شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- شكاف، تضاد و گسست نسلي را نتيجۀ تحولات سريع اجتماعي دانسته اند كه از ميان گسترش آموزه هاي مدرن و تغييرات شتابان جوامع در حال توسعه – از جمله ايران- اين جوامع را مستعد بروز پديده هايي همچون شكاف بين نسلي مي كند. شكاف نسلي كه به عنوان اختلافي در نگرش يا رفتار جوانان و افراد سالمندتر تعريف شده است، موضوع بحث و بررسي ديرينه و مشترك جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعي، صاحبنظران علوم تربيتي و مردمشناسان فرهنگي بوده است. (معيدفر،1383: 56)
تفاوت و فاصله نسلي در همه دوره ها وجود داشته است و خاص دروه ي حاضر نيست چراكه از ابتدا هر نسلي با ويژگي خاص زماني خويش شكل گرفته و از آنجايي كه زمان در گذر است و متوقف نمي شود، فاصله نسلي نيز هم چنان ادامه پيدا مي كند ولي هر دوره به شيوه و اندازه خاص خودش. به طوري كه افلاطون در كتاب "پنج رساله" اذعان مي دارد كه: "حقيقت اين است كه بين ما و پدرانمان اختلاف زيادي است و از اين بابت شرمساريم اما پدرانمان را سرزنش مي كنيم كه وقتي ما جوان بوديــم در تربيت ما كاهلي كردنــد و بيشتـر به امور ديگران پرداختند." ( افلاطون، 1362: 23).
بنابراين با پذيرش فاصله نسلي بايد اذعان داشت كه گاه تغييرات اجتماعي– فرهنگي طوري شتاب مي گيرند كه فاصله نسلي را شدت مي بخشند و از حالت معقول و طبيعي خود خارج مي كنند. "آگبورن اعتقاد داشت كه يك نوآوري مهم تقريباً همه ي ابعاد جامعه را دگرگون مي سازد... همانگونه كه آگوست كنت خاطر نشان كرده است در جامعه پاره اي عوامل سبب تغيير مي شوند و پاره اي ديگر سبب ثبات و به نظر مي رسد كه وقتي دامنه ي سرعت تغييرات افزايش مي يابد درك كاملتر اين عوامل ضروري تر مي شود" ( محسني،1372: 128).
بنابراين ميتوان گفت از نگاه آسيبشناسي رفتاري دور شدن تدريجي دو يا سه نسل پياپي از همديگر از حيث عاطفي، فكري و ارزشي وضعيت جديدي را خلق ميكند كه اصطلاحا گسست نسلها و يا شكاف فكري آنها ناميده ميشود. در اين وضعيت غالبا نوجوانان و جوانان اين نسلها تلاش ميكنند تا آخرين پيوندهاي وابستگي خود را از والدين يا بهتر بگويم نسل بالغ بگسلند. مولفهها و ويژگيهاي تشخيص اين گسست، كاهش ارتباط كلامي است يعني آنچه امروز در بعضي از خانوادهها اتفاق ميافتد و به طور مستمر و مداوم عميقتر و حادتر ميشود بيانگر جدايي دو نسل از يكديگر است.
كاهش فصل مشتركهاي عاطفي، عدم حضور نسل جوان در مشاركتهاي اجتماعي، عدم تعهد به فرهنگ و باورهاي خودي، از خودبيگانگي، نابردباري نسلها و گسست فكري، شاخصههاي گسست نسلها بوده كه بطور كلي اشتغال روزافزون والدين و دوران بلوغ دشوار نوجوانان و جوانان، نفوذ فرهنگ بيگانه به ويژه فرهنگ ماهوارهاي و اينترنتي، كمكاري نهادهاي فرهنگي و ناتواني نسلهاي قبلي از همدلي با نسلهاي بعدي كه ناشي از ضعف مهارتهاي اجتماعي است. پس براين اساس با توجه به شتاب تغييرات فني به نسبت ارتباطات انساني آماده سازي اجتماعي تغييرات جزو وظايف اساسي روابط عمومي در اين دوران است.