شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- كشوري كه داراي دومين منابع گازي جهان است. كشوري كه سومين منابع نفت جهان را دارد. كشوري كه يك ششم از ذخاير سنگهاي قيمتي جهان را دارد. كشوري كه از لحاظ دارا بودن ذخاير زيرزميني ومعادن و دارا بودن انواع فلزات و كاني ها در جهان رتبه دوم را دارد. كشوري كه بهترين فرش جهان را دارد. كشوري كه بهترين خاويار جهان را صادر ميكند. كشوري كه بهترين پسته جهان را دارد. كشوري كه يكي از بهترين توليد كنندگان زعفران است. كشوري كه ۱۵درصد از آثار باستاني و تاريخي ثبت شده در يونسكو را دارد. كشوري كه تنوع طبيعي بي نظيرش باعث شده با يكساعت پرواز از مناطق سرد با ۲۰درجه زير صفر (شرايط اسكي روي برف) به مناطق گرم با دماي ۳۵درجه (شرايط اسكي روي آب) دسترسي داشته باشيد و كشور زيبايي كه به دليل تنوع ذخاير معدني به بهشت معدن شناسان مشهور است.
اينها برخي از شاخص هاي كشورمان ايران است و حال اگر يك مقايسه ي منصفانه با كشور مالزي داشته باشيم بايد بگوئيم كه گردشگري، درخت هاي پالم، كاكائو و معادن قلع؛ اين ها تنها چيزهايي است كه منابع درآمدي كشور مالزي را تشكيل مي دهد.
مالزي هيچ چيز ديگري ندارد. معادن قلع اين كشور يك صدم معادن يكي از شهرهاي ايران هم نمي شود و درخت هاي پالم و درخت هاي كاكائو در اين كشور، تاكنون نتوانسته است به آوازه جهاني كيفيت زعفران و پسته ايران برسد.
مالزي نه تخت جمشيد دارد و نه هزاران رشته صنايع دستي، نه فرش اش در تمام جهان شناخته شده است و نه از آب و هواي چهارفصل ايران برخوردار است. مالزي يك كشور چند مليتي است كه از تقابل فرهنگي مليت هاي مختلف براي رشد گردشگري خود استفاده كرده؛ پل خواجو نداشته اما در چند سال پيش از دولت وقت ايران اجازه گرفته تا 33 درصد از پل خواجوي اصفهان را با همين نام بازسازي كند و اين پل و 6 پل بازسازي شده از ديگر كشورها، كپي برداري زيركانه اي است كه سالانه گردشگران زيادي را به اين كشور مي كشاند.
زماني "ماهاتيرمحمد" گفته بود اگر يكي از پل هاي تاريخي اصفهان را داشت، ايران را از درآمد نفت بي نياز مي كرد. دولت مالزي كه هم اكنون ادامه دهنده سياست هاي نخست وزير محبوب خود در بخش گردشگري است، ثابت كرده كه اين گفته ماهاتير محمد قابل اجراست.
85 درصد اقتصاد اين كشور در دست چيني ها است. در بخش پزشكي بسيار ضعيف است و اقتصادي غيرتوليدي و كاملاً وابسته دارد. اقتصادي با سياست درهاي باز؛ اما با گردشگري نفس مي كشد و سالانه ميليون ها نفر گردشگر را به كشور خود مي آورد.
تعداد توريستهاي كشور مالزي در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۲۵ ميليون نفر بوده و درآمد ناشي از اين تعداد توريست، بالغ بر ۶۰ ميليارد دلار اعلام شده است. طبق آمار سازمان جهاني توريسم ملل متحد(UNWTO) كشور مالزي رتبه ۱۰ صنعت توريسم جهان را به خود اختصاص داده است اما بايد قبول كرد مالزي چيزي جز زرق و برقي بي اصالت نيست.
هرچند تقابل فرهنگي و مليت هاي مختلف در اين كشور شما را با پازلي جذاب روبرو مي كند اما معماري مالزي كجا، اصالت و ويژگي هاي معماري ايران كجا؟ اين در حالي است كه تفاوت آمار گردشگران در ايران و مالزي، تفاوتي نجومي است. مالزي با 41 آژانس ده ها برابر ايران توريست دارد.
مالزي در طول هشت سال گذشته، در مسير كامل توسعه يافتگي قرار گرفته و تفاوت هاي شاخصي با مالزي دهه قبل به دست آورده است. اگرچه هنوز هم در صنعت، وابستگي و كمبودهاي زيادي دارد، اما در بخش گردشگري، نمونه بي بديلي است.
در اصل مي توان گفت كه مالزي نان تفكرش را مي خورد و همين تفكر و درآمدزايي، مردم اين كشور را در سطح قابل قبولي از رفاه اجتماعي قرار داده است. تأثير درآمد حاصل از گردشگري در ديگر بخش هاي اين كشور را به راحتي مي توان ديد.
سيستم هاي حمل و نقل، هتل ها، مراكز تفريحي و گردشگري، زيباسازي شهر و امثال آن از جمله مواردي است كه هم به مدد ورود بيشتر گردشگران به اين كشور مهيا شده و هم خود عاملي براي جذب بيشتر گردشگر محسوب مي شود. اين در حالي است كه اين كشور در بخش توريسم سلامت و اكوتوريسم حرف چنداني براي گفتن ندارد و يا دست كم با ايران قابل مقايسه نيست.
كشوري با دو فصل كم باران و پرباران، حسرت چهار فصل بودن ايران را مي خورد اما سرعت توسعه اش در كمتر كشوري ديده شده است. چشم انداز سال 2020 مالزي مي گويد كه اين كشور در اين بازه زماني به يك كشور كاملاً توسعه يافته تبديل خواهد شد و به همين دليل چند سالي است كه چيزي حدود 40 درصد از بودجه عمومي ساليانه اين كشور صرف آموزش و پرورش و تربيت نيروي متخصص مي شود تا اين هدف محقق گردد.
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)