شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- «بدون تعارف بايد گفت تلگرام در حال حاضر رسانه فراگير ايران است و رسانههاي ديگر با وجود اثرگذاري و داشتن مخاطب سنتي به اندازه تلگرام نه ضريب نفوذ دارند و نه امكان اثرگذاري ولي در بخشهاي مانند رسمي بودن و اعتماد مخاطب هنوز صداوسيما و رسانههاي رسمي داراي جايگاه ويژهتري هستند.
تلگرام يا اينستاگرام هردو توانستهاند رقابت جدي را با رسانههاي سنتي و رسمي ايجاد كنند. توئيتر ،فيسبوك و.... نيز در بخشهاي از دنيا حاكميت كشورهاي ديگر را به چالش كشيدهاند و هرچه ميگذرد دولتها بيشتر متوجه ميشوند كه نفوذ و سلطه بوسيله ابزارهاي نوين چه آثار مخربي بر هويت ملي، مديريت فرهنگي، تربيت نسلهاي آينده و در جامعترين كلام «سبك زندگي» بشر ايفا ميكند.
• چه بايد كرد؟
مشكلات پيشگفته خاص ايران نيست؛ ديگر كشورها نيز در مواجه با آن در حال آزمون و خطا هستند. مديريت اينترنت و پهناي باند شايد در آينده با پرتاب ماهواره و چتر اينترنتي جهاني از دست خارج شود، اما در حال حاضر قابل مديريت است. در صورت اراده وزارت ارتباطات ميتوان با اختصاص پهناي باند بيشتر به پيامرسانها و شبكههاي اجتماعي داخلي از سرعت نفوذ فعلي كاست و امكان رقابت ايجاد نمود.
• بيتوجهي عمدي يا غيرعمدي به پيام رسانهاي داخلي
پيامرسانهاي داخلي فاقد زيرساختهاي قوي هستند و حمايت چنداني از آنها نميشود، اما از لحاظ طراحي و برنامهنويسي توان بالاي دارند و در صورت حمايتهاي جامع ميتوانند با تبليغ و ترويج، بسيار بهتر به جذب مخاطب بپردازند.
• يك راه حل اجتماعي
راه ديگر دعوت از چهرههاي محبوب براي خارج شدن از فضاهاي فعلي و حضور در پيامرسانهاي داخلي و انتقال مخاطبان خود به فضاي جديد است. اين كار بايد بصورت يك عزم ملي دنبال شود و در يك زمان مشخص اين مهاجرت صورت گيرد والا روشهاي تدريجي باعث شكست خواهد شد.
• حضور همه حتي ديپلماتهاي وزارت خارجه
بدون شك اين چالش بسيار فراگيرتر خواهد شد، لذا مسولين وزارت خارجه بايد در اين حوزه هم پيماناني در عرصه بينالملل پيدا كنند تا با انعقاد پيمانهاي بيناللملي به مديريت اين فضا كمك كنند. در حال حاضر بسياري از اين نوع معاهدات ميان كشورهاي صاحب قدرت بسته شده است.
• پايان دوران برخورد سلبي و انسداد شبكههاي اجتماعي
مهمترين و مؤثرترين راهكار مصونسازي افكار عمومي در برابر تكنولوژيهاي نوين است. اگر جامعه ما در برابر ماهواره مصونسازي شده بود و از درون در برابر آن مقاومت ميكرد، امروز در برابر ديگر پديدهها هم امكان توان مقاومت داشت؛ ولي برخورد سلبي با اين پديدهها بدون فرهنگسازي باعث ميشود با ورود هر پديدهاي موجي از نگراني شكل گيرد.
بدترين برخورد با اين پديده كه كليت ايران و هويت ايراني و اسلامي را به مخاطره انداخته، برخورد جناحي است. اين كار تشديدكننده نفوذ خواهد بود شايد در كوتاهمدت موجب قدرت يك جريان شود، ولي در بلندمدت همه ضرر خواهند كرد.
از دلايل مهاجرت مخاطب از رسانههاي سنتي به رسانههاي نوين عدم پاسخگويي به نيازهاي مخاطب است. بسياري از قابليتهاي جديد را نميتوان به رسانههاي سنتي انتقال داد، اما ايجاد فضاي باز با مديريت ملي بسيار بهتر از فضاي رهاشده و غيرقابل مديريت فعلي است. خروج از انحصار شكلگيري تضارب و تعامل ميان جريانهاي دلسوز كشور در رسانههاي رسمي باعث حفظ مرجعيت و افزايش اعتماد خواهد بود.
قهر با ابزارهاي نوين وعدم حضور در اين فضا دردي را دوا نميكند، بلكه تشديدكننده اثرگذاري و يكطرفه شدن اين فضا است. نخبگان و اصحاب انديشمند رسانه بايد بصورت فعالانه، هدفمند و هوشمندانه در فضاي مجازي حضور داشته و مديريت ميدان را مصادره كنند.
• برخورد صرفاً با مصداقها
توزيع مواد مخدر، مشروبات الكلي، سلاح و بسياري از جرائم سازمانيافته و كانالهاي دروغپردازي و ضدانقلاب مفاسد آشكاري هستند كه نبايد اجازه داد بيش از اين جولان دهند. دستگاه قضاي بايد بهصورت آشكار و با اطلاعرساني دقيق با اين جرائم مقابله كند.
انتقال سرور و گرفتن سهم مالكانه در نرمافزارهاي فعال و فراگير و قاعدهمند سازي اين نرمافزارها بجاي برخورد انحصاري كه امكانپذير نيست، يكي از راههاي مديريت است.
توليد محتواي جذاب با مخاطب فراگير در حوزههاي مختلف و توليد پيام اختصاصي ويژه گروههاي خاص و اشغال فضاي فعلي با وسعت و قدرت از ديگر پيشنهادها است.
بيش از هر چيز بايد توجه داشت همه تدابير جنگ سخت در جنگ نرم پاسخگو نيست، طراحي بازپسگيري افكار عمومي از دشمن متفاوت از بازپسگيري سرزمين و بلكه بسيار دشوارتر است اما نقش مردم در هردو باهم برابري ميكند با مردم ميشود پيروز اين ميدان شد.»
منبع: ايسنا