شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- خبرهاي جعلي با قوت گرفتن شبكههاي اجتماعي در سالهاي اخير به سرعت جاي خود را در بين مردم دنيا باز كردهاند و تبديل به واقعيتي انكارناشدني و خطرناك شدهاند كه همچون يك بمب ساعتي عمل ميكند.
اگرچه سالهاست بخشي از اين اخبار حول محور سلبريتيها و حاشيهنگاري زرد و روزنامهگاري پاپاراتزي و جنجالآفرين ميچرخند، كه امنيت ملي كشورها را تهديد نميكنند، اما اكنون "بحران اخبار جعلي" وارد مرحلهاي پيشرفته و قدرتمند شده كه حتي آمريكا و اروپاييان را نيز به تكاپو واداشته است.
به زبان ساده همانطور كه روزي يك بچه كم سن و سال يا يك بزرگسال رواني، با يك تلفن، اورژانس، آتشنشاني و پليس را راهي ماموريتي واهي كرده و هزينههاي متعددي در سال ايجاد ميكردند، حالا به زودي همان افراد تكنيكها و راه و روش توليد دروغ، شايعه و اخبار جعلي را فراخواهند گرفت، با اين تفاوت كه به كمك مشتقات اينترنت، نه صرفا يك اپراتور فوريتهاي امدادي، بلكه جماعتي را دچار گمراهي و تشويش خواهد كرد.
اين بحران وقتي عميقتر ميشود كه بخشهاي زيادي از جامعه ايراني از "سواد رسانهاي" بهرهاي نبرده و بدتر آنكه موضوع اين سواد كه به درك و تشخيص اخبار جعلي كمك ميكند، هيچ ارتباطي با سن، تحصيلات، جنسيت و موقعيت شغلي افراد ندارد.
ريشههاي تاريخي اخبار جعلي
عصر حاضر عصر ارتباطات و اطلاعات است و در اختيار داشتن رسانه و ساخت اخبار جعلي در چنين دنيايي در حكم در اختيار داشتن اذهان مردم دارد. فراموش نكنيم كه هيتلر از طريق ساخت همين اخبار جعلي و با تهييج افكار عمومي در آلمان آن هم از راه دموكراسي و گرفتن راي مردم به قدرت رسيد و يك ملت را به قتل عام جهانيان تشويق كرد. شائبههايي كه در خصوص احتمال ساخت اخبار جعلي توسط روسها براي به قدرت رساندن ترامپ مطرح شده نيز گوياي اين امر است كه همچنان اخبار جعلي ميتوانند در شكلدهي به اذهان مردم بسيار موثر بوده و حكم اسلحهاي پنهان را داشته باشند.
در چنين دنيايي به نظر ميرسد انتشار گسترده اخبار جعلي در جامعه ما كه به سبب فرهنگ شفاهي موجود در بين ملت، آمادگي پذيرش شايعه و پخش آن بسيار بالاست؛ ميتواند بسيار خطرآفرين و مهلك بوده و به ابزاري براي قدرتمندان جهت شكلدهي به افكار ملت و رسيدن به مقاصد شومشان تبديل شود.
استفاده از اخبار جعلي براي هدايت افكار عمومي
نام ژوزف گوبلز، وزير تبليغات آلمان نازي يكي از نامهايي است كه به هيچ عنوان از تاريخ صنعت تبليغات سياسي پاك نميشود. گوبلز با ساخت صدها فيلم سينمايي جهتدار، انتشار اخبار جعلي و با استفاده از تاكتيكهاي تبليغي توانست آلمانها را به اين باور برساند كه نژاد برتر در جهان هستند و ميبايست دنيا را به سيطره خود در آورند.
اصطلاح دروغ بزرگ يا دروغ گوبلزي اصطلاح و تكنيك رايج در پروپاگاندا و تبليغات سياسي است كه البته در زمان آلمان نازي هم به شدت از آن استفاده شده است.
آدولف هيتلر در كتاب نبرد من، ميگويد مردم شكست آلمان در جنگ جهاني اول را به اين دليل پذيرفتند كه يهوديهاي داراي نفوذ در مطبوعات از اين تكنيك استفاده كردند. از نظر او اين روش مستلزم آن است كه دروغ چنان عظيم باشد كه هيچ كس باور نكند كه «كسي آنقدر گستاخ باشد كه چنين بيشرمانه حقيقت را تحريف كند» هيتلر ميگويد: «در دروغ بزرگ همواره نيروي قابل باور بودن موجود است.»
از اين دست دروغهاي بزرگ امروز به وفور در شبكههاي اجتماعي ديده ميشود كه طبيعتا هدفي به جز شكلدهي به افكار عمومي در پشت آنها نيست.
روزنامهنگاري نشتي (leak journalism) نيز يكي از سبكهاي روزنامهنگاري است كه اغلب با هدف نبردهاي بين حزبي در عرصه سياست به كار گرفته ميشود. در اين شيوه اگرچه حقايق مطرح ميشود اما حقايق مطرح شده صرفا مربوط به اشتباهات صورت گرفته توسط حزب يا جناح مخالف است و از برشمردن اشتباهات جناح خودي در آن خودداري ميشود. درواقع در اين شيوه به جاي آنكه يك خبرنگار تحقيقي به موضوع ورود كرده و پس از سختي فراواني پي به واقعيت ماجرا برده و آن را افشا كند؛ يك جناح سياسي با ارايه گزينشي اسناد فساد از طريق يك رسانه يا خبرنگار بخشي از واقعيت را مطرح ميكند تا به جناح مقابل ضربه بزند.
در كشور ايران اما نمونههاي زيادي از اين موضوع را ميتوان يافت و همه ما شبانهروز در اخبار جعلي و واقعي غرق هستيم.
اخبار جعلي و تلاشهاي جهاني
اما اكنون اوضاع كاملا متفاوت شده است. اين تفاوت به روش انتقال اخبار جعلي باز ميگردد كه قدرت وحشتناكي را به آن ميدهد. اگر تا سالها قبل و در جريان جنگ جهاني اين هواپيماها بودند كه اطلاعيههاي جعلي را براي تخريب روحيه دشمنان از آسمان بر سر سربازان ميريختند، اكنون حتي يك نوجوان كم سن و سال در گوشهاي از دنيا ميتواند با ارسال يك فيلم، صوت يا خبر، دنيا را به تكاپو وادار كرده و تحت تاثير قرار دهد.
در جريان جنگ سوريه شاهد انبوهي از اخبار جعلي بوديم كه با اهداف خاص از جمله تحريك افكار جهاني براي جلب توجه آنها به بخشهاي خاصي از جنگ طراحي شده و البته همچنان نيز ميشود.
واقعيت آن است كه استفاده از رسانهها براي ساخت اخبار جعلي خصوصا در شبكههاي اجتماعي امري بسيار رايج است و حالا به مشكلي جدي تبديل شده است. هشدار اوباما، رييسجمهور پيشين آمريكا در خصوص انتشار اخبار جعلي در فيسبوك يكي از نشانههاي واضح وجود اين اخبار است.
آنطور كه در روزنامه واشنگتن پست گزارش شده، باراك اوباما رييسجمهور سابق آمريكا در آستانه مراسم تحليف دونالد ترامپ به مارك زاكربرگ، مالك فيسبوك هشدار داده است تا تاثير اخبار جعلي در اين شبكه اجتماعي را جدي بگيرد.
**اين روزنامه آمريكايي همچنين مدعي شده اوباما در حاشيه نشست سازمان همكاري اقتصادي آسيا اقيانوسيه در پرو در نوامبر، زاكربرگ را به گوشهاي برده و به او هشدار داده است كه اگر با اخبار جعلي كه در فيسبوك منتشر ميشود، مقابله نكند، شرايط در انتخابات بعدي بدتر خواهد شد.**
اخبار جعلي منتشر شده در شبكه اجتماعي فيسبوك البته فقط در آمريكا مسالهساز نبوده بلكه انتشار اخبار جعلي و دروغين در فيسبوك براي دستكاري افكار عمومي در ساير كشورها نيز رايج شده است.
به همين دليل فيسبوك كه پيش از اين براي مقابله با انتشار اخبار جعلي مرتبط با كشور آلمان نيروي انساني متخصص استخدام كرده بود، اين بار هم مجبور به اقدام مشابهي براي انگليسيزبانان شده است.
اين شبكه اجتماعي به همين منظور با يك مجموعه روزنامهنگاري مستقل در هند به نام BOOM همكاري ميكند كه وظيفه آن كنترل اخبار انگليسي مشكوك در فيسبوك براي حذف موارد جعلي و دروغين است.
اين مجموعه تنها اخباري را كنترل خواهد كرد كه توسط ديگر كاربران به عنوان اخبار دروغين و جعلي علامتگذاري شدهاند و در صورت كسب اطمينان آنها را حذف خواهد كرد. اخباري كه توسط كاركنان اين مجموعه جعلي تشخيص داده شوند به سرعت از فيد خبري همه كاربران هم حذف ميشوند.
تلاشهاي بينتيجه گوگل
اما اين تنها فيسبوك نيست كه زير فشار جهاني براي پالايش اخبار جعلي قرار دارد. غول سايبري دنيا يعني گوگل نيز سالهاست كه تلاشهاي گستردهاي براي توقف اين پديده خطرناك در دستور كار دارد.
حالا برنامه جديد اين شركت تحت نام ِ Google News Initiativeقصد دارد با كاهش مقالات دروغين در صفحه جستوجوي گوگل، كارِ خود را ادامه دهد. يكي از تكنيكهاي اين شركت براي جلوگيري از نشر چنين اخباري، رتبهبندي براساس اخبار فوري يا دورههاي بحراني است؛ براي نمونه، معمولا اخبار معتبر به دليل انتشار سريعتر و وجود كلمات كليدي بيشتر نسبت به ديگر نمونهها، از اولويت بالاتري براي نمايش در نتايج جستوجو برخوردار ميشوند. قرار است اين ويژگي ابتدا براي كاربران ايالاتمتحده در دسترس قرار گيرد و پس از وقفه كوتاهي، بهصورت جهاني عرضه شود.
با اين حال پرسش اينجاست كه گوگل در وهله نخست، چگونه بين منابع معتبر و غير معتبر تمايز قائل ميشود؟ پاسخ اين پرسش به تلاش خبرگزاريها براي ايجاد اعتماد بستگي دارد. گوگل براي شناسايي اخبار صحيح، به سازمانهاي خبري پيشنهاد ميكند كه درباره اهميت خبرشان در متن توضيح دهند و نظرات شخصي و تجزيه و تحليلها را از متن اصلي جدا سازند؛ همچنين آنها موظف هستند اطلاعات خبرگزاري و منابع خبري استفادهشده را با ديگران به اشتراك بگذارند.
با وجود تمام اين تلاشها اما موفقيت آن همچنان زير سوال است و دنياي غرب نيز با معضل اخبار جعلي همچنان دست به گريبان است.
دروغ، تندتر از واقعيت پخش ميشود
نتايج پژوهشي تازه نشان ميدهد كه در توييتر اخبار دروغين سريعتر از اخبار واقعي همهگير ميشوند. بنا به نوشته نشريه «ساينس» (دانش) پژوهشگران پخش شدن اخبار مختلف را از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ به ياري شش سازمان تحليلگر خبر بررسي كردهاند.
اين پژوهش نشان ميدهد اخبار سياسي جعلي سريعتر از ديگر اخبار، نظير فجايع طبيعي يا تروريسم فراگير ميشوند. بايد افزود كه پژوهشگران ترجيح ميدهند از عبارت «اخبار نادرست» به جاي «اخبار جعلي» استفاده كنند؛ چراكه عبارت دوم به گمان آنها سياستزده است.
گرچه حسابهاي توييتري كه اخبار واقعي منتشر ميكنند نسبت به حسابهايي كه اخبار نادرست منتشر ميكنند، پيروان بيشتري دارند اما همچنان اخبار نادرست سريعتر از اخبار درست بازنشر ميشوند؛ چون اين خبرها تازهتر به نظر ميرسند.
اين نهادهاي تحليلگر اخبار، نخست منبع اصلي توييتكننده را يافته و آنگاه بازنشر آن را نيز بررسي كردهاند. بازه آماري آنها شامل ۱۲۶ هزار داستان خبري است كه از سوي ۳ ميليون نفر بيش از ۵/۴ ميليون بار توييت شده است.
**اين پژوهش نشان ميدهد اخبار واقعي به زحمت از سوي هزار نفر بازنشر شده است حال آنكه فقط يك درصد از مهمترين اخبار نادرست را ۱۰۰ هزار نفر بازنشر كردهاند.**
سينان آرال، استاد دانشگاه امآيتي كه دراين پژوهش شركت داشته ميگويد: «اطلاعات تازه ارزشمندتر از اطلاعات اضافي به نظر ميرسد. كساني كه اطلاعات تازه منتشر ميكنند موقعيت اجتماعي بهتري كسب ميكنند چون ديگران فكر ميكنند آنها افراد مطلعي هستند يا اطلاعات مخفيانهاي دارند.»
محققان همچنين روي سوژههاي انساني و روباتهاي منتشركننده اخبار نيز آزمايش كرده و دريافتهاند كه روباتها نقشي در انتشار بيشتر اخبار دروغين ندارند و كاربران مسوول اين امر هستند.
پژوهشگران همچنان تصميم داشتهاند درك عميقتري از چگونگي انتشار بيشتر اخبار نادرست كسب كنند تا بتوانند راهحلهايي را براي تصحيح اين امر ارايه دهند.
يكي از راهحلهاي پيشنهادي، امتياز دادن به منابع خبري براساس قابل اعتماد بودن آنهاست. راهحل ديگر نيز به گفته اين محققان ميتواند اين باشد كه شبكههاي اجتماعي نظير فيسبوك يا توييتر الگوريتمها و سامانههايي را فراهم كنند كه افراد را از نشر اخبار نادرست منصرف كند.
آمريكا در سياهچاله اخبار جعلي
اما همانطور كه ذكر شد حتي كشور مهد تولد اينترنت يعني آمريكا نيز از خطر اخبار جعلي در امان نيست و حالا اين كشور با بحرانهاي متعددي از اين بابت مواجه است.
يكي از ابزاري كه بلاي جان آمريكا شده، ابزار محبوب رييسجمهوري اين كشور يعني دونالد ترامپ است.
سال قبل واشنگتنپست در گزارشي نوشت: توييتر مشغول كار روي قابليت جديدي است كه به كاربران اجازه ميدهد توييتهاي حاوي اخبار جعلي يا اطلاعات گمراهكننده را مشخص كنند. اين ويژگي هنوز در مرحله نمونهسازي است اما در صورت ارايه، به شكل يك تب در فهرست كنار توييتها خواهد بود.
اين شركت همچنين مشغول ساخت ابزاري براي مبارزه با سوءاستفاده و انتشار توييتهاي جعلي است. اصولا چنين حسابهاي كاربري مربوط به روباتها و تروريستها است.
اين درحالي است كه انتشار اخبار اشتباه به يك مشكل بزرگ تبديل شده است. **نتيجه يك تحقيق مركز Pew نشان ميدهد حدود دو سوم بزرگسالان آمريكا (۶۴ درصد) اعلام كردهاند انتشار اخبار جعلي درباره يك رويداد، آنها را دچار سردرگمي كرده است.**
همچنين براساس تحقيقي كه ميان ۱۰۰۲ بزرگسال آمريكايي انجام شده بود، ۲۳ درصد پاسخگويان اعلام كردند يك خبر جعلي منتشر كردهاند.
آنچه اوضاع را براي توييتر پيچيدهتر ميكند، وجود حسابهاي كاربري مربوط به روباتهاست. در ۲۰۱۴ ميلادي توييتر اعلام كرد ۲۳ ميليون از كاربران آن روباتهايي هستند كه بهطور اتوماتيك پيامهايي منتشر ميكنند.
و البته بد نيست بدانيد توييتر، گوگل، فيسبوك و ديگر غولهاي عرضهكننده بسترهاي محتواي سايبري، در مهار اين پديده خطرناك و رو به رشد موفق نبودهاند.
اخبار جعلي خطري براي دموكراسي
"تام استنديج" روزنامهنگار آمريكايي اما اخبار جعلي را خطري براي نابودي دموكراسي ميداند. اكنون اينترنت «بار ديگر» كاربران شبكههاي اجتماعي را قادر به تصميمگيري درباره ارايه تعريفي از «خبر» كرده است.
او به طرح اين پرسش ميپردازد كه كداميك از اينها بزرگترين تهديد براي دموكراسي به شمار ميروند؟ «اخبار جعلي» يا «سانسور» توسط غولهاي رسانهاي(فارغ از اينكه در همپيماني نزديكي با ساختارهاي سياسي روز باشند يا نه) و كارفرمايانشان؟
وي ميگويد: نمونه كلاسيك يك دموكراسي سرنگون شده توسط «اخبار جعلي»، كه توسط فردي سازماندهي شد كه استاد شبكههاي اجتماعي آن زمان بود، جمهوري وايمار است[كه در حد فاصل پايان جنگ جهاني اول و روي كار آمدن نازيها در آلمان وجود داشت].
جوزف گوبلز گفته بود كه «دروغي كه يك بار گفته شود يك دروغ باقي ميماند، ولي دروغي كه هزار بار گفته شود به يك حقيقت تبديل ميشود.»
**به اعتقاد استنديج، در مجموع ميتوان گفت كه بهترين كار در چنين فضايي، چك كردن منابع نشر خبر در شبكههاي اجتماعي است، چه آن منبع گوگل باشد، يا روزنامه گاردين و چه گوبلز زمان. **
شرايط پيچيده اخبار جعلي در ايران
تمام آنچه امروز دنيا با آن دست به گريبان است يك طرف، اوضاع ايران از جهت فاجعه و بحران اخبار جعلي داراي تفاوتهاي بسيار گسترده و مهمتري با دنياست كه تنها سه نمونه از اين تفاوتها را بررسي ميكنيم.
1. ايران پيامرسانمحور است
**بر خلاف تمام كشورهاي دنيا، در ايران اين نه شبكههاي اجتماعي كه اين پيامرسانها هستند كه بيشترين ميزان كاربران فضاي سايبري كشور را در خود جاي دادهاند.** در دنيا شبكههاي اجتماعي كاركرد و نقش رسانهاي دارند و پيامرسانها جنبه پيامرساني و تبادل عموما كاري و شخصي دارند.
لذا امروزه در هيچ كجاي دنيا اعم از آمريكا و اروپا، برخلاف فشار سنگيني كه روي پالايش، سانسور و حذف محتواي غيراخلافي و اخبار جعلي وجود دارد، هيچ فشاري بر مديران پيامرسانها براي پيوستن به اين كارزار جهاني در مهار اخبار جعلي مشاهده نميشود.
وانگهي اگر هم پيامرسانها مشمول مقررات و فشارهايي از سوي آمريكا، اتحاديه اروپا يا چين ميشدند، به دلايل سياسي و غيرسياسي، با كشورهايي نظير ايران، همكاري لازم را به عمل نميآورند. كما اينكه در خصوص شبكههاي اجتماعي نظير توييتر و فيسبوك نيز شاهد اين عدم همكاري بوده و حتي همين تلگرام نيز با دولت ايران همراهي نكرد.
در ايران اما پيامرسانها كاركردي كاملا متفاوت با دنيا داشته و نقش رسانه نيز پيدا كرده است. به اين ترتيب اكنون بسياري از ايرانيان حاضر در تلگرام، بخش عمدهاي از اخبار و اطلاعات روزانه خود را از اين بستر دريافت ميكنند.
2. رسانههاي رسمي هم خبر جعلي منتشر ميكنند
نكته ديگر آنكه در ايران شاهد آن هستيم كه حتي رسانههاي رسمي و نيمهرسمي نيز گاه براي جذب مخاطب و عضو اقدام به درج اخبار جعلي ميكنند. ذكر نمونههايي به درك بهتر ماجرا كمك ميكند و اتفاقا در همين حوزه ICT و در همين روزهاي اخير سايت و كانال تلگرامي برخي رسانههاي رسمي كشور اقدام به توليد دو خبر جعلي كردند.
- خبر استعفاي وزير ارتباطات
يك نمونه از اين خبرهاي جعلي، خبر استعفاي وزير ارتباطات همزمان با ماجراي فيلترينگ تلگرام بود. ما البته نتوانستيم منبع اصلي اين خبر جعلي را بيابيم، اما ** نام برخي رسانههايي كه اين خبر را منتشر كردند از اين قرار است: عصر ايران، اقتصادآنلاين، سايت رسمي روزنامه دولتي ايران! (ايرانآنلاين inn)، دنياي اقتصاد، جماران، ركنا، زوميت، ديجياتو، نامهنيوز، اتاق خبر، گفتمان نيوز، مخبرنيوز، خبروان و ... تنها بخش اندكي از سايتهايي بودند كه اين خبر را منتشر كردند.**
نظر به تعداد بالاي مجموع كاربران تلگرامي اين سايتها، ميتوان پيشبيني كرد چه ميزان گستردهاي از كاربران در معرض اين خبر جعلي كه با اتكا به يكي از شاخصههاي بارز اخبار جعلي يعني "اظهارات يك مقام آگاه" منتشر شد، قرار گرفتند.
اگرچه بسياري از رسانههاي رسمي و نيمهرسمي كشور در سايت و كانالهاي تلگرامي خود، در رفتاري حرفهايتر ترجيح دادند تا خبر استعفاي وزير ارتباطات را با تيترهاي پرسشي منتشر كنند.
اينكه هدف طراحان اين خبر جعلي چه بود، اگرچه قابل تحليل است، اما موضوع اين نوشتار نيست. مساله اينجاست كه يك خبر جعلي در ايران توسط رسانههاي رسمي و داراي مجوز توليد شده و اتفاقا توسط انبوهي از رسانههاي رسمي و داراي مجوز نيز بازنشر شوند، آن هم بدون هيچ پيگرد و عقوبتي.
**لذا مساله اصلي اينجاست در شرايطي كه گردانندگان رسانه كه عليالظاهر بايد كارآزموده و تحصيلكرده عرصه رسانه باشند، شاهد چنين رفتار ويروسگونه و فاقد مسووليت در انتشار و بازنشر اخبار جعلي هستيم، جايي براي گلهمندي از مخاطبان و مردمي كه به اين رسانهها اعتماد دارند، باقي نميماند.**
يا در مورد ديگري، خبر ممنوعالتصويرشدن وزير ارتباطات نيز دو روز قبل از اين خبرجعلي توسط انبوهي از سايتها از جمله سايت انتخاب و كانالهاي رسمي و غيررسمي منتشر شد كه آن هم جعلي بود.
3- ايران با بحران اطلاعرساني مواجه است
كشور ما سالهاست كه مقوله روابط عمومي و استفاده از متخصصان در اين عرصه را ناديده گرفته است و موضوع اطلاعرساني به علت ساختارهاي كشور سالها پديدهاي لوكس و غيرضروري شناخته شده است. نتيجه همين ديدگاه باعث بهكارگيري دوستان و افراد غيرمتخصص در عرصه اطلاعرساني، روابط عموميهاي ضعيف و به عهده گرفتن مسووليت اطلاعرساني از سوي مديراني شده كه عمدتا دانش كافي در اين عرصه را ندارند.
نمونههاي اظهارات و رفتارهاي ناشيانه و پرسروصداي مديراني كه برخلاف روالهاي استاندارد جهاني، خود همه عنان اطلاعرساني را به كف گرفتهاند را بارها ديده و شنيدهايم و البته همچنان نيز ادامه دارد.
در اينجا ذكر يك مثال ضرورت دارد: در ماجراي خبر جعلي استعفاي وزير ارتباطات، برخي رسانهها قبل و بعد از انتشار خبر سراغ مدير روابط عمومي اين وزارتخانه رفتند كه پاسخ اين بود: استعفاي وزير ارتباطات را نه تاييد ميكنم نه تكذيب!
فارغ از اين موضوع، مشكل ديگر در كشور ما تنوع متوليان، همپوشاني وظايف بسياري از دستگاهها و فقدان هرگونه هماهنگي ميان ايشان به ويژه در شرايط بحراني است. مثال اين ماجرا را **در حادثه آتشسوزي ساختمان پلاسكو شاهد بوديم، يعني جايي كه از شهرداري، شوراي شهر، وزارت كشور، استانداري، فرمانداري، آتشنشاني، اورژانس گرفته تا مديران دولتي، نمايندگان مجلس و ساير افراد به اظهار نظر و مصاحبه با رسانهها پرداختند كه موجبات شكلگيري اخبار متناقضي شد. اگرچه بعد از گسترش اخبار جعلي و شايعات گسترده پيرامون آتشسوزي ساختمان پلاسكو، اين سخنگوي سازمان آتشنشاني بود كه مسوول نهايي اطلاعرساني رسمي از اين حادثه شد و ماجرا تا حدودي جمع شد.**
در خصوص حادثه زمينلرزه تهران نيز شاهد عدم هماهنگي نهادهاي مسوول بوديم كه آن هم موج گستردهاي از اخبار ضد و نقيض، شايعات و البته اخبار جعلي را به همراه داشت.
جمعبندي و نتيجهگيري
كشور ما در سالهاي اخير و به واسطه تسهيل انتشار اخبار جعلي در فضاي سايبري با صدمات و خسارات زيادي مواجه بوده است. اگرچه اخبار جعلي در پيامرسانها و شبكههاي اجتماعي به اسم افشاگري و آگاهسازي، موجب تشويش اذهان عمومي، هجوم مردم به سمت پديدههاي خاص، بياعتمادي به موضوعات مختلف و تخريب كسبوكارهاي زيادي در ايران شده و ميشود، ليكن اين تازه ابتداي راه است.
تمام اين حوادث و مشكلات ناشي از اخبار جعلي كه بخشي از آن توسط رسانههاي داخلي و با اهداف سياسي، اقتصادي و تبليغاتي انجام شده و يا توسط رسانههاي خارجي با هدف نشانه رفتن امنيت ملي انجام ميشود، اما بحران اخبار جعلي هنوز به مرحله انفجاري خود در ايران نرسيده است.
**اخبار جعلي اصولا در حوادث مهم و بزرگ كشور خروشان ميكنند تا هر چه بيشتر به هدف و مقصود خود برسند. اين اخبار اما ديگر توسط افراد عادي ساخته نشده و عمدتا داراي منشا خارجي و با اتكا به اتاق فكرهايي متشكل از متخصصان اين عرصه انجام ميشود و قادر است ضربات جدي به كشور و منافع ملي وارد كند.**
در چنين شرايطي و به دلايلي كه ذكر شد، صدمات و لطمات به مراتب بيشتري ايران را تهديد ميكند.(منبع:عصرارتباط)