شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- انتشار اخبار پيروزي هاي گابريل گارسيا ماركز (Gabriel Garcia Marquez (Gabo در داستان نگاري كه قبلا در كلمبيا و ونزوئلا روزنامه نگار و عمدتا حادثه نويس بود و مصاحبه هاي او و راهنمايي هايش به خبرنگاران شهري در دهه 1970، دفعتا شهري نگاران روزنامه هاي تهران [خبرنگاران قضايي ـ جنايي نويس] را داستان نگار كرد و مجلات به سبك او به جمع آوري مطالب جالب و به قول رسول ارونقي «بامزه» پرداختند و صفحات تازه اضافه كردند و ازجمله براي من [ن. كيهاني زاده] صفحه اي تحت عنوان در گوشه و كنار شهر در مجله اطلاعات هفتگي. ماركز برنده چند جايزه ادبي شده بود و سرانجام در سال 1982 برنده جايزه ادبي نوبل.
ماركز پس از اينكه واقعيت غرق شدن يك كشتي نيروي دريايي كلمبيارا افشاء كرد و در روزنامه نوشت خشم دولت كلمبيا را برانگيخت و روزنامه مربوط به عنوان خبرنگار اعزامي به اروپا، وي را از آمريكاي لاتين دور ساخت و اين، فرصت خوبي براي او بود. ماركز در اروپا بود كه كار خاطره نگاري را آغاز و هنر داستان نويسي خودرا تكميل كرد. با وجود اين، دست از نوشتن مقاله براي روزنامه ها برنداشت. كشتي مورد بحث براثر نقص فني ناشي از بي مبالاتي غرق شده بود ولي مقامات دولتي غرق آن را نتيجه توفان! اعلام كرده بودند. ماركزمي كوشيد كه هميشه در ميان مردم باشد تا واقعيت ها و كمبودها را لمس كند و داستان نگار قهوه خانه نشين و فقط خيالباف نباشد. اوغالبا با اتوبوس رفت و آمد مي كرد و حتي هنگامي كه به ايالات متحده مي رفت.
جواني و ميانسالي ماركز در جوي در آمريكاي لاتين گذشت كه نزاع چپ و راست و هرج و مرج ناشي از آن قطع نمي شد و او در كنار چپ ها بود و با فيدل كاسترو دوست. كاسترو درباره ماركز گفته بود: ... مردي كه به واقعيت ها وفادار است و عاشق خوشبختي بشر و زندگي انسان ها در آرامش و برابري است.
ماركز ـ متولد كشور كلمبيا ـ نويسنده اي پُركار بود و كار قلم را از دوران دانشجويي و از روزنامه نگاري آغاز كرده بود. او در روزنامه هاي متعدد كار كرد ازجمله يونيورسال (از 1948 تا 1949)، هرالدو (از 1950 تا 1952)، اسپكتادور (از 1954 تا 1955 و نيز 1957)، مومِنتو (از 1957 تا 1958) و ... ـ در كلمبيا و ونزوئلا. وي در ونزوئلا به سردبيري روزنامه هم ارتقاء يافته بود ـ روزنامه گرافيكا. پوشش اخبار كودتاي ضد ژنرال Marcos Perez Jimez را كه 6 سال ديكتاتوري كرده بود و ونزوئلايي ها از دست پليس مخفي او آرامش نداشتند يك شاهكار خبرنويسي ماركز خوانده اند كه آن را براي روزنامه هاي كلمبيا تهيه كرده بود. دولت ژنرال جيمِز 23 ژانويه 1958 سرنگون و خود او به جمهوري دومينيكن تبعيد شد.
ماركز پس از اينكه از آشتي و سازش گروههاي سياسي كلمبيا و جنگ داخلي اين كشور نااميد شد به مكزيك نقل مكان كرده بود و هفدهم اپريل 2014 (28 فروردين 1393) در خانه اش در همين كشور درگذشت.
منبع: www.iranianshistoryonthisday.com