شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : عدم ارتباط دانشگاه و رسانه،مشكل رشته ارتباطات
پنجشنبه، 27 اردیبهشت 1397 - 18:51 کد خبر:33561
در زمينه زيرساخت ها و تسهيلات ارتباطي و فني با كشورهاي صاحب نام فاصله زيادي داريم و اين موضوع برمي گردد به نگرشي كه به ارتباطات و رسانه ها در كشورمان وجود دارد كه متاسفانه گمان مي رود كه رسانه و فعاليت آن آثار تخريبي در جامعه برجاي مي گذارد.


شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-  هادي خانيكي در سال ۱۳۳۰ در شهر گناباد استان خراسان به دنيا آمد.

وي در سال 1348 مدرك ديپلم خود را گرفت و همان سال در رشته رياضي مقطع كارشناسي در دانشگاه شيراز قبول شد اما ناتمام رها كرد. وي همچنين در رشته عمران ملي و راه و ساختمان قبول شد، اما باز هم اين رشته را ناتمام رها كرد.

سرانجام در سال 1364 مدرك كاشناسي خود را در رشته جامعه‌شناسي از دانشگاه شهيد بهشتي تهران دريافت و بعد از ده سال وقفه سرانجام در سال 1374 موفق شد در رشته علوم ارتباطات مقطع كارشناسي ارشد را در دانشگاه علامه طباطبايي به پايان برساند و در سال 1381 از همان دانشگاه مدرك دكتراي خود در رشته ارتباطات را اخذ كند.

هادي خانيكي در دوران رياست جمهوري سيد محمد خاتمي، مشاور رييس جمهور در امور رسانه و مطبوعات و سپس مشاور رييس جمهور در امور فرهنگي بود. او سردبير نشريات مختلف از جمله آيين و همچنين آيين گفت و گو بوده و كارشناس رسانه و ازاستادان سرشناس در رشتهٔ ارتباطات است. گفتگويي با اين كارشناس ارتباطات و استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي تهران انجام داديم:

چه عاملي باعث شد كه رشته ارتباطات را انتخاب كرديد؟
زمينه اصلي اينكه به رشته ارتباطات رو آوردم به نوعي احساس نيازي بود كه در رابطه با خلاء هايي كه وجود داشت مي كردم و آن نزديك كردن دو حوزه تجارب با موضوعات تئوريك و نظري بود. دغدغه اصلي كه از سالها پيش تا كنون هنوز در من وجود دارد اين است كه در اين رشته بايد بين حوزه تجربه هايي كه هر فرد در ساحت هاي مختلف كسب كرده با حوزه هاي دانشگاهي و نظري پيوندهايي به وجود بيايد. در واقع رشته ارتباطات بايد بتواند مساله را در فضاي ارتباطي جامعه پيدا كرده و پاسخش را از هم پيوندي بين جامعه و دانشگاه بيابد.

هدف من در ابتدا (در يكي از مقاطع تحصيلي در دانشگاه شيراز) رسيدن به علمي بود كه به يك حوزه ميان رشته اي به طور مشترك از زمينه هاي علوم اجتماعي، برنامه ريزي و مهندسي بپردازد. هنگامي كه به اين نتيجه رسيدم در سال 1349 به دليل بازداشت هاي سياسي و مشكلاتي كه برايم پيش آمد از تحصيل بازماندم. بعد از انقلاب اسلامي نيز طبق تصميم شوراي انقلاب اين رشته منحل شد و نتوانستم به علاقه ام بپردازم. ضمن اينكه، در كنار رشته هايي مانند رياضي و مهندسي عمران كه در دانشگاه تحصيل كرده بودم، اين رشته نوپا را به علاقه ام نزديك تر مي دانستم. بعد از انقلاب فرهنگي، رشته مورد علاقه ام به رشته هاي ديگري از جمله علوم اجتماعي تبديل شد و نهايتا در دانشگاه شهيدبهشتي در اين رشته ادامه تحصيل داده و كمابيش به تجربياتم در دوران قبل و بعد از انقلاب نزديك شدم.

از سوي ديگر، به دليل اينكه وارد حوزه هاي روزنامه نگاري شده بودم، به عنوان يك روزنامه نگار و كسي كه در شوراي سياستگذاري روزنامه كيهان دهه 60 عضو بودم (رشته علوم ارتباطات مجددا در دانشگاه علامه طباطبايي راه اندازي شد) مشغول تحصيل در اين رشته در مقطع كارشناسي ارشد شدم. چراكه، همانطور كه گفتم رشته علوم ارتباطات با علايق و تجربياتم همخواني داشت و در زمينه هايي كه فكر مي كردم در رابطه با آنها خلاء وجود دارد، از جمله پرداختن به رسانه، مي توانست كمكم كند. از اين رو، سعي كردم در راه اندازي و گسترش اين رشته كه علاوه بر روزنامه نگاري، گرايش روابط عمومي و مطالعات ارتباطي هم به آن اضافه شد كوشش كردم.

اگر به گذشته بازگرديد بازهم همين مسير را طي مي كنيد؟
با توجه به شرح حالي كه گفتم قطعا پاسخ من بله است.

در حال حاضر جايگاه اين علم و رشته را در كشور چگونه ارزيابي مي كنيد؟
به نظر من با همه كاستي هايي كه در پرداختن به اين رشته در حوزه آسيب شناسي و اجرايي در كشور وجود دارد اما، امروز مي توانيم بگوييم در يكي از فرازهاي اين رشته قرار داريم. به هرحال دانشكده ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبايي مجددا به صورت مستقل و در مكان مستقل راه اندازي شده و در دولت جديد در دانشگاه علامه طباطبايي خوشبختانه گام هاي بلندي در رابطه با اين رشته دانشگاهي برداشته شد. در دانشگاه هاي ديگر هم از جمله دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه تهران و حتي دانشگاه آزاد اسلامي كارهاي مثبتي در رابطه با اين رشته انجام و در دوره تحصيلات تكميلي هم گام هاي خوبي در دانشگاه هاي كشور برداشته شده و مطالعات جديدتري به اين رشته اضافه شده است.

با توجه به اينكه جايگاه خوبي براي رشته تحصيلي مورد علاقه تان قائل شديد، مشكلات پيش روي متخصصان و دانش آموختگان اين رشته را در كشور چگونه ارزيابي مي كنيد؟
همانگونه كه در زمينه هاي مختلف علمي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي بارها متذكر شدم، مهمترين مانع در كشور، در تمامي حوزه هاي ياد شده را ناتواني و ضعف در مديريت مي دانم. رشته علوم ارتباطات هم از اين قاعده مستثني نيست و فضاهاي علمي و رسانه اي را هم از اين امر مبرا نمي دانم. بنابراين، معتقدم بايد با اراده اي جدي به شكاف ها و چالش هايي كه در حوزه حرفه اي روزنامه نگاري و روابط عمومي و ديگر حوزه هاي رسانه اي با آن مواجه هستيم، بپردازيم و در اينجاست كه ضرورت پرداختن به آموزش در تحصيلات تكميلي مشخص مي شود.

توجه به پيشرفت هاي كشورهاي مطرح در اين حوزه و انطباق تجربيات آنها با رهيافت هاي بومي و ملي ايران از اقدامات مهمي است كه بايد انجام گيرد تا به وجوه عملي اين رشته دست پيدا كنيم. به بيان ديگر، فاصله بين حوزه اشتغال و تجربه از يك سو و آموزش و پژوهش از سوي ديگر بايد كاسته شود. بايد متوجه باشيم كه هم تحرك در دانشگاه و هم ارتباط بين دانشگاه و مراكز تحقيقاتي و علمي چه در ساختار دولت و چه در بخش خصوصي اهميت بسياري دارد. به همين دليل همه نهادهاي مربوطه و انجمن هاي علمي و حرفه اي در اين حوزه بايد با هم ارتباط نزديك داشته و گروه هاي ارتباطي در دانشگاه هاي مختلف به يك همگرايي برسند. همانطور كه بارها اشاره كردم مشكل رشته ارتباطات در ايران، عدم ارتباط بين اساتيد، محققان، دانشجويان و اصحاب رسانه در سطوح مختلف است.

رشته علوم ارتباطات در ايران چقدر با كشورهاي پيشرفته و صاحب نام دنيا در اين حوزه فاصله دارد؟
اندازه گيري فاصله به صورت غيرعلمي ممكن نيست اما مي توانم بگويم در زمينه هاي نظري و پژوهشي در اين حوزه در كشور تحرك خوبي وجود دارد و حتي مي توان گفت گاهي در برخي موارد حرف تازه اي هم براي گفتن داريم. به ويژه اينكه دانشجويان ما كارهاي جدي در قالب رساله در دوران تحصيلات تكميلي انجام داده اند. از نظر حرفه اي هم در حوزه رسانه اي شدن بخش هاي مختلف زندگي اجتماعي از جمله رسانه اي شدن سياست، فرهنگ، اقتصاد و... هم پيشرفت خوبي داشته ايم. علاوه بر اين، در حوزه ورود به رسانه هاي نوين كه بهترين مصداق آن كاربرد شبكه هاي اجتماعي در كشورمان است هم تحرك اجتماعي بالايي وجود دارد.

اما در زمينه زيرساخت ها و تسهيلات ارتباطي و فني با كشورهاي صاحب نام فاصله زيادي داريم و اين موضوع برمي گردد به نگرشي كه به ارتباطات و رسانه ها در كشورمان وجود دارد كه متاسفانه گمان مي رود كه رسانه و فعاليت آن آثار تخريبي در جامعه برجاي مي گذارد. از اين رو، بايد به توانمند كردن جامعه هم از نظر سخت افزاري و فراهم كردن زيرساخت و امكان دسترسي و هم از نظر قوانين و مقررات توجه شود.

چه توصيه اي به كساني كه مي خواهند اين رشته و تخصص را انتخاب كنند، داريد؟
كساني كه به اين رشته تحصيلي علاقه دارند قطعا ورودشان به اين رشته را جدي بگيرند اما در نظر داشته باشند كه تحصيل و فعاليت در اين رشته سر پر شور و دل پر صبري مي خواهد. به پيرامون خود خيلي فعال نگاه كنند و مساله و دغدغه داشته باشند. پروژه تحصيل و مهارت آموزي خود در دانشگاه را جدي بگيرند اما اكتفا به دانشگاه نكنند و بكوشند بين دانشگاه و جامعه و حوزه هاي تخصصي علم ارتباطات، پيوند برقرار كنند.

گفتگو: هانيه حقيقي
منبع: سيناپرس