شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : چگونه زنان تصميمات كاري بزرگ مي‏گيرند
شنبه، 6 خرداد 1396 - 09:27 کد خبر:29727
اين‏ روزها همه ما ويراستار و ناشر هستيم. چه در شبكه‏هاي اجتماعي و چه به صورت رو در رو، دائما انتخاب مي‏كنيم كدام بخش از زندگي‏مان را به ديگران نشان دهيم و كدام را نه.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، اين‏ روزها همه ما ويراستار و ناشر هستيم. چه در شبكه‏هاي اجتماعي و چه به صورت رو در رو، دائما انتخاب مي‏كنيم كدام بخش از زندگي‏مان را به ديگران نشان دهيم و كدام را نه. زنان به طور آشكاري در اين ويراستاري‏ها و نشان دادن يك زندگي روزمره بدون نقص ماهرتر هستند: داشتن يك شغل ايده‏آل، رفع و رجوع كردن امور فرزندان، بودن در كنار يك شريك زندگي موفق و حامي و سپري كردن تعطيلاتي فوق‏العاده. اما اكر كمي عميق‏تر شويم، چه چيزي مي‏يابيم؟

 

كاتلين اوكانر، استاديار رفتار سازماني در مدرسه كسب‏وكار لندن و اريكا داوسون از دانشگاه كورنل، كه هر دو روانشناس و محقق تجربي هستند روي اين موضوع كنجكاو شدند. آنها با زناني از همه سنين - از 20 ساله‏هاي تازه فارغ‏التحصيل شده تا 70 ساله‏هايي كه بازنشسته شده بودند – مصاحبه كردند و از آنها پرسيدند كه چگونه تصميم‏هايي اتخاذ مي‏كنند كه زندگي آنها را متحول مي‏كند. در نهايت اين دو محقق به نتايج خوشحال‏كننده‏اي رسيدند. البته لفظ «مصاحبه» توصيفي رسمي است. اوكانر و داوسون ليستي از سوالات را تهيه كرده بودند كه البته چندان هم به آن رجوع نكردند. آنها مكالمه‏اي ترتيب دادند كه بيش از يك ساعت و نيم جريان داشت. اوكانر مي‏گويد: «داستان‏هايي كه تعريف شد واقعا قوي و الهام‏بخش هستند. زنان زيادي هستند كه در زندگي درگيري‏ و ناراحتي دارند، اما تغيير اين شرايط امكان‏پذير است. مشكل اينجا است كه خودمان را در معرض چگونگي تغيير شرايط قرار نمي‏دهيم.» او و داوسون اميدوارند حكايت‏هايي كه جمع‏آوري كرده‏اند بتواند به ديگر زنان جرات دهد در زندگي خود بازنگري كنند و جسارت داشته باشند شرايط را به سوي بهتر شدن تغيير دهند. در ادامه بخشي از ديدگاه‏هاي جالبي كه مطرح شده را مي‏خوانيم.

 

خودتان را محصور نكنيد

اوكانر در گزارش خود مي‏نويسد كه گاهي اوقات زنان خود را اسير شرايطي مي‏كنند، چون صرفا با آن آشنايي دارند. سارا يك مدير تبليغات موفق در لندن است كه از سن نسبتا كم به موفقيت‏هاي بزرگ دست يافته است. او در گفت‏وگو با اوكانر اعتراف كرده چيزي كه واقعا دوست داشته اين بوده كه در كنار دريا زندگي كند و نقاشي بكشد. وقتي اوكانر از سارا پرسيد چه چيزي مانع او براي رسيدن به خواسته‏اش شده، او در پاسخ گفته: «من چنين كاري نمي‏كنم.»بنابراين، از نظر اوكانر برخي زنان وقتي انتخاب مي‏كنند در شرايط بدي كه از آن آگاهي دارند بمانند، ديگر نمي‏‏توانند خودشان را نجات دهند. توصيه او به زنان اين است كه «به صداي خودتان اعتماد كنيد. به اين فكر كنيد كه بدترين اتفاقي كه قرار است رخ دهد چيست؟ اگر در موقعيت فعلي عمر خودتان را تلف مي‏كنيد، به يك شرايط مبهم شادتر در آينده اعتماد كنيد

 

اختلال را بپذيريد

چه دوست داشته باشيم و چه نه، زندگي ما روي يك رشته تميز و مرتب پيش نمي‏رود. اختلال در زندگي اجتناب‏ناپذير است. گاهي اوقات اين اختلال را با تغيير شغل و گاهي با تصميم‏‏گيري براي فرزنددار شدن انتخاب مي‏كنيم. گاهي هم منتظر اين اختلال‏ها نيستيم؛ مثل مواقعي كه با اتفاقي غيرمنتظره مواجه مي‏شويم يا بايد از والدين بيمارمان مراقبت كنيم. اوكانر مي‏گويد به محض اينكه چالش اوليه را پذيرفتيد، نكته كليدي اين است كه تحول رخ داده را به عنوان يك نقطه محوري ببينيد؛ به عنوان فرصتي براي تغيير: «زناني كه در نمونه‏گيري ما وجود داشتند، صرف‌نظر از اينكه چه كسي تصميم اختلال‏آور را در زندگي آنها گرفته به گذشته نگاه مي‏كنند و نگاه مثبتي به آن دارند و سعي مي‏كنند از آن پس زندگي بهتر و شادتري بسازند

 

ايده ‏آل يك نفر، زندان شخصي ديگر

بسياري از زناني كه اوكانر و داوسون با آنها گفت‏وگو كردند، ظاهرا زندگي «عالي» داشتند. يكي از آنها كه يك بانكدار آمريكايي بود، اظهار كرده بود كه شغلي با پرستيژ، حقوقي عالي، مسير شغلي شفاف و آينده‏اي مرفه از نظر مالي دارد. اين يك ليست كامل براي داشتن زندگي شاد و رضايت‏بخش است، به جز يك مورد كه داشتن احساس خستگي و كسالت است. ترك كردن محل كار در ساعت 9 شب باعث شده او به اهداف شخصي در زندگي‏اش نرسد. وقتي او اين موضوع را نزد خودش اذعان كرد، سعي كرد تحقيق كند كه كدام شهرهاي آمريكا براي تحقق اين اهداف شخصي مناسب‏ترند. او در نهايت يك شهر را انتخاب كرد، از شغلش استعفا داد و محل زندگي‏اش را عوض كرد. البته پايان خوش داستان او به زودي رخ نداد. او در شهر جديد هيچ كس را نمي‏شناخت و به مدت يك سال بيكار بود. اما در نهايت شغلي را كه دوست داشت پيدا كرد و حالا در محيطي زندگي مي‏كند كه بيشتر او را به سوي رضايت شخصي كه هميشه به دنبالش بود، سوق مي‏دهد.

 

به حرف دلتان گوش دهيد

اين بانكدار آمريكايي مطمئنا تحقيقاتش را كرده بود، اما تقريبا مثل همه زنان ديگري كه با آنها مصاحبه شده بود، او جرات دنبال كردن عقايدش را هم داشت. زنان معمولا معروفند به اين كه تصميم دسته‏جمعي مي‏گيرند و براي مقابله با يك موقعيت چشمشان به نظرات دوستان و اطرافيان است. اما يكي از نتايج خيره‏كننده گفت‏وگوهاي اوكانر و داوسون اين بود كه زنان وقتي قرار باشد مهم‏ترين تصميماتي را كه زندگي آنها را متحول مي‏كند اتخاذ كنند، اتفاقا به تنهايي وارد كار مي‏شوند. اوكانر مي‏گويد: «اين مطالعه نشان داد زنان چقدر خودآگاهند و چقدر به اين موضوع اعتقاد دارند كه هيچ كس بهتر از خودشان آنها را نمي‏شناسد. اين مهم است كه اطمينان داشته باشيد خودتان را خوب مي‏شناسيد.» اين به آن معنا نيست كه قبل از اتخاذ يك تصميم بزرگ براي هر قدمي كه برمي‏داريد سخت تمرين كنيد. در حقيقت، خيلي از زنان اظهار كردند نداشتن يك برنامه با جزئيات بخش ارزشمند فرآيند تصميم‏گيري تحول‏آفرين آنها بوده و دنبال كردن حرف دلشان، آغازگر مسيرشان بوده است. اين مورد در زندگي يك مشاور مديريت جاه‏طلب كه در دهه 30 زندگي خود به سر مي‏برد مصداق داشته است. او كه بسيار سختكوش بود، زياد سفر مي‏كرد و به قله‏هاي موفقيت رسيده بود، ناگهان احساس كرد به تغيير نياز دارد. در اولين قدم، با پس‏اندازش يك خانه در حومه شهر خريد و اكنون زندگي شخصي بسيار شادي دارد.

بدانيد چه چيزي شما را به وجد مي‏آورد

اوكانر و داوسون دريافتند تقريبا همه زناني كه با آنها صحبت كردند درك روشني از چيزي كه باعث رضايت آنها مي‏شود دارند. چون اين زنان مي‏دانستند چه چيزي باعث خوشحالي آنها مي‏شود، پس مي‏توانستند روي يك سرنوشت مشخص متمركز شوند؛ حتي وقتي ديگران با كار آنها مخالف بودند. مثل دوستان و همكاران دختري 26 ساله كه ناگهان نوشتن تز دكتراي خود در رشته رياضي را رها كرد و از يك زندگي موفق دانشگاهي دور شد. آنها فكر مي‏كردند با اين كار چند سال كار تحقيقاتي او به هدر مي‏رود، اما خودش معتقد بود به چالش كشيده شدن بيشتر راضي‏اش مي‏كند. به همين دليل شغلي را در يك شركت نرم‏افزاري انتخاب كرد كه درآمد مورد نيازش را تامين مي‏كرد و وقت كافي داشت تا به فعاليت‏هاي ماجراجويانه و ورزش مورد علاقه‏اش بپردازد.

 

شجاعت داشته باشيد

با اينكه انجام كارهاي خطرناك و پرريسك همه را راضي و خوشحال نمي‏كند، اما داستاني كه در بالا ذكر شد، يك نمونه مفيد ارائه مي‏دهد. پرش از هواپيما يا صخره – چه واقعي باشد و چه استعاره‏اي – گاهي اوقات درست‏ترين كار ممكن است. اين پيامي است كه اوكانر و داوسون در طول مكالماتشان زياد به آن برخوردند. اوكانر مي‏گويد: «وقتي از اين زنان پرسيديم چه توصيه‏اي براي كم سن و سال‏ها دارند، تقريبا همه آنها گفتند كه بايد شجاع باشند! پيشنهادهايي مثل ترك يك شغل، مطرح كردن قاطعانه خواسته‏شان با رئيس و تصميم‏گيري‏هاي مناسب در محيط كار، همگي نشان‏دهنده توصيه‏ به اين است كه زنان نبايد بترسند. آنها معتقد بودند كه در نهايت مي‏توان يك شغل ديگر و يك رئيس ديگر پيدا كرد

در مورد مردان چطور؟ آيا همين تركيب الهام‏بخشي، شجاعت و جسارت از مكالمه با آنها هم بيرون مي‏آيد؟ اوكانر با خنده مي‏گويد: «مطالعه جالبي خواهد بود اگر كسي اين كار را انجام دهد.» او و داوسون تاكنون دنبال اين موضوع نرفته‏اند. اوكانر مي‏گويد: «ما مي‏خواستيم گزارش‏هايي در مورد زنان را پررنگ كنيم و اغلب وقتي زنان و مردان در موضوعي با هم تفاوت دارند، به دنبال روش‏هايي براي درست كردن مشكل زنان هستيم.» به هر حال، او تاكيد مي‏كند زناني كه با آنها گفت‏وگو كرده، اهميت حضور مردان در تصميم‏گيري‏هاي آنها را چه در نقش شريك زندگي و چه در نقش مربياني در محل كار، حامياني توصيف كردند كه آنها را در تحقق اهدافشان مورد تشويق قرار داده‏اند.

 

معناي اين تحقيق در كسب وكار

يافته‏هاي اوكانر و داوسون مي‏گويد شركت‏هايي كه زمان مي‏گذارند تا معنايي را كشف كنند و عميق‏تر در مورد چگونگي و زمان اتخاذ تصميم‏هاي بزرگ زنان فكر كنند، متوجه مي‏شوند كه تلاش‏هاي آنها كاملا به نتيجه مي‏رسد.

وقتي يك زن شركت‏تان را ترك مي‏كند دليل آن را بپرسيد: كسب‏وكارها اغلب به اين خاطر كه نمي‏توانند به كاركنان زن خود انگيزه لازم بدهند، شكست مي‏خورند. اوكانر به گزارش 2014 شركت Bain در مورد برابري جنسيتي اشاره مي‏كند كه نشان داده بود حدود نيمي از زنان – در مقايسه با 34 درصد مردان – با اين هدف وارد اولين كار خود مي‏شوند كه به درجات بالا برسند. ظرف مدت پنج سال تعداد زناني كه اين جاه‏طلبي را دارند به 16 درصد كاهش مي‏يابد، در حالي كه اين رقم در ميان مردان تغييري نمي‏كند. مطالعه اوكانر و داوسون به اين نتيجه رسيده كه زنان معمولا بدون دليل و بدون امكان بازگشت، محل كارشان را ترك نمي‏كنند. پس اگر اين اتفاق افتاد، دليل آن را بررسي كنيد. آيا رياست برخورد بدي داشته؟ آيا شركت از سياست‏هاي مناسب براي حمايت از زنان برخوردار نيست؟ شما اين فرد را استخدام كرده و روي او سرمايه‏گذاري كرده‏ايد. جايگزين كردن افراد براي شما هزينه برمي‏دارد. اوكانر مي‏گويد: «چرا به راحتي اجازه مي‏دهيد زنان محل كارشان را ترك كنند؟»

شبكه آموزشي شركت‏تان را پرورش دهيد: زني كه استخدام كرده و به او اعتماد كرده‏ايد، بعد از ترك شركت‏تان از روي زمين محو نمي‏شود. به اين فكر كنيد كه بعد از ترك شغل چه اتفاقي مي‏افتد. اوكانر مي‏گويد: «او به يك شركت ديگر مي‏رود و شما شبكه‏اي را كه به واسطه او در شركت داشتيد از دست مي‏دهيد. اين به اين معني نيست كه قابليت او كاهش مي‏يابد.» پس سعي كنيد محيطي را ايجاد كنيد كه اگر زنان به هر دليلي خواستند شركت شما را ترك كنند، تمايل داشته باشند بعد از رفع مشكل‏شان روزي به آنجا برگردند. بسياري از اين زنان اظهار كردند كه وقتي شركتي شرايط آنها را درك مي‏كند، آنها براي هميشه به آن وفادار خواهند بود. اين يك منبع قدرتمند و قابل استناد است كه نمي‏توانيد ناديده بگيريد.

 

معناي اين تحقيق براي زنان

تسليم شرايط موجود نشويد: زمان‏هايي در زندگي وجود دارد كه وجود ثبات مطلوب و ضروري است، اما لحظاتي هم هست كه بايد يك نفس عميق كشيد و پيش رفت. تكاليف‏تان را انجام دهيد، اما بايد بدانيد كه همه برنامه مدوني ندارند كه درگير جزئيات شوند. به چيزهايي كه براي شما جالبند «بله» بگوييد. از خودتان بپرسيد: «آيا از اين موضوع چيزي ياد مي‏گيرم؟ آيا قرار است سرگرم شوم؟»

خودآگاهي را تقويت كنيد: بهترين قاضي كه مي‏تواند تصميم بگيرد چه چيزي برايتان مهم است و شما را خوشحال مي‏كند، خودتان هستيد. به هر حال نمي‏توانيد با هيچ زندگي كنيد، پس در مورد پولي كه براي ادامه زندگي به آن نياز داريد، واقع‏بين باشيد.

داستان‏هايتان را به اشتراك بگذاريد: زنان مسن‏تري كه در اين مطالعه با آنها گفت‏وگو شد، تمايل داشتند تجربيات خود را با نسل‏هاي جوان‏تر در ميان بگذارند. در زماني كه خيلي از زنان جوان فشار مضاعفي را براي رسيدن به خواسته‏هايشان در زندگي شخصي و كاري خود حس مي‏كنند، شنيدن تجربيات فردي مسن‏تر كه بگويد: «دقيقا مي‏دانم چه مراحلي را مي‏گذراني» در كاهش اضطراب مفيد خواهد بود.

شجاع باشيد: در نهايت، شعار اصلي شركت‏كنندگان در اين مطالعه اين بود كه «نترسيد». به ياد داشته باشيد كه حتي اگر همه چيز خراب شود، به اين معنا نيست كه انتخاب شما غلط بوده است. همان‏طور كه رون هووارد، پدر تحليل تصميم‏گيري اشاره مي‏كند: «در يك دنياي مبهم، تصميم‏گيري خوب مي‏تواند به نتايج بد منجر شود و بالعكس

 

منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره 4053