد بحران كرده و تاثير گذار است.

لذا روابط عمومي ها بايد بطور مستمر افكار عمومي، نوع داوري و احساسات مردم را رصد كنند و نسبت به رد ابي مسائل مختلف بويژه مسائلي كه به سازمان خودشان مربوط مي شود راهكارهايي پيدا كرده و برنامه ريزي داشته باشند.

كلاً برنامه ريزي براي مديريت بحران به دو شكل صورت مي گيرد، يكي به شكل واكنشي و ديگر كنشي است.مديريت كنشي بحران زماني است كه قبل از اينكه اساساً بحراني به وجود آيد برنامه جامع و مدون براي روز مبادا و مواردي كه احتمالً روي خواهد داد را از ابعاد مختلف طراحي كنيم. به همين دليل گفته مي شود بحران ها در سطوح مختلف بايد از طريق تشكيل ستاد مقابله با بحران مديريت شوند و اگر مديريت كنشي در پيش گرفته شود در صورتي كه بحران اتفاق بيفتند بهتر مي توان مديريت و كنترل كرد.

در رابطه با نوع دوم مديريت بحران كه به آن اشاره داشت با عنوان مديريت واكنشي بايد گفت: اين نوع مديريت زماني رخ مي دهد كه اگر از قبل برنامه اي وجود نداشته باشد قطعا مديريت هاي واكنشي نيز پاسخگوي شرايط پيش آمده نخواهد بود.

بنابراين به نظر من اينكه همه سازمانها و ارگانها در سطوح بالاتر يعني دولت، بايد روابط عمومي ها را موظف كنند تا مستمر به رصد افكار عمومي بپردازند و رگ و ريشه هاي نارضايتي را پيدا كرده و حتي پيشنهادات بهبود بخش بدهند و به ديدگاه هاي مردم اهيمت داده و آرامش موجود را مستمر و دائم تلقي نكنند چرا كه هر لحظه ممكن است مشكلي پيش آيد و اوضاع از كنترل خارج شود.