شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- ارتباطات فرايند انتقال پيام از فرستنده به گيرنده به شرط همسان بودن معاني بين آنها است. معنا در علم ارتباط شامل مفاهيم ذهني و احساسات هر دو ميشود. ارتباطات فرايندي ست كه در آن معنا بين موجودات زنده تعريف و به اشتراك گذاشته ميشود.
ارتباط به يك فرستنده، پيام و گيرنده درنظرگرفته شده نيازدارد، هرچند گيرنده نياز ندارد حضور داشته باشد يا از منظورفرستنده براي برقراري ارتباط در زمان ارتباط آگاه باشد؛ بنابراين ارتباطات ميتواند درسرتاسر مسافتهاي گستردهٔ زماني و مكاني رخ دهد. ارتباطات نيازمند آن است كه بخشهاي ارتباط ناحيهاي از مشتركات ارتباطي را به اشتراك بگذارند.
برخي از دانشمندان و كارشناسان، در مورد اينكه ارتباطات يك علم است (Science) اختلاف نظر دارند. هنوز برخي از استادان اين حوزه مانند رابرت كريگ (Robert T. Craig) «ارتباطات» را يك حوزه مطالعاتي (Communication Theory as a Field) ميدانند. اين ديدگاه ميخواهد تأكيد كند كه ارتباطات به لحاظ وسعت، عمق و تنوعي كه دارد نميتواند در يك رشته علمي گنجانده شود، بلكه فراتر از آن بايد به آن به عنوان يك حوزه علمي و مطالعاتي نگاه كرد كه از آن چندين رشته علمي ميتواند زاييده شود. به عبارت، بايد به «علوم ارتباطات]» قائل بود و نه «علم ارتباطات».
ارتباط انساني
بشر گفتاري و تصوير زبان ميتواند به عنوان يك سيستم از نمادها (گاهي اوقات به عنوانlexemes شناخته ميشود) و دستور زبان (قواعد) كه در آن دستكاري از نشانه هاست توصيف كرد. كلمه "زبان" هم چنين به مشخصات مشترك از زبان اشاره دارد.
آموزش زبان به طور معمول بيشتر در سنين كودكي بشر رخ ميدهد. بيش از هزاران زبان بشري الگوهايي از صدا يا حركت را به كار ميبرند براي نمادهايي كه قادر ميسازد همراه با ديگران در اطراف آنها ارتباط برقرار كند. زبان به نظر ميرسد ويژگيهاي خاص خود را به اشتراك ميگذارد اگر چه بسياري از اينها شامل استثنائات هستند.
بين زبان و لهجه هيچ خط تعريف شدهاي وجود ندارد. زبانهاي ساخته شده مانند اسپرانتو، زبانهاي برنامهنويسي، و فرمولهاي مختلف رياضي به ويژگيهاي اشتراك گذاشته شده توسط زبان انساني لزوماً محدود نميباشد. تنوع به معني شفاهي و غير شفاهي از ارتباط وجود دارد مانند زبان بدن، تماس چشمي، زبان اشاره،paralanguage، ارتباطات لامسهاي،chronemics، و رسانهها شامل تصاوير، گرافيك، صدا، و نوشتن
ارتباطات غير كلامي
ارتباطات غير كلامي فرايند رساندن معنا را در صورت پيامهاي بدن از طريق ژست، زبان بدن يا استقرار؛ چهره و تماس چشمي، ارتباط جسم مانند لباس، مدل مو، معماري، نمادها و سمبلها، همچنين از طريق مجموع موارد فوق توصيف ميكند.
ارتباط غيركلامي نيز به عنوان سكوت زبان ناميده ميشود و نقش كليدي در زندگي روزمره بشر در روابط اشتغال به درگيريهاي رمانتيك را دارد. گفتار همچنين داراي عناصر غير كلامي معروف به para language است.
اين خدمات شامل كيفيت صدا، احساسات و سبك صحبت كردن و همچنين ويژگيهاي عروضي مانند ريتم، تكيه صدا و استرس است. به همين ترتيب، موضوعات نوشته شده شامل عناصر غيركلامي مانند شيوه دست خط، نظم معنايي از كلمات و استفاده از شكلك براي انتقال عبارات احساسي به صورت تصويري است.
ارتباطات تصويري
ارتباطات تصويري انتقال نظرها و اطلاعات از طريق ايجاد نمايشهاي تصويري است. درجه اول با تصاوير دو بعدي همراه است شامل علائم، فن چاپ، نقاشي، طراحي گرافيك، تصوير، رنگها ومنابع الكترونيكي، ويدئو و تلويزيون است. تحقيقات اخير در اين زمينه بر روي طراحي وب سايت و قابليت استفاده گراي گرافيكي متمركز شده است. طراحان گرافيكي از روشهاي ارتباط تصويري در عمل حرفه ميكنند.
ارتباطات كلامي
ارتباطات كلامي، در حاليكه دردرجه اول به ارتباط كلامي سخن اشاره ميكند گفته ميشود، به طور معمول در هر دو واژه، كمكهاي كلامي و غير كلامي عناصر براي حمايت از انتقال معني تكيه دارد. ارتباط كلامي شامل بحث وگفتگو، سخنرانيها، نمايشها، ارتباطات بين فردي و بسياري از انواع ديگر است.
در ارتباطات چهره به چهره زبان بدن و چگونگي صدا نقش مهمي را بر عهده دارد و ممكن است تأثير بيشتري بر شنونده داشته باشد نسبت به محتواي در نظر گرفته شده از واژههايي كه گفته شد.
مجري ماهر بايد توجه مخاطب و ارتباط با آنها را در نظر بگيرد. به عنوان مثال از گفتن يك جك توسط دو نفر يكي ممكن است مخاطب را با توجه به زبان بدنش و تن صدايش بسيار سرگرم كند در حاليكه نفر دوم با استفادهٔ دقيق از همان كلمات شنوندگان را خسته و عصباني كند[نيازمند نقل قول] كمكهاي بصري ميتواند به آسان كردن ارتباطات مؤثر كمك كند وتقريبا هميشه در سخنرانيها براي مخاطبان استفاده ميشود.
به طور گستردهاي گفته شد و به طور گسترده شكلي كه به اشتباه تفسير شداستفاده شد تا اهميت حالت تحويل را تأكيد كند"ارتباطات شامل ۵۵٪ زبان بدن، ۳۸٪ تن صدا، ۷٪محتواي كلمات،"به اصطلاح"قانون ۷٪ـ۳۸٪ـ۵۵٪"[۱] با اين حال اين چيزي نيست كه تحقيقات اخير ذكر كردـ بلكه، زمان انتقال احساسات، اگر زبان بدن، لحن صدا، و واژه ناسازگار باشند درآن هنگام زبان بدن و لحن صدا را بيشتر از يك كلمه باور خواهند داشت[۲][نيازمند روشن] به طور مثال شخصي در حالي كه من من كنان، قوز كرده، با نگاه به دور ميگويد"از ملاقات شما خوشحال هستم"به عنوان بياحترامي تفسير خواهد شد (بحث بيشتر در آلبرت محرابيان، سه عنصر از ارتباطات) مدل ارتباطات:نوشته شده شفاهي تصويري الكترونيكي غير شفاهي
ارتباطات نوشتاري و توسعه آن در طول تاريخ
در طول زمان اشكال و ايدههايي دربارهٔ ارتباط بين مراحل استفاده از تكنولوژي توليد شده است. پيشرفتهايي شامل روانشناسي ارتباطات و و روانشناسي رسانه، پديدار شدن رشتهاي از مطالعه. پيشرفت ارتباطات را به سه مرحله انقلابي به نام «انقلاب اطلاعات ارتباطات» تقسيم كردهاند. (نيازمند منبع) در طول مرحله اول ارتباطات كتبي ابتدا با استفاده از نشانهها يا علائم تصويري پديدار شدند. اين علائم تصويري از سنگ ساخته شده بودند، از اين روارتباطات كتبي هنوز قابل حركت نبودند.
در طي مرحله دوم نگارش با پديدار شدن بر روي كاغذ، پاپيروس، خاك رس، موم و غيره آغاز شد. الفباي عمومي مرسوم شده بود وبراي يكسان بودن زبان در ميان مسافتهاي طولاني پذيرفته شد. يك جهش در تكنولوژي زماني رخ داد كه گوتنبرگ چاپ مطبوعات را در قرن ۱۵ اختراع كرد. مرحله سوم با انتقال اطلاعات از طريق امواج و سيگنالهاي كنترل الكترونيكي مشخص ميشود.
ارتباطات بنا براين فرايندي است كه معني اختصاصي داشته است و اين تلاش را نقل ميكند تا درك مشتركي را به وجود آورد. اين فرايند كه نيازمند به فهرست وسيعي از مهارت در پردازش فردي، گوش دادن، مشاهده ، صحبت كردن، سوا ل تجزيه و تحليل حركات و ارزيابي امكان مشاركت و همكاري است. موانع ارتباط موفق شامل پيام اضافي (زمانيكه يك شخص پيامهاي بسيار زيادي در يك زمان دريافت ميكند)، و پيچيدگي پيام است.[۴]
ارتباطات غيرانساني
همچنين ببينيد:ارتباط شناسي (علم) و ارتباطات واقع در بين رشتههاي خاص هر تبادل اطلاعات بين موجودات زنده به معني تبادل علامتهايي كه موجود زنده ميفرستد و دريافت ميكند ميتواند به عنوان يك شكل ارتباطي باشد؛ و حتي موجودات اوليه مانند مرجانها داراي سر رشته ارتباط هستند. ارتباطات غيرانساني اغلب شامل سلول سيگنالينگ، ارتباط سلولي و انتقال شيميايي بين موجودات اوليه مانند باكتريها و در داخل گياهان و پادشاهي قارچها ميباشد.
ارتباطات حيوانات
حوزه گستردهاي از ارتباطات حيواني شامل بسياري از مسائل ETHOLOGY است. ارتباطات حيوانات ميتواند به عنوان هر رفتار يك حيوان كه به رفتار كنوني و آينده ديگر حيوانات تأثير ميگذارد تعريف شود. به مطالعه ارتباطات حيواني جانورشناسي گفته ميشود (وتشخيص از انسانشناسي، مطالعه ارتباطات انساني) نقش مهمي را درتوسعه نژاد شناسي، جامعهشناسي و مطالعه شناخت حيوانات بازي كرده است.
ارتباطات حيوانات، در واقع مفهوم درستي از دنياي حيوانات است به طور كلي، دريك رشته به سرعت در حال رشد، و حتي در قرن ۲۱ ميلادي تا كنون، بسياري از برداشتهاي اوليه مربوط به زمينههاي مختلف از جمله استفاده از نام شخصي نمادين، احساسات حيوانات، فرهنگ حيوانات و يادگيري، و حتي رفتار جنسي، در استدلالهاي طولاني تغييرات اساسي به خوبي شناخته شده است.
گياهان و قارچها
ارتباطات در داخل سازمان گياه مشاهده ميشود يعني در داخل سلولهاي گياهي و بين سلولهاي گياهي، بين گياهان از گونههاي يكسان يا مرتبط و بين گياهان و موجودات غير گياهي، به ويژه در ناحيه ريشه. ريشههاي گياه همزمان با ساقه زيرين باكتريها، قارچها و با حشرات در خاك ارتباط برقرار ميكند. اين نشانه همزماني با واسطهٔ متقابل قواعد نحوي، عملي ومعنايي را معين ميكند وممكن است به خاطر سيستم عصبي گياهان غير متمركز شود.
معني اصلي كلمه «نورون» در يوناني «بافت گياه» است و تحقيقات اخير نشان داده است كه بسياري از فرايندهاي ارتباطات درون سازمان گياه مانند دستگاه عصبي است[۵] گياهان از طريق مواد فرار ارتباط برقرار ميكنند زمانيكه در معرض رفتار حمله گياهخوار هستند تا به گياهان همسايه هشدار بدهند. همزمان آنها مواد فرار ديگري توليد ميكنند تا انگلها را به خود جذب كنند كه به اين گياهخوارها حمله كنند.
در شرايط استرس گياهان ميتوانند كد ژنتيكي كه ازوالدينشان به ارث بردند بازنويسي كنند و به بزرگانشان يا پدر بزرگ و مادر بزرگشان رجوع كنند. قارچها براي هماهنگ كردن و سازماندهي رشد و توسعه خود از قبيل تشكيل رشته رشد كننده قارچ و ثمره بدن ارتباط برقرار ميكنند.
قارچها همراه با گونههاي همسان و مرتبط و هم چنين با موجودات غير قارچي در انواع زيادي از تعاملات زيستي، مخصوصاً همراه با باكتريها، يوكاريوتهاي تك سلولي گياهان و حشرات از طريق منشأ حياتي نيمه شيميايي ارتباط برقرار مكنند. ماشههاي نيمه شيميايي به سازمان قارچي به شيوهاي خاص واكنش نشان ميدهند، در حاليكه اگر مولكولهاي شيميايي يكسان قسمتي ازپيام حياتي نباشند آنها به ماشههاي سازمان قارچي واكنش نشان نميدهند.
اين به اين معني است كه سازمان قارچي ميتواند در ميان مولكولهاي شركت كننده در پيامهاي حياتي ومولكولهاي مشابه كه در اين موقعيت بي ربط است، متفاوت باشد. تاكنون پنج مولكول مختلف اوليه شناخته شده است تا الگوهاي مختلف رفتار را از قبيل رشتهاي، جفت گيري، رشد و بيماري زايي هماهنگ كند. هماهنگي رفتاري و توليد مواد سيگنالينگ از طريق فرايند تفسير به دست ميآيد كه سازمان را قادر ميسازد تا بين خود و غير خود، نماينده حياتي، پيام حياتي از گونه مشابه، مرتبط، يا گونههاي غير مرتبط و حتي فيلتر كردن «صدا» يعني مولكولهاي مشابه بدون محتواي حياتي متفاوت باشد.
مدل ارتباطات
مدل ارتباطي شانون و ويور
ابعاد مهم برنامه ارتباطات
كد برنامه ارتباطات
مدل خطي ارتباطات
مدل ارتباطات متقابل
مدل ارتباطي بيرولز فرستنده ـ پيام ـ كانال ـ گيرنده
مدل ارتباطات متقابل
اولين مدل عمده براي ارتباط به وسيله كلود شانون و وارن ويور براي آزمايشگاههاي بل (۶)در سال ۱۹۴۹ آمد. مدل اصلي به جهت بازتاب كردن عملكرد راديو و فن آوريهاي تلفن طراحي شده بود.
مدل اوليه آنها متشكل بود از سه بخش اصلي:فرستنده، كانال و گيرنده. فرستنده قسمتي از تلفني بود كه شخص با آن صحبت ميكرد، كانال خود تلفن بود، و گيرنده قسمتي از تلفن بود كه در آن يك نفر ميتواند صداي فرد ديگري را بشنود. شانون و ويور همچنين فهميده بودند كه بيشتر اوقات ايستگاهي وجود دارد كه مانع گوش دادن به يك مكالمه تلفني ميشود، كه آنها پنداشتند پارازيت است.
در يك مدل ساده، اغلب بعنوان مدل انتقال يا نماي استاندارد از ارتباطات، اطلاعات يا مضمون (براي مثال يك پيام در زبان طبيعي) به چند شكل فرستاده ميشود (بعنوان زبان گفتاري) از يك emisor / فرستنده/رمز گذار به يك مقصد/گيرنده/رمز گشا.
(اين مفهوم معمولي ا زارتباطات براحتي ارتباط را وسيلهاي براي گرفتن و فرستادن اطلاعات ميبيند) نقاط قوت اين مدل سادگي، كلي گرايي و كميت گرايي است. دانشمندان اجتماعي كلود شانون و وارن ويور ساختار اين مدل را بر اساس عناصر زير بيان كردند:
يك منبع اطلاعات، كه پيام را توليد ميكند.
يك فرستنده، كه پيام را درون سيگنال كد گذاري ميكند.
يك كانال، كه سيگنالها را براي انتقال تنظيم ميكند.
يك گيرنده، كه پيام را از سيگنال «رمز گشايي» (بازسازي) ميكند.
يك مقصد، جايي كه پيام ميرسد.
شانون و ويور استدلال كردند كه در اين نظريه سه سطح از مشكلات براي ارتباط وجود دارد.
مشكل فني:چطور ميتوان با دقت پيام را انتقال داد؟
مشكل معنايي:چقد رمعني «انتقال» دقيق است؟
مشكل عامل مؤثر:چگونه به طور مؤثر معني رفتار و تأثير گذار را دريافت ميكند؟
نقد و بررسي مدل انتقال با بيان دانيل چندلر:
فرض ميشود پيام دهندهها افراد منزوي هستند.
بدون هزينه براي اهداف متفاوت.
بدون هزينه براي تفسيرهاي متفاوت..
بدون هزينه براري روابط نابرابر قدرت
بدون هزينه براي موقعيت متن.
در سال ۱۹۶۰، ديويد برلو مدل خطي ارتباط شانون و ويور (سال ۱۹۴۹)را گسترش داد و مدل ارتباط smcr را ايجاد كرد.[۷] مدل ارتباطي فرستنده ـ پيام ـ كانال ـ گيرنده ـ مدل را به درون بخشهاي متخصصي جدا ميكند و توسط دانشمندان ديگر گسترش يافته است. ارتباطات معمولاً همراه چند بعد اصلي توصيف ميشود:پيام (چه نوع كارهايي ارتباط برقرار ميكند)، منبع /emisor / فرستنده/ رمز گذار (توسط اشخاص)، شكل (در فرم)، كانال (به واسطه رسانه)، مقصد/ گيرنده/ هدف/ رمز گشا (به اشخاص)، و گيرنده.
ويلبر اسكرم (۱۹۴۵)نيز نشان داد كه ما بايد بررسي كنيم كه يك پيغام (خواسته يا نا خواسته) در هدف پيام تأثير دارد.[۸] ميان طرفين، ارتباطات شامل اعمالي نظير دانش تجربي مشورت، ارائه مشاوره و فرمان، پرسش سؤال ميباشد و اين اعمال ممكن است در يكي از راههاي مختلف ارتباطات فرايندهاي زيادي داشته باشد. اين شكل بستگي به توانايي ارتباط گروه دارد.
محتوا و شكل ارتباط با هم مي سازندپيامي را كه به سوي مقصد فرستاده ميشود. هدف ميتواند خود شخص، شخص يا موجود ديگر، نهاد ديگر (مانند يك شركت يا گروهي از موجودات) باشد. ارتباط ميتواند به عنوان ادارهٔ فرايندهاي انتقال اطلاعات به وسيله سه سطح از قواعد وابسته به طبي ديده ميشود:
نحوي (خواص رسمي از نشانهها و نمادها)
عمل گرا (در رابطه با روابط بين نشانه ها/اصطلاحات و كاربران آنها) و
معنايي (مطالعه روابط بين نشانهها و نمادهاو آنچه كه آنها نشان ميدهند)
بنابراين، ارتباطات متقابل اجتماع است جاييكه در آن حداقل دو عامل مورد تداخل يك مجموعه مشترك از قواعد طب را به اشتراك ميگذارند. اين قوانين به طور معمول در بعضي از احساسات ناديده گرفته ميشود خود ارتباطي برگزار ميشود. خود ارتباطي، شامل ارتباط درون فردي كه از طريق دفتر خاطرات روزانه يا صحبت كردن با خود است، هر دو پديده ثانويه به دنبال فراگيري اوليه تواناييها و ظرفيتهاي ارتباطي در تعامل اجتماعي هستند.
با توجه به اين نقاط ضعف، بارنلود(۲۰۰۸)يك مدل معاملاتي از ارتباط را پيشنهاد كرد.[۹]فرضيه اصل مدل معاملاتي ارتباطات اين است كه ارسال و دريافت پيام را به صورت همزمان بكار مي گيرند.
يك فرستنده و يك گيرنده كمي پيچيدهتر متقابلاً به يكديگر وابسته هستند. اين نگرش دوم از ارتباطات، اشاره ميكند به عنوان مدل تشكيل دهنده يا ديدگاه كسي كه قانون را به طرز ويژهاي تعبير ميكند، بر نحوه ارتباطات فرد به عنوان عامل تعيين كننده از راه پيامي كه تفسير خواهد شد تمركز ميكند. ارتباط به عنوان يك كانال مشاهده ميشود: كه اين اطلاعات سفر از يك فرد به فرد ديگري تصويب ميشود و اين اطلاعات از ارتباط خود جدا ميشوند.
به عنوان يك مثال خاص از ارتباط عمل سخنراني ناميده ميشود. فيلترهاي شخصي فرستنده و فيلترهاي شخصي گيرنده ممكن است بسته به سنتهاي مختلف منطقهاي، فرهنگ، و جنسيت تغيير يابد؛ كه ممكن است معني در نظر گرفته شده محتويات پيام تغيير پيدا كند. در حضور «صداي ارتباطات» در كانال انتقال (هوا در اين مورد) دريافت و رمز گشايي از مطالب ممكن است ناقص شود، به اين ترتيب عمل سخنراني ممكن نيست به اثر مطلوبي دست پيدا كند.
يك مشكل با اين كد گذاري ـ فرستادن ـ دريافت ـ رمز گشايي مدل اين است كه فرايندهاي رمز گذاري و رمز گشايي اشاره ميكنند كه فرستنده و گيرنده داراي هر چيزي است كه اين عملكردها به عنوان كد كتاب، و اين كه اينها كد دو كتاب هستند، خيلي كم، اگر شباهت يكسان نيست. اگرچه چيزي شبيه كد كتابها توسط مدل ضمني است، آنها در هيچ جاي مدل ارائه نميشوند، كه مشكلات مفهومي زيادي را توليد ميكند.
نظريه هايcoregulation توصيف ميكند ارتباطات را به عنوان يك فرايند خلاق و پويا و مداوم، به جاي تبادل گسسته از اطلاعات است. رسانههاي كانادايي محقق هارولد لنيس داشت نظريهاي كه مردم استفاده ميكنند انواع مختلف رسانهها به ارتباط و كه يكي از آنها انتخاب خواهد شد به استفاده از امكانات مختلف براي شكل و دوام جامعه (وارك، مكنزي ۱۹۹۷) ارائه دهد.
مثال معروف او اين است كه با استفاده از مصر باستان و نگاه در راههاي آنها كه خودشان به واسطه رسانهها با خواص خيلي مختلف سنگ و پاپيروس ميساختند. پاپيروس چيزي است كه او «فضا صحافي» مينامد. آن ساخته شده ممكن است انتقال دهد دستورات نوشته شده د رفضاي امپراتوري و جنبش لشكر كشيهاي نظامي دور و دولت استعماري را قادر ميسازد. سنگ ديگر «زمان اتصال» است، از طريق ساخت معبد و اهرام ميتواند اقتدار نسل به نسل خود را حفظ كند، از طريق اين رسانهها ميتوانند آنها شكل ارتباط را در جامعه خود تغيير دهند (وارك، مكنزي ۱۹۹۷).
حوزههاي تخصصي ارتباطات به مسايل مختلفي ميپردازند از جمله:
ارتباطات جمعي،
ارتباطات توسعه،
مطالعات رسانهاي،
ارتباطات سازماني،
زبانشناسي اجتماعي،
تحليل گفتمان،
زبانشناسي شناختي،
معني شناسي.
مطالعات رسانهاي
مطالعات رسانهاي نام حوزهاي از علوم ارتباطات است كه به مطالعه رسانههاي جمعي و آثار آنها بر افراد و جوامع ميپردازد. از پيشگامان اين حوزه مارشال مكلوهان و استوارت هال هستند. در ايران مطالعات رسانهاي به عنوان زير مجموعهاي از علوم ارتباطات در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبايي تدريس ميشود.
ارتباطات رشتهاي دانشگاهي است كه به بررسي پديدهٔ ارتباط ميپردازد. ارتباط فرايند تبادل دادههاست كه معمولاً از رهگذر سامانهاي از نمادهاي مشترك انجام ميگيرد. ارتباطات امروزه داراي دو حوزه كلي است، يكي ارتباطات به عنوان يكي از شاخههاي علوم انساني كه شامل زيرشاخههايي از جمله مطالعات ارتباطي و روزنامهنگاري و روابط عمومي است، و ديگري ارتباطات به عنوان يكي از شاخههاي فناوري كه مخابرات از زيرشاخههاي آن بشمار ميآيد.
ارتباطات علم برقراري ارتباط است و داراي شاخههاي گوناگون از جمله ارتباطات انساني و ارتباطات همگاني است. ارتباط به معناي ايجاد رابطه تعامل و گفتگو است. در حال حاضر ارتباطات جزو مهمترين و مورد علاقهترين علوم است.
رشته دانشگاهي
ارتباطات رشتهاي دانشگاهي است كه به بررسي پديدهٔ ارتباط ميپردازد. ارتباط فرايند تبادل دادههاست كه معمولاً از رهگذر سامانهاي از نمادهاي مشترك انجام ميگيرد. ارتباطات امروزه داراي دو حوزه كلي است، يكي ارتباطات به عنوان يكي از شاخههاي علومانساني كه به ارتباطات اجتماعي معروف است و در ايران شامل زيرشاخههايي از جمله تحقيق در ارتباطي جمعي، مديريت رسانه، روزنامهنگاري، روابط عمومي، مديريت رسانه خبرگزاريها، تبليغات بازرگاني و خود ارتباطات اجتماعي است و ديگري ارتباطات به عنوان يكي از شاخههاي فناوري ارتباطات و اطلاعات است كه IT و ICT و مديريت IT در ايران از زيرشاخههاي آن بشمار ميآيد.
ارتباطات در ارتباطات اجتماعي بر اساس سيستم اجتماعي مورد نظر تعريف ميشود بطور مثال در ارتباطات انساني «تفهيم و تفاهم و تسهيم معني» (علي اكبر فرهنگي) قابل كاربرد است ولي در رسانهها از تعريف محسنيان راد استفاده ميشود كه ميگويد «فراگرد انتقال پيام از گيرنده به فرستنده مشروط بر اينكه مفهوم متجلي شده در گيرنده شبيه معني مورد نظر فرستنده باشد» البته براي موارد ديگر مانند موسيقي بايد از تعاريف ديگري در ارتباطات استفاده كرد.
تعريف ارتباطات در علوم پايه از مدل شنن و ويور استفاده ميكند و در آن انتقال سيگنال و اطلاعات از مهمترين اركان بشمار ميآيد.
رشته ارتباطات داراي گستره وسيعي است. نخستين كالجهايي كه به آموزش علوم ارتباطات ميپرداختند، مدارس روزنامهنگاري بودند. تا مدتها ميان متخصصين روزنامهنگاري و انديشمندان رشته تازه ايجاد شده ارتباطات بر سر موضوع علم ارتباطات جدل وجود داشت. اين موضوع كماكان به صورت كامل حل نشده است. از چالشهاي ديگر ارتباطات نسبت آن با حوزههاي مثل جامعهشناسي، نقد ادبي، مطالعات فرهنگي، مطاعات فيلم و سينما و… است. واقعيت آن است كه ارتباطات ماهيتي ميان رشته ايي داشته و در ارتباطات با حوزههاي متعدد علوم انساني قرار دارد.
به طور كلي ميتوان گفت از نسبت ميان علوم ارتباطات با سياست، گرايشي تحت عنوان ارتباطات سياسي از نسبت ميان ارتباطات و توسعه گرايشي تحت عنوان ارتباطات و توسعه و از نسبت ميان مديريت و ارتباطات رشته روابط عمومي شكل گرفته است. رشته روزنامهنگاري نيز كه بنيان اوليه اين رشته محسوب ميگردد. تحولات بوجود آمده در حوزه ارتباطات راه دور اينترنت و شبكه نيز موضوع و گرايش مهم ديگري در مطالعات ارتباطات است. مطالعه رسانهها با رويكرد نقد فرهنگي از حوزههاي ديگر اين رشته است…
منابع
ويكيپدياي انگليسي
۱. ^ Mehrabian, Albert (1971). Silent Messages (1st ed.). Belmont, CA: Wadsworth.
۲. ^ Debunking the 55%, 38%, 7% Rule, by Judith E. Pearson
3. ^ [ruct/Communications/default.aspx "communication"]. office of superintendent of Public Instruction. Washington. ruct/Communications/default.aspx. Retrieved March ۱۴, ۲۰۰۸. ۴. ^Montana, Patrick J. & Charnov, Bruce H. ۲۰۰۸. Management. 4th ed. New York. Barron's Educational Series, Inc. Pg 333.
۵. ^ Baluska, F. ; Marcuso, Stefano; Volkmann, Dieter (2006). Communication in plants: neuronal aspects of plant life. Taylor & Francis US. p. ۱۹. . http://books.google.com/books?id=IH9N4SKWTokC&pg=PA19&dq=plant+communication+processes+are+neuronal-like#v=onepage&q=plant%20communication%20processes%20are%20neuron-like&f=false. "...the emergence of plant neurobiology as the most recent area of plant sciences."
۶. ^ Shannon, C. E. , & Weaver, W. (۱۹۴۹). The mathematical theory of communication. Urbana, Illinois: University of Illinois Press
7. ^ Berlo, D. K. (1960). The process of communication. New York, New York: Holt, Rinehart, & Winston.
۸. ^ Schramm, W. (۱۹۵۴). How communication works. In W. Schramm (Ed.), The process and effects of communication (pp. 3–26). Urbana, Illinois: University of Illinois Press.
۹. ^ Barnlund, D. C. (2008). A transactional model of communication. In. C. D. Mortensen (Eds.), Communication theory (2nd ed. , pp47–57). New Brunswick, New Jersey: Transaction.
۱۰. ^ Roy M. Berko, et al. , Communicating. 11th ed. (Boston, MA: Pearson Education, Inc. , ۲۰۱۰) ۹–۱۲
۱۱. ^ "Communicology".org
۱۲. هاشم دهقان پور فراشاه - مديريت ارتباطات ميان فردي - انتشارات رخنه در اسرار
13.fexredin delir ertebatat
منبع: ويكيپديا