شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : نقش روابط عمومي در جامعه مدني
دوشنبه، 9 مرداد 1396 - 08:27 کد خبر:30681
در دموكراسي علي‌القاعده و ظاهراً مردم تعيين‌كننده‌اند. حال اين كه تا چه حد و چگونه تعيين‌كننده‌اند، بحث ديگري است. اما آن‌چه كه به بحث حاضر مربوط مي‌شود اين است كه در هر جامعه دموكراتيك به ميزان حاكميت واقعي مردم و نقش و تاثيرشان، مبحث روابط عمومي رنگ و قوت افزون‌تري مي‌يابد.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- پديده روابط عمومي اساساً متعلق است به دنياي نو و اگر بيش‌ترين سهم در شكل‌دهي، تعيين چگونگي، كم‌وكيف،‌ سازوكارها،‌ پديده‌ها و رخدادهاي جهان امروز را مدرنيته بدانيم، بايد بگوييم كه روابط عمومي اساساً زاده مدرنيته است. به ديگر سخن از مجموعه ره‌آوردهاي مدرنيته كه خالق و قوام‌بخش بنيان‌هاي دنياي نو محسوب مي‌شود، دو پديده در شكل‌گيري و اهميت روزافزون مقوله روابط عمومي تاثير بيشتري دارند؛ نخست دموكراسي و دوم جامعه وفور.


1. در دموكراسي علي‌القاعده و ظاهراً مردم تعيين‌كننده‌اند. حال اين كه تا چه حد و چگونه تعيين‌كننده‌اند، بحث ديگري است. اما آن‌چه كه به بحث حاضر مربوط مي‌شود اين است كه در هر جامعه دموكراتيك به ميزان حاكميت واقعي مردم و نقش و تاثيرشان، مبحث روابط عمومي رنگ و قوت افزون‌تري مي‌يابد.


بنابراين اگر يك جامعه فرضي با ميزان بالاي مردم‌سالاري را در نظر بگيريم، هر موسسه مطرح و راغب به ادامه حيات بايد كه پرواي افكار عمومي، نهادهاي مدني و به ويژه تك‌تك شهروندان را داشته باشد. پاسخگويي و اقناع از ماموريت‌هاي اصلي روابط عمومي در جوامع مدني و دموكراتيك به شمار مي‌آيد. مردم و نهادهاي عمده در چنين جوامعي دائماً موسسه را زير نظر دارند، به ديده نقد مي‌نگرند و ارزيابي مي‌كنند.


روابط عمومي نيز موظف است كه با استدلال و احتجاج نمره قبولي را براي موسسه خود از مردم بگيرد. اميدواركننده‌ترين بخش قضيه و آن چه كه چنين جوامعي را آرماني و مطلوب مي‌سازد الزام موسسات در اتخاذ راهبردهاي بهتر و بهبود عملكرد خود به طور دائمي است چرا كه نمي‌توان در درازمدت به توجيه و قلب واقعيات ادامه داد، حتي اگر شايسته‌ترين و متخصص‌ترين مديران و كارشناسان روابط عمومي به آخرين تكنيك‌ها و روش‌هاي اين هنر تركيب يافته از چند رشته علمي مجهز باشند. در غير اين صورت قاعدتاً يك موسسه ناكارآمد و برخوردار از يك روابط عمومي ناكارآمدتر بايد به بقاي خود و علي‌الخصوص ثبات مديريت خود اميد كمي داشته باشد و آن را حداكثر تا انتخابات بعدي و هرگونه سازوكار ادواري تغييرات نهادينه بداند.


در اين جا و از مجموع آن چه كه گفته شد مثلثي شكل مي‌گيرد؛‌ جامعه مدني، موسسه و شهروند.


در اتصال پايدار و قابل قبول اضلاع اين مثلث اگرچه نه به اندازه كارآمدي موسسه، نقش روابط عمومي و كارآمدي آن درخور اعتناست و شايد اصلاً بتوان روابط عمومي را به مثابه خود اضلاع پيونددهنده اين سه دانست.


2. ديگر وجه دنياي نو كه ضرورت وجودي روابط عمومي را پيش مي‌كشد، پديده جامعه‌وفور است. منظور از جامعه‌وفور هر حوزه‌اي از بازار به شمار مي‌آيد كه در آن عرضه بر تقاضا غلبه يافته است. در اين مفهوم از جامعه‌وفور به هر دليلي قدرت اقتصادي يك كالاي به‌خصوص يا كالاهاي توليد شده نيست و تقاضاي موثر براي يك يا چند كالا مجموعاً از تعداد توليد آن‌ها فاصله‌اي منفي گرفته است. ناگفته نگذاريم كه در اين خصوص خدمات نيز همچون يك كالا تلقي مي‌شود، به ويژه اين كه سهم خدمات روز‌به‌روز افزايش مي‌يابد. در چنين حالتي اولين و جدي‌ترين رخداد، رقابت است و باز هم مردم در جايگاه تعيين‌كنندگي قرار مي‌گيرند. اما اين بار نه به مثابه شهروند، كه به منزله مشتري. در اين جا مثلث‌هاي پيشين به صورت مثلث بازار، بنگاه و مشتري رخ مي‌نمايد.


در يك محدوده به نام بازار و جوي سنگين از رقابت، بنگاه بايد مشتري را قانع كند يا وادارد كه به جاي بنگاه ديگري به او روي آورد. كالا و خدمات او را برگزيند و بدان-در راهبردهاي امروزي-وفادار بماند. در غير اين صورت نمي‌تواند دوام آورد و محكوم به زوال و ورشكستگي خواهد بود. تبليغات و روابط عمومي اين جا نيز اتصال‌دهنده اضلاع و قوام‌بخش تعامل مطلوب آن‌ها است.


ايران امروز با درجاتي مواجه با هر دو جنبه دموكراسي و وفور است. البته جنبه وفور را با تسامح و تعريفي كه از آن در اين نوشتار ارائه گرديده، بايد در نظر داشت. يعني عقب‌ماندن تقاضا بر عرضه و يا هر دليل ديگري همچون واردات كه بنگاه‌ها ناچارند به مقوله روابط عمومي نگاهي دوباره و جدي‌تر داشته باشند. تعميق و گسترش دم‌افزون مطالبات مردم- به ويژه در اثر انفجار اطلاعات- و از بين رفتن شتاب‌دار شرايط گلخانه‌اي، به ترتيب براي موسسات و بنگاه‌هايي كه هوشمندتر هستند، دغدغه‌ها و نگراني‌هايي را ايجاد مي كند.


اين يك اتفاق فرخنده است؛ شايد كه از اين رهگذر موج تحولات و ضرورت‌هاي گريزناپذير، موسسات و بنگاه‌ها را به تحرك بيشتر و عقلاني‌تر مجبور سازد. روابط عمومي‌ها نيز در اين بيان مي‌توانند با انتقال سريع، دقيق و روشنگر امواج پراكنده در فضاي پيرامون موسسات و بنگاه‌ها به منظور اتخاذ راهبردهاي موثرتر آنان، انجام وظيفه كنند.

 

منبع: آسيا اقتصادي- آرشيوي